به طور کلی می توان نقش و آثار وحدت اسلامی در پایان دادن به منازعات مذهبی را در امور ذیل لحاظ نمود:
1 . نقش وحدت در زیست مسالمت آمیز مسلمانان
در تمام کشورهای اسلامی، گروه های مختلفی از پیروان هر کدام از مذاهب اسلامی وجود دارند. هرچند درصد این گروهها در هر کشور به میزان متفاوتی خاصی است و بر همان مبنا، اقلیت و اکثریت مذاهب موجود مشخص می شوند.در جوامعی که چند گانگی مذهبی وجود دارد، وحدت میان مسلمانان می تواند نقش مهمی در عدم ایجاد منازعات مذهبی و زیست مسالمت آمیز مسلمانان داشته باشد. وحدت باعث می شود که مسلمانان در کنار یکدیگر حیات داشته و نگاه دشمنانه به یکدیگر نداشته باشند؛ بلکه خود را ملتزم به رعایت امور دینی نسبت به پیروان سایر مذاهب بداند. هم چنان که امامان معصوم به نماز در مساجد آنان، رسیدگی به امور تدفین اموات آنان و عیادت از بیماران آنان امر نموده اند.[2] این بدان معنا است که تفاوت مذهبی نبایستی باعث شکاف اجتماعی شده و زیست جمعی مسلمانان را مختل نماید. بلکه بایستی پیروان هر کدام از مذاهب اسلامی، نسبت به سایرین مسئولیت پذیری داشته و خود را نسبت به آنان در بسیاری از وظایف دینی وظیفه مند بداند. در حقیقت فرهنگ اسلامی با لحاظ این نکته که وجود اختلاف مذهبی، یک امر محتمل در هر جامعه دینی است، شرایط اجتماعی آن را پیش بینی نموده و ضوابط مشخصی را برای این شرایط در نظر گرفته است.
تقیّه نیز که رفتاری مستند به آیات وحی است،[3] به عنوان الزام دیگری در این بخش شناخته می شود. یکی از ابعاد این هنجار، حفظ وحدت، جلوگیری از منازعات مذهبی و پیشگیری از خونریزی های بی ثمر در میان مذاهب اسلامی است. در واقع هنگامی که جهاد، شهادت طلبی و مبارزه مسلحانه موضوعیت نداشته باشد، پیروان مذاهب اسلامی موظف هستند که نوع خاصی از تظاهر را در رفتار خود بروز دهند تا از ایجاد حساسیت و تعارض دینی و یا مذهبی جلوگیری نموده و اسباب خونریزی را ایجاد نکنند. بنابراین تقیّه، با آن که در شرایط مطلوب اجتماعی روی نمی دهد، اما اصل مهمی را در روابط اجتماعی لحاظ می دارد که هم بعد درون مذهبی دارد و هم از بعد برون مذهبی برخوردار است. حتی ممکن است در شرایطی، تقیه ناظر به حفاظت از جان نباشد، بلکه تنها ناظر به همان زیست مسالمت آمیز بوده باشد و در واقع، از تنازع بیجا و بی مورد جلوگیری نماید.
ممکن است برخی از پیروان مذاهب احساس کنند که لازم است یک آموزه جزئی الزامی و یا یک آموزه غیر الزامی در فرهنگ مذهبی خود را بسیار مورد توجه قرار داده و با تمام توان بر آن اصرار داشته باشند. در حالی که اگر بر اثر غفلت از آموزه های کلانی مثل خوش اخلاقی، وحدت میان مذاهب اسلامی را در نظر نگیرند، باعث می شوند با بداخلاقی اجتماعی، پیروان سایر مذاهب اسلامی را مکدر از این عملکرد خود سازند. غفلت از آموزه های کلان زمینه ساز ایجاد منازعات مذهبی شده و پیامدهای بعدی را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین همچنان که یک مسلمان در هر مذهبی که باشد بایستی نسبت به لوازم ایمانی در مذهب خود پایبند باشد، بر اساس همان لوازم ایمانی، بایستی به نوع مواجهه و تعامل خود با جامعه اسلامی و کسانی که با او در بسیاری از آموزه ها مشارکت دارند دقت نماید تا هم مذهب محفوظ بماند و هم آموزه های دینی به نحو کامل تری اجرایی گردد.
2 . نقش وحدت امت در احترام به مقدسات مذهبی
هر کدام از مذاهب اسلامی، در بخشی از باورها و رفتارهای خود با مذاهب دیگر اشتراک داشته و در برخی نیز افتراق دارند. این افتراقات در مباحث کلامی و عقیدتی قابل مشاهده است؛ در ارزش ها و گرایش ها به شخصیت های مختلف اسلامی دیده می شود و نیز در رفتارها و آداب شرعی نیز جاری است. در این وضعیت، طبیعی است که باور به یک موضوع در مذهبی از مذاهب اسلامی وجود داشته باشد و در مذهبی دیگر، نباشد. یک مذهب بر مبنای فقهی خود به حکمی شرعی پایبند باشد و مذهبی دیگر نباشد.3 . نقش وحدت در انزوای جریان های ضد وحدت
در جامعه اسلامی هرچه وحدت پررنگ باشد و ارزش آن برای همگان روشن گردد، باز هم گروه هایی وجود دارند که تحت تاثیر تعصبات نابجای مذهبی، یا فریب خورده از القائات ضد دینی دشمنان، سر سازگاری با مذاهب دیگر نداشته و بنای بر مخاصمه و منازعه با تمامی افراد از سایر مذاهب اسلامی داشته باشد. این مسئله آن گاه حاد می گردد که اینان، هر گونه سخن از وحدت و لزوم تقریب مذاهب اسلامی را با عنوان وادادگی مذهبی، تعطیلی مذهب و کوتاه آمدن از مقدسات مذهبی معنا می کنند و اساساً افرادی را که رویکردی متفاوت از آنان دارند، لا مذهب می شمارند.پینوشت:
[1] . آل عمران 103
[2] . الاصول السته عشر ص 327.
[3] . آل عمران 28
[4] . التوحید صدوق ص 68
[5] . خصال ج 1 ص 30