0
مسیر جاری :
ای گوش زمان‌ها و مکان‌ها به کلامت امام مهدی علیه‌السلام

ای گوش زمان‌ها و مکان‌ها به کلامت

ای گوش زمان‌ها و مکان‌ها به کلامت افلاکی و خاکی شده پژواک پیامت هم روح نبوت تو و هم جان امامت یعنی که خداحافظی ات عین سلامت
اولین بار امام مهدی علیه‌السلام

اولین بار

اولین بار که رنگ عددی پیدا شد جلوه بسیار شد و خوب و بدی پیدا شد چشم وا کردی و پلک ازلیت گم شد چشم را بستی و خواب ابدی پیدا شد با تو هم لیس کمثله سندی یافت و هم
امام ابرها امام مهدی علیه‌السلام

امام ابرها

ای نهایت تواضع تمام ابرها ای خیال با شکوه! ای امام ابرها ! کوه پیش پای سر به سجده می‌برد می‌چکد نگاه تو از کلام ابرها خواب دیده‌ام تو را بارها و بارها
افسانه شنیدیم امام مهدی علیه‌السلام

افسانه شنیدیم

امشب صنما باز که افسانه شنیدیم وصف لب تو از لب پیمانه شنیدیم پیمانه چو با یاد نگاه تو گرفتیم از هر رگ دل نغمه مستانه شنیدیم
اصلاً نمی‌آید گدا بودن به ماها امام مهدی علیه‌السلام

اصلاً نمی‌آید گدا بودن به ماها

هر چند که ما را نوشتند از گداها اصلاً نمی‌آید گدا بودن به ماها ما روسیاهان ارزش خاصی نداریم ماها کجا و نوکری دلرباها؟! ما هرچه قدر اصرار کردیم او نیامد
هواى جنّت امام علی علیه‌السلام

هواى جنّت

ز سيل اشک ديده، خاک را گل مى‌كنم امشب نباشد محرمم كس، راز با دل مى‌كنم امشب نظر بر آسمان مى‌افكنم گه بر مه و انجم گه از منزل برون، گه رو به منزل مى‌كنم امشب
وا مکن زخم سرم را امام علی علیه‌السلام

وا مکن زخم سرم را

طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کار از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید
نگاه عبّاس امام علی علیه‌السلام

نگاه عبّاس

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود
نخل بارور امام علی علیه‌السلام

نخل بارور

روا باشد كه گردد آسمان زير و زبر امشب كه شد فرق على شير خدا شقّ القمر امشب ز خون فرق حيدر دامن محراب گلگون شد به خاك افتاد از بيداد، نخلى بارور امشب شد از نيرنگ و تزوير رياكاران بد اختر
 نخل از غم بارور بود امام علی علیه‌السلام

نخل از غم بارور بود

وجودم نخل از غم بارور بود تمام حاصلم خون جگر بود ز هر شاخه هزاران میوه دادم همانا پاسخم نیش تبر بود