مسیر جاری :
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
پیوند خوشنویسی و کتابت قرآن
مقایسه سودآوری اتریوم و سولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
دعای هفت هیکل و خواص آن
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
آیا داغی دست و پای کودک طبیعی است؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
قسم تو رياست از رياست
قسم تو رياست از رياست شاعر : خاقاني اسمي است شريف و معنيي دون قسم تو رياست از رياست سقا بودي چو ... از اول چون ... رئيس گشتي اکنون چون ... نهي کلاه اطلس چون ......
دبيران را منم استاد و ميران را منم قدوه
دبيران را منم استاد و ميران را منم قدوه شاعر : خاقاني مرا هم قدوه هم استاد عز الدين بوعمران دبيران را منم استاد و ميران را منم قدوه مرا آن دم سوي جان داد عز الدين بوعمران...
هر که را من به مهر خواندم دوست
هر که را من به مهر خواندم دوست شاعر : خاقاني چون دگر کس شناخت شد دشمن هر که را من به مهر خواندم دوست چه دم دوستان خورد به سخن چه پي دشمنان شود به خلاف خواه با دوست...
خواجه موشي است زير بر به کمين
خواجه موشي است زير بر به کمين شاعر : خاقاني گربه چشم و پلنگ خشم از کين خواجه موشي است زير بر به کمين اين يکي موش گربه چشم ببين گربهي موش گون بسي ديدي ...
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم شاعر : خاقاني گويند صبر کن، نه همانا من آن کنم بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم بيرون ز صبر چيست مداوا، من آن کنم درد فراق را به دکان...
بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان
بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان شاعر : خاقاني کاجتهاد حيدري راي مصيبش يافتم بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان پيشگاه منصب و صدر حسيبش يافتم هر کجا در پيشگاه...
چه خوش گفت سالار موران که با جم
چه خوش گفت سالار موران که با جم شاعر : خاقاني نکردم بدي زو چرا ميگريزم چه خوش گفت سالار موران که با جم پي نزهت اندر فضا ميگريزم ز بهر فراغت سفر ميگزينم عنا مينمود...
اين غر غرچه جغد دمن است
اين غر غرچه جغد دمن است شاعر : خاقاني نيست او را چو هماي اصل کريم اين غر غرچه جغد دمن است چون خروس است زناکار و ليم چون کلاغ است نجس خوار و حسود هست چون طوطي غماز...
من اين دو لفظ مثل سازم از کلام عوام
من اين دو لفظ مثل سازم از کلام عوام شاعر : خاقاني به قوت آنکه ز هر شوخ چشمم آيد خشم من اين دو لفظ مثل سازم از کلام عوام که چون بريد رگ کون بريده شد رگ چشم که مرد را رگ...
در دهر سيه سپيدم افکند
در دهر سيه سپيدم افکند شاعر : خاقاني بخت سيه سپيد کارم در دهر سيه سپيدم افکند کز بس سيهيت دلفکارم با بخت سيه عتاب کردم کز رنگ سياه شرمسارم بخت آمد و خون گريست پيشم...