مسیر جاری :
چشمههای حکمت صادقی: رهیافتی قرآنی به آموزههای امام جعفر صادق (ع)
تاریخچه استفاده از عطر و عطرسازی در ایران
رسانه اخلاقی و حفظ حریم خصوصی افراد براساس آموزههای اسلامی
ماهیت، رویکردها و چالش های اخلاق رسانه
رمز و راز عدم قیام مسلحانه امام صادق (ع)
بلیط تهران ازمیر؛ چطور ارزان ترین پرواز را رزرو کنیم؟
معماری روابط عادلانه کارگر و کارفرما در اسلام
هوش مصنوعی، همیار کشاورزان در دوران کمآبی
راه های خلاصی از شر لکه روغن روی دیوار و سرامیک
مذاکره یا تحمیل؟ بررسی عوامل ناکامی مذاکرات ایران و آمریکا از دیدگاه رهبر انقلاب
پیش شماره شهر های استان تهران
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
لیست ویژگیهای شخصیتی
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان

قسم تو رياست از رياست
قسم تو رياست از رياست شاعر : خاقاني اسمي است شريف و معنيي دون قسم تو رياست از رياست سقا بودي چو ... از اول چون ... رئيس گشتي اکنون چون ... نهي کلاه اطلس چون ......

دبيران را منم استاد و ميران را منم قدوه
دبيران را منم استاد و ميران را منم قدوه شاعر : خاقاني مرا هم قدوه هم استاد عز الدين بوعمران دبيران را منم استاد و ميران را منم قدوه مرا آن دم سوي جان داد عز الدين بوعمران...

هر که را من به مهر خواندم دوست
هر که را من به مهر خواندم دوست شاعر : خاقاني چون دگر کس شناخت شد دشمن هر که را من به مهر خواندم دوست چه دم دوستان خورد به سخن چه پي دشمنان شود به خلاف خواه با دوست...

خواجه موشي است زير بر به کمين
خواجه موشي است زير بر به کمين شاعر : خاقاني گربه چشم و پلنگ خشم از کين خواجه موشي است زير بر به کمين اين يکي موش گربه چشم ببين گربهي موش گون بسي ديدي ...

بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم شاعر : خاقاني گويند صبر کن، نه همانا من آن کنم بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم بيرون ز صبر چيست مداوا، من آن کنم درد فراق را به دکان...

بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان
بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان شاعر : خاقاني کاجتهاد حيدري راي مصيبش يافتم بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان پيشگاه منصب و صدر حسيبش يافتم هر کجا در پيشگاه...

چه خوش گفت سالار موران که با جم
چه خوش گفت سالار موران که با جم شاعر : خاقاني نکردم بدي زو چرا ميگريزم چه خوش گفت سالار موران که با جم پي نزهت اندر فضا ميگريزم ز بهر فراغت سفر ميگزينم عنا مينمود...

اين غر غرچه جغد دمن است
اين غر غرچه جغد دمن است شاعر : خاقاني نيست او را چو هماي اصل کريم اين غر غرچه جغد دمن است چون خروس است زناکار و ليم چون کلاغ است نجس خوار و حسود هست چون طوطي غماز...

من اين دو لفظ مثل سازم از کلام عوام
من اين دو لفظ مثل سازم از کلام عوام شاعر : خاقاني به قوت آنکه ز هر شوخ چشمم آيد خشم من اين دو لفظ مثل سازم از کلام عوام که چون بريد رگ کون بريده شد رگ چشم که مرد را رگ...

در دهر سيه سپيدم افکند
در دهر سيه سپيدم افکند شاعر : خاقاني بخت سيه سپيد کارم در دهر سيه سپيدم افکند کز بس سيهيت دلفکارم با بخت سيه عتاب کردم کز رنگ سياه شرمسارم بخت آمد و خون گريست پيشم...