گل و مل تو را خادمانند از آن شد
گل و مل تو را خادمانند از آن شد شاعر : خاقاني وفاي گل و صحبت مل مجازي گل و مل تو را خادمانند از آن شد گمان برد...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بري
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بري شاعر : خاقاني داشتمت به خون دل خون دلم چرا خوري خاک شدم در تو را آب رخم چرا بري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر روز به هر دستي رنگي دگر آميزي
هر روز به هر دستي رنگي دگر آميزي شاعر : خاقاني هر لحظه به هر چشمي شور دگر انگيزي هر روز به هر دستي رنگي دگر آميزي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
از بوالعجبي هردم رنگ دگر آميزي
از بوالعجبي هردم رنگ دگر آميزي شاعر : خاقاني عيسي نه‌اي و روزي صد رنگ برآميزي از بوالعجبي هردم رنگ دگر آميزي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
اي ديده ره ز ظلمت غم چون برون بري
اي ديده ره ز ظلمت غم چون برون بري شاعر : خاقاني چون نور دل نماند برون راه چون بري اي ديده ره ز ظلمت غم چون برون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
عتاب رنگ به من نامه‌اي فرستادي
عتاب رنگ به من نامه‌اي فرستادي شاعر : خاقاني مرا به پرده‌ي تشريف راه نو دادي عتاب رنگ به من نامه‌اي فرستادي به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ز من گسستي و با ديگران بپيوستي
ز من گسستي و با ديگران بپيوستي شاعر : خاقاني مرا درست شد اکنون که عهد بشکستي ز من گسستي و با ديگران بپيوستي بر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
يک زبان داري و صد عشوه‌گري
يک زبان داري و صد عشوه‌گري شاعر : خاقاني من و صد جان ز پي عشوه خري يک زبان داري و صد عشوه‌گري زانکه پرورده به...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
حشمت او مالک رق رقاب
حشمت او مالک رق رقاب شاعر : خاقاني عصمت او سالک خط جنان حشمت او مالک رق رقاب دانش او يافت گذر گاه کان بينش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دور فلک ده جام را از نور عذرا داشته
دور فلک ده جام را از نور عذرا داشته شاعر : خاقاني چون عده داران چار مه در طارمي واداشته دور فلک ده جام را از نور...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چه خوش گفت سالار موران که با جم
چه خوش گفت سالار موران که با جم شاعر : خاقاني نکردم بدي زو چرا مي‌گريزم چه خوش گفت سالار موران که با جم پي نزهت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان
بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت به جان شاعر : خاقاني کاجتهاد حيدري راي مصيبش يافتم بخ بخ ار فاروق ثاني را کنم مدحت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم
بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم شاعر : خاقاني گويند صبر کن، نه همانا من آن کنم بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خواجه موشي است زير بر به کمين
خواجه موشي است زير بر به کمين شاعر : خاقاني گربه چشم و پلنگ خشم از کين خواجه موشي است زير بر به کمين اين يکي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر که را من به مهر خواندم دوست
هر که را من به مهر خواندم دوست شاعر : خاقاني چون دگر کس شناخت شد دشمن هر که را من به مهر خواندم دوست چه دم دوستان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زين کلک من که سحر طرازي است راستين
زين کلک من که سحر طرازي است راستين شاعر : خاقاني دست زمانه رسات طرازي بر آستين زين کلک من که سحر طرازي است راستين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خوان خسرو فلک مثال و در او
خوان خسرو فلک مثال و در او شاعر : خاقاني افتابي است ده هلال بر او خوان خسرو فلک مثال و در او که نهد بر سپهر خوان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
عطسه‌ي سحر حلال من فلکي بود
عطسه‌ي سحر حلال من فلکي بود شاعر : خاقاني بود به ده فن ز راز نه فلک آگاه عطسه‌ي سحر حلال من فلکي بود آه که کم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
زهي عقد فرهنگيان را ميانه
زهي عقد فرهنگيان را ميانه شاعر : خاقاني ميان پيشت اصحاب فرهنگ بسته زهي عقد فرهنگيان را ميانه حلي بر جبين شباهنگ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
گنج عمري داشتي خاقانيا
گنج عمري داشتي خاقانيا شاعر : خاقاني کم کم از گنج تو گم شد آه آه گنج عمري داشتي خاقانيا شد سپيدي چهره‌ي سلوت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390