چه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است

چه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است شاعر : خاقاني چه گوهري تو که کمتر بهاي تو جان است چه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است تو راست معجزه و نام تو سليمان است جهان حسن تو داري به زير خاتم زلف زمانه از همه خونريزها پشيمان است از آن زمان که تو را نام شد به خيره کشي به هر کجا که کني قصد قصر ويران است بر آن ديار که باد فراق تو بگذشت گذشت آب من از سرچه جاي دامان است شکست روزم در شب چه روز اميد است مرا ز درد چه پرواي وصل هجران است ز وصل گوئي کم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است
چه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است
چه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است

شاعر : خاقاني

چه گوهري تو که کمتر بهاي تو جان استچه آفتي تو که کمتر غم تو هجران است
تو راست معجزه و نام تو سليمان استجهان حسن تو داري به زير خاتم زلف
زمانه از همه خونريزها پشيمان استاز آن زمان که تو را نام شد به خيره کشي
به هر کجا که کني قصد قصر ويران استبر آن ديار که باد فراق تو بگذشت
گذشت آب من از سرچه جاي دامان استشکست روزم در شب چه روز اميد است
مرا ز درد چه پرواي وصل هجران استز وصل گوئي کم گوي، آن مرا گويند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط