مسیر جاری :
بلیط تهران ازمیر؛ چطور ارزان ترین پرواز را رزرو کنیم؟
معماری روابط عادلانه کارگر و کارفرما در اسلام
هوش مصنوعی، همیار کشاورزان در دوران کمآبی
راه های خلاصی از شر لکه روغن وروی دیوار و سرامیک
مذاکره یا تحمیل؟ بررسی عوامل ناکامی مذاکرات ایران و آمریکا از دیدگاه رهبر انقلاب
رزرو هتل داریوش کیش: سفری با اصالت با طعم آسایش بینهایت
یاران باوفا و همراه امام علی علیه السلام
یاران بیوفا و مخالف امام علی علیه السلام
ولادت و دوران امامت حضرت هادی علیه السلام
دلیل هجرت امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا و شهادت ایشان
پیش شماره شهر های استان تهران
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
لیست ویژگیهای شخصیتی
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی

اي کرده ز نور راي تو دريوزه
اي کرده ز نور راي تو دريوزه شاعر : خاقاني از قرص منير راي تو هر روزه اي کرده ز نور راي تو دريوزه هرچه آمده زير خاتم فيروزه در زير نگين جودت آورده فلک کز بام سپهر ملک...

دردي است مرا به دل دوايم بکنيد
دردي است مرا به دل دوايم بکنيد شاعر : خاقاني گرد سر آن شوخ فدايم بکنيد دردي است مرا به دل دوايم بکنيد زنجير بياريد و به پايم بکنيد ديوانهام و روي به صحرا دارم ما...

بي زحمت تو با تو وصالي است مرا
بي زحمت تو با تو وصالي است مرا شاعر : خاقاني فارغ ز تو با تو حسب حالي است مرا بي زحمت تو با تو وصالي است مرا پيوند خيال با خيالي است مرا در پيش خيال تو خيال است تنم ...

تو چو گل خون به لب آورده شدي و چو رطب
تو چو گل خون به لب آورده شدي و چو رطب شاعر : خاقاني خون به چشم آمده پر خار و خطر باد پدر تو چو گل خون به لب آورده شدي و چو رطب چشم خونين ز تو بر سان پدر باد پدر با لب...

کارم از دست پايمرد گذشت
کارم از دست پايمرد گذشت شاعر : خاقاني آهم از چرخ لاجورد گذشت کارم از دست پايمرد گذشت روزم از آفتاب زرد گذشت همه عالم شب است خاصه مراک همه عمرم به چشم درد گذشت روز...

اي روز رفتگان جگر شب فرو دريد
اي روز رفتگان جگر شب فرو دريد شاعر : خاقاني آن آفتاب از آن جگر شب برآوريد اي روز رفتگان جگر شب فرو دريد خاکي که آفتاب خورد خون او خوريد شب چيست خاک خاک نگر آفتاب خوار...

اين جان ز دام گلخن تن درگذشتني است
اين جان ز دام گلخن تن درگذشتني است شاعر : خاقاني وين دل به بام گلشن جان برگذشتني است اين جان ز دام گلخن تن درگذشتني است چون طفل غازيانت ز چنبر گذشتني است اي پير عاشقان...

شيشه ز آن بشکست و باده زان بريخت
شيشه ز آن بشکست و باده زان بريخت شاعر : خاقاني کامتحان چشم احول کردهاند شيشه ز آن بشکست و باده زان بريخت سخره بر راعشي و اخطل کردهاند راويان شعر من در مدح او گنج...

برقع زرنگار بندد صبح
برقع زرنگار بندد صبح شاعر : خاقاني نقش رخسار يار بندد صبح برقع زرنگار بندد صبح آينه بر عذار بندد صبح از جنيبت فرو گشايد ساخت که همه مشک بار بندد صبح دم گرگ است...

بر سر کيوان رسد پاي کميتش چنانک
بر سر کيوان رسد پاي کميتش چنانک شاعر : خاقاني بر سر روح القدس پايهي گاهش سزد بر سر کيوان رسد پاي کميتش چنانک پاردم جوزهر چنبر ماهش سزد هست کميتش سپهر جوزهري بر دمش ...