0
مسیر جاری :
بنده وار آمدم به زنهارت سعدی شیرازی

بنده وار آمدم به زنهارت

بنده وار آمدم به زنهارت شاعر : سعدي که ندارم سلاح پيکارت بنده وار آمدم به زنهارت معتقد مي‌شوم دگربارت متفق مي‌شوم که دل ندهم من بدين مفلسي خريدارت مشتري را بهاي...
دوست دارم که بپوشي رخ همچون قمرت سعدی شیرازی

دوست دارم که بپوشي رخ همچون قمرت

دوست دارم که بپوشي رخ همچون قمرت شاعر : سعدي تا چو خورشيد نبينند به هر بام و درت دوست دارم که بپوشي رخ همچون قمرت گر در آيينه ببيني برود دل ز برت جرم بيگانه نباشد که...
دل هر که صيد کردي نکشد سر از کمندت سعدی شیرازی

دل هر که صيد کردي نکشد سر از کمندت

دل هر که صيد کردي نکشد سر از کمندت شاعر : سعدي نه دگر اميد دارد که رها شود ز بندت دل هر که صيد کردي نکشد سر از کمندت که به اتفاق بيني دل عالمي سپندت به خدا که پرده از...
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت سعدی شیرازی

کهن شود همه کس را به روزگار ارادت

کهن شود همه کس را به روزگار ارادت شاعر : سعدي مگر مرا که همان عشق اولست و زيادت کهن شود همه کس را به روزگار ارادت کجا روم که نميرم بر آستان عبادت گرم جواز نباشد به پيشگاه...
معلمت همه شوخي و دلبري آموخت سعدی شیرازی

معلمت همه شوخي و دلبري آموخت

معلمت همه شوخي و دلبري آموخت شاعر : سعدي جفا و ناز و عتاب و ستمگري آموخت معلمت همه شوخي و دلبري آموخت که کيد سحر به ضحاک و سامري آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم ...
چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت سعدی شیرازی

چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت

چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت شاعر : سعدي که يک دم از تو نظر بر نمي‌توان انداخت چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت چه خون که در دل ياران مهربان انداخت بلاي غمزه...
هر که خصم اندر او کمند انداخت سعدی شیرازی

هر که خصم اندر او کمند انداخت

هر که خصم اندر او کمند انداخت شاعر : سعدي به مراد ويش ببايد ساخت هر که خصم اندر او کمند انداخت نقره فايق نگشت تا نگداخت هر که عاشق نبود مرد نشد که نه دنيا و آخرت درباخت...
متناسبند و موزون حرکات دلفريبت سعدی شیرازی

متناسبند و موزون حرکات دلفريبت

متناسبند و موزون حرکات دلفريبت شاعر : سعدي متوجه است با ما سخنان بي حسيبت متناسبند و موزون حرکات دلفريبت مگر آدمي نباشد که برنجد از عتيبت چو نمي‌توان صبوري ستمت کشم ضروري...
سرمست درآمد از خرابات سعدی شیرازی

سرمست درآمد از خرابات

سرمست درآمد از خرابات شاعر : سعدي با عقل خراب در مناجات سرمست درآمد از خرابات و آتش زده در لباس طامات بر خاک فکنده خرقه زهد پروانه به شادي و سعادات دل برده شمع...
ماه رويا روي خوب از من متاب سعدی شیرازی

ماه رويا روي خوب از من متاب

ماه رويا روي خوب از من متاب شاعر : سعدي بي خطا کشتن چه مي‌بيني صواب ماه رويا روي خوب از من متاب وين نپندارم که بينم جز به خواب دوش در خوابم در آغوش آمدي نيمه‌اي در...