مسیر جاری :
خوشنویسی در عصر پهلوی
نماز کن فیکون روز جمعه چگونه خوانده می شود؟
کالری نان چند غله چقدر است؟
چگونه به خداى نادیده ایمان بیاوریم ؟
خطای آدم تقاص بشر
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در قزوین
قد و وزن و دور سر نوزاد 9 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 12 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 11 ماهه
چالش هایی که خانوادهها در تربیت فرزندان نسل زد با آن مواجه هستند
نحوه خواندن نماز والدین
مهم ترین خواص هویج سیاه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اختراعات آلبرت انیشتین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
داستان امالبنین
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
پیش شماره شهر های استان تهران
تا من به تو اي بت اقتدي کردم
تا من به تو اي بت اقتدي کردم شاعر : سنايي غزنوي بر خويش به بي دلي ندي کردم تا من به تو اي بت اقتدي کردم دين و دل خويش را فدي کردم از بهر دو چشم پر ز سحر تو در شهر...
دگر بار اي مسلمانان به قلاشي در افتادم
دگر بار اي مسلمانان به قلاشي در افتادم شاعر : سنايي غزنوي به دست عشق رخت دل به ميخانه فرستادم دگر بار اي مسلمانان به قلاشي در افتادم همه خير و صلاح خود به باد عشق در دادم...
از همت عشق بافتوحم
از همت عشق بافتوحم شاعر : سنايي غزنوي پا بستهي عشق بلفتوحم از همت عشق بافتوحم بفزود ز آب روي روحم بربود ز بوي زلف عقلم وز روي نکوي او صبوحم از موي سياه اوست شامم...
تا بر آن روي چو ماه آموختم
تا بر آن روي چو ماه آموختم شاعر : سنايي غزنوي عالمي بر خويشتن بفروختم تا بر آن روي چو ماه آموختم ديدهي عقل و بصر بردوختم پاره کرده پردهي صبر و صلاح تا چراغ وصل را...
بستهي يار قلندر ماندهام
بستهي يار قلندر ماندهام شاعر : سنايي غزنوي زان دو چشمش مست و کافر ماندهام بستهي يار قلندر ماندهام من همه ديده چو عبهر ماندهام تا همه رويست يارم همچو گل زان چو...
صنما تا بزيم بندهي ديدار توام
صنما تا بزيم بندهي ديدار توام شاعر : سنايي غزنوي بتن و جان و دل ديده خريدار توام صنما تا بزيم بندهي ديدار توام من شب و روز جگر خسته ز آزار توام تو مه و سال کمر بسته...
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام شاعر : سنايي غزنوي ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام نيست روي رستگاري زو مرا تا زندهام مهر...
دلبرا تا نامهي عزل از وصالت خواندهام
دلبرا تا نامهي عزل از وصالت خواندهام شاعر : سنايي غزنوي اي بسا خون دلا کز ديده بر رخ راندهام دلبرا تا نامهي عزل از وصالت خواندهام گر چه هر تيري که اندر جعبه بد بفشاندهام...
بس که من دل را به دام عشق خوبان بستهام
بس که من دل را به دام عشق خوبان بستهام شاعر : سنايي غزنوي وز نشاط عشق خوبان توبهها بشکستهام بس که من دل را به دام عشق خوبان بستهام من دل و جان را به تير غمزهي او خستهام...
هر شب نماز شام بود شاديم تمام
هر شب نماز شام بود شاديم تمام شاعر : سنايي غزنوي کايد رسول دوست هلا نزد ما خرام هر شب نماز شام بود شاديم تمام خورشيد ما برآيد هر شب نماز شام خورشيد هر کسي که شب آيد فرو...