تا من به تو اي بت اقتدي کردم

تا من به تو اي بت اقتدي کردم شاعر : سنايي غزنوي بر خويش به بي دلي ندي کردم تا من به تو اي بت اقتدي کردم دين و دل خويش را فدي کردم از بهر دو چشم پر ز سحر تو در شهر ز خويش زاهدي کردم آن وقت بيا که من ز مستوري خود را ز پي تو ملحدي کردم همچون تو شدم مغ از دل صافي مال و تن خويش را سدي کردم در طمع وصال تو به ناداني از راه مغان ره هدي کردم کز رفق سنايي اندرين حالت
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا من به تو اي بت اقتدي کردم
تا من به تو اي بت اقتدي کردم
تا من به تو اي بت اقتدي کردم

شاعر : سنايي غزنوي

بر خويش به بي دلي ندي کردمتا من به تو اي بت اقتدي کردم
دين و دل خويش را فدي کردماز بهر دو چشم پر ز سحر تو
در شهر ز خويش زاهدي کردمآن وقت بيا که من ز مستوري
خود را ز پي تو ملحدي کردمهمچون تو شدم مغ از دل صافي
مال و تن خويش را سدي کردمدر طمع وصال تو به ناداني
از راه مغان ره هدي کردمکز رفق سنايي اندرين حالت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط