0
مسیر جاری :
تا دهن بسته‌ام از نوش لبان ميبرم آزار شهریار

تا دهن بسته‌ام از نوش لبان ميبرم آزار

من اگر روزه بگيرم رطب آيد سر بازار تا دهن بسته‌ام از نوش لبان ميبرم آزار وقتي اين در بگشايد که گلي نيست به گلزار تا بهار است دري از قفس من نگشايد که حريفان همه زار از من و من از همه بيزار هرگز اين...
شب همه بي تو کار من شکوه به ماه کردنست شهریار

شب همه بي تو کار من شکوه به ماه کردنست

روز ستاره تا سحر تيره به آه کردنست شب همه بي تو کار من شکوه به ماه کردنست حاشيه رفتنم دگر نامه سياه کردنست متن خبر که يک قلم بي‌تو سياه شد جهان اينهم از آب و آينه خواهش ماه کردنست چون تو نه در مقابلي...
خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم شهریار

خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم

خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم گرفته در دماغي خسته چون خوابي پريشانم خدايا خاطرات سرکش يک عمر شيدايي خدايا اين شب‌آويزان چه مي‌خواهند از جانم خيال رفتگان شب...
شهریار مُلک سخن محمد حسین شهریار

شهریار مُلک سخن

بی‏گمان با شنیدن این بیت زیبا، همگان به یاد مرحوم، شادروان محمد حسین بهجت تبریزی، معروف به «شهریار»، این ترک پارسی گوی زمانمان می‏افتند که با کلامی دلنشین و اشعاری نغز، روح و روان همه علاقه‏مندان شعر فارسی...
سیمرغ سهند (2) محمد حسین شهریار

سیمرغ سهند (2)

در ایمان و معرفت و اعتقاد استاد شهریار به قرآن كریم همین بس كه ثلث آنرا به خط زیباى نسخ تحریر كرده و درباره هم‏نشینى با این كتاب چنین مى‏گوید: «از كودكى با دو كتاب انس گرفتم، قرآن مجید و دیوان خواجه...
سیمرغ سهند (1) محمد حسین شهریار

سیمرغ سهند (1)

مقاله حاضر كه در مورد سیّدمحمّد حسین بهجت تبریزى متخلص به شهریار مى‏باشد در چهار موضوع تهیه شده است: 1. زندگى‏نامه؛ 2. تجلى ایمان و معرفت بر دفتر شعر و حیات شهریار؛ 3. شهریار و رویدادهاى اجتماعى و 4....
شمعي فروخت چهره که پروانه‌ي تو بود شهریار

شمعي فروخت چهره که پروانه‌ي تو بود

عقلي دريد پرده که ديوانه‌ي تو بود شمعي فروخت چهره که پروانه‌ي تو بود خود جرعه نوش گردش پيمانه‌ي تو بود خم فلک که چون مه و مهرش پياله‌هاست تابود خود سبو کش ميخانه‌ي تو بود پيرخرد که منع جوانان کند...
در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم شهریار

در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم

عاشق نمي‌شوي که ببيني چه مي‌کشم در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم بيچاره من که ساخته از آب و آتشم با عقل آب عشق به يک جو نمي‌رود صبحست و سيل اشک به خون شسته بالشم ديشب سرم به بالش ناز وصال و باز...
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را شهریار

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را

که به ماسوا فکندي همه سايه‌ي هما را علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را به علي شناختم به خدا قسم خدا را دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين چو علي گرفته باشد سر چشمه‌ي بقا را به خدا که در دو عالم اثر...
سید محمد حسین شهریار محمد حسین شهریار

سید محمد حسین شهریار

فرزند آقا سيد اسماعيل موسوي معروف به حاج مير آقا خشكنابي در سال 1325 هجري قمري (شهريور ماه 1286 هجري شمسي) در بازارچه ميرزا نصرالله تبريزي واقع در چاي‌كنار چشم به جهان گشود. در سال 1328 هجري قمري كه تبريز...