0
مسیر جاری :
سنندج کودکان

سنندج

قاصدك توي بغل نسيم خواب بود.نسيم با خنده داد زد:«آهاي قاصدك! بس است ديگر.چه قدر مي خوابي؟پاشو ببين به چه سرزمين زيبايي رسيده ايم.» قاصدك از خواب بيدار شد.پايين را نگاه كرد.پر ازباغ ميوه بود.كوه ها پر...
عنكبوت کودکان

عنكبوت

4- عنكبوت با دندان هاي بزرگش غذاي خود را شكار مي كند.غذاي او حشره هاي كوچك هستند. 5- خانه ي او تار نام دارد. او اين خانه رابا آب دهان خود درست مي كند. 6- ببينيد خانه اش چه زيبا و منظّم است.چه كسي به...
شب يلدا کودکان

شب يلدا

تو كوچه هاي شهر ما باز ننه سرما اومده ما اومديم به مهموني چون شب يلدا اومده با شادي مي خوريم با هم آجيل و چاي و هندونه انار ياقوتي...
ع مثل عنكبوت کودکان

ع مثل عنكبوت

آن روز عصر‏،سعيد شروع كرد به نقّاشي كشيدن.دفترش را باز كرد و يك عنكبوت كشيد.عنكبوت روي شاخه ي درخت بود.با تارهايش يك خانه ي عجيب روي درخت درست كرد.عنكبوت به سعيد گفت:«سعيد عزيز! برايم يك دوست بكش.‎»
کودکتان بدغذاست؟ کودکان

کودکتان بدغذاست؟

به طور کلي، بر اساس تحقيقات به عمل آمده، کودکان را مي‌توان از نظر مزاجي به سه دسته تقسيم کرد: 1) کودکان سخت: 10 درصد کودکان را شامل مي‌شوند. اين کودکان نسبت به محرکات پاسخ شديد (مانند گريه شديد در مقابل...
عينك زدن را براي بچه‌ها آسان كنيد کودکان

عينك زدن را براي بچه‌ها آسان كنيد

بينايي، يکي از مهم‌ترين حواس بشر است زيرا علاوه بر ديدن، در امر يادگيري نيز نقش بسزايي دارد. چشم بايد اجزاي سالمي داشته باشد که تحريکات نور،‌ رنگ‌ها و اشيا را دريافت کند و پيام بينايي معقولي را به مغز...
9 نکته درباره انتخـاب اسباب ‌بازي مناسب براي كودكان کودکان

9 نکته درباره انتخـاب اسباب ‌بازي مناسب براي كودكان

اسباب‌بازي‌ها، وسايل دوست‌داشتني و جذابي هستند. کوچک و بزرگ ندارد، براي همه! اما خريدن اين اجسام دوست‌داشتني مسووليتي است که بزرگ‌ترها بر عهده دارند. واقعيت اين است که انجام صحيح چنين وظيفه‌اي نياز به...
بيم ها و اميدها؛ نگاهي به مهد کودک ها کودکان

بيم ها و اميدها؛ نگاهي به مهد کودک ها

از خانه اي که آشناست و محل دلدادگي، به ناچار مي گذرد و به جايي قدم مي گذارد که نام آشناست. نمي داند اين جا کجاست و فقط پدر و مادرش را مي خواهد. اشک هاي پي در پي اش فرو مي ريزد. او هم چنان به نماندن اصرار...
نرگس كوچولو و ماهك کودکان

نرگس كوچولو و ماهك

ماهك توي آسمان بود. دلش مي خواست بيايد روي زمين با نرگس كوچولو بازي كند. اما نمي توانست‎‎؛ چون اگر مي آمد روي زمين‏، همه جا تاريك مي شد. ستاره ها راه شان را گم مي كردند. نرگس كوچولو نشسته بود لب حوض خانه....
خانم بهار کودکان

خانم بهار

موهاي خواهر من قشنگه و بلنده با خوش حالي موهاشو تاب مي ده و مي خنده حالا ميون موهاش چند تا شكوفه داره وقتي منو مي بينه