0
مسیر جاری :
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 101

الهی بفضل خود قایمی و بشکر خود شکور، بعلم عارف نزدیکی و از وهمها همه دور.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 100

الهی ای آنکه گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ عالمیان مسخر تدبیر تو است و سر سرکشان بستهٔ تو و جباران شکستهٔ تو و دوزخ زندان تو و فردوس بُستان تو و در آسمانها سلطان تو و زمین بحُکم و فرمان تو، در دلها پنهان...
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 99

الهی از هیچ همه چیز توانی و از همه چیز بهیچ نمایی که گویم چنین یا چنانی تو آفرینندهٔ این و آنی. ما را سرو سودای کس دیگر نیست از عشق تو پروای کس دیگر نیست جُز تو دگری جای نگیرد در دل<br...
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 98

الهی اقرار کردم بمفلسی و هیچ کسی، ای یگانه که از هر چیز مقدّسی چه شود اگر مفلسی را در نفس آخر بفریاد رسی
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 97

الهی بنام آن خدایی که نام او راحت روح است و پیغام او مفتاح فتوح و سلام او در وقت صباح مومنان را صبوح و ذاکر او مرهم دل مجروح و مهر او بلا نشینان را کشتی نوح عذر های ما بپذیر و بر عیب ما مگیر.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 96

الهی قبلهٔ عارفان خورشید روی تو است و محراب جانها طاق ابروی تو است و مسجد اقصی دلها حریم کوی تو است، نظری بسوی ما فرما که نظر ما بسوی تو است.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 95

الهی اگر تن مجرم است دل مطیع است و اگر بنده بد کار است کَرَ م تو شفیع است. بادا کَرَم تو بر همه پاینده احسان تو سوی بندگان آینده بر بندهٔ خود گناه را سخت مگیر ای داور بخشندهٔ...
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 94

الهی مکُش این چراغ افروخته را مُسوز این دل سوخته را و مَدَر این پردهٔ دوخته را و مران این بندهٔ نو آموخته را
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 93

الهی بحرمت ذاتی که تو آنی، بحرمت صفاتی که چنانی و بحرمت نامی که تتو دانی بفریاد رس که میتوانی.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 92

الهی روی بنما تا در روی کسی ننگریم و دری بگشی تا بر در کس نگُذریم. پیوسته دلم دم ار رضای تو زند جان در تن من نفس برای تو زند گر بر سر خاک من گیاهی روید از هر بر گی بوی وفای...