0
مسیر جاری :
جان تیغ و چل گیس افسانه‌ها

جان تیغ و چل گیس

یكی بود، یكی نبود. پادشاهی بود كه بچه‌دار نمی‌شد. پادشاه كه از مال دنیا هیچی كم نداشت، فكر و ذكرش شده بود اولاد كه وقتی سرش را گذاشت زمین و مرد، پسره صاحب تاج و تخت بشود. یك روز درویشی به قصر پادشاه آمد...
ملك جمشید و چل گیس بانو افسانه‌ها

ملك جمشید و چل گیس بانو

یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم پادشاهی بود كه پسری داشت به اسم ملك جمشید. پسر را فرستاد به مكتب و این پسر تا سن هفده یا هجده سالگی درس خواند. روزی پسر رو به پادشاه كرد و گفت: «من هر درسی را كه می‌خواستم...
ملك محمد و دیو یك پا افسانه‌ها

ملك محمد و دیو یك پا

یكی بود، یكی نبود. غیر خدا هیچ كی نبود. در زمان های قدیم پادشاهی بود كه هفت پسر داشت. شش پسر از یك زن بود و هفتمی ناتنی بود. اسم این پسر ناتنی ملك محمد بود. این پادشاه شبی در قصرش آرام خوابیده بود كه در...
برگ مروارید افسانه‌ها

برگ مروارید

در زمان‌های قدیم شهری بود و این شهر حاكمی داشت. این حاكم صاحب سه پسر شده بود كه هركدام از یك زن بودند. ولی از آنجا كه نباید همه چیز به كام آدم باشد، دست روزگار چشم حاكم را نابینا كرد. اما هرچه پزشك‌ها...
زردپری افسانه‌ها

زردپری

یكی بود، یكی نبود. در زمان‌های قدیم یك پادشاهی بود، این پادشاه پسری داشت به اسم شیرافكن. این شیرافكن پسر عاقل و هوشیار و شجاعی بود. هر روز كه می‌گذشت، بیش‌تر قد می‌كشید و زور بازویش بیشتر می‌شد و قوت می‌گرفت....
نمادها و استعاره‌ها در فابل افسانه‌ها

نمادها و استعاره‌ها در فابل

پراپ، در مطالعات ریخت‌شناسانه خود، به ضرورت توجه به دلالت‌ها و نمادها آگاه بود، اما در کتاب خود به این مبحث نپرداخت و همین نکته از جمله انتقادهایی بود که محققان پس از او، مطرح ساختند. در این مقاله به اجمال،...
رمز در فابل افسانه‌ها

رمز در فابل

رمز به معنای وسیع کلمه، تعریف واقعیتی است انتزاعی یا احساس و تصویری غائب از حواس، به یاری تصویر یا شئ. به همین دلیل، رمز، مناسب‌ترین زبان برای بیان تجربه‌ی عرفانی است.
نماد در فابل افسانه‌ها

نماد در فابل

واژه‌ی نماد در لغت به معنی نَمود، نما و نماینده است. این واژه از کلمه‌ی یونانی sumballein گرفته شده به معنی به هم پیوستن و اتصال. از سوی دیگر فعل آن، symbolein به معنای ریسیدن بوده و حالت اسمی آن،