مسیر جاری :
اهمیت نحو
از قدیمترین زمانها که اقوام مختلف به جمع و تدوین قواعد زبان و ثبت لفظ و معنی کلمات پرداختند، همهی بحثهای ایشان مبتنی بر یک اصل بود که آن را مسلّم میدانستند و هیچکس در درستی آن تردیدی نداشت. آن اصل...
برخورد زبانها
واژهی تداخل به معنای تغییر ساختارهای زبانی است که از ورود عناصر بیگانه به عرصههای بسیار ساختارمند زبان، مانند مجموعهی نظام واجی، بخش اعظمی از صرف و نحو و عرصههایی از واژگان (خویشاوندی، رنگ، زمان...
پرهیز از به كار بردن تعبیرهای بیسابقه و نادرست در زبان
امروز در رسانهها تعبیرهای تازهای به كار میرود كه یا درست نیست، یا به كار بردن آنها ضرورتی ندارد و نوآوری بیجایی است. به كار بردن این گونه تعبیرها زبان فارسی را از صورت طبیعی خود خارج میكند و موجب...
ضعف تألیف یا سستی ساختار جمله
هرگاه جملهای سست و نااستوار باشد، و از انسجام و پختگی كافی برخوردار نباشد میگویند دارای «ضعف تألیف» است. اینك موارد مهمّ ضعف تألیف جمله در جملههای زبان فارسی:
جملههای مبهم
جملهای را مبهم میگویند كه مفهوم روشن و صریحی را به ذهن شنونده نرساند. چنین جملههایی را باید با برطرف كردن ابهام آن به صورت جمله های روشن درآورد. موارد عمدهی ابهام در زبان فارسی از این قرار است:
حشو و تكرار در جملات
حشو به معنی لایی لباس، و پشم و پنبهی لحاف و تشك و هر چیز دیگری است كه با آن درون چیزی را پر كنند. در اصطلاح، حشو به معنی به كار بردن لفظ است بیش از آن اندازه كه برای رساندن مفهوم به آن نیاز داریم. حشو...
درازگویی یا اطناب
اگر الفاظ و كلمههایی كه برای بیان مطلبی به كار می بریم، بیش از اندازهی لازم باشد، به درازگویی پرداختهایم، و این كار باعث كسالت شنونده و خواننده و اتلاف وقتِ ما و او خواهد شد.
نكاتی دربارهی نهاد و مطابقهی نهاد و فعل
نهاد یا مسندالیه بخشی از جمله است كه دربارهی آن خبری داده میشود. مثل كلمهی «راستی» در جملهی «راستی موجب رضای خداست»، و كلمهی «خورشید» در جملهی «خورشید همیشه زیر ابر نخواهد ماند». اگر نهاد ضمیر باشد،...
كاربرد پیوند همپایگی و پیوند وابستگی
هرگاه دو جمله كه در كنار هم قرار گرفتهاند، از لحاظ لفظی با هم پیوندی نداشته باشند، هریك از آنها را جملهای مستقل و جدا مینامیم: دیروز در خانه ماندم. چند مقالهی تازه خواندم.
كاربرد فعل مجهول
می دانیم كه بعضی از فعلهایی كه بر انجام شدن كاری دلالت دارند، جملههای دوبخشی میسازند: علی آمد. پروین رفت. این گونه فعلها را كه تنها به نهادِ فاعل نیاز دارند، «فعل ناگذر» میگویند.