0
مسیر جاری :
اي خردمند موحد پاک دين هوشيار سنایی غزنوی

اي خردمند موحد پاک دين هوشيار

اي خردمند موحد پاک دين هوشيار شاعر : سنايي غزنوي ا زامام دين حق يک حجت از من گوش دار اي خردمند موحد پاک دين هوشيار نخل دين در بوستان علم زو آمد به بار آن امامي کو ز حجت...
کر ناگه گنبد بسيار سال عمر خوار سنایی غزنوی

کر ناگه گنبد بسيار سال عمر خوار

کر ناگه گنبد بسيار سال عمر خوار شاعر : سنايي غزنوي فخر آل گنبدي را بي‌جمال عمر خوار کر ناگه گنبد بسيار سال عمر خوار سعد کلي داشتي از بهر شخص او نثار خواجه مسعودي که هنگام...
تا چرخ برگشاد گريبان نوبهار سنایی غزنوی

تا چرخ برگشاد گريبان نوبهار

تا چرخ برگشاد گريبان نوبهار شاعر : سنايي غزنوي از لاله بست دامن کهپايه‌ها ازار تا چرخ برگشاد گريبان نوبهار کاجزاي او گرفت همه طرف جويبار چونان نمود کل اثيري اثر به کوه...
آبرويي کان شود بي علم و بي عقل آشکار سنایی غزنوی

آبرويي کان شود بي علم و بي عقل آشکار

آبرويي کان شود بي علم و بي عقل آشکار شاعر : سنايي غزنوي آتش دوزخ بود آن آبرو از هر شمار آبرويي کان شود بي علم و بي عقل آشکار بيشي آن سر را رسد کز عقل باشد پايدار پيشي...
نيست عشق لايزالي را در آن دل هيچ کار سنایی غزنوی

نيست عشق لايزالي را در آن دل هيچ کار

نيست عشق لايزالي را در آن دل هيچ کار شاعر : سنايي غزنوي کو هنوز اندر صفات خويش ماندست استوار نيست عشق لايزالي را در آن دل هيچ کار پرده‌داران کي دهندت بار بر درگاه يار ...
اي بي سببي از بر ما رفته به آزار سنایی غزنوی

اي بي سببي از بر ما رفته به آزار

اي بي سببي از بر ما رفته به آزار شاعر : سنايي غزنوي وي مانده ز آزار تو ما سوخته و زار اي بي سببي از بر ما رفته به آزار گل برده و بگذاشته بر ديده‌ي ما خار دل برده و بگماشته...
طلب اي عاشقان خوش رفتار سنایی غزنوی

طلب اي عاشقان خوش رفتار

طلب اي عاشقان خوش رفتار شاعر : سنايي غزنوي طرب اي شاهدان شيرين‌کار طلب اي عاشقان خوش رفتار تا کي از کعبه هين در خمار تا کي از خانه هين ره صحرا بعد از اين گوش ما و...
اي گردن احرار به شکر تو گرانبار سنایی غزنوی

اي گردن احرار به شکر تو گرانبار

اي گردن احرار به شکر تو گرانبار شاعر : سنايي غزنوي تحقيق ترا همره و توفيق ترا يار اي گردن احرار به شکر تو گرانبار وي نايب عيسا به دو صد گونه نمودار اي خواجه‌ي فرزانه...
اي خداوندان مال الاعتبار الاعتبار سنایی غزنوی

اي خداوندان مال الاعتبار الاعتبار

اي خداوندان مال الاعتبار الاعتبار شاعر : سنايي غزنوي اي خداخوانان قال الاعتذار الاعتذار اي خداوندان مال الاعتبار الاعتبار پيش از آن کاين چشم عبرت بين فرو ماند ز کار پيش...
قصه‌ي يوسف مصري همه در چاه کنيد سنایی غزنوی

قصه‌ي يوسف مصري همه در چاه کنيد

قصه‌ي يوسف مصري همه در چاه کنيد شاعر : سنايي غزنوي ترک خندان لب من آمد هين راه کند قصه‌ي يوسف مصري همه در چاه کنيد پيش زهره بچه زهره سخن ماه کنيد آفتاب آمد و چون زهره...