مسیر جاری :
اَصْل
اصل در لغت به معنای پایه و ریشه است. و در اصطلاح پنج معنی برای اصل ذكر شده است: 1.اصل در برابر فرع، مثل: «الخمر اصل النبیذ»، یعنی حكم نبیذ از خمر گرفته شد به تعبیر صاحب معالم موضوع حكم ثابت (از طرف شرع)...
اصحاب إجماع
در علم رجال در مورد برخی از اصحاب ائمه اطهار (علیهم السلام) بین علماء اتفاق نظر وجود دارد مبنی بر اینكه هر روایتی كه از آنان به طریق صحیح نقل شده و راویان از اول سند تا یكی از آنان مورد اعتماد باشند آن...
اَصالَةُ الوَقْف
غزالی میگوید: برخی از معتزله میگویند: اصل در اشیاء (قبل از ورود شرع) بر اباحه است. در این مورد دستهای قائل به حظر و جمعی قائل به وقفاند. بنا به نظریهی توقف در هر موردی كه به تكلیف شرعی واقف نباشیم...
اَصالَةُ العُمُوم
اصالة العموم از اصول لفظیه است. توضیح اینكه، هرگاه گوینده لفظ عامی را به كار برد، اما برای شنونده شك حاصل گردد كه آیا گوینده ارادهی عام كرده یا خاص؟ مثلاً گفتهی «به دیدار همهی دانشمندان برو.» شك میكنیم...
اَصالَةُ عَدَمِ القَرینة
شیخ انصاری معتقد است: اصالة الحقیقه و اصالة العموم و اصالة الاطلاق و... از اقسام اصالة الظهور هستند، و برگشت اصالة الظهور به اصالة عدم القرینه است. با این توضیح كه اصالة الحقیقه به اصالة عدم قرینة المجاز،...
أصالَةُ عَدَمِ الإشْتِراك
از اصول لفظیه، اصل عدم اشتراك است. گاهی لفظی را برای چند معنی وضع میكنند: همانند لفظ «شیر» كه در فارسی برای حیوانی درنده، همچنین مایعی كه از پستان انسان و حیوان بیرون میآید، و وسیلهای كه برای كنترل...
أصالَةُ عَدمِ الإسْتِخْدام
هرگاه از یك كلمه معنایی، و از ضمیری كه به آن رجوع میكند، معنای دیگری اراده گردد، میگویند «استخدام» كرده است. «اصالة عدم الاستخدام» (1) اصلی است عقلایی كه در گفتگو و محاورات مردم جاری میگردد. زیرا اصل...
أصالَةُ الظُّهُور
كلمه یا كلامی كه معنای آن معلوم نبوده، بلكه مردد بین دو یا چند احتمال باشد، و ندانیم كه گوینده كدام را اراده كرده است.
اَصالَهُ الطَّهارة
هرگاه در طهارت یا نجاست امری تردید كردیم، با اجرای اصل طهارت حكم به طهارت میكنیم. مبنای این اصل روایتی است از امام صادق (علیه السلام) كه فرمود: هر چیزی پاك و طاهر است تا علم به نجاست او پیدا كنی.
أصالَةَ الصِّحْة
اگر عملی از كسی سر زد و شما در درستی آن شك داشتید، با اجرای این قاعده باید عمل او را حمل بر صحت كنید؛ و تمام آثار عمل صحیح را بر آن بار كنید، اعم از اینكه آن عمل عملِ عبادی باشد مثل نماز، یا غیرعبادی باشد...