مسیر جاری :
فلسفه ی سیاسی چه فایده ای دارد؟
در تاریخ فلسفه، اندیشه ی سیاسی یکی از حوزه های تبعیِ متافیزیک یا اندیشه ی نظری محض است. از افلاطون تا کانت، فیلسوفان به تبعِ بنای متافیزیکی خود، به اندیشه ورزی در حوزه های عمل انسان از جمله سیاست پرداخته...
فلسفه اخلاق در آموزه های متفکران مسلمان
مباحث مربوط به حوزه ی فلسفه ی اخلاق و علم اخلاق در میان متفکران مسلمان اعم از کلامیون و فلاسفه و فقهاء و اصولیون از زوایای گوناگون مورد پژوهش و واکاوی واقع شده است. همچنین آثار و کتب و تعالیم عملی اهل...
اخلاق در فلسفه ی غرب
در حوزه فلسفه اخلاق، آموزه ها و نظریات گوناگونی تبیین شده است. تاریخ سیر فلسفه و اخلاق در جهان غرب و جهان اسلام ابعاد و چگونگی پرداختن به این موضوع را به خوبی نشان می دهد. در مجموع می توان مهمترین آموزه...
فیزیک جدید و فلسفه ایران باستان
اکتشافات فیزیک جدید در سی سال اخیر تأثیر عمیقی در عقاید فلسفی مربوط به مسائل طبیعی داشته است. کشف ذرات اصلی تشکیل دهنده اتم و هسته آن و قوانین مربوط به حرکات آنها مسائل جدیدی به میان می آورد و نظرات جدیدی...
لذت از منظر ابن سینا
حمد و سپاس بیکران مر خداوندی راست که آفرینندة جهان هستی است و بوجود آورندة انسان و قرار دهندة او در روی زمین به عنوان خلیفه الله. شاهد غیب و عیان و تنظیم کننده همة آنها با قوانین ناشی از حکمت بالغهای...
مبانى و ریشههاى نقد تئاتر
آن گونه که در کتب ومقالات گوناگون آمده است، نقد، عبارت از بررسى نقاط ضعف و قوت یک اثر و تمییز سره از ناسره است. چنانکه از تعریف فوق برمىآید، منتقد براى ارزیابى اثر هنرى مىبایست معیار و میزانى داشته باشد...
نقد هستى شناسانهى هنر
موضوعى که براى سخنرانى امروز من تعیین شده، نقد هستى شناسانهى هنر است. از آنجا که بحث دربارهى نقد هستى شناسانهى هنر است، لازم است که ابتدا دربارهى هستى شناسى از منظر کلى و سپس دربارهى هستى شناسى هنر...
پدیدار شناسى و نقد آثار هنرى
در نقد »پدیدار شناسانه«، پدیدار شناسى ترجمهاى است براى فنومنولوژى. بنابراین نقد فنومنولوژیک را مورد بررسى قرار مىدهیم تا بدانیم با گونههاى دیگر نقد چه تفاوتى دارد. فنومنولوژى مأخوذ از ریشهى فاینستاى...
نقد موسیقى: طرح چند سؤال
مقدمتا باید خدمتتان عرض کنم که من به هیچوجه منتقد موسیقى نیستم. خدمت دوستان عرض کردم که کار من به هیچوجه نقد موسیقى نیست و در جاهاى دیگر هم از من خواسته شده که نقد موسیقى کنم ولى من بضاعت آن را نداشتم،
فرمالیسم
فرمالیسم به مثابهى یک سرى از ایدههاى ژانرى )Generic( دربارهى تجربه کردن و تفسیر هنر، استمرار و ثبات بى بدیلى را در راستاى تئورى سازیهاى قرن بیستم نشان داده و به تنهایى، یا بیشتر در اشتراک با سایر راهبردهاى