مسیر جاری :
مشاوره ازدواج، معیارها و ملاک های ازدواج
با سلام لطفا در مورد معیارهای ازدواج توضیحاتی ارائه بفرمایید. قصد خواستگاری دارم و میخوام همسرم را بهتر بشناسم. با تشکر
خیانت همسر
سلام خسته نباشین، من ... ساله ازدواج کردم ، تا حالا خیلی به همسرم شک داشتم بعضیاشونم مطمان بودم ولی اون زیر بار نمیرفت تااین که به طریقی متوجه شدم، دیروز بایه خانوی حرف زده خیلی صمیمی و رفته دنبالش رسوندش...
چگونه وسواس را درمان کنم؟
سلام من بیمار وسواس هستم در حال حاضر سوالات متعددی تو ذهنم هست راهنمایی کنید
از نظر مالی ضعیف هستم و نمیتونم به مشاور مراجعه کنم
درمان باز بودن منافذ پوست چیست؟
سلام دخترم ۲۳ سالشه روزنه های پوستش خیلی باز شده چکار باید کرد
مشاوره خانواده: با نامزدم همیشه جنگ و دعوا داریم و نسبت به هم سرد شدیم، چیکار کنم؟
سلام من مدت یک سال ونیم هست که نامزدم اوایل باهم خیلی خوب بودیم ولی مدتددوسه ماه هست که باهم همیشه جنگ ودعواداریم ونسبت به هم سردشدیم من خودم خیلی بهانه گیزشدم وباهاش سرهرحرفی دعوامیکنم قبول دارم گناه...
مشاوره خانواده: آیا بازگشت به زندگی قبل، عاقلانه است؟
مدتی است که طلاق گرفته ام آیا برگشت به صلاح من می باشد
مشاوره خانواده: شوهرم با کوچکترین انتقادی قهر میکنه. چکار کنم؟
سلام خسته نباشید
من یه دختر21 ساله هستم 2 سالو نیمه که عقدم چندسالم قبلش همو می خواستیم ولی هیچ رابطه ی عاطفی اصلا نداشتیم یعنی از هم خبرم نداشتیم. الان تو تنها چیزی که با همسرم راحتم و خجالت نمیکشم فقط...
روانشناسی: وابستگی شدیدی به خانوادم دارم به حدی که یه اردوی چند روزه هم نمیتونم برم. چیکار باید کرد؟
سلام
بنده وابستگی شدیدی به خانوادم دارم به حدی که یه اردوی چند روزه هم نمیتونم برم اونا هم همینجورن اینقدر ما کنار هم بودیم نمیتونیم دور از هم حتی یه روز دو روز هم سر کنیم چیکار کنم؟
چون من نوجوونم این...
مشاوره خانواده: خانواده همسرم به شدت تو زندگیم دخالت میکنن، چطوری رفتار کنم؟
سلام ازدواج کردم. خانواده همسرم به شدت تو زندگیم دخالت میکنن. و بد دهن هستن. براحتی ب من توهین میکنن. نمیدونم باهاشون چطوری رفتار کنم
مشاوره خانواده: بخاطر ارتباطی که همسرم داشته نمیتونم بهش اعتماد کنم. با این موضوع چطور کنار بیام؟
با سلام . من 8 ماهه عروسی کردم . من سر گوشی مدام از همون اول با شوهرم بحث داشتم .شبا بیدار میموند و گوشی دستش بود .روزا میومد خونه و گوشی دستش بود .بحث کردم ، گریه کردم ، حرف زدم و باهاش مهربونتر از قبل...