مسیر جاری :
واژهی اسفاردر قرآن
«اسفار» جمع «سَفَر» به معنای پیمودن مسافت برای كوچ كردن و ترك یك محل است. همچنین جمع سفر- به كسر سین- به معنای كتاب تورات، انجیل و شبیه این دو است.
واژهی استواء در قرآن
«استواء» برگرفته از ماده «سوی» به معنای راست قرار گرفتن و اعتدال بین دو شیء و مماثلت در مقدار و قیمت و یا در وزن و متراژ و پیمانه است. زمانی كه گفته میشود «و استوی علی الفرس» یعنی بر
واژهی استغفاردر قرآن
«استغفار» از ماده «غفر» به معنای پوشاندن است و «غفر الله ذنوبه» یعنی خداوند گناهان او را پوشاند و او را نزد مردم رسوا نساخت. راغب مینویسد: غفر به معنای پوشاندن چیزی است كه او را از چرك و
واژهی استطاعت در قرآن
مؤلف كشاف مینویسد: معنای آیه این است كه هر فرد كه وسعت و فزونی او در مال به حدی نیست كه بتواند با زنی آزاده ازدواج كند، با كنیزان ازدواج كند. شیخ طوسی برای كلمه طول دو معنا ذكر میكند: یكی غنا و
واژهی استحیاء در قرآن
ابن فارس مینویسد برای «حی» در اصل دو معناست، یكی زندگی در مقابل مرگ و دیگری استحیا و شرمساری ضد وقاحت و زشتكاری. بر این اساس فیومی مینویسد: «استحییته» یعنی او را زنده رها كردم و از
واژهی ازواج در قرآن
«ازواج» جمع زوج است كه در لغت به معنای قرین و نزدیك بودن یك شیء با دیگری است. بر این اساس است كه به زن شوهردار كه قرین همسرش است، زوج میگویند. فیومی بر این اعتقاد است كه زوج به معنای
واژهی ارض در قرآن
ارض در مقابل هرگونه اعتلا و بلندی است؛ به همین دلیل به زمین كه در آن زندگی میكنیم، ارض گفته میشود و به قوائم و دست و پای اسب، ارض اطلاق شده است.
واژهی اذن در قرآن
«اذن» اسم مصدر و در لغت به معنای آزادی در انجام دادن كار و عمل است. زمانی كه گفته میشود «اذنت له فی كذا» یعنی او را در انجام كار آزاد گذاشتم و به امر و فرمان، اذن گویند، چنان كه در عبارت «باذن الله» از...
واژهی أَذَن در قرآن
«اُذُن» صفت مشبهه و جمع آن آذان است كه در لغت دارای دو معنای اصلی است: یكی گوش و دیگری علم است و از این جهت كه انسان به وسیله گوش به مسموعات آگاهی مییابد، این دو به یكدیگر نزدیكاند و نیز به
واژهی أذان در قرآن
«اذان» اسم مصدر از باب تفعیل به معنای اعلام است. ابن فارس مینویسد: اذان دارای دو معنای اصلی است؛ یكی اُذن به معنای گوش و دیگری علم و اعلام است. «اذنت بهذا الامر» یعنی به این كار آگاه شدم و