راهكارهاي اصلاح الگوي مصرف

پديده مصرف گرايي و اسراف در نقطه مقابل مصرف بهينه قرار گرفته است. «مصرف گرايي» يا به عبارت ساده تري اسراف كه يكي از بزرگترين آفت ها و آسيب هاي فردي و اجتماعي و از گناهاني است كه مورد نهي شديد خداوند متعال واقع شده است و در مقابل اعتدال و ميانه روي در مصرف قرار گرفته است؛ به طور كلي هرگونه زياده روي در كميت و اتلاف را شامل مي شود.
سه‌شنبه، 20 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راهكارهاي اصلاح الگوي مصرف
راهكارهاي اصلاح الگوي مصرف
راهكارهاي اصلاح الگوي مصرف

نويسنده: حسين علي فارابي




مصرف گرايي

پديده مصرف گرايي و اسراف در نقطه مقابل مصرف بهينه قرار گرفته است. «مصرف گرايي» يا به عبارت ساده تري اسراف كه يكي از بزرگترين آفت ها و آسيب هاي فردي و اجتماعي و از گناهاني است كه مورد نهي شديد خداوند متعال واقع شده است و در مقابل اعتدال و ميانه روي در مصرف قرار گرفته است؛ به طور كلي هرگونه زياده روي در كميت و اتلاف را شامل مي شود.
در حقيقت مصرف گرايي عامل تخريب رشد، توسعه و از بين رفتن منابع ملي است. مصرف گرايي از يك نگاه در معناي مصرف نامتعارف است كه نياز فيزيكي فرد را برطرف نمي سازد، بلكه نياز كاذب فرد يا افراد را كه گاه به تقليد از ديگران، تبليغات، شرايط مادي يا تغييرات ساختار جامعه ايجاد شده برطرف مي سازد. مصرف گرايي در نگاه عالمان دين نيز در همان معناي لغوي اسراف استعمال شده است و هرگونه بيهوده گرايي، زياده روي و اتلاف و مانند آنها را اسراف مي دانند.
امام علي(علیه السلام) در اين باره مي فرمايند:
«الاوان اعطاء المال في غير حقه تبذير و اسراف»
«آگاه باشيد خرج كردن به ناحق، حيف و ميل و اسراف است»
كتاب آسماني قرآن نيز در آيه 141 سوره انعام در مورد اصلاح الگوي مصرف و بهينه مصرف كردن مي فرمايد: «كلوامن ثمره اذا اثمر و اتوا حقه يوم حصاده ولاتسرفوا انه لايحب المسرفين» «و از آن ميوه هنگامي كه به ثمر مي نشيند بخوريد و حق آن را به هنگام درو بپردازيد و اسراف نكنيد كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد»
علامه طباطبايي (ره) در توضيح عبارت «لاتسرفوا» نوشته است:
ولا تسرفوا معنايش اين است كه در استفاده از اين ميوه ها و غلات از آن حدي كه براي معاش شما صالح و مفيد است تجاوز نكنيد. درست است كه شما صاحب آن هستيد، ولي نمي توانيد در خوردن و بذل و بخشش آن زياده روي كنيد و يا در غير مصرفي كه خدا معين فرموده به كار ببريد، مثلا در راه معصيت خدا صرف نماييد و همچنين فقيري كه از شما مي گيرد نمي تواند در آن اسراف كند و آن را تضييع نمايد. پس مفهوم آيه مطلق است و خطاب آن شامل همه مردم چه مالك و چه فقير مي شود.
بنابراين از اين آيه شريفه استفاده مي شود كه زياده روي و مصرف گرايي كاري حرام و نكوهيده است. اميرالمومنين علي(ع) نيز با احتياط در مصارف به خصوص در مصرف بيت المال عالي ترين نظارت را داشته و در كمال بي نيازي در قناعت و ساده زيستي بهترين الگوي مصرف را كه همان اعتدال و ميانه روي در مصارف بوده سفارش مي كردند و به شدت اسراف، زياد روي و مصرف گرايي را نكوهش مي كردند؛ به ويژه اين امر را از واليان حكومتي غيرقابل پذيرش مي دانستند.
در اين خصوص در نامه اي به فرماندار بصره عثمان بن حنيف مي نويسد:
«پس از ياد خدا و درود! اي پسر حنيف، به من گزارش داده اند كه مردي از سرمايه داران بصره، تو را به مهماني خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوي او شتافتي، خوردني هاي رنگارنگ براي تو آوردند و كاسه هاي پر از غذا پي در پي جلوي تو مي نهادند، گمان نمي كردم مهماني مردمي را بپذيري كه نيازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندان شان بر سفره دعوت شده اند، انديشه كن در كجايي؟ و بر سر كدام سفره مي خوري؟(2)
امام خميني نيز درخصوص دقت در مصرف و همچنين پرهيز از مصرف بي جا مي فرمايند:
حتي مطبوعات بايد اين را توجه داشته باشند كه چيزهايي را كه براي ملت مفيد نيست در روزنامه ها ننويسند كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف آن نكنند، بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين بيت المال مسلمين است وقتش صرف چيزهايي كه مربوط به مصالح مسلمين است شود، مسئوليت دارد اين ها بايد اشخاصي كه مقاماتي كه هستند ملاحظه كنند كه به اندازه ضرورت مشاور بگيرند به اندازه ضرورت خدمتگزار بگيرند نه به اندازه دلخواه و اين معنا را بايد همه ما بدانيم كه دلخواه هاي ما آخر ندارد. (3)
بر همين اساس با توجه به نهي شديد مصرف گرايي و اسراف در دستورات و تعاليم اسلامي مي توان چنين نتيجه گرفت كه بين مصرف و مصرف گرايي در جامعه تفاوت وجود دارد چرا كه مصرف به خودي خود عاملي موثر در توليد و رشد و توسعه اقتصادي مي باشد؛ و باعث ايجاد تقاضا، عرضه و توليد مي گردد. اما آنچه كه مذموم و باعث هدررفتن منابع ملي مي شود مصرف نامناسب و نامتعارف و يا عدم برخورداري از الگوي صحيح مصرف در جامعه مي باشد كه اين امر باعث مصرف گرايي، زياده روي و تجمل گرايي در جامعه مي گردد. لذا فرهنگ سازي مصرف بهينه و اصلاح همه زمينه الگوهاي مصرفي در كشور از ضروريات اجتناب ناپذير مي باشد.

نتايج و پيامدهاي مصرف گرايي

1) تهاجم فرهنگي ابعاد گوناگون اقتصادي، اجتماعي، سياسي، نظامي و رواني را در بر مي گيرد؛ كه روي هم رفتارهاي مختلف انسانهاي مورد تهاجم خود را با دروني كردن ارزش هاي مورد نظر شكل مي دهد. (4)
در برخي موارد تغيير در الگوي مصرف يك كشور و تمايل به تجملات و مصرف گرايي از اهداف تهاجم فرهنگي مي باشد كه با تغيير در الگوهاي مصرفي مردم و ظهور گرايش هاي تجملي باعث ايجاد جامعه مصرف گرا مي شوند. در همين راستا امام خميني فرموده اند:
اكنون بازارهاي كشورهاي اسلامي، مراكز رقابت كالاهاي غرب شده است و سيل كالاهاي تزييني مبتذل و اسباب بازي ها و اجناس مصرفي به سوي آن ها سرازير است و همه ملت ها را آن چنان مصرفي بار آورده اند كه گمان مي كنند بدون اين اجناس آمريكايي و اروپايي و ژاپني و ديگر كشورها زندگي نمي توان كرد. (5)
در چنين وضعي، نشر فرهنگ غربي و استفاده از كالاهاي پرزرق و برق خارجي در كشور به عنوان رسالتي براي متمدن كردن مردم به شمار مي آيد. بدين ترتيب ابزارهايي از جمله وسايل آموزشي، هنري، علوم و فنون، كالاها و خدمات در اين راستا مورد استفاده قرار مي گيرند. تا «نيازمندي» به غرب و توليدات آن از جمله توليدات فرهنگي در ملت هاي جهان پديدار شود. در چنين شرايطي فرد و جامعه «نيازمند» در پي رفع نياز، خويش به توليدكنندگان (خارجي) مراجعه مي كنند زيرا نه تنها امكان توليد و رفع آن نيازها در داخل نيز نيست بلكه آنچه از غرب مي آيد ارزش تلقي شده و توليد داخلي ضدارزش. (6)
ايجاد اين نيازها و رساندن فرد و ملتي به حدي از احساس نياز كه آن را غيرقابل صرف نظر كردن بداند حتي در مورد نيازهاي كاملا غيرضروري از مهمترين اهداف اشاعه فرهنگ مصرف گرايي و تهاجم فرهنگي دشمن و همچنين بالاترين سطح موفقيت توليدكنندگان استعماري و فرهنگ زدايي ديگر ملت ها مي باشد. اين تغيير در الگوي مصرف در جامعه اسلامي كه از اهداف تهاجم فرهنگي دشمن است باعث تجمل گرايي و زياده خواهي و حيف و ميل شدن بسياري از منابع ملي مي شود. بر همين اساس يكي از پيامدهاي مصرف گرايي اشاعه فرهنگ غرب و تخريب هويت ملي و فرهنگ اسلامي و همچنين ورود كالاهاي غربي و از بين رفتن بازار براي توليدات داخلي و فلج شدن اين توليدات مي گردد. لذا در چنين شرايطي اصلاح الگوي مصرف تأثير به سزايي در خنثي سازي تهاجم فرهنگي دشمن دارد. لذا رهبر فرزانه انقلاب با آگاهي دقيق و روشن بيني خاص خويش با تأكيد بر اصلاح الگوي مصرف علاوه بر جلوگيري از هدر رفتن منابع و منافع ملي در برابر ترويج فرهنگ مصرف گرايي و تجمل پرستي غرب كه از اهداف تهاجم فرهنگي دشمن نيز مي باشد؛ به ضرورت ادامه دفاع فرهنگي در برابر تهاجم فرهنگي غرب اشاره دارد.
2) يكي ديگر از پيامدهاي مصرف گرايي تأثيرات منفي در فضاي معنوي جامعه مي باشد. چرا كه در بسياري از مواقع زياده خواهي، تجمل پرستي و مصرف گرايي باعث رواج خودخواهي، رشد روحيه فردگرايي و ناديده انگاشتن بسياري از اصول اجتماعي و اخلاقي كه رعايت آن براي زندگي جمعي از ضروري ترين مسائل است خواهد شد. (7)
در اين مرحله اندك اندك ذهن انسان به مصرف گرايي خو گرفته و در مسير بي پاياني در صدد رفع اين گونه نيازهاي كاذب است و چنين انساني كه هميشه نيازمند و در پي رفع نياز است «به يك آرمان دل مي بازد كه در واقع دين تازه اي است». چنين انسان مصرف زده اي داوطلبانه براي رفع نيازهاي مصرفي «خويش» همه زندگي معنوي خود را در سوداي رفع نياز پديد آمده در اثر تبليغات چشم و هم چشمي ها و... به فراموشي مي سپارد. (8)
بنابراين از مهمترين آثار و پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي در جامعه اسلامي كه مي تواند باعث كم رنگ شدن ارزش ها و آموزه هاي ديني و معنوي شود به موارد زير مي توان اشاره نمود. الف) محروميت از دوستي خدا
خداوند متعال در آيه 141 سوره انعام مي فرمايد: «... انه لا يحب المسرفين»
«خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد»
ب) فساد اجتماعي: از ديدگاه قرآن يكي از آثار پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي، فساد در زمين است؛ زيرا هرگونه تجاوز از حد، موجب فساد و از هم گسيختگي مي شود و به تعبير ديگر سرچشمه فساد، اسراف است.
قرآن كريم در آيه هاي 150-153 سوره شعراء مي فرمايد:
«فاتقواالله وأطيعون¤ ولا تطيعوا امرالمسرفين¤ الذين يفسدون في الارض ولايصلحون»
«پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد، همان ها كه در زمين فساد مي كنند و اصلاح نمي كنند»
ج) گمراهي و محروميت از هدايت الهي: يكي ديگر از آثار و پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي گمراهي و محروميت از هدايت الهي است.
خداوند متعال در آيه 34 سوره غافر مي گويد:
«... كذلك يضل الله من هو مسرف مرتاب»
«اين گونه خداوند هر اسراف كار ترديدكننده اي را گمراه مي سازد». (9)
3) مصرف گرايي در جامعه داراي اثرات مخرب و زيان بار ديگري است كه از مهمترين آن ها مي توان به موارد زير اشاره كرد:
الف) افزايش واردات
اشاعه فرهنگ مصرف گرايي باعث افزايش تجمل گرايي و نيازهاي غيرضروري در جامعه مي شود و همين امر نيز باعث سيل ورودي كالاهاي خارجي جهت رفع نيازهاي فرد و جامعه «نيازمند» به توليدكنندگان خارجي و باعث افزايش واردات و تضعيف توليدكنندگان داخلي مي شود.
ب) كمبود گرايش به سرمايه گذاري هاي زيرساختي
در جامعه اي مصرف گرايي به يك فرهنگ تبديل شده باشد، افراد جامعه ديگر ميلي به سرمايه گذاري در بخش هاي عمراني و زيرساختي جامعه كه زمان بر مي باشد ندارند و همه به دنبال سرمايه گذاري در خريد و فروش كالاهاي پرمصرف و فعاليت هاي زودبازده مي باشند، به همين دليل مصرف گرايي باعث كاهش گرايش به سرمايه گذاري هاي زيرساختي و عمراني در جامعه خواهد شد.

راهكارهاي اساسي اصلاح الگوي مصرف

آنچه بر اصلاح الگوي مصرف و دستيابي به فرهنگ بهينه مصرف در كشور داراي اهميت مي باشد اين است كه اصلاح الگوي مصرف نيازمند تبيين استراتژي و تعيين خط مشي است كه طي آن، اين اصل به يك شعار تغيير ماهيت ندهد؛ در واقع لازمه دستيابي به اين مهم در كشور، خيزش و حركتي عميق از سوي مسئولان و همه آحاد جامعه مي باشد؛ لذا مي بايست همگي اين اصل را يك ضرورت دانسته و فعاليت هاي خود را در راستاي رسيدن به اين اصل مهم برنامه ريزي نمايند و براي دستيابي به اين امر فرهنگ ساز اقدام نمايند. آنچه كه رهبر فرزانه انقلاب بر آن تاكيد مي ورزند اين است كه «همه ما به خصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيت هاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار مهم، حياتي و اساسي يعني اصلاح الگوي مصرف در همه زمينه ها، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حال ها، ظهور و بروز يابد.”. بنابراين تاكيد رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوي مصرف نشان دهنده اين موضوع به عنوان بستري مناسب براي شكوفايي و دستيابي به اقتدار ملي است. لذا پرهيز از شعارزدگي وحفظ صيانت اصل موضوع به عنوان مهمترين عامل در مسير راصلاح الگوهاي مصرفي و همچنين تبيين و تحقق آن وظيفه اصلي همه مردم و مسئولين به شمار مي رود.

فرهنگ سازي

1) يكي از پيش نيازهاي اين مسير براي رسيدن به نتيجه مطلوب، زمينه سازي ذهني و فرهنگي براي اقشار مختلف جامعه است. امروز هر فردي از اعضاي جامعه بايد بداند كه در فعاليتهاي خود بايد به بهينه مصرف كردن منابع مادي اقدام نمايد تا كشور به اهداف تعريف شده در سند چشم انداز بيست ساله نظام برسد و شكوفايي در همه ابعاد ملي تحقق يابد. لذا بدون ايجاد فرهنگ اين كار و طراحي و تامين بايسته هاي آن به طور قطع راه به جايي نخواهيم برد. چرا كه اصلاح الگوهاي مصرف در كشوريك شب و به طور ناگهاني و با صدور يك دستورالعمل و بخش نامه عملي نمي شود. لذا فرهنگ سازي پايدار بستر اصلي نهضت اصلاح الگوي مصرف مي باشد.

مديريت قوي

2) داشتن مديريت مدبرانه و عاقلانه مصرف كه مورد تاكيد مقام معظم رهبري نيز مي باشد يكي ديگر از ضروريات اوليه اين امر به حساب مي آيد. مسئولان و متوليان امر با پرهيز از شعار زدگي نبايد به برگزاري چند همايش، سخنراني و چاپ مقاله و كارهايي از اين قبيل خود را گرم كنند. لذا وجود مديريت صحيح و عاقلانه در سطح كلان در جهت هدايت و تدوين و انتخاب يك استراتژي راهبري، طبق نقشه راهي كه مقام معظم رهبري ترسيم نمودند، زمينه تحقق اين طرح ملي و آينده ساز كه حقيقتاً پيشرفت كشور و توسعه عدالت در گرو آن است از ضروريات اجتناب ناپذير مي باشد؟

طراحي ساز وكار

3) يكي ديگر از پيش نيازهاي اصلي در مسير اصلاح الگوي مصرف، ترسيم اهداف، ابعاد و راهكارهاي رسيدن به موضوع و تعيين شاخص هايي براي سنجش و ارزيابي روند و چگونگي پيشرفت امور است. بايد براي جلوگيري از مصرف گرايي و اتلاف منابع و فرصت ها و هزينه ها در تمامي حوزه ها، سند و نقشه راهبردي تهيه و ابلاغ شود. يعني با تهيه اين سند، مديران، مسئولان و فرماندهان سازمان هاي مختلف مي توانند با اجرا و به كارگيري روش ها و شيوه هاي مدون، خود را در مسير تحقق اين اصل مهم قرار دهند.

جلب مشاركت مردم

4) جلب مشاركت مردم و افزايش آگاهي هاي آنان نسبت به مصرف صحيح امكانات و منابع از ديگر راهكارها در مسير اصلاح الگوي مصرف مي باشد. حقيقتاً اصلاح الگوي مصرف در جامعه از كارهايي انجام شدني است كه هر يك از اعضاي جامعه با مشاركت و ملزم نمودن خود به درست مصرف كردن از منابع، منافع عظيمي را براي جامعه حاصل مي نمايد.
5) گنجاندن اصلاح در نظام آموزشي كشور به گونه اي كه هرچه سطح آموزش بالاتر رود اطلاع و شناخت بيشتري در خصوص درك و ضرورت اصلاح الگوي مصرف در جامعه حاصل شود.
6) استفاده و بهره -گيري از برنامه هاي تلويزيوني و رسانه اي در راستاي اصلاح الگوي مصرف
7) گنجاندن برنامه اصلاح الگو در برنامه توسعه كشور و مصوبه هاي دولت. يعني حركت همه دستگاه هاي دولتي به طور مستمر و پايدار درجهت تحقق منويات مقام معظم رهبري
8) ارائه الگوي آموزشي مناسب و اصولي به مردم از طريق سازمان ها و نهادهاي ذي ربط. براي مثال سازمان برق مي تواند از طريق آموزش مصرف بهينه در برگه هاي قبوض مصرفي مشتركين به ارائه الگوهاي مناسب مصرفي در جهت اصلاح مصرف اقدام نمايد.
9) ارايه الگوي مصرفي مناسب عملي اعم از اداري و خصوصي كليه مسئولين كشور
10) تغيير در فرهنگ مصرف كنوني و ضدارزش نشان دادن مصرف گرايي براساس ارزشها و آموزه هاي ديني
11) مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب در ايجاد فرهنگ ناپسند مصرف گرايي و تجمل پرستي با آگاه سازي و تعميق بينش و بصيرت سياسي و اسلامي افراد جامعه.

پي نوشت ها:

1- تفسير الميزان، جلد 7، ص. 364
2- امام علي(ع) و اقتصاد اسلامي، ص. 121
3- صحيفه نور، جلد 19، ص. 224
4- الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي، ص. 24
5- صحيفه نور، جلد 19، ص. 204
6- الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي، ص. 43
7- همان، ص 74
8- همان، ص. 56
9- آسيب شناسي رفتاري انسان از ديدگاه قرآن

منبع: روزنامه کیهان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط