احمدشاه مسعود (4) از خروج شوروی تا ظهور طالبان

احمدشاه مسعود در خرداد 1367 که پنجمين اجلاس شوراي نظار را در پايگاه فرخار داير کرد، ايجاد ارتش منظم را در رفتن به مرحله ي تعرض استراتژيک مورد تحليل و تأکيد قرارداد. او هنوز گامهاي نخست را با توسعه ي قطعات مرکزي برداشته بود که قواي شوروي افغانستان را ترک گفت. خروج نيروهاي شوروي براي وي غافلگير کننده محسوب مي شد. چون کار و برنامه ي او در مورد ايجاد ارتش و انجام تعرض استراتژيک جهت تصرف شهرها و سقوط حکومت مورد حمايت شوروي
سه‌شنبه، 20 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
احمدشاه مسعود (4) از خروج شوروی تا ظهور طالبان
احمدشاه مسعود (4) از خروج شوروی تا ظهور طالبان
احمدشاه مسعود (4) از خروج شوروی تا ظهور طالبان

تهیه کننده : محمود کریمی
منبع : راسخون



سالهاي پس از خروج نیروهای شوروي

احمدشاه مسعود در خرداد 1367 که پنجمين اجلاس شوراي نظار را در پايگاه فرخار داير کرد، ايجاد ارتش منظم را در رفتن به مرحله ي تعرض استراتژيک مورد تحليل و تأکيد قرارداد. او هنوز گامهاي نخست را با توسعه ي قطعات مرکزي برداشته بود که قواي شوروي افغانستان را ترک گفت. خروج نيروهاي شوروي براي وي غافلگير کننده محسوب مي شد. چون کار و برنامه ي او در مورد ايجاد ارتش و انجام تعرض استراتژيک جهت تصرف شهرها و سقوط حکومت مورد حمايت شوروي ها به انجام نرسيده بود. در حاليکه احزاب مجاهدين و رهبران شان در پیشاور و منابع مختلف خارجي از سقوط رژيم حزب دمکراتيک خلق در فرداي خروج قواي شوروي سخن مي گفتند، مسعود اين ادعا و پيش بيني را غيرواقعي و قبل از وقت تلقي کرد. او اظهار داشت که سقوط رژيم حزب دمکراتيک خلق با تغيير وتحول وضعيت نظامي نيروهاي مجاهدين از حالت دفاع به تعرض ميسر است. اين امر هماهنگي نيروها و ايجاد ارتش تعليم ديده و منظم، تکمیلات تسليحاتي و لجیستيکي را مي خواهد که دسترسي به آنرا نه در چند هفته و چند ماه بلکه در چند سال بايد مورد توجه قرارداد. اما در بيرون از افغانستان که آي اس آي (استخبارات نظامي ارتش پاکستان) فعاليت جنگی احزاب مجاهدين به خصوص ولايات مرزي را تحت کنترل داشت بدون توجه به نظريات مسعود، جنگ جلال آباد را در نيمه ي اسفند 1367 به راه انداخت. جنگي که به شکست مجاهدين انجاميد و صحت ديگاه احمدشاه مسعود را در هماهنگي و آماده شدن مجاهدين به مرحله ي تعرض استراتژيک نشان داد.
احمدشاه مسعود علي رغم موانع و مشکلاتي که توسط آي اس آي و گلبدين حکمتيار ايجاد مي شد، به تلاش خود در اين مسير چه در سالهاي اشغال و چه در سالهاي بعد از خروج قواي شوروي ادامه داد. او پس از تصرف گارنيزيون هاي که قبلاً نام برده شد، شهر تالقان را ازتصرف رژيم بيرون کرد و به اولين شهر در آغاز مرحله ي جديد ي که آن را "مرحله ي تعرض استراتژيک" مي خواند، دست يافت. اما بعد از آن تلاش هاي حکمتيار و استخبارات نظامي پاکستان که به شدت از استقلال مسعود در طول دوران جهاد ناراضی بودند در جلوگيري از فعاليت و برنامه هاي او بيشتر شد. قتل سي تن از فرماندهان و مجاهدين ولايت تخار حين بازگشت از اجلاس شوراي نظار توسط سيد جمال وليد فرمانده حزب اسلامي حکمتيار در تابستان 1368 در تنگه فرخار تخار، گام عمده اي در تضعيف مسعود و ناکامي برنامه هاي او بود. گام بعدي با کودتاي ناکام مشترک حکمتيار و شهنوازتني وزيردفاع دولت نجيب الله در کابل برداشته شد تا احمد شاه مسعود وهمه نيروها و احزاب ديگر مجاهدين در برابر عمل انجام شده ي تصاحب قدرت قرار بگيرند.

احمدشاه مسعود (4) از خروج شوروی تا ظهور طالبان

احمدشاه مسعود که همچنان ايجاد ارتش و هماهنگي مجاهدين را در تصرف شهرها و سقوط رژيم عامل مهم و اساسي مي پنداشت در پاییز سال 1369 به جلسه ي شوراي سراسري فرماندهان در شاه سليم پيوست. او گردهمايي تعدادي از فرماندهان جهاد را برای توضيح و اعلان نظريات و برنامه هاي خود فرصتي خوبي تلقي کرد. و سپس به پاکستان سفر نمود تا نظريات خود را به گوش رهبران احزاب مجاهدين و مقامات پاکستاني نيز برساند. وي در يک اجلاس علني در مقر رياست دولت موقت به رهبري صبغت الله مجددي در شهر پیشاور از رهبران احزاب مجاهدين و تفرقه ميان آنها انتقاد شديد به عمل آورد و ضرورت هماهنگي مجاهدين وايجاد ارتش منظم را در تصرف شهرها و سقوط رژيم مورد تحليل و تاکيد قرارداد. او پس از چند روز گفتگو و مذاکره در پاکستان در آذر 1369 دوباره به داخل کشور برگشت و کار تعليمات نخستين قطعات ارتشي را که از ده هزار نفر تشکيل شده بود شدت بخشيد.

پيشقدمي در سقوط حاکميت حزب دمکراتيک خلق

احمدشاه مسعود در حاليکه برنامه هاي خود را در ايجاد ارتش منظم و هماهنگي ميان نيرو هاي مجاهدين در سالهاي بعد از خروج قواي شوروي دنبال کرد، موضوع تضعيف وسقوط رژيم را از داخل نيز ازياد نبرد. خروج کامل قواي شوروي در بهمن 1367، سپس فروپاشي امپراطوري شوروي و سقوط حاکميت حزب کمونيست و به دنبال آن کاهش و پايان يافتن کمک هاي بي حساب مالي و نظامي مسکو به رژيم حزب دمکراتيک خلق در کابل، نفاق و خصومت فزاينده ي جناح ها و دسته هاي حزب مذکور در داخل حاکميت ازعوامل زمينه ساز تضعيف و سقوط رژيم از داخل محسوب مي شد. و مسعود ازتمام اين زمينه ها در سقوط حاکميت حزب مذکور استفاده کرد. پس از خروج قواي شوروي نظاميان حزب دمکراتيک خلق که بقاي حاکميت حزبي خود را متزلزل و نامطمئن مي ديدند در صدد تأمين روابط با گروه هاي مختلف مجاهدين برآمدند. اما بيشترين تعدادآنها اين روابط را با احمدشاه مسعود برقرارکردند. جاذبه و نفوذ شخصيت مسعود که در استقلال ، اعتدال و وطن دوستي اش مشخص مي شد بسياري از نظاميان حزب حاکم را به سوي او مي کشاند. متقابلاً وي از مراجعه و تأمين ارتباط افراد از داخل حاکميت حزب دمکراتيک خلق که ديگر حاکميت وایدئولوژي حزب مذکور را پايان يافته تلقي مي کردند استقبال به عمل مي آورد. تضادها و مخاصمات قومي، قبيله اي، زباني و محلي جناح ها و دسته هاي حزب مذکور که با تمايلات و گرايشات برتري خواهانه ي قومي نجيب الله در داخل حزب به صورت فزاينده عميق تر و گسترده تر مي شد، برقراري ارتباط عناصر و افراد مختلف نظامي و غير نظامي حاکميت حزب دمکراتيک خلق را با احمدشاه مسعود بيشتر مي ساخت. در نتيجه ي اين عوامل و زمينه ها بود که مسعود در ششمين اجلاس شوراي نظار در ارديبهشت 1370 سقوط حاکميت حزب دمکراتيک خلق را قبل از اتمام برنامه ي ايجاد ارتش منظم و انجام مرحله ي تعرض استراتژيک در سقوط رژيم از بيرون مورد بررسي وارزيابي قرارداد.
احمدشاه مسعود در زمستان 1370 عملاً در برانداختن حاکميت حزب دمکراتيک خلق با استفاده از زمينه ها وضعف ها ي داخلي حاکميت مذکور دست به کار شد. او درگام نخست از سرپيچي ژنرال مومن فرمانده لواي سرحدي حيرتان در برابر فرمان رهبري حاکميت مبني بر تبديلي اش از حيرتان حمايت به عمل آورد و به تمام ژنرالان و نظاميان دولتي که با او در ارتباط بودند فرمان داد تا براي سرنگوني رژيم آماده شوند. در گام بعدي خواست تا شهر مزار شريف را از تسلط رژيم بيرون کند. اما دکتر نجيب الله با اعزام ژنرال نبي عظيمي فرمانده گارنيزيون کابل و معاون وزارت دفاع به مزار شريف در اسفند اين سال تلاش کرد تا از سقوط شهر جلوگيري به عمل آورد. با ورود نيروهاي فرقه 53 به فرماندهی ژنرال عبد الرشيد دوستم از جوزجان و فارياب به شهر مذکور وضعيت در آن شهر تغيير يافت و احمدشاه مسعود جهت جلوگيري از جنگ و خونريزي، نيروهايش را به فرماندهي عطامحمد از پيشروي و تسلط به شهر مانع گرديد. سپس براي رسيدن به دروازه هاي کابل و سرنگوني حاکميت حزب دمکراتيک خلق (حزب وطن) تمام مراکز نظامي و اداري رژيم را به همکاري افسران و نظاميان رژيم در ولايت پروان ـ کاپيسا و شمال کابل شامل فرودگاه نظامي بگرام در فروردين 1371 تصرف کرد و کابل را به تسليم و پذيرش انتقال قدرت به مجاهدين فراخواند. در نتيجه ي اين وضع تضاد و تفرقه در داخل حزب حاکم در کابل تشديد يافت. دکتر نجيب الله رهبرحزب و دولت در 26 فروردين 1371 به دفتر سازمان ملل پناه برد. عبد الوکيل وزير خارجه ي دولت او دو روز بعد به شهر چاريکار آمد و در ملاقات و مذاکره با احمدشاه مسعود، پذيرش انتقال قدرت را از سوي رژيم به مجاهدين اعلان کرد. ژنرال عبدالرشيد دوستم فرمانده فرقه 53 با عبدالعلي مزاري رهبرحزب وحدت اسلامي و جمعي از فرماندهان احزاب مجاهدين و ژنرالان دولتي از مزارشريف نيز به پروان آمدند و از مسعود خواستند تا در مشارکت هم به تشکيل دولت و گرفتن قدرت از کابل بپردازند. آنها طرح تشکيل دولتي را ارائه کردند که در آن احمدشاه مسعود مقام رهبري و رياست دولت، عبدالعلي مزاري صدر اعظم حکومت و عبدالرشيد دوستم پست وزارت دفاع را به عهده داشته باشد. اما احمدشاه مسعود با رد طرح مذکور کار تشکيل دولت را به عهده ي رهبران احزاب مجاهدين گذاشت و از آنها خواست تا براي گرفتن قدرت از رژيم در حال سقوط، دولت خود را تشکيل بدهند. همچنان او تشکيل "شوراي جهادي" متشکل از فرماندهان مجاهدين و ژنرالان مخالف رژيم را مطرح کرد که در صورت عدم تسليم کابل و عدم پذيرش انتقال قدرت به مجاهدين به عمليات مشترک دست زده شود. وي با بسياري از رهبران احزاب جهادي در پیشاور و فرماندهان عمده ي مجاهدين در ولايات جنوب و شرق کشور تماس گرفت و آنها را در جريان مذاکرات خود با مقامات دولت حاکم کابل و آمادگي کابل به تسليم و انتقال قدرت به مجاهدين قرارداد. اما در ميان رهبران احزاب مجاهدين گلبدين حکمتيار رهبرحزب اسلامي طرح تشکيل دولت مجاهدين و انتقال قدرت را ازسوي رژيم حزب حاکم به اين دولت نپذيرفت و کابل را به حمله ي نظامي تهديد کرد. احمدشاه مسعود خواستار آن بود تا نيروهاي مختلف مسلح احزاب به کابل وارد نشوند. نظم و ثبات پايتخت برهم نخورد و زمينه براي انتقال قدرت به دولت مجاهدين مساعد باقي بماند. يکي از اهداف و برنامه هاي او جلوگيري از فروپاشي ارتش و پليس و نابودي وسايل و امکانات نظامي آن بود تا بعد از تشکيل و استقرار دولت مجاهدين از پرسنل و امکانات آنها و نيروهاي مسلح احزاب مجاهدين يک ارتش و پليس منظم ملي شکل بگيرد. بنا بر اين او در يک گفتگوي مفصل از طريق مخابرات با حکمتيار به روز 28 فروردين 1371 تلاش به عمل آورد که مذکور را ازحمله به کابل منصرف نمايد تا زمينه ي انتقال آرام و مسالمت آميز قدرت از ميان نرود. و نظم اداره و مديريت دولتي در پايتخت متلاشي نشود. گلبدين حکمتيار که در جنوب کابل به سر مي برد به اين گفتگو قانع نشد و همچنان کابل را به حمله ي قريب الوقوع تهديد کرد. احمدشاه مسعود پس از اين گفتگوي بي نتيجه با حکمتيار در صدد دفاع از کابل برآمد. او با استفاده از چرخبالهاي پايگاه هوايي بگرام هزاران تن از نيروهاي خود را به کابل اعزام کرد تا باساير نيروهاي رژيم که آماده ي انتقال قدرت و پذيرش دولت مجاهدين بودند، مانع هجوم نيروهاي حزب اسلامي حکمتيار به شهر شوند و از شکستن کمربندهاي امنيتي شهر و فروپاشي نظم و ثبات پايتخت جلوگيري کنند. اما در حاليکه رهبران احزاب مجاهدين در پیشاور روزچهارم ارديبهشت 1371 حکومت انتقالي خود را به رياست صبغت الله مجددي اعلان کردند، نيروهاي حزب اسلامي حکمتيار در فرداي آن روز در زدوبند پنهاني با بخشي از جناح خلق و پرچم به رهبري رازمحمد پکتين، محمداسلم وطنجار وزراي داخله و دفاع و ژنرال محمدرفيع معاون رييس جمهور وارد حوزه هاي امنيتي شهر و نقاط مهم پايتخت شدند. در نتيجه ي اين وضع کمربند هاي امنيتي اطراف پايتخت شکست و دسته هاي مختلف مسلح احزاب و گروه هاي مجاهدين و غير مجاهدين وارد شهر شدند. گلبدين حکمتيار ظهر آن روز از تصرف کابل و به پايان رسيدن عمر حکومت احزاب مجاهدين قبل از به دست گيري قدرت که حتي نمايندگان وي در پاي توافقنامه ي اين حکومت امضاء کرده بودند، سخن گفت.

وزارت دفاع دولت مجاهدين و دفاع از پايتخت

احمد شاه مسعود در اولين ابلاغيه ي حکومت انتقالي مجاهدين به وزارت دفاع اين حکومت منسوب شد و موظف به دفاع از کابل و تأمين ثبات پايتخت گرديد. اما براي تأمين چنين امري در جنگ با گلبدين حکمتيار قرارگرفت. چون حکمتيار قبلاً آرامش و ثبات پايتخت را نخست با تهديد و سپس با هجوم نيروهاي خويش برهم زده بود. هرچند نيروهاي حکمتيار در اين جنگ که سحرگاه ششم ارديبهشت 1371 به وقوع پيوست از شهرکابل بيرون رانده شدند و مراسم رسمي انتقال قدرت به حکومت مجاهدين به روز هشتم ارديبهشت در پايتخت انجام گرفت اما احمدشاه مسعود در طول دوام دولت مجاهدين در کابل که چهار سال و پنج ماه را در برگرفت در گير جنگ تحميلي و فرسايشي گرديد. جنگي که ريشه هاي آن در دخالت از بيرون به خصوص دخالت پاکستان نهفته بود.
سقوط رژيم حزب دمکراتيک خلق به دست احمد شاه مسعود براي استخبارات نظامي ارتش پاکستان (آي اس آي) که گلبدين حکمتيار را در رهبري دولت مجاهدين مدنظر داشت ناخوش آيند وغيرقابل تحمل محسوب مي شد. از اين رو آي اس آي در پس جنگ حکمتيار قرارگرفت و او را تا زماني که با گروه طالبان تعويض کرد، در بي ثبات سازي پايتخت و تضعيف دولت مجاهدين ياري رساند. آزادگي و استقلال احمدشاه مسعود براي ساير همسايگان و بسياري از کشورهاي صاحب علاقه و ذينفع در افغانستان نيز خوشآيند و قابل قبول نبود. بسياري از آن کشورها در مقاطع مختلف موضع و موقف منفي در قبال دولت مجاهدين گرفتند. سازمان ملل متحد، ايالات متحده ي امريکا و اروپا نه تنها از دولت مجاهدين که زماني آنها را در جنگ عليه شوروي و کمونيست ها حاکم ياري مي رسا نيدند حمايت نکردند بلکه برعکس با سکوت رضايت آميز خود دست پاکستان و همسايگان را در تداوم دخالت و بي ثباتي در افغانستان باز گذاشتند. تلاش مسعود در اين دوره براي قانع کردن دول غربي به خصوص ايالات متحده امريکا در کمک به تأمين ثبات در افغانستان با قطع دخالت پاکستان بي نتيجه ماند.
موانع و دشواريهاي احمدشاه مسعود در سالهاي دفاع از پايتخت و دولت مجاهدين تنها جنگ با نيروهاي حکمتيار نبود. در حاليکه بسياري از احزاب مجاهدين در دولت و قدرت سياسي مشارکت داشتند اما در دفاع از دولت و کابل احساس مسووليت نمي کردند. حمله ي حکمتيار به کابل، دوام جنگ و راکتباران او نظم و ثبات دولتي را در پايتخت تخريب کرد و پيامد بسيار منفي و ناگواري را در تمام عرصه هاي زندگي مردم و حاکميت به جاگذاشت: بخش اعظم پايتخت در طول اين سالها ويران شد. بدنه و ساختار ارتش و پليس متلاشي گرديد. قسمت زياد سلاح و امکانات نظامي به غارت رفت و تخريب شد. نا امني و بي ثباتي در کابل و ساير نقاط کشور ادامه يافت. جناح ها و شاخه هاي مختلف حزب دمکراتيک خلق که خود حاضر به پذيرش حکومت مجاهدين و انتقال قدرت شده بودند به فعاليت هاي توطئه آميز عليه حکومت مجاهدين و بي ثبات سازي اوضاع پرداختند. احزاب و گروه هاي ديگر در داخل دولت و شهرکابل در رسيدن به هرنوع خواست هاي شان راه خشونت و جنگ را پيش گرفتند.
احمدشاه مسعود در سالهاي جنگ حکمتيار عليه کابل و دولت مجاهدين بارها تلاش کرد تا از راه مذاکره و تفاهم او را از تداوم جنگ بازدارد. مسعود در خرداد 1371 با قبول هرگونه خطري به منطقه ي تحت کنترل نيروهاي حکمتيار در شرق کابل رفت و با او معاهده ي صلح و ختم جنگ را امضاء کرد. وقتي بر اساس اين معاهده که حکمتيار وجود نيروهاي عبدالرشيد دوستم را به عنوان مليشه هاي گلم جم عامل جنگ مي دانست، دولت و ووزارت دفاع به بازگرداندن اين نيروها به شمال کشور پرداخت، حکمتيار خواستار عقب رفتن نيروهاي مسعود از کابل شد.
احمدشاه مسعود برکناري خود را از وزارت دفاع در دهم ارديبهشت 1372 به منظور استقرار صلح توسط رهبران احزاب مجاهدين در جلال آباد پذيرفت. در حاليکه او يکسال قبل از اين از رهبران خواسته بود تا براي به دست گيري قدرت از رژيم حزب دمکراتيک خلق به تشکيل حکومت بپردازند. اما کنار رفتن او از وزارت دفاع نه تنها موجب قناعت گلبدين حکمتيار در پايان دادن به جنگ عليه کابل نگرديد، بلکه رهبر حزب اسلامي در 11 دی ماه همين سال و اين بار در کنار نيروهاي ژنرال عبدالرشيد دوستم جنگ خونين و ويرانگري را در پايتخت به راه انداخت. در حاليکه حکمتيار در بيش از يک و نيم سال گذشته کابل را بلا وقفه به بهانه ي حضور نيروهاي دوستم به نام مليشه هاي گلم جم گلوله باران کرد و هزاران نفر را به کام مرگ کشاند. حکمتيار در اين جنگ خونين و در هماهنگي با نيروهاي دوستم نيز نتوانست به تصرف پايتخت و سقوط دولت دست يابد.
احمدشاه مسعود در طول سالهاي دفاع از کابل و دولت مجاهدين که شديد ترين حملات نيروهاي مهاجم را دفع کرد و بار دشوار جنگ تحميلي را به دوش کشيد، براي استقرار صلح از هر فرصتي نيز استفاده نمود. به منظور ختم جنگ و تأمين صلح از هر مصلح و ميانجي ای استقبال کرد و سخت ترين و غير منصفانه ترين تقاضاها و شرط ها را پذيرفت. به رغم آنکه گلبدين حکمتيار در طول سه سال حاکميت مجاهدين کابل را پيوسته راکت باران کرد و براي تصرف پايتخت و تشکيل حاکميت انحصاري خود ده ها بار به کابل حمله آورد اما مسعود براي دستيابي به صلح هرچند با ناخشنودي و اکراه حضور او را در تابستان 1375 در کابل به عنوان صدر اعظم پذيرفت. حضوري که ديگر خيري براي صلح نداشت.

احمدشاه مسعود (4) از خروج شوروی تا ظهور طالبان

کپی و استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منابع اصلی و نقل از راسخون بلا مانع است.

منابع سلسله مقالات احمد شاه مسعود:

با تشکر فراوان از عوامل سایت احمد شاه مسعود
www.ahmadshahmassoud.com
www.fa.wikipedia.org
www.massoudhero.com
www.irdiplomacy.ir
www.azmoone-melli.com
www.ebtekarnews.com
کتاب احمد شاه مسعود شهيد راه صلح و آزادي، مجيب الرحمن رحيمي،بنياد شهيد مسعود، 1۳۸۲





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط