نويسنده: جميله فدوي
12- روش هاي گردآوري اطلاعات
در پژوهش هاي ميداني از روش هاي مختلفي براي جمع آوري اطلاعات استفاده مي شود. مشاهده ( به ويژه مشاهده ي مشارکتي ) و مصاحبه دو روش اصلي براي گردآوري داده هاي کيفي به شمار مي آيند.1-12- مشاهده
مشاهده را به حق، مي توان روش کلاسيک تکنيک علمي ناميد. معرفت زيست شناسان، فيزيک دانان، علماي علم نجوم و ديگر علوم طبيعي بيشتر از راه مشاهده منظم در پديده هاي محيط طبيعي حاصل شده است تا در نتايج آزمايشات و آزمايشگاه ها ( در تعريف دقيق کلمه، مشاهده از چشم بيش از گوش و زبان استفاده مي شود ).فرهنگ کوچک آکسفورد، مشاهده را به صورت نگاه کردن صحيح و يادداشت کردن پديده ها، آن طور که در طبيعت و روابط علت و معلولي يا روابط متقابل اتفاق مي افتد، تعريف کرده است ( کالتون، 1373: 208 ). به طور کلي، هر علمي با مشاهده و ملاحظه شروع مي شود و يک مشاهده ساده، اولين قدم هر علم و هر مبحث علمي است و از مهم ترين، طبيعي ترين و پرکاربردترين شيوه ها و ابزار تحقيق است، در همه دانش ها جاي دارد، اما در دانش انسان از اهميت خاصي برخوردار است. « دانش جديد اجتماعي بر پايه مشاهده استوار است، دانشمندان سياسي در بين پديده هاي ديگر، رفتار سياست مردان را مشاهده مي کنند، انسان شناسان به مشاهده رفتار انسان ها در گروه هاي کوچک مي پردازند. به تعبير وب، تمامي تحقيقات اجتماعي با مشاهده آغاز مي شود، و با آن نيز پايان مي پذيرد. به بيان ديگر، مشاهده جزئي اجتناب ناپذير از هر مطالعه در باب هر پديده ي اجتماعي است. مشاهده شخصي، امري عمري و مستمر است و از اين مشاهده است که محقق به نکته هاي بسياري مي رسد، انديشه اش روشني مي يابد، همچنان که کارش دقت و صراحت مي پذيرد. محقق با استفاده از اين ابزار، نظرات اوليه خود را بازبيني مي کند و فرضيه هاي موقت را مورد آزمون قرار مي دهد. مهم ترين جنبه مثبت مشاهده اين است که به طور مستقيم پديده را به بررسي مي نهد، اين امکان را فراهم مي سازد که رفتار آن طور که واقع مي شود مشاهده شود. در اين حال محقق از افراد نمي پرسد در اين زمينه خاص چگونه عمل مي کنند؟ زيرا او آنان را در حين گفتگو يا عمل مي بيند. اين امر خود موجبات پيدايي داده هاي مستقيمي را فراهم مي سازد که توسط عواملي که معمولاً با استفاده از ديگر شيوه هاي تحقيق مورد مطالعه قرار مي گيرند، آلوده نمي شوند. به عنوان مثال، زماني که از گروهي مي خواهيم تا در باب رفتار گذشته خود توضيح دهند، عدم يادآوري درست مي تواند موجب بسياري از سوگيري ها يا انحراف ها در دستاوردها شود و حال آنکه تمامي اين مسائل در کاربرد مشاهده مستقيم از بين مي روند ( ساروخاني، 1385: 173-174 ).
مشاهده داراي تاريخچه اي طولاني در کار عملي قوم نگاري در رشته مردم شناسي و جامعه شناسي است. مطالعات کلاسيک بسياري با استفاده از روش هاي قوم نگاري شامل تحقيقات لي باو از مردان گوشه خياباني آمريکايي آفريقايي ( 1967 ) و زنان بي خانمان ( 1993 )، مطالعه دالتون ( 1959 ) از جنبه هاي رسمي و غيررسمي مديران جهان، و تحقيق بيکرات ال ( 1961 ) از پرورش حرفه اي دانشجويان پزشکي انجام شده است.
براي انجام مشاهده توجه به موارد زير ضروري است:
- به هدف تحقيق مربوط باشد.
- برنامه و نحوه عمل آن از قبل مشخص شده باشد.
- ميزان اعتبار و صحت انجام آن قابل سنجش و بررسي باشد.
مشاهده به دو صورت مشارکتي و غيرمشارکتي انجام مي شود. در مشاهده مشارکتي شخص مشاهده کننده در موضوع مشاهده شرکت دارد. در مشاهده غيرمشارکتي، مشاهده گر پديده مورد مشاهده را بدون آنکه خود دخالتي در آن داشته باشد، ملاحظه مي کند که اين روش خود به دو صورت انجام مي شود. در روش اول، مشاهده گر پديده ها را به صورت آشکار ثبت مي کند و در نوع دوم، مشاهده گر به صورت مخفيانه مورد مشاهده را ملاحظه و به ثبت آن مي پردازد.
موارد مشاهده را مي توان چنين برشمرد:
- مشاهده محيط؛
- مشاهده مناسبات ميان مردم؛
- مشاهده مناسبات و رفتارهاي بين گروه ها و نهادهاي اجتماعي؛
- مشاهده رفتارها، فعاليت ها و کنش ها؛
- مشاهده رفتارهاي کلامي؛
- مشاهده اندام هاي حرکتي و حرکت اندام ( رفتارهاي حرکتي )؛
- مشاهده شيوه استفاده از فضا؛
- مشاهده نامرئي ( مشاهده وضعيت رواني- اشياي مادي )؛
- مشاهده به روش تصويري و آزمون روان شناسي ( آزمون رورشاخ و تي اي تي در روان شناسي باليني )؛
- مشاهده آداب و مناسک عمومي- مذهبي؛
- مشاهده رفتارها و بازي هاي کودکان.
منظور از عوامل مؤثر در مشاهده عبارت است از: تعدادي از عواملي که در مشاهده هر محقق اثر مي گذارد. بر محقق واجب است که اين عوامل را بشناسد و بر تأثير هر يک از آنها در مسائل تحقق و اثرپذيري خويش از اين عوامل، آگاه و هوشيار باشد. مهم ترين اين عوامل عبارت است از:
1- تمايلات شخصي: درک و استنباط محقق در عواملي که مورد مشاهده قرار مي دهد، بسته به آنکه نسبت بدان داراي نظر خاصي باشد، اعم از نظر مثبت يا منفي، متفاوت و متغير خواهد بود. اين موضوع به دو شکل تحقق مي يابد: الف ) محقق تحت تأثير عواملي، آگاهانه بعضي مسائل را نسبت به بعضي مسائل ديگر رجحان مي دهد يا به عبارت ديگر، در مشاهده بعضي مطالب دچار اغراق مي شود و ب ) شعور باطن يا ناخودآگاه نسبت به بعضي از عوامل نيز موجب مي شود مشاهده محقق با عمق بيشتري انجام گيرد يا به عکس کوتاه و گذرا باشد.
2- زيرکي و تيزهوشي: زيرکي و تيزهوشي اشخاص، يا گوش به زنگ بودن آنان نيز از عوامل بسيار مهمي است که در امر مشاهده اثر مي گذارد. عوامل فرهنگي عامل بسيار مهمي است که عامل زيرکي و تيزهوشي را نيز تحت تأثير قرار مي دهد. بسته به اينکه محقق در چه محيطي به دنيا آمده، تربيت وي چه باشد، دوستان او چه کساني باشند، سنن و روال زندگي اجتماعي وي چگونه باشد و به طور خلاصه از چه عوامل فرهنگي متأثر باشد، مشاهده اش با ديگران تفاوت پيدا مي کند.
3- حدود اطلاعات و زمينه ي قبل محقق: هر محقق، در پاره اي از موارد تحقيق داراي اطلاعات و زمينه ي قبلي است، اين آشنايي قبلي موجب مي شود که محقق در مشاهده اش به مراتب موفق تر از کساني باشد که بدون معلومات قبلي در راه تحقيق مسئله خاصي قدم مي گذارند. هدف تحقيق در مشاهده مشاهداتي که محقق را در راه رسيدن به هدف مطلوب خويش ياري مي دهد، به مراتب دقيق تر و عميق تر از مشاهداتي است که در زندگي روزمره پيش مي آيد. بسته به اينکه هدف تحقيق چه باشد، دقت و تعمق شخص محقق نيز کاهش مي يابد ( نبوي، 1370: 96-92 ).
1-1-12- مشاهده مشارکتي
مشاهده مشارکتي يکي از رايج ترين روش ها براي جمع آوري داده هاي کيفي و نيز يکي از سخت ترين روش ها است. نياز است که محقق در فرهنگ يا زمينه و محيطي که مي خواهد مشاهده کند، شرکت نمايد. ادبيات مشاهده ي مشارکتي بحث مي کند که محقق چگونه وارد محيط شود، نقش محقق به عنوان مشاهده گر چگونه است، جمع آوري و ذخيره ي داده ها و نکات و تجزيه و تحليل داده ها به چه صورت باشد. مشاهده ي مشارکتي اغلب به ماه ها و سال ها کار نياز دارد، زيرا محقق نياز دارد که به عنوان يک عضو طبيعي آن فرهنگ پذيرفته شود تا بتواند ادعا کند که مشاهداتش در مورد پديده ي طبيعي است. مشاهده مشارکتي بيشتر در مردم شناسي و قوم نگاري به کار مي رود. در اين شيوه پژوهشگر به عضوي از جامعه تبديل شده و با جلب اعتماد مردم و صرف زمان زياد، به ثبت وقايع مي پردازد و اين در شرايطي است که خود عملاً در ميدان مشارکت دارد و مي تواند نقش هاي متفاوتي را اختيار کند. حضور محقق نه بايد مختل کننده باشد و نه ايجاد مزاحمت کند تا اينکه افراد صادقانه پاسخ دهند و مخفي کاري نکنند. قصد محقق فائق آمدن بر قوم مداري يا پيش داوري ها و نيز درک و فهم مباني و علل عميق رفتار گروه يا نظام تحت بررسي است.در اين روش مشاهده گر در زندگي روزمره گروه يا سازمان مورد مطالعه، شرکت جسته و رويدادهايي که براي اعضاي آن اجتماع رخ مي دهد و چگونگي رفتار آنان را زير قطر مي گيرد، با آنان گفتگو و تبادل نظر مي کند تا واکنش ها و تفسيرهايشان را از رويدادهايي که اتفاق افتاد بشناسد ( کالتون، 1373: 213-314 ). يکي از مطالبي که بايد در چنين مواردي مورد توجه محقق باشد، اين است که عقايد خود را در اجتماع مورد مطالعه نفوذ و دخالت ندهد و اظهارنظري ننمايد که موجب انحراف وضع يا مورد تحقيق را فراهم کند ( نبوي، پيشين: 98 ). در اين روش محقق از پندارهاي پيشين که مي توانست مانع ديدار و درک درست واقعيت باشد، فاصله مي گيرد. نحله هايي چون پديدارشناسي، روش تأويل جامعه شناسي تفهمي و ... به اين شيوه، تمسک مي جويند، آنان درصدد ايجاد همدلي بين محقق و افراد مورد تحقيق هستند، همدلي به معناي احساس مشترک است و مستلزم آن است که فرد بتواند خود را جاي مخاطب ( موضوع مورد تحقيق ) قرار دهد. با شادي ها و آلام او آشنا شود و با درک درست و همراه با درون فهمي صورت پذير شود ( ساروخاني، 1385: 189-188 ). زندگي مردم آن اجتماع را به صورت يک کل مي بيند و همبستگي بين اعضا، فعاليت ها و نهادهاي آن را مطالعه مي کند، يعني مطالعه نوعاً انسان شناسي اجتماعي است. اين اجتماع مي تواند در حرکت خانواده ي کوچک يا در حرکت شهر بزرگ باشد ممکن است بسته، مثل خانواده و ايل يا باز مانند کارخانه، شهر يا يک روستاي بزرگ باشد.
تفاوت عمده در اجتماع باز و بسته در اين است که در دومي گاهي مشاهده گر مي تواند خود را از نظرها پنهان سازد. در حالي که در اجتماع بسته اين کار تقريباً غير ممکن است. در روش مشاهده مشارکتي، مشاهده کننده بايد سعي کند خود را در موقعيتي قرار دهد تا بتواند تصوير کامل و بدون انحرافي از موضوع مورد مطالعه به دست آورد. براي نيل به اين هدف، نقشي که مشاهده گر در اجتماع مورد مطالعه ايفا مي کند، بسيار مهم است. نقشي که او مي پذيرد، به طبيعت و بزرگي اجتماع مورد بررسي موضوع در زندگي و در انجام کارهاي آن سهيم شود ولي در نهايت نمي تواند عضو آن خانواده شود و در مواردي بايد خارجي بماند. در اجتماع بزرگ تر و کمتر محدود شده، نحوه ي مشارکت پژوهشگر تا حد زيادي جنبه انتخابي دارد. اگر مشاهده گر بتواند به عنوان عضوي از آن اجتماع، چنان پذيرفته شود که افراد مورد مطالعه متوجه مورد مشاهده قرار گرفتن خويش نشوند، طبيعتاً به دليل همين عدم آگاهي اطلاعات معتبري از رفتار و گفتار خود، ارائه خواهد داد. در اجتماعات کوچک اين خطر احتمالي وجود دارد که معرفي يک فرد خارجي، به ويژه هنگامي که به او نقش خاص پژوهشگري محول شود، فرايند کارها را در اين جهت که او براي مطالعه رفتار و گفتارشان در آنجا زندگي مي کند، تغيير دهد. اگر مشاهده گر در اجتماع مورد نظر ناآشنا باقي بماند، خطر چنين انحرافي کاهش مي يابد، براي مثال، در آن محل خود را به کاري مشغول دارد و قصد حقيقي خود را پنهان کند ( کالتون، پيشين: 214-213 ).
البته گرفتن جواب صحيح بستگي زيادي به چگونه معرفي کردن پژوهشگر در اجتماع مورد نظر و رابطه حسنه اي که با اعضاي آن برقرار مي کند، دارد. پژوهشگر بايد بتواند هدفش براي افراد کليدي آن اجتماع به نحو قابل درک و قبولي نيست و علاقه وافر به آنچه در دست انجام دارد را نشان دهد. در مشاهده مشارکتي اين خطر وجود دارد که نقش محول، مشاهده گر را در درک درست وضعيت محيط اطرافش دچار اشکال ساخته و در نتيجه، نقطه نظرات انحرافي به دست آيد. ايفاي نقش کاملاً روشن در اجتماع مورد بررسي، موجب مي شود که درک مشاهده گر از وضعيت موجود به محدوده و موارد خاصي منحصر شود. او فقط به منابع وابسته به آن وظيفه تقرب خواهد داشت. دوستي او با برخي از اعضاي آن اجتماع، احتمالاً بين او و سايرين فاصله ايجاد مي کند. به علاوه اگر نقش محول چنان باشد که او را نسبت به آن اجتماع متعهد سازد، احتمال دارد ديد او سايه دار شود. از مطلبي که جديد و اساساً قابل بيان و مطالعه است بعد از يک دوره ي برخورد عميق با اجتماع مورد بررسي، به عنوان امري پيش پا افتاده از آن، چشم پوشي کند. به همين دليل در مواردي سعي مي شود تا از مشاهده گران غيربومي استفاده شود، چراکه حداقل در شروع تحقيق افراد را از دريچه تازه اي مي بيند ( همان، 215 ).
مشاهده مشارکتي داراي مراحل زير است:
1- تعيين اهداف فعاليت مشاهده مشارکتي که به تمامي موضوعات تحقيق مرتبط است.
2- تعيين جمعيت مشاهده شده.
3- در نظر گرفتن دسترسي جمعيت و محلي که علاقه مند به مشاهده آنها هستيد.
4- بررسي مکان هاي ممکن براي انجام مشاهده مشارکتي.
5- انتخاب مکان ( ها )، زمان ( ها ) در يک روز و تاريخ ( ها ) و پيش بيني اينکه داده ها چه مدت در هر جلسه جمع آوري خواهند شد.
6- تصميم بگيريد که چگونه کارکنان حوزه ها براي پوشش دادن مؤثرتر تمامي مکان ها، تقسيم بندي شوند.
7- توجه داشته باشيد چگونه شما خودتان را ارائه خواهيد کرد، هم به لحاظ ظاهر و هم اينکه چگونه در صورت ضرورت، براي ديگران اهدافتان را توضيح خواهيد داد.
8- برنامه ريزي کنيد که شما در طي فعاليت مشاهده مشارکتي چگونه يادداشت برداري خواهيد کرد.
9- دفترچه و مداد را به خاطر داشته باشيد ( Mach etal, 2004 ).
بحث مزايا و معايب به کارگيري اين روش، تا حد زيادي به کيفي بودن آن باز مي گردد، يعني همان درگيري قديمي بين روش کمي و روش کيفي. روش هاي بررسي کمي که هدفشان يافتن علت هاست، بر اهميت بي طرفي و عينيت در پژوهش تأکيد مي ورزند. اما در روش هاي کيفي بيشتر توصيف، تحليل و تفسير واقعيت ها مدنظر است و بنابراين طرفداران اين روش ها، در پي دستيابي به معاني زندگي انسان ها هستند.
استفاده کنندگان از روش هاي کيفي و به ويژه مشاهده ي مشارکتي، متهم هستند که معيارهاي دقيقي براي اثبات درستي معنايي که از زندگي انسان ها به دست مي دهند، ندارند. در مقابل، استفاده کنندگان از روش هاي کمي نيز به خاطر ماندن در سطح و عدم آگاهي از ژرفاي زندگي انسان ها، مورد سرزنش قرار مي گيرند.
لازم به ذکر نيست که همه ي روش ها داراي نقاط قوت و ضعف خاص خود هستند و دليل استفاده از يک روش در پژوهشي خاص، متناسب تر بودن آن روش براي پژوهش مورد نظر است.
- مزاياي روش مشاهده مشارکتي:
1- مالينوفسکي خاطر نشان کرده که بسياري از موقعيت ها را فقط از طريق مشاهده مشارکتي مي توان به دست آورد. مهم ترين ويژگي مشاهده مشارکتي که آن را به عنوان مزيت در اين روش در نظر مي گيرند، اين است که با به کارگيري آن، پژوهشگر اين توانايي را به دست مي آورد تا ساختار فرهنگي را از درون آن بنگرد و بدين وسيله، به درکي نزديک به درک بوميان از زمينه ي فرهنگي آنان دست يابد.2- چون خود محقق در محيط اجتماعي مورد مطالعه شرکت مي کند، حجم اطلاعاتي که به يکباره کسب مي کند، زياد است.
3- چون محقق در حين بروز حوادث و وقايع به جمع آوري اطلاعات مي پردازد، به اين اطلاعات اعتماد بيشتري مي توان داشت.
4- محقق در بسياري از موارد از طريق پرسشنامه و شيوه هاي ديگر جمع آوري اطلاعات، به کشف حقايق و واقعيات قادر نيست، حال آنکه در روش مشاهده مي تواند اطلاعات مورد نياز را به سهولت جمع آوري کند.
5- مشاهده بهترين شيوه جمع آوري اطلاعات در مورد کودکان، بيسوادان و کم سوادان، بيماران رواني، مجروحين و امثال آنان است.
6- در بسياري از موارد افراد مورد مطالعه به علل مختلف ( نداشتن اوقات بيكاري ) مايل به همکاري با محقق نيستند، در اين گونه موارد مشاهده ساده ترين شيوه جمع آوري اطلاعات خواهد بود.
7- محقق مي تواند درستي مطالب و اظهارات را تشخيص بدهد.
8- محقق در اين شيوه به فراهم آوردن موجبات همکاري افراد مورد تحقيق نيازي ندارد ( نبوي، 1371: 100-99 ).
- معايب روش مشاهده مشارکتي:
1- چنانچه مشاهده کننده به عللي نتواند خود را با محيط مطالعه همرنگ سازد و وجود وي به عنوان يک محقق براي همه روشن و آشکار باشد، غالباً اين اشکال پيش مي آيد که ديگران از وجود وي متأثر مي شوند و همين عامل موجب مي شود که رفتار و گفتار خود را کنترل کنند. به همين دليل آگاهي بر واقعيات قضايا براي محقق امري بعيد و مشکل خواهد بود.2- محيط ديد مشاهده گر محدود است، کليه ي اطلاعات جمع آوري شده محدود به همان محيط ديد يا مطالعه است. چون زمان وقوع و حدوث بسياري از وقايع اجتماعي قابل پيش بيني نيست، امکان اينکه محقق بتواند در کليه ي موارد تحقيق از شيوه ي مشاهده استفاده کند، وجود ندارد.
3- در پاره اي موارد که مشاهده کننده خود را با جامعه مورد مطالعه همرنگ مي سازد، چنان با محيط خود مرتبط مي شود که بي طرفي خويش را از دست مي دهد. به اين ترتيب، امکان به دست آوردن اطلاعات قابل اعتماد نقصان مي يابد.
4- اطلاعاتي که محقق از اين طريق به دست مي آورد، غالباً از نوع کيفي است. تبديل مطالب کيفي به کمي از مشکلاتي است که از اهميت و ارزش اطلاعات کيفي جمع آوري شده مي کاهد. تحقيقات محققي که اطلاعات مورد نياز را به اين طريق جمع آوري مي کند، جنبه شخصي و انحصاري پيدا مي کند ( همان: 102-101 )
2-1-12- مشاهده مستقيم
مشاهده ي مستقيم از چندين جنبه با مشاهده ي مشارکتي متفاوت است: نخست، مشاهده گر مستقيم نوعاً سعي ندارد عضوي از محيط شود. هرچند، او سعي مي کند که مشاهده ي خود را بي سر و صدا انجام دهد تا در مشاهداتش خللي صورت نگيرد. دوم، فرض مي شود که مشاهده گر مستقيم، ديدگاه بي طرفانه تري دارد. محقق بيشتر نگاه مي کند تا در فعاليت ها شرکت کند. در نتيجه، فناوري مي تواند قسمت مفيدي از فرايند مشاهده ي مستقيم باشد، براي مثال استفاده از تصويربرداري و فيلم برداري از پديده ها، سوم، مشاهده مستقيم، بيشتر از مشاهده ي مشارکتي تمرکز دارد.محقق، افراد يا وضعيت هاي نمونه اي خاص را بيشتر مشاهده مي کند تا اينکه در داخل وضعيت و متن غوطه ور شود. مشاهده ي مستقيم به اندازه ي مشاهده ي مشارکتي وقتگير نيست. (1)
مشاهده مستقيم انواع مختلفي دارد که عبارتند از:
1- مشاهده ناپيوسته: در مطالعات طولي نظير پانل يا روندپژوهي در فاصله زماني تکرار مي شود.
2- مشاهده جزئي ( تحقيق پيرامون نظام پارلماني ): عناصر تشکيل دهنده يک کل را مورد مشاهده قرار مي گيرد.
3- مشاهده کانوني ( رفتار جنايي نوجوانان ): با تمرکز بر بعدي خاص از رفتار، در مقابل مشاهده کلي يا آزاد قرار مي گيرد.
4- مشاهده کلي يا آزاد: مشاهده ساخت نايافته و غير منتظم است.
2-12- مصاحبه
مصاحبه يکي از روش هاي جمع آوري اطلاعات است که در آن به صورت حضوري يا غيرحضوري از افراد يا گروهي از آنان پرسش مي شود. نکته مهم آن است که سؤالات مصاحبه از پيش انديشيده شده و تعيين شده است. آنچه مصاحبه را به صورت هاي مختلف طبقه بندي مي کند، ميزان انعطاف پذيري آن و يا نحوه اجراي آن است. انواع مصاحبه به شرح زير عنوان است:1- مصاحبه انعطاف پذير يا آزاد: در اين نوع، چهارچوب و حدود پرسش براي مصاحبه گر مشخص است، ولي زمان و توالي پرسش به سليقه مصاحبه گر بستگي دارد. در اين حالت، رفتار آزمودني طبيعي تر است و اطلاعات واقعي تري به دست مي آيد. مصاحبه گر مي تواند سؤالات اضافي نيز طرح کند. اين روش براي تحقيق هايي با مقياس کوچک، مطالعات کيفي و يا مصاحبه با اشخاص و گروه هايي که اطلاعات اصلي از آنها به دست مي آيد، مناسب است. هدف در اين گونه مصاحبه ها جمع آوري اطلاعات عميق و کيفي است.
2- مصاحبه با انعطاف پذيري متوسط يا منظم: در اين نوع مصاحبه ، مصاحبه گر از پرسش نامه اي با پرسش هاي مشخص و يا توالي ثابت استفاده مي کند، اما معمولاً پرسش ها به صورت باز هستند. تلاش مي شود شرايط براي همه يکنواخت نگه داشته شود. هدف در اينجا جمع آوري اطلاعات کمي و سطحي است.
3- مصاحبه انعطاف ناپذير يا پرسشنامه همراه با مصاحبه: مصاحبه گر از پرسشنامه اي با پرسش هاي مشخص و با توالي استاندارد استفاده مي کند. پاسخ ها ثابت و از قبل پيش بيني و طبقه بندي شده اند و معمولاً پرسش ها به صورت بسته هستند. اين روش در مطالعات بزرگ و زماني که پژوهشگر از تنوع پاسخ ها اطلاع دارد به کار مي رود.
« به منظور کار با مطالبي که از مصاحبه به وجود مي آيد، محقق نخست بايد با سازماندهي آن را قابل دسترسي سازد. با حفظ نشاني از شرکت کنندگان از طريق فرم هاي اطلاعات شرکت کننده، اطمينان حاصل کند که فرم هاي رضايت کتبي کپي مي شوند و در يک محل امن بايگاني شدند، نوارهاي صوتي از مصاحبه ها به دقت برچسب زده مي شوند. مديريت پوشه هاي زيادي که در جريان کار با رونوشت هايي از مصاحبه ها به وجود مي آيد و حفظ نشان هايي از نتايج تصميم گيري در کل فرايند، همگي نيازمند توجه به جزئيات، نگراني براي امنيت و سيستمي براي حفظ اطلاعات در دسترس هستند. هدف از اين کار اجرايي توانايي يافتن اطلاعات مصاحبه از منبع اصلي بر روي نوار مصاحبه در کليه مراحل تحقيق است » ( Seidman, 2006 ).
نکات مهمي که در مورد انجام مصاحبه بايد خاطرنشان کرد، عبارتند از:
- آشنايي مصاحبه گر با اهداف و روش طبقه بندي و ارزش گذاري پاسخ ها.
- دخالت ندادن تمايلات شخصي مصاحبه گر.
- ايجاد شرايط يکسان براي همه.
- کسب اجازه در هنگام استفاده از دستگاه ضبط صدا.
- جلب اعتماد مصاحبه شونده.
- رعايت مقام و موقعيت اجتماعي افراد.
- بيان توضيحات کافي قبل از شروع مصاحبه.
- ارائه آموزش به مصاحبه گران، پيش از انجام مصاحبه.
13- ثبت داده ها
ابزارهاي گردآوري و ثبت وقايع عبارتند از:1-13- يادداشت برداري
پژوهشگران در ميدان پژوهش يا بلادرنگ پس از ترک آن، مطالبي يادداشت مي کنند که اصطلاحاً پيش نويس، يادداشت هاي مشاهده و تحليل هاي فشرده ناميده مي شوند.يادداشت هاي ميداني شامل رويدادها، مشاهدات و گفتگوهاي رخ داده در ميدان پژوهش، توصيف هاي گردآوري و ثبت شده به ترتيب زماني و ماحصل مشاهده و مشارکت در محيط پژوهش و تأملات پژوهشگر پس از ترک ميدان مي باشد و به گونه اي نوشته مي شوند که تحليلگر بتواند بعدها با خواندن آنها خود را در عرصه کنش ها و ميدان پژوهش حس کند. درست است که پژوهشگر گزارش حاصل از مشاهده مشارکتي را پس از اتمام کار ميداني مي نويسد، اما براي عدم فراموشي مشاهدات بايد اقدام به يادداشت برداري آنها در ميدان کند.
يادداشت برداري در موقعيت مشارکت پنهان نياز به توجه ويژه اي دارد، چراکه محقق در زمان مشاهده نمي تواند يادداشت بردارد و بايد بلافاصله بعد از مشاهدات، آنچه را در ذهن دارد يادداشت کند. در مشاهده ميداني محقق نه تنها آنچه را که اتفاق افتاده است را يادداشت مي کند، بلکه برداشت هاي شخصي و تفسيرها و احساسات خود را نيز جدا از داده هاي خام مي نويسد.
هرچه نقش مشاهده گر بودن پژوهشگر در ميدان بيشتر باشد، امکان يادداشت برداري در ميدان بيشتر است و بر عکس، هرچه نقش مشارکت کنندگي او بيشتر باشد، اين امکان برايش کمتر فراهم مي شود. يادداشت برداري بايد تا حد امکان در يک مکان آرام و خلوت صورت بگيرد تا پژوهشگر با آرامش خاطر اقدام به ثبت مشاهداتش کند.
همچنين در بسياري موارد، يادداشت برداري در مقابل ديدگان مردم تحت مطالعه، باعث ايجاد حساسيت در آنها مي شود؛ به ويژه هنگام گفتگو با فرد، يادداشت برداري مي تواند باعث به هم خوردن حالت طبيعي فرد مصاحبه شونده شود. بنابراين توصيه مي شود که تا حد امکان، يادداشت برداري به دور از نگاه هاي مردم صورت بگيرد. ضمن آنکه در يادداشت برداري که در ميدان صورت مي گيرد، لازم نيست همه ي مشاهدات جزء به جزء يادداشت شود، بلکه کافي است نکات و مطالب مهم و کليدي را ثبت کرد که در هنگام پاک نويس کردن يادداشت ها، در يادآوري مشاهدات به محقق کمک کنند.
اين يادداشت هاي کليدي، در اولين فرصت ممکن بايد به يادداشت هاي کاملي تبديل شوند تا خطر فراموشي مشاهدات، کاهش يابد. در يادداشت هايي که ثبت مي شود، بايد تاريخ، ساعت، مکان و احياناً اطلاعاتي ديگر که لازم است را درباره آن پديده، فرايند يا ... يادداشت شود نيز نوشته شود.
يادداشت برداري از مشاهدات ميداني مورد نقد قرار گرفته است که به برخي از آنها در زير اشاره شده است:
1- محقق به هنگام جمع آوري و ثبت اطلاعات، عيني برخورد مي کند؛ و اين چگونگي تعبير و تفسير بعدي است که از تعصبات وي متأثر مي شود.
2- مهم ترين تحريفات در مطالعات علمي رفتار اجتماعي، در حين جمع آوري اطلاعات رخ مي دهد. هميشه مشاهدات انتخابي و تعبير و تفسير انتخابي در کار است.
گزينشي بودن مشاهدات، غير قابل انکار است. بايد به اين نکته نيز توجه کرد که پژوهشگر ناچار به گزينشي عمل کردن است؛ چراکه در يک زمان نمي تواند در همه ي نقاط ميدان تحت مطالعه اش باشد و ناچار است در هر زمان، تنها در يک نقطه باشد. ضمن آنکه تمام پديده ها، روندها و ... را که در همان نقطه روي مي دهند هم نمي توان مشاهده کرد، بنابراين پژوهشگر ناچار به گزينشي عمل کردن است.
نکته آخر درباره ي گردآوري داده ها اين است که پژوهشگر نبايد تنها به آنچه اتفاق مي افتد يا وجود دارد توجه کند، بلکه بايد در پي آنچه وجود ندارد و اتفاق نمي افتد نيز برآيد و چرايي آن را دريابد، اين موارد را شواهد منفي مي نامند.
2-13- عکس و فيلم
استفاده از عکس در کار پژوهش به قرن نوزده مي رسد و از همان آغاز، انسان شناسان تمايل داشتند يافته ها و مشاهدات خود را به تصوير بکشند. با اين وجود نخستين عکس ها، بيشتر از آنکه حاصل کار انسان شناسان باشد، ثمره اقامت غربي ها در مستعمراتشان است.عکس هاي اوليه بيشتر از آنکه به ما درباره سوژه مورد عکاسي اطلاعاتي بدهند، راجع به خود عکاس اطلاع مي دهند. همين امر البته بعدها، عکس و به خصوص عکس يادگاري را به يکي از مواد اتنوگرافيکي تبديل کرد که انسان شناسان مي توانستند روي آنها کار کنند تا درباره جامعه مورد مطالعه خود اطلاعاتي به دست بياورند.
« عکس برداري به مثابه يک فن در انسان شناسي هر روز بر اهميت خود افزود و توانست به يکي از ابزارهايي تبديل شود که از طريق آن بتوان دست به ضبط و ثبت مشاهدات در ميدان تحقيق زد. در اين مورد بايد توجه داشت که عکس نمي تواند و شايد حتي بتوان گفت، نبايد ( هر چند در اين مورد نبايد مطلق بود ) در هيچ کار پژوهشي جنبه تزئيني داشته باشد، بلکه بايد خود به مثابه نوعي شيوه بيان به کار گرفته شود. با اين همه، نبايد دچار اين تصور شد که عکس يا فيلم به تنهايي بتوانند جايگزين متن شوند، چه در قالب تشريح و توصيف و چه در قالب تحليل و نقد. به همين دليل جايگاه عکس در يک کار پژوهشي بايد کاملاً مشخص بوده و پايه و اساسي براي توليد متن قرار بگيرد. نکته ديگر آنکه به همان اندازه که بايد در توليد متن به شفافيت و قابل انتقال بودن آن بينديشيم، درباره عکس نيز بايد روشن و واضح بودن، تمرکز داشتن بر موضوعي که عکس در پي به نمايش درآوردن آن است و همچنين گروهي از اطلاعات اصلي مانند عنوان، زمان و محل دقيق گرفته شدن، نام عکس و غيره را در نظر داشته باشيم و اين اطلاعات را در کنار آن قيد کنيم ». (2)
3-13- استفاده از ضبط صوت
« ضبط گفتگوهاي مصاحبه به دو طريق امکان پذير است: يادداشت برداري يا ضبط صدا. مزيت يادداشت برداري عدم اتکا به ابزارهاي مکانيکي است و مزيت ضبط صدا پياده کردن کامل متن مصاحبه است و در عين حال مشارکت در مصاحبه در حال اجراي آن، ولي مصاحبه حالتي رسمي پيدا مي کند و مصاحبه شونده خودسانسوري مي کند ». (3)« ترديدي نيست که مصاحبه هاي کامل بايد ضبط شده باشند، هرچند، نوشته ها نظرات متفاوتي را درباره اين نکته منعکس مي کند. روش اوليه ايجاد متن از مصاحبه ها ضبط نوار مصاحبه ها و نسخه برداري از آنها است. هر کلمه اي که يک شرکت کننده بيان مي کند آگاهي او را نشان مي دهد.
افکار شرکت کنندگان در در کلامشان نمود پيدا مي کند. جايگزين سازي، تفسير يا خلاصه هايي از آنچه شرکت کنندگان با توجه به کلام واقعي خود مي گويند، جايگزين ساختن خودآگاهي محقق نسبت به آن شرکت کننده است. اگرچه به ناچار هشياري محقق نقش عمده اي را در تفسير اطلاعات مصاحبه بازي مي کند، آن خودآگاهي بايد با کلمات ضبط شده شرکت کننده به طور کامل و با دقتي که ممکن است، تعامل پيدا کند.
ضبط نوار مزاياي ديگري نيز دارد. با حفظ کلام شرکت کنندگان، محققان اطلاعات اصلي خود را دارا مي باشند. چنانچه چيزي در يک رونوشت شفاف نباشد، محققان مي توانند به منبع بازگردند و در مورد صحت آن بررسي کنند. چندي بعد اگر آنها متهم به به کار بردن اطلاعات مصاحبه شان شوند، مي توانند به منابع اصلي براي آشکار ساختن مسئوليتشان نسبت به اطلاعات بازگردند. به علاوه، مصاحبه کنندگان مي توانند نوارها را براي مطالعه تکنيک هاي مصاحبه خود به کار برند و از آنها به بهترين نحو استفاده کنند. ضبط نوار همچنين مزايايي را براي شرکت کنندگان دربر دارد. تضميني که يک صفحه از آنچه آنها گفته اند نسبت به آنهايي که دست يافته اند مي تواند به آنها اطمينان بيشتري دهد که با کلامشان مسئولانه برخورد خواهد شد ( Seidman, 2006 ).
14- نيازمندي هاي کار ميداني
در تحقيق کيفي، پژوهشگر حکم ابزار يا وسيله اي بسيار مهم را دارد که حضور او در صحنه ي تحقيق، بخش اصلي تحقيق را تشکيل مي دهد. بنابراين، يک محقق از ابتدا تا انتهاي تحقيق، چه در بخش ملاحظات فني نظير تدوين جدول زماني و طرح تحقيق، انتخاب ميدان و مکان تحقيق، طرح سؤالات، حضور در بخش ميداني تحقيق چون مشاهده، مصاحبه و جمع آوري داده ها و ... چه در بخش ملاحظات انساني نظير مهارت و جمع آوري داده ها و ... چه در بخش ملاحظات انساني نظير مهارت در ايجاد رابطه با ديگران، جلب اعتماد افراد مورد تحقيق، رازداري حرفه اي، احترام گذاردن به هنجارهاي جامعه ي مورد تحقيق، حساسيت داشتن نسبت به مسائل و يا اصول اخلاقي، قدرت تحمل ديگران و گوش کردن به حرف آنها، وارد حريم خصوصي افراد نشدن و رعايت حد و مرزها و نيز پرهيز از پيش داوري و قضاوت درباره ي رفتار و ... بايد نقش و حضوري فعال داشته باشد.تحقيق ميداني موفق مستلزم خلاقيت بالايي در طرح ريزي مطالعه و کشف معناي امور مورد مطالعه است. مهم تر از همه ذهنيت علمي محقق است که طرح تحقيق را هدايت مي کند و به اهداف اصلي آن رهنمون مي کند.
پژوهشگر مشارکتي در جستجوي راه حل هاي مؤثر و خلاق براي حل مشکلات است، براي چنين کاري نياز به ابتکار، سازش، اقتباس، نسخه برداري و نيز تفسير انواع مختلف از شيوه هاي پژوهش است. ابزارپژوهش انساني: در هر يک از موقعيت ها پژوهشگر به ابزاري براي انجام مشاهدات و تجزيه و تحليل اطلاعات نياز دارد. بنابراين روايي نتايج به اعتبار و موقعيت پژوهشگر و نيز به مقبوليت وي بستگي دارد. تسهيل کننده: پژوهشگر مشاهده مشارکتي مسئول تسهيل کار در کليه ي مراحل فرايند پژوهش مشاهده را به عهده دارد. پژوهشگران مشارکتي بايد توانايي لازم را براي برقراري و هماهنگي چنين بحث هاي گروهي و ايجاد فضاي مناسب براي ارائه نقطه نظرات انتقادات و نيز جلوگيري از بروز تضادها داشته باشد. مربي: اگر پژوهش را مجموع هاي از مسائل در نظر بگيريم و پژوهشگر را يک تحليل گر، در اين حالت پژوهشگر مشارکتي بايد توجه به سؤالات پژوهش و شيوه هاي مختلف ارائه اطلاعات همواره در اين کار نقش مربي را ايفا کند.
اصولاً پژوهشگران مشارکتي با توجه به موضوع، در ايجاد اطمينان در استفاده از نتايج و افزايش احتمال پيگيري فعاليت ها، نقش هاي مهمي ايفا مي کنند. هر پژوهش گر مشارکتي بايد مسئوليت خود را در پيگيري و ترغيب استفاده کنندگان از يافته هاي پژوهش، مشخص نمايد ( فرشاد گوهرو بيگدلي 1380: 38 ).
پيشبرد مطالعات ميداني مستلزم مراحل خلاقانه اي است. خلاق بودن در هر مرحله مستلزم وجود اين ويژگي هاست:
1- بصيرت: با درک و فهم ديدن؛
2- علاقه مندي: با گشاده رويي و اشتياق به ميدان وارد شدن؛
3- خودشناسي: توانايي درک واکنش هاي شخصي خود و تمايزشان از واکنش هاي ديگران.
طرح ريزي تحقيق ميداني علاوه بر موارد ذکر شده مستلزم توجه دقيق به ابعاد علمي طرح ميداني است. براي اجراي بعد علمي تحقيق ميداني بايد:
1- با طرح و برنامه و آمادگي وارد محيط شد.
2- موضوع و مسئله تحقيق را پرورد و در پي پاسخ به آن بود.
3- براي گردآوري اطلاعات و مشاهدات از رهنمود خاصي پيروي کرد.
4- رابطه صميمانه و بدون پيشداوري با محيط برقرار کرد.
5- محقق در محيط با وجود اينکه وارد آن شده است، ولي نبايد لحظه اي از نقش محققانه خود غافل باشد.
6- نبايد در پي دگرگوني وقايع محيط مورد مطالعه بود.
7- از ابزار کم و بيش نظام مندي در مشاهده وقايع سود برد.
15- تجزيه و تحليل
در تجزيه و تحليل، برخي محققان با مسئله عميق برخورد مي کنند و به بيان آماري به قدر ناچيز، اهميت مي دهند. بعضي ديگر نيز توجه زيادي نيز به محاسبات گسترده آماري و کامپيوتري دارند. در اين مرحله محقق ابتدا يادداشت هاي پراکنده را منظم مي کند. براي اطمينان از کامل و به هم پيوسته بودن فرم هاي گردآوري اطلاعات و اجراي درست دستورها و آموزش ها، فرم ها بايد به دقت تصحيح و تنظيم شوند. منظور از تصحيح در اينجا بررسي و اصلاح هر يک از پرسشنامه ها يا فرم هاي مشاهده است. سپس بايد فرم ها تنظيم و کدگذاري شود که مشتمل بر شماره گذاري پاسخ ها براي تحليل کامپيوتري است. کدگذاري روندي فني است که از طريق آن مي توان اطلاعات را براي تحليل کامپيوتري آماده کرد.صرف نظر از تکنيک خاص مورد استفاده در مطالعه ميداني، تحليل داده ها عموماً مشتمل بر طبقه بندي اطلاعات و تحليل آنهاست. پژوهشگران گاه با انبوهي از داده ها رو به رو مي شوند، اما اين داده زماني سودمند خواهد بود که همه يافته ها طبقه بندي، تجزيه و تحليل شده و نتايج به دست آمده در ارتباط با مسئله مورد نظر تفسير شود. کار مهم در تجزيه و تحليل داده ها، نمايش جدول ها و نمودارهاست که معمولاً به کمک نرم افزارهاي کامپيوتري مانند SPSS انجام مي شود.
16- اعتبار و پاياني در مطالعات ميداني
مطالعات ميداني بيشترين اعتبار را دارند. بهترين مطالعات تحقيقي آنهايي هستند که به دليل بيان نيازهاي استفاده کنندگان در يک زمينه خاص مورد استفاده قرار مي گيرد و اطلاعات پايا و معتبري را ارائه مي دهند. بررسي طرح و روش هاي مورد استفاده بايد از نظر استفاده کنندگان و تصميم گيرندگان معتبر باشد و نتايجي که باوري بر آنها وجود ندارد، نبايد مورد استفاده قرار گيرند. همه تصميم گيرندگان شبيه هم نيستند؛ برخي با مسئله عميق برخورد مي کنند، بعضي ديگر توجه زيادي نيز به محاسبات گسترده آماري، هرقدر ناچيز، اهميت مي دهند. بعضي ديگر نيز توجه زيادي نيز به محاسبات گسترده آماري و کامپيوتري دارند. ارائه هرگونه اطلاعات جديد جمع آوري شده بايد با دقت انجام گيرد تا مشخص شود که چه ميزان از اطلاعات مستقيماً به حل مسئله ارتباط دارد. زماني که استفاده کنندگان خود در جمع آوري اطلاعات دخالت دارند. اطلاعات نسبت به زماني که توسط ديگران جمع آوري مي شود روايي بيشتر دارد ( همان: 21-22 ).اعتماد به پژوهش از اعتماد به پژوهشگر ناشي مي شود. اگر تصميم گيرندگان سازمان، مديران يا افراد جامعه به پژوهشگر اعتماد نداشته باشند، آنها تمايلي براي پذيرش قضاوت و يا صلاحيت فني او از خود نشان نمي دهند، شخصيت فردي، نگرش انعطاف پذير، ذهنيت باز و صبر و تحمل به هنگام خشم و اضطراب از مهم ترين ويژگي هاي پژوهشگري است که مي خواهد قابل اعتماد تلقي شود.
17- نتيجه گيري
همان گونه که اشاره شد مطالعات ميداني، تحقيقاتي هستند که موضوع مورد مطالعه در اختيار محقق قرار داشته است و يا به عبارت ديگر، محقق بدان دسترسي دارد. در تحقيقات ميداني محقق هيچ گونه دستکاري در محيط انجام نمي دهد، بلکه بدون هيچ دخالتي در جريان طبيعي رويدادها تا آنجايي که مي تواند اطلاعات جمع آوري مي کند. در تحقيقات ميداني، مشاهده عنصر اصلي را تشکيل مي دهد. امروزه تحقيقات ميداني کاربردهاي بسياري در پژوهش هاي اجتماعي دارد که کمتر پژوهشگري است که به اهميت اين شيوه آگاه نباشد.منابع تحقيق:
الف ) منابع فارسي
1. ازکيا، مصطفي و عليرضا دربان آستانه، روش هاي کاربردي تحقيق، جلد اول، تهران: انتشارات کيهان، 1382.
2. بيتس دانيل و فِرد پِلاگ، انسان شناسي فرهنگي، ترجمه ي محسن ثلاثي، تهران: انتشارات علمي، 1375.
3. ساروخاني، باقر، روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي، جلد اول، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1385.
4. ضيايي فرشاد گوهر، ناصر، محمدتقي ضيايي بيگدلي، پژوهش مشارکتي، تهران: پژوهشکده اقتصادي، 1380.
5. فربد، محمدصادق، مباني انسان شناسي، تهران: عصر جديد، 1376.
6. فکوهي، ناصر « پاره هاي انسان شناسي»، مجموعه ي مقاله هاي کوتاه، نقدها و گفتگوهاي انسان شناختي، تهران: نشر ني، 1385.
7. کالتون، اس. او.ج. روش تحقيق در علوم اجتماعي ترجمه کاظم ايزدي، تهران: انتشارات کيهان، 1373.
8. منادي مرتضي، « به هم ريختگي رواني و فرهنگي در موقعيت هاي ميان فرهنگي، بررسي وضعيت جوانان در مقابل تلويزيون و ماهواره »، مجموعه مقالات چهارمين همايش ملي سازماندهي خدمات روان شناسي و مشاوره ( دانش افزايي باليني )، تهران: دانشگاه شهيد بهشتي، به کوشش دکتر روشنک خدابخش، جلد دوم، 1384.
9. نبوي، بهروز، مقدمه اي بر روش تحقيق در علوم اجتماعي، تهران: انتشارات کتابخانه فروردين، 1370.
ب ) منابع لاتين
1. Darlington, Yvonne and Dorothy scott, Qulitative Research in practice university press, 2002.
2. Fiekd research: Naturalistic Observation and Case- study Research: chapter6: http://polar.alaskapacific.edu/gregb/ES601/ch6notes.html.
3. Flick, Uwe, Ernst Von Kardoff & Ines Steinke, A Companion to Qualitative Research, SAGE Publication Ltd, 2004.
4. http://anthropology.ir/node/2081.
5. http://research-method.blogfa.com
6. Mack, Natasha, Cynthia Woodsong kathleem. Macqueen GreGGust. FamhlyName, Qualitative Research Methods; A Data Collect,s field Guid, 2004.
7. Marvasti, Amir B., Qualitative Research in Sociology, London: SAGE Publication, 2004.
8. Quinn Patton, Michael, Qualitative Research & Evalution Methods, Sage Publication, 2002
9. Seidman, Irving, Interviewing as Qulitative Research, Third edition, 2006.
10. Sociological Research and Its Data Sources: http://www.Iib.washington.edu/uwill/cycle/sociology/research.htm.
11. Ten have, paul, understanding Qualitative Research. sage publication. London: Housand oaksk, NewDehli, 2004.
پينوشتها:
1. http://polar.alaskapacific.edu/gregb/Es601/ch6notes.html.
2. http://anthropology.ir/node/2081
3. http://research-method.blogfa.com
زيرنظر صالحي اميري، رضا، فتحي، سروش؛ ( 1391 )، مجموعه مقالات روشهاي تحقيق کيفي در پژوهش هاي اجتماعي، تهران: مجمع تشخيص مصلحت نظام، مركز تحقيقات استراتژيك، چاپ اول