نويسنده: امين جواد خندقي
در گروهي از فيلم ها، مهم ترين راه حل براي مقابله و گذر از مشکل، اعتقاد به خدا و دين داري معرفي مي شود. در داستان اين گونه فيلم ها، راه حل هاي زيادي پيش روي شخصيت اصلي قرار مي گيرد و فرد، گاهي در انتخاب راه درست دچار ترديد مي شود؛ اما آن چه در اين فيلم ها راه حل نهايي و مشکل گشا است، اعتقاد به خدا و توکل به اوست.
شخصيت اصلي با نام « جيمي ساليوان » در فيلم « پياده روي به يادماندني »(1) دختري مذهبي است که با سرطان، دست و پنجه نرم مي کند و طبق گفته ي پزشکان، به زودي خواهد مرد. هم شاگردان، او را به دليل ظاهر مذهبي مسخره مي کنند. اوکارهاي زيادي انجام ميدهد و خود را با امور مختف سرگرم مي کند؛ اما آن چه باعث شده با بيماري اش کنار بيايد، اعتقاد به خدا است. همين شخصيت مذهبي وي باعث مي شود هم کلاسي شرش را متحول کند.
فيلم « پسران دسامبر »(2) يک مدرسه ي مذهبي مربوط به نگهداري يتيمان را نشان مي دهد. در ميان شخصيت هاي اصلي داستان، پسري وجود دارد که اعتقاد ويژه اي به حضرت مريم (عليها السلام) به عنوان مادر نداشته اش دارد. زماني که اين پسر در حال غرق شدن است، تمثال نوراني حضرت مريم (عليها السلام) را مي بيند و پس از آن نجات پيدا مي کند. در ميان گروه پسران، او فردي است که در همان سفر به فرزند خواندگي خانواده ي جوان پذيرفته مي شود.
در فيلم « سريع تر »(3) گروهي جنايت کار از طرف گروهي ديگر در زمان سرقت، در معرض حمله قرار مي گيرند و گروه سرقت شده کشته مي شوند. تنها فرد زنده مانده از گروه سرقت شده که سال ها در زندان مانده، پس از آزاد شدن براي انتقام سراغ گروه متجاوز مي رود و همه ي آن ها را مي کشد. يکي از افراد گروه متجاوز که شخصيت اصلي، قصد انتقام از او را دارد، در زندان متحول شده و مبلَغ دين مسيحيت شده است. او با اين کار سعي در جبران گذشته و اشتباهاتش دارد. در مواجهه کشيش و فرد انتقام گيرنده، کشيش، او را نصيحت مي کند تا از خشم و انتقام دست بردارد. همين توصيه ها و توبه ي مجرمي که حالا کشيش شده، باعث مي شود از کشتن او دست بردارد. کشيش تنها فردي مي شود که از اين ماجرا زنده مي ماند.
شخصيت اصلي در فيلم « مردي در آتش »(4) يک نظامي است که دچار مشکلات شخصيتي فراواني شده است و به دليل مشکلات گذشته رنج مي برد. وي اوقات فراواني با ياد خدا و خواندن انجيل آرامش مي يابد. هم چنين دختري که اين فرد از او محافظت مي کند، براي درمان نااميدي اش پلاکي از يک قديسه را به وي هديه مي دهد. البته دختر بچه و رفتار او نيز در تحول و تغيير اين شخصيت، تأثير زيادي دارد و باعث مي شود اميد به زندگي اش باز گردد.
شبيه اين داستان در فيلم ديگري نيز مشاهده مي شود. مأمور مخفي سي. آي . اي در فيلم « بازي مرگ »(5) با خيانت و کلاه برداري همکارانش رو به رو مي شود. وي پس از درگيري زياد و حل ماجرا، دچار مشکلات روحي رواني مي شود و درنهايت با کمک يک کشيش و رفتن به کليسا، اعتراف گناهان و توکل بر خدا به آرامش مي رسد.
قهرمان داستان فيلم « کشيش »(6) در مقابله با خون آشام هايي که به شهر يورش آورده اند، کشيشي است که به خداي واقعي اعتقاد دارد و در برابر خرافات و دروغ هاي کليسا ايستادگي مي کند، بارها در فيلم از خدا براي حل مشکل ياري مي طلبد و موفق هم مي شود.
در برخي فيلم ها شخصيت هايي که با دين، کاري نداشته اند در يک حادثه، درگير ماجرايي مي شوند و نشانه هايي از حمايت خدا مي بينند و همين امر باعث تغيير و تحول در شخصيت شان مي شود؛ براي نمونه، يکي از شخصيت هاي اصلي فيلم « داستان عامه پسند »(7) يک آدم کش حرفه اي است. او در يک مأموريت آدم کشي، هنگامي که فردي به سمت او و همکارش تمام گلوله هاي اسلحه اش را شليک مي کند، به گونه اي باور نکردني به آن دو اصابت نمي کند و زنده مي مانند؛ در نتيجه، اين فرد، متحول مي شود و اين امر را معجزه اي از جانب خدا مي داند. او اين ماجرا را نشانه اي از جانب خدا مي داند و همان موقع، دست از آدم کشي و کارهاي سابقش بر مي دارد. دوست و همکارش که همراه او زنده مانده دائماً او را به علت دگرگون شدن، مسخره مي کند. در ادامه ي داستان همکارش که آن ماجرا را يک شانس نيکو مي داند، در جايي ديگر با گلوله ي اسلحه ي خودش در سرويس بهداشتي کشته مي شود.
زني مذهبي و مسيحي در فيلم « چهار برادر »(8) براي اصلاح نوجوانان بزه کار، چهار نفر از آنان را به فرزندي مي پذيرد و موفق مي شود منش آنان را عوض کند؛ به گونه اي که از گذشته شان دست بردارند. اين چهار برادر، تغييرات زيادي مي کنند و همواره اين زن را مهم ترين شخص در زندگي شان مي دانند، دوست دارند و از او حمايت ميکنند.
يکي از دو شخصيت اصلي در داستان فيلم « غروب محدود »(9) درگذشته به علت جرمي در زندان بوده است. او پس از آن با دين و انجيل آشنا مي شود و با کمک آن سعي مي کند بر مشکلاتش غلبه و تغيير کند. طي داستان، فيلم او از اين مرحله عبور کرده و توانسته گذشته ي خود را جبران کند و سعي مي کند با نگرش ديني، فردي را که قصد خودکشي دارد، مشاوره داده و نظر او را برگرداند.
در فيلم « اژدها وجود دارد »(10) فردي که داستان گذشته اش روايت مي شود، گذشته اي تاريک داشته و بارها در جنگ به مردم ظلم کرده است. او در زمان حاضر در بستر بيماري است و هيچ اميدي به زندگي ندارد. تنها راه آرامش وي دين است و ياد دوست کشيشش در گذشته که سعي در تغيير او داشته است. او با شهود روح دوست کشيش، به آرامش مي رسد و فوت مي کند. تنها شخصيت محبوب فيلم، کشيشي است که در تمام دوران زندگي اش، دنبال هدايت مردم بوده است.
شخصيت هايِ فيلمِ « درخت زندگي »(11) در کشاکش زندگي و درگيري با مشکلات، الهامي رؤيايي از جانب خدا دارند و اعتقاد واقعي به خدا و ارتباط با او است که انسان را براي رسيدن به آرامش روحي و حل مشکلات راهنمايي مي کند. خانواده اي که فرزندشان را به علتي از دست مي دهند، به راحتي با ياد خدا تسکين مي يابند و به امري والاتر و جهاني غير مادي مي انديشند.
در برخي فيلم ها فردي که منجي و مصلح به شمار مي رود به دنبال ايجاد تغيير و نجات مردم است و براي رسيدن به اين مقصود از دين و الهيات بهره مي گيرد. فيلم « عيساي مونترآل »(12) کشيش سخت کوشي را به تصوير مي کشد که در پي اصلاح جامعه ي معاصر است و براي اين هدف سعي مي کند نمايشي از حضرت مسيح (عليه السلام) در سطح شهر برگزار کند. اين نمايشِ ديني باعث دگرگوني افراد زيادي مي شود.
در فيلم « کتاب ايلاي »(13) پس از بروز جنگ جهاني بسيار مهيب و از بين رفتن بيش تر انسان ها، نسل جديد بشري علاوه بر رويارويي با مشکلات زيست محيطي و کمبودها، دچار پوچي و سردرگمي شديدي شده اند و حتي انسانيت در ميان آنان رو به زوال است. راه نجات، جاري شدن دوباره ي دين است و فرد منجي، آخرين نسخه ي باقي مانده انجيل را براي نشر به غرب مي برد.
ناگفته نماند الگوي اين فرد، تطبيق زيادي با نگرش موجود در فرقه ي « مورمون » (14) يا « کليساي عيسي مسيح (عليه السلام) قديسانِ آخر الزمان » (15) دارد.(16) او در اين فرقه، همانند انبياء، الهامي براي يافتن آخرين نسخه ي انجيل دريافت مي کند و در اين راه آن قدر مي ايستد تا آن نسخه را براي حفظ و تکثير انبوه به محل نگه داري ببرد. البته اين رويداد در حالي مطرح مي شود که قرآن، تورات و کتب ديگر آسماني در کتابخانه موجود بوده است؛ اما فقط انجيل، راه گشا خوانده مي شود. فيلم در صدد مقايسه ي اديان بر مي آيد و نگاهي برتر به شاخه اي از مسيحيت يا همان مورمون ها دارد.
در فيلم « در انتظار مسيح »(17) دوراني بشري نشان داده مي شود که فساد و گناه جامعه را پر کرده و تنها راه حل مشکلات مختلف مردم در زمينه هاي گوناگون، بازگشت دوباره ي حضرت مسيح (عليه السلام) است. تمام شخصيت هاي داستان هر کدام به نحوي منتظر آينده اي بهتر در سايه ي اين ظهورند.
در گونه اي از فيلم ها حادثه اي عظيم رخ مي دهد و بشر در معرض نابودي کامل قرار مي گيرد و راه نجات، فقط از راه دين و خدا ميسر است. در فيلم « جنگ دنياها »(18) - نسخه اي که در سال 1953 م اکران شد- پس از حمله ي موجودات فرازميني، شخصيت هاي اصلي به کليسا مي روند و براي حل مشکل دعا مي کنند و پس از آن است که موجودات بيگانه به سبب ويروس سرماخوردگي از بين مي روند.
اين دسته از فيلم ها گرايش ديني سازندگان را نشان مي دهد که دين را راه نجاتي در مقابل مشکلات گوناگون مي دانند. ناگفته نماند معمولاً ديني که در اين فيلم ها ديده مي شود صرفاً در مواقع حساس بشري ظهور دارد و در تمام عرصه هاي زندگي، جاري نيست. البته با نگاهي ديگر مي توان مشکلات مختلف را، نمادي از وقايع روزمره ي انسان ها دانست که تنها راه نجات از آن ها دين معرفي مي شود.
امين خندقي، جواد، (1391)،دين در سينما گزاره هاي اعتقادي،قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول
شخصيت اصلي با نام « جيمي ساليوان » در فيلم « پياده روي به يادماندني »(1) دختري مذهبي است که با سرطان، دست و پنجه نرم مي کند و طبق گفته ي پزشکان، به زودي خواهد مرد. هم شاگردان، او را به دليل ظاهر مذهبي مسخره مي کنند. اوکارهاي زيادي انجام ميدهد و خود را با امور مختف سرگرم مي کند؛ اما آن چه باعث شده با بيماري اش کنار بيايد، اعتقاد به خدا است. همين شخصيت مذهبي وي باعث مي شود هم کلاسي شرش را متحول کند.
فيلم « پسران دسامبر »(2) يک مدرسه ي مذهبي مربوط به نگهداري يتيمان را نشان مي دهد. در ميان شخصيت هاي اصلي داستان، پسري وجود دارد که اعتقاد ويژه اي به حضرت مريم (عليها السلام) به عنوان مادر نداشته اش دارد. زماني که اين پسر در حال غرق شدن است، تمثال نوراني حضرت مريم (عليها السلام) را مي بيند و پس از آن نجات پيدا مي کند. در ميان گروه پسران، او فردي است که در همان سفر به فرزند خواندگي خانواده ي جوان پذيرفته مي شود.
در فيلم « سريع تر »(3) گروهي جنايت کار از طرف گروهي ديگر در زمان سرقت، در معرض حمله قرار مي گيرند و گروه سرقت شده کشته مي شوند. تنها فرد زنده مانده از گروه سرقت شده که سال ها در زندان مانده، پس از آزاد شدن براي انتقام سراغ گروه متجاوز مي رود و همه ي آن ها را مي کشد. يکي از افراد گروه متجاوز که شخصيت اصلي، قصد انتقام از او را دارد، در زندان متحول شده و مبلَغ دين مسيحيت شده است. او با اين کار سعي در جبران گذشته و اشتباهاتش دارد. در مواجهه کشيش و فرد انتقام گيرنده، کشيش، او را نصيحت مي کند تا از خشم و انتقام دست بردارد. همين توصيه ها و توبه ي مجرمي که حالا کشيش شده، باعث مي شود از کشتن او دست بردارد. کشيش تنها فردي مي شود که از اين ماجرا زنده مي ماند.
شخصيت اصلي در فيلم « مردي در آتش »(4) يک نظامي است که دچار مشکلات شخصيتي فراواني شده است و به دليل مشکلات گذشته رنج مي برد. وي اوقات فراواني با ياد خدا و خواندن انجيل آرامش مي يابد. هم چنين دختري که اين فرد از او محافظت مي کند، براي درمان نااميدي اش پلاکي از يک قديسه را به وي هديه مي دهد. البته دختر بچه و رفتار او نيز در تحول و تغيير اين شخصيت، تأثير زيادي دارد و باعث مي شود اميد به زندگي اش باز گردد.
شبيه اين داستان در فيلم ديگري نيز مشاهده مي شود. مأمور مخفي سي. آي . اي در فيلم « بازي مرگ »(5) با خيانت و کلاه برداري همکارانش رو به رو مي شود. وي پس از درگيري زياد و حل ماجرا، دچار مشکلات روحي رواني مي شود و درنهايت با کمک يک کشيش و رفتن به کليسا، اعتراف گناهان و توکل بر خدا به آرامش مي رسد.
قهرمان داستان فيلم « کشيش »(6) در مقابله با خون آشام هايي که به شهر يورش آورده اند، کشيشي است که به خداي واقعي اعتقاد دارد و در برابر خرافات و دروغ هاي کليسا ايستادگي مي کند، بارها در فيلم از خدا براي حل مشکل ياري مي طلبد و موفق هم مي شود.
در برخي فيلم ها شخصيت هايي که با دين، کاري نداشته اند در يک حادثه، درگير ماجرايي مي شوند و نشانه هايي از حمايت خدا مي بينند و همين امر باعث تغيير و تحول در شخصيت شان مي شود؛ براي نمونه، يکي از شخصيت هاي اصلي فيلم « داستان عامه پسند »(7) يک آدم کش حرفه اي است. او در يک مأموريت آدم کشي، هنگامي که فردي به سمت او و همکارش تمام گلوله هاي اسلحه اش را شليک مي کند، به گونه اي باور نکردني به آن دو اصابت نمي کند و زنده مي مانند؛ در نتيجه، اين فرد، متحول مي شود و اين امر را معجزه اي از جانب خدا مي داند. او اين ماجرا را نشانه اي از جانب خدا مي داند و همان موقع، دست از آدم کشي و کارهاي سابقش بر مي دارد. دوست و همکارش که همراه او زنده مانده دائماً او را به علت دگرگون شدن، مسخره مي کند. در ادامه ي داستان همکارش که آن ماجرا را يک شانس نيکو مي داند، در جايي ديگر با گلوله ي اسلحه ي خودش در سرويس بهداشتي کشته مي شود.
زني مذهبي و مسيحي در فيلم « چهار برادر »(8) براي اصلاح نوجوانان بزه کار، چهار نفر از آنان را به فرزندي مي پذيرد و موفق مي شود منش آنان را عوض کند؛ به گونه اي که از گذشته شان دست بردارند. اين چهار برادر، تغييرات زيادي مي کنند و همواره اين زن را مهم ترين شخص در زندگي شان مي دانند، دوست دارند و از او حمايت ميکنند.
يکي از دو شخصيت اصلي در داستان فيلم « غروب محدود »(9) درگذشته به علت جرمي در زندان بوده است. او پس از آن با دين و انجيل آشنا مي شود و با کمک آن سعي مي کند بر مشکلاتش غلبه و تغيير کند. طي داستان، فيلم او از اين مرحله عبور کرده و توانسته گذشته ي خود را جبران کند و سعي مي کند با نگرش ديني، فردي را که قصد خودکشي دارد، مشاوره داده و نظر او را برگرداند.
در فيلم « اژدها وجود دارد »(10) فردي که داستان گذشته اش روايت مي شود، گذشته اي تاريک داشته و بارها در جنگ به مردم ظلم کرده است. او در زمان حاضر در بستر بيماري است و هيچ اميدي به زندگي ندارد. تنها راه آرامش وي دين است و ياد دوست کشيشش در گذشته که سعي در تغيير او داشته است. او با شهود روح دوست کشيش، به آرامش مي رسد و فوت مي کند. تنها شخصيت محبوب فيلم، کشيشي است که در تمام دوران زندگي اش، دنبال هدايت مردم بوده است.
شخصيت هايِ فيلمِ « درخت زندگي »(11) در کشاکش زندگي و درگيري با مشکلات، الهامي رؤيايي از جانب خدا دارند و اعتقاد واقعي به خدا و ارتباط با او است که انسان را براي رسيدن به آرامش روحي و حل مشکلات راهنمايي مي کند. خانواده اي که فرزندشان را به علتي از دست مي دهند، به راحتي با ياد خدا تسکين مي يابند و به امري والاتر و جهاني غير مادي مي انديشند.
در برخي فيلم ها فردي که منجي و مصلح به شمار مي رود به دنبال ايجاد تغيير و نجات مردم است و براي رسيدن به اين مقصود از دين و الهيات بهره مي گيرد. فيلم « عيساي مونترآل »(12) کشيش سخت کوشي را به تصوير مي کشد که در پي اصلاح جامعه ي معاصر است و براي اين هدف سعي مي کند نمايشي از حضرت مسيح (عليه السلام) در سطح شهر برگزار کند. اين نمايشِ ديني باعث دگرگوني افراد زيادي مي شود.
در فيلم « کتاب ايلاي »(13) پس از بروز جنگ جهاني بسيار مهيب و از بين رفتن بيش تر انسان ها، نسل جديد بشري علاوه بر رويارويي با مشکلات زيست محيطي و کمبودها، دچار پوچي و سردرگمي شديدي شده اند و حتي انسانيت در ميان آنان رو به زوال است. راه نجات، جاري شدن دوباره ي دين است و فرد منجي، آخرين نسخه ي باقي مانده انجيل را براي نشر به غرب مي برد.
ناگفته نماند الگوي اين فرد، تطبيق زيادي با نگرش موجود در فرقه ي « مورمون » (14) يا « کليساي عيسي مسيح (عليه السلام) قديسانِ آخر الزمان » (15) دارد.(16) او در اين فرقه، همانند انبياء، الهامي براي يافتن آخرين نسخه ي انجيل دريافت مي کند و در اين راه آن قدر مي ايستد تا آن نسخه را براي حفظ و تکثير انبوه به محل نگه داري ببرد. البته اين رويداد در حالي مطرح مي شود که قرآن، تورات و کتب ديگر آسماني در کتابخانه موجود بوده است؛ اما فقط انجيل، راه گشا خوانده مي شود. فيلم در صدد مقايسه ي اديان بر مي آيد و نگاهي برتر به شاخه اي از مسيحيت يا همان مورمون ها دارد.
در فيلم « در انتظار مسيح »(17) دوراني بشري نشان داده مي شود که فساد و گناه جامعه را پر کرده و تنها راه حل مشکلات مختلف مردم در زمينه هاي گوناگون، بازگشت دوباره ي حضرت مسيح (عليه السلام) است. تمام شخصيت هاي داستان هر کدام به نحوي منتظر آينده اي بهتر در سايه ي اين ظهورند.
در گونه اي از فيلم ها حادثه اي عظيم رخ مي دهد و بشر در معرض نابودي کامل قرار مي گيرد و راه نجات، فقط از راه دين و خدا ميسر است. در فيلم « جنگ دنياها »(18) - نسخه اي که در سال 1953 م اکران شد- پس از حمله ي موجودات فرازميني، شخصيت هاي اصلي به کليسا مي روند و براي حل مشکل دعا مي کنند و پس از آن است که موجودات بيگانه به سبب ويروس سرماخوردگي از بين مي روند.
اين دسته از فيلم ها گرايش ديني سازندگان را نشان مي دهد که دين را راه نجاتي در مقابل مشکلات گوناگون مي دانند. ناگفته نماند معمولاً ديني که در اين فيلم ها ديده مي شود صرفاً در مواقع حساس بشري ظهور دارد و در تمام عرصه هاي زندگي، جاري نيست. البته با نگاهي ديگر مي توان مشکلات مختلف را، نمادي از وقايع روزمره ي انسان ها دانست که تنها راه نجات از آن ها دين معرفي مي شود.
پينوشتها:
1. A. Walk to Remember.
2. December Boys.
3. Faster.
4. Man on Fire.
5. Game of Death.
6. Priest.
7. Pulp Fiction.
8. Four Brothers.
9. The Sunset Limited.
10. There Be Dragons.
11. The Tree of Life.
12. Jesus of Montreal.
13. The Book of Eil.
14. Mormon.
15. The Church of Jesus Christ of Latter _day Saints.
16. ر. ک: توفيقي، فاطمه، کليساي مورمون، هفت آسمان، شماره ي 16 ، صص 177- 192.
17. Waiting for the Messiah.
18. The War of the Worlds
امين خندقي، جواد، (1391)،دين در سينما گزاره هاي اعتقادي،قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول