مطالعه موردي کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها نوشته موروبرودر

ويژگيهاي متن مناسب دانشگاهي جهت تدريس کليات فلسفه

پس از گذشت نزديک به دو دهه از پيدايش دانشگاههاي مجازي و آموزشهاي الکترونيکي و برغم پيدايش کتابها و مجلات الکترونيکي و رقابت تنگاتنگ آنها با مواد و نشريات چاپي و کاغذي، هنوز مواد نوشتاري و نشريات چاپي بدليل
يکشنبه، 17 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ويژگيهاي متن مناسب دانشگاهي جهت تدريس کليات فلسفه
ويژگيهاي متن مناسب دانشگاهي جهت تدريس کليات فلسفه

 

نويسندگان: شهرزاد شاه سني (2) و محمد حسن کريمي (3)




 

مطالعه موردي کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها (1) نوشته موروبرودر

مقدمه

پس از گذشت نزديک به دو دهه از پيدايش دانشگاههاي مجازي و آموزشهاي الکترونيکي و برغم پيدايش کتابها و مجلات الکترونيکي و رقابت تنگاتنگ آنها با مواد و نشريات چاپي و کاغذي، هنوز مواد نوشتاري و نشريات چاپي بدليل ويژگيهاي خاص خود و استقبال مخاطبان، جايگاه خود را در نظامهاي آموزشي حفظ کرده و بعنوان اصلي ترين مواد آموزشي بشمار مي آيند. مسلماً با رشد و گسترش کتابها و نشريات الکترونيکي و تشديد دامنه ي اين رقابتها، در صورتي مواد و نشريات چاپي مي توانند به حيات خود ادامه دهند که علاوه بر برخي از ويژگيهاي ساختاري و محتوايي از ويژگيهاي ظاهري مناسب و گيرايي نيز برخوردار باشند. توجه به اين موضوع از سويي و نظر به اهميت و اقبالي که در طي دهه هاي اخير به آموزش فلسفه و فلسفيدن و بطور کلي تفکر شده است، نويسندگان اين مقاله را بر آن داشت تا به بررسي و تحليل يکي از پرمخاطب ترين و پرفروش ترين کتابهاي فلسفي دهه هاي اخير در غرب بپردازند. بدان اميد که اين بررسي و تحليل بتواند به مولفان و ناشران کتب و متون دانشگاهي در نشر آثار با ارزش کمک نمايد.

روش تحقيق

رويکرد غالب مورد استفاده در تحقيق حاضر رويکردي کيفي بوده و تلاش شده است تا با استفاده از روش تحليل محتواي جهت دار (4) به تحليل کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها پرداخته شود.
بگفته ي شي يه و شانون (5):
سه نوع تحليل محتواي کيفي وجود دارد که عبارتند از: 1- تحليل محتواي رايج (6): در اين حالت پژوهشگران از بکار گرفتن مقوله هاي پيش ادراکي اجتناب کرده و غرق در داده ها مي شوند و اجازه مي دهند تا مقوله ها و نام مقوله ها از بطن داده ها پديدار گردد. 2. در تحليل محتواي جهت دار: گاهي نظريه يي با پژوهشهاي قبلي درباره ي پديده يي وجود دارند که يا کامل نيستند و نياز به کامل شدن دارند با توصيف بيشتر آنها سودمند خواهد بود در اين نوع تحليل محتوا نظريه يا تحقيقات قبلي به وضوح سؤال تحقيق کمک مي کنند و پيش بينيهايي را درباره ي متغير يا متغيرهاي مورد نظر فراهم مي کنند. 3. تحليل محتواي مجموعي: در اين نوع از تحليل محتوا تمرکز بر کشف معاني واژگاني است که در متن بکار رفته است. (7)
با توجه به تقسيم بندي شي يه و شانون روش تحقيق موجود روش تحليل محتواي جهت دار است؛ زيرا مطالعات و تحقيقات صورت گرفته به وضوح مقوله هاي تحقيق کمک کرده اند و اين تحقيق نيز در راستاي کامل کردن تحقيقات قبلي است.
در پژوهش حاضر در آغاز، کتاب مورد نظر چندين بار مورد مطالعه قرار گرفت و مولفه هايي بصورت کيفي از محتوا استخراج شد. سپس اين مولفه ها به دو مقوله کلي محتوايي و صوري تقسيم شدند. ابتدا مشخصه هاي کلي کتاب موردنظر و سپس مقوله هاي دو گانه محتوايي و صوري ارائه خواهد شد.

مشخصه هاي کلي کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها

اين کتاب نوشته بروک نوئل مور و کنث برودر است که چاپ ششم آن در سال 2005 ميلادي بوده و از انتشارات کمپاني مگ گراو هيل است و شامل 581 صفحه و چهار بخش مي باشد: بخش اول، متافيزيک و معرفت شناسي، بخش دوم، فلسفه اخلاقي و سياسي، بخش سوم، فلسفه دين و بخش چهارم، صداهاي ديگر. در کل در اين کتاب نظريات 175 فيلسوف در زمينه هاي مختلف آورده شده که 162 فيلسوف مرد و 13 فيلسوف زن مي باشند. 25 نفر از فيلسوفان معاصر و در قيد حيات مي باشند، 31 نفر از فيلسوفان متعلق به دوران قبل از ميلاد مسيح و 144 نفر بعد از ميلاد مسيح مي باشند. علاوه بر نظريات اين 175 فيلسوف در زمينه ي مکاتب فلسفي ايدئاليسم، رئاليسم، اگزيستانسياليسم، پراگماتيسم، فلسفه ي تحليلي، مارکسيسم، نئومارکسيسم، پديدارشناسي، ليبراليسم، تصوف و در زمينه ي فلسفه ي اخلاق مکاتب شکاکيت، نسبي گرايي و ذهنيت گرايي مطالبي عنوان شده است. علاوه بر اين بين مکاتب ايدئاليسم، رئاليسم، مارکسيسم و نئومارکسيسم، ساختارگرايان و ساختارشکنان مقايسه هايي صورت گرفته است. در بخش مربوط به صداهاي ديگر نيز مباحثي به فلسفه فمينيسم، تفکر پست مدرنيسم، تفکر مابعد استعماري در آفريقا، در جنوب آسيا و در آمريکاي لاتين و همچنين فلسفه هاي شرق شامل هندوئيسم، بوديسم، تائويسم، فلسفه ي اسلامي و فلسفه ي سامورايي اختصاص يافته است.

قسمت اول: ويژگيهاي محتوايي

اشاره و بيان فلسفه هاي قديم، جديد و متأخر

بگفته ي شعباني « از منظر رويکردهاي جديد تربيتي محتواي کتابهاي درسي بايد علاوه بر نظريه هاي قديم، جديدترين يافته هاي علمي روز را نيز ارائه کند؛ زيرا تفکر به دانش و معرفت وابسته است. » (8) رضي نيز مي گويد:
دانش در رشته هاي مختلف هميشه در حال افزايش و تغيير است. اين افزايش و تغيير ناشي از دستاوردهاي علمي جديد و کشفيات تازه يا تغيير در روش و رويکردهاست. از اينرو، کتاب درسي بايد تازه ترين اطلاعات علمي مربوط به موضوع را در بر داشته باشد و مطالب آن در هر چاپ مورد تجديدنظر قرار گيرد و به روز شود. (9)
تحليل کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها نشان مي دهد که فلسفه هاي قديم و جديد همراه يکديگر آورده شده است؛ از دوره ي کهن يعني دوره ي اساطيري گرفته تا دوره ي پيش سقراطي، دوره ي يوناني مآبي ( هلنيستي )، ظهور مسيح (عليه السّلام)، قرون وسطي، رنسانس و فلسفه هاي جديد و همچنين دوران متأخرتر مثل فلسفه هاي پست مدرن، فمينيستي و ... بطوري که آراء 25 نفر از فيلسوفاني که هنوز در قيد حيات مي باشند در اين کتاب ذکر شده است.

توجه به شاخه هاي مختلف فلسفه ( هستي شناسي، معرفت شناسي، ارزش شناسي )

بنياد فلسفه، فلسفيدن است و فلسفيدن بگفته ي نقيب زاده: « حالتي از زندگاني است که رنگ ممتاز آن توجه به شناسايي است» (10) از آنجا که رو کردن به شناسايي مي تواند در زمينه هاي گوناگون و درباره ي چيزها و کارهاي متفاوت باشد، نمودهاي فلسفه نيز گوناگونند. اين نمودها در جريان تاريخ فلسفه، گاه بصورت بخش هايي چون بودن شناسي، دانش شناسي، اخلاق، منطق و روش شناسي درآمده اند. (11) در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها به تمام شاخه هاي فلسفه يعني متافيزيک، معرفت شناسي، ارزش شناسي شامل اخلاق و هنر پرداخته شده است و نظريات فيلسوفان مختلف و همچنين مکاتب فلسفي در اين زمينه ها نقل شده است.

توجه به حوزه ها و ساير شعب فلسفي ( فلسفه ي سياست، فلسفه ي دين و ... )

بگفته ي نقيب زاده:
فلسفه در ژرف انديشي و سنجش خردمندانه است؛ در هر زمينه و درباره ي هر موضوعي که باشد. گاهي اوقات نمودهاي فلسفه با رو کردن فيلسوفان به سنجش فلسفي مفهوم هاي زندگاني، سياست، دين، علم، هنر، تاريخ، تربيت صورت پذيرفته و بصورت بخشهايي چون فلسفه ي سياست، فلسفه ي دين، فلسفه ي علم، فلسفه ي هنر، فلسفه ي تاريخ و فلسفه ي تربيت درآمده اند. (12)
هاريسون نيز که در بحثهاي خود به فلسفه ي سياست، فلسفه ي علم، فلسفه ي دين و فلسفه ي هنر توجهي خاص دارد، در فلسفه ي سياست به تحليل و شرح مفاهيم اقتدار و اطاعت، آزادي و برابري و عدالت و اجتماع و در فلسفه ي دين به اثبات وجود خداوند و همچنين بيان ايمان و در فلسفه ي هنر به هدف هنر و مفاهيم زيبايي و قضاوت و رابطه ي هنر و جامعه و در فلسفه ي علم به تبيين علمي و بيان مفاهيم و نظريه ها، قوانين و فرضيه ها پرداخته است. (13) در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها از مجموع چهار بخش کتاب دو بخش به فلسفه ي دين، فلسفه ي سياست و فلسفه ي اخلاق اختصاص داده شده است و نظريات فيلسوفان در اين حوزه ها بيان شده اند.

اشاره به فلسفه هاي غرب و شرق

رضي معتقد است که کتاب درسي در زمينه ي مورد نظر بايد جامع باشد و مطالب طوري گردآوري شوند که با موضوع مرتبط گردند و جامع بودن کتاب با توجه به اهداف کلي سنجيده شود. (14) در ارتباط با کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها مي توان گفت که اين کتاب تا حدودي جامع مي باشد. بطوري که يک بخش از چهار بخش کتاب به فلسفه هاي شرق که شامل هندوئيسم، بوديسم، تائويسم، فلسفه ي اسلامي، فلسفه ي سامورايي و تفکر مابعد استعماري در آفريقا، جنوب آسيا و آمريکاي لاتين است، اختصاص دارد.

ارائه ي چشم انداز اجمالي و تاريخي از فلسفه

يکي از ويژگيهاي کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها اين است که پشت جلد زيرين و رويي کتاب يعني آغازين صفحه ي کتاب و آخرين صفحه ي آن نموداري جلب توجه مي کند که چشم اندازي اجمالي و تاريخي از فلسفه را بدست مي دهد. در اين نمودار چهار بخش کتاب هر کدام بصورت عمودي و ادوار تاريخي فلسفه از 700 قبل از ميلاد تا سال 2000 ميلادي بصورت افقي نمايش داده شده است و اسامي فيلسوفان همراه با سال تولد و مرگ آنها در هر کدام از بخشها بيان شده اند و در اين ميان فيلسوفان متاخري که در قيد حيات مي باشند بوسيله ي علامت دايره از سايرين مشخص گرديده اند. اين کار موجب مي شود که خواننده قبل از شروع به مطالعه ي فهرست مطالب و محتواي کتاب بتواند چشم اندازي اجمالي درباره ي موضوعات مورد بحث، ادوار برجسته در فلسفه، نام فيلسوفان و زمينه ي تخصصي و فعاليت آنها کسب نمايد. اين همان مطلبي است که ديويد آزوبل- از نظريه پردازان آموزشي و تربيتي- از آن تحت عنوان پيش سازمان دهنده (15) ياد مي کند. (16)

جمع بندي و خلاصه يي از فصل در آخر همان فصل

بگفته ي بيرمان: « يکي از ويژگيهاي کتابهاي درسي دانشگاهي براساس رويکرد کاوش محور، خلاصه فصل است که مروري از مفاهيم هر فصل آورده مي شود. خلاصه ي فصل شامل اطلاعات يا نتيجه مي باشد؛ زيرا نتيجه بعد از ملاحظه ي مسائل مطروح، مفاهيم و چشم انداز جديدي را مطرح مي سازد. » (17) در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها در پايان هر درس در قسمت چک ليست (18) خلاصه يي از فصل آورده شده است که مطالب همان فصل را بطور اجمالي بيان مي کند.

ارائه چک ليست

در چک ليست به واژگان، اصطلاحات و مفاهيم کليدي آن فصل اشاره شده است. بگفته ي بيرمان: « در کتابهاي درسي دانشگاهي براساس رويکرد کاوش محور، کلمات کليدي در ابتدا يا انتهاي هر فصل توضيح داده مي شود و همچنين سعي مي شود زبان علم، واژگان و اصطلاحات علمي متناسب با سطح متعلمان باشد. » (19) درکتاب فلسفه: نيروي انديشه ها در پايان هر بخش در قسمت چک ليست مفاهيم کليدي (20) آن بخش آورده شده و اين کلمات کليدي در متن درسي آن بخش بصورت پررنگ (21) نوشته شده است. بطور مثال در پايان يکي از بخشها در قسمت کلمات کليدي، کلمات بحث (22) و منطق (23) آورده شده، در متن درسي در همين فصل هر جا اين دو کلمه بکار برده شده آن کلمات پررنگ نوشته شده است. مانند:
The tools of Philosophy are argument and Logic
بنابراين خواننده حتي با نگاهي اجمالي به هر بخش هم مي تواند دريابد که آن بخش در مورد چه موضوعاتي به بحث مي پردازد.

ارائه ي چندين کادر (24) در هر بخش و ارائه ي مطالب در اين کادرها

در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها در هر بخش کادرهايي در بالاي متن اصلي ترسيم شده است که اطلاعاتي در آنها ارائه مي گردد حجم مطالب مندرج در اين کادرها و همچنين تعداد اين کادرها در هر فصل متفاوت مي باشد. برخي از اطلاعاتي که در اين کادرها ارائه مي شوند عبارتند از: بيوگرافيهاي تمام فيلسوفان، مقايسه برخي مکاتب فلسفي، ديدگاههاي برجسته ي فلسفي يک فيلسوف، اطلاعات حاشيه يي يا تاريخي و... .
رنگ زمينه ي اين کادرها با رنگ زمينه ي متن اصلي متفاوت بوده و همين از يکنواختي متن و خستگي چشم جلوگيري کرده و انگيزه ي خواننده را براي مطالعه اين کادرها افزايش مي دهد. علاوه بر اين، اطلاعات موجود در کادرها کمک مي کند تا مطالب فرعي از مطالب اصلي متن متمايز گردند و خواننده بتواند سررشته سخن و ارتباط منطقي مطالب متن را دنبال نمايد. بطور مثال در حالي که يکي از متون اصلي اين کتاب به آراء فلسفي افلاطون پرداخته است، در يکي از کادرها، بيوگرافي افلاطون و در کادر ديگر تمثيل غار افلاطوني با تيتر غار يا the cave درج شده است يا در کادري ديگر با تيتر المپيک يا olympics به بيان ريشه هاي بازيهاي المپيک که در دوران يونان باستان برگزار مي شده، مي پردازد يا در قسمت زيبايي شناسي کادري را با عنوان چه چيز زيباست؟ (25)، مي بينيم که در ذيل آن دو تصوير آمده است: يکي گردنبند جواهر نشان و ديگري يک ماشين سوپر اسپورت آخرين مدل که خواننده را به تأمل وا مي دارد.
برخي ديگر از مطالب اين کادر عبارتند از: ماهيت، وجود، اسطوره شناسي، جبر در مقابل اختيار، خردگرايي و تجربه گرايي، انسان شناسي فلسفي، يک زندگي خوب، نظر فيلسوفان در مورد فلسفه، اول مرغ يا تخم مرغ و... .

معرفي کتابهاي مکمل

بگفته ي شمشيري بطور کلي در تهيه و تدوين محتواي کتب درسي دو نوع رويکرد را مي توان در پيش گرفت. اولاً، محتواي کتاب بقدري کامل و جامع باشد که ديگر نيازي به کتابهاي مکمل نداشته باشد. در اين صورت مطالعه ي همين کتاب براي فراگيران کفايت مي کند. ثانياً، مطالب بگونه يي تهيه و تدوين شود که فراگيران را بسوي مطالعه ي کتابهاي ديگر و منابع تکميلي هدايت کند. (26) بنظر مي رسد رويکرد دوم در برنامه ي درسي بهتر و کارآمدتر مي باشد؛ زيرا تهيه و تدوين کتابي جامع که بتواند بتنهايي تمامي نيازها و مسائل فراگيران را پاسخ گويد کاري بس دشوار، بلکه در اکثر موارد غيرممکن است. با توجه به مطالب بيان شده در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها در پايان هر بخش تعدادي از کتابهاي مکمل با عنوان Further readings آورده شده که خوانندگان را به مطالعه ي کتابهاي مکمل در زمينه ي موضوعات مورد نظر آن بخش تشويق مي کند.

توجه به سه رويکرد مطالعاتي در فلسفه

( رويکرد تاريخي، رويکرد مکاتب و رويکرد تحليلي )

بگفته نقيب زاده « براي آشنا شدن با نمونه هايي از نظريه هاي فلسفي، دو راه را مي توان در پيش گرفت: اولاً، همه آنها را برحسب هماننديها، زيرنامهاي مانند ايدئاليسم و ناتوراليسم گردآورده، ثانياً، هر يک از آنها را در جريان زمان و در پرتو تحول تاريخي بنگريم. » (27)
از طرفي رابين بارو و رونالد وودز مي گويند: « در حدود هفتاد الي هشتاد سال پيش، انقلابي در عالم فلسفه رخ داد که توجه اهل فن را از صرف مطالعه در افکار بزرگان جهان فلسفه به تجزيه و تحليل لغاتي که در عالم فلسفه با آنها سرو کار داريم معطوف نمود. اين پديده را مي توان يکي از انقلابات زيربنايي در عالم فلسفه دانست. » (28)
شمشيري در بيان عناصر و مولفه هاي محتوايي کتب درسي دانشگاهي در حوزه ي علوم انساني مي گويد:
محتواي متن کتاب بايد داري چهار عنصر کلي مشتمل بر: الف) نظريه ها و ديدگاهها در موضوع مربوطه ب) کاربرد نظريه ها و ديدگاههاي مطرح شده ج) نقد عام نظريه د) مطالعه ي تطبيقي بين فرهنگي، باشد که اجزاء بند ( الف ) عبارتند از: 1. شرايط، موقعيت و بستر پديدايي نظريه ها با ديدگاههاي نامبرده 2. تاريخچه شکل گيري و ساخت نظريه 3. چرايي يا دلايل شکل گيري ساخت دانش و نظريه ها 4. پيش فرضها، مباني و مفاهيم بنيادي و روش شناسي نظريه با ديدگاههاي مورد نظر. (29)
با توجه به جميع مطالب بيان شده مي توان گفت رويکرد مطالعه ي فلسفي کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها، هر سه رويکرد تاريخي، مکاتب و رويکرد تحليلي است. در متن اصلي کتاب رويکرد تاريخي حاکم است؛ نظريه ها و ديدگاههاي فيلسوفان همچنين بستر اجتماعي شکل گيري نظريه ها و تاريخچه ي آنها، مباني و مفاهيم بنيادي آن نظريه ها بيان گرديده اند. بطور مثال بستر اجتماعي و تاريخي فلسفه ي سقراط در رابطه با پيدايش و شکل گيري سوفيستها بيان شده يا بستر اجتماعي پديد آمدن انقلاب علمي (30) در قرن شانزدهم توسط گاليله، کپرنيک و کپلر توضيح داده شده است.
در برخي کادرهاي کتاب تعدادي از مکاتب فلسفي مانند ايدئاليسم، رئاليسم، اگزيستانسياليسم، پراگماتيسم، فلسفه ي تحليلي، مارکسيسم، ليبراليسم، پديدارشناسي و همچنين مقايسه ي برخي مکاتب آورده شده است. ضمناً تعدادي کلمات کليدي بهمراه تعريف و تجزيه و تحليل آنها در متن عنوان گرديده است.

ارائه ي فلسفه ي فمينيست و معرفي ديدگاههاي برخي زنان فيلسوف

بقايي معتقد است « که هر کتاب را بايد از سه منظر مورد ارزيابي قرار داد که عبارتند از: شيوه ي نگارش، محتواي کتاب و مقايسه با کتابهاي مشابهي که پيشتر منتشر شده است. » (31) در مقايسه ي کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها با برخي کتابهاي مشابه از جمله کتاب معروف سرگذشت فلسفه برايان مگي (32) مي توان گفت که در اين کتاب فلسفه، بستر پديدايي آن و انواع و اقسام و مقايسه آنها عنوان نشده، اما در طول کتاب نظريات سيزده فيلسوف زن توضيح داده شده است در حالي که در کتاب سرگذشت فلسفه (33) مکاتب فمينيست و پست مدرن و همچنين نظريات فيلسوفان زن نيامده است.

مستند سازي مطالب با استفاده از متون اصلي هر فيلسوف

در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها در آخر هر فصل بعضاً به کادرهايي با عنوان Selection Readings برمي خوريم که براي بيان نظريات فلسفي يک فيلسوف، متن اصلي آورده شده است و خواننده مستقيماً در جريان آراء وي قرار مي گيرد. بطور مثال در قسمت فلسفه ي افلاطون و بيان روش ديالکتيک به کتاب جمهوري افلاطون مراجعه و متن ديالکتيک آورده شده است يا در جاي ديگر همين فصل براي نشان دادن نظريه ي يادآوري روح و ذاتي بودن ايده ها به رساله ي زنون مراجعه شده است.

طرح سؤالاتي براي تفکر در متن و در پايان هر بخش

بگفته مايرز: « يکي از هدفهاي اصلي تعليم و تربيت، پرورش شيوه ي تفکر انتقادي در افراد است، در امر آموزش مي بايست ضمن تقويت روحيه ي انتقادپذيري در معلمان، روحيه ي انتقاد کردن و زمينه ي بررسي و تحقيق را در آنها بوجود آورد (34) ». باعتقاد شريعتمداري:
يکي از فعاليتهاي فلسفه ي انتقاد يا ارزيابي افکار و عقايد است، دامنه ي انتقاد فلسفي وسيع است. نظريات فلسفي، روشهاي علمي مثل روش حل مسئله، روش استقراء و آزمايش و روش قياسي در فلسفه ي مورد ارزيابي قرار مي گيرند. علاوه بر اين، فلسفه، افکار و عقايد معمول در جامعه يا معرفتهاي عمومي، آداب و رسوم، زمينه هاي اخلاقي و ديني را نيز مورد ارزيابي قرار مي دهد. بعبارت ديگر عناصر اساسي تجربيات انساني موضوع انتقاد و بررسي فلسفي واقع مي شود. (35)
اسلاوين تفکر انتقادي را بصورت « توانايي گرفتن تصميمات منطقي درباره ي آنچه بايد انجام دهيم و آنچه بايد باور کنيم » (36) تعريف کرده است. از نظر اسلاوين موارد تفکر انتقادي عبارتند از: درک و فهم و تفسير مسائل، تشخيص و تحليل سؤالها، تمايز حقايق از عقايد، تصميم گيري درباره ي اعمال مختلف، تشخيص بيانات کليشه يي و قالبي، تشخيص نظامهاي ارزشي و عقيدتي مختلف و طرح سؤال و پاسخگويي به آن. (37) از نظر شريعتمداري « تفکر انتقادي و خلاق دومين آموزش تفکر انتقادي هستند ». (38) باعتقاد مايرز احساس رمز و معما و تمايل به تعمق و اکتشاف عوامل اساسي انگيزشند که در پرورش مهارتهاي تفکر انتقادي لازم است. (39)
کتابهاي درسي دانشگاهي، فقط وسيله يي براي انتقال دانش موجود به خوانندگان نيست، بلکه مطالب آن بايد بتواند سؤالهاي جديدي در ذهن دانشجويان ايجاد کند و افقهاي تازه يي در پيش روي آنان بگشايد. اين هدف با برانگيختن حس کنجکاوي و کاوشگري در دانشجويان و آموزش تفکر انتقادي تحقق مي يابد. (40) کتابهاي دانشگاهي بايد توانايي مشاهده ي علمي، پرسشگري، کنجکاوي و اشتياق به دقت، سازماندهي، همه جانبه نگري، حساسيت در مقابل خطا و قابليت درک ديدگاههاي مختلف را در دانشجويان تقويت کند. (41) با توجه به مطالب بيان شده، کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها هر چند که يک کتاب تاريخ محور است و تاريخ انديشه هاي فلسفي و بستر اجتماعي اين انديشه ها را بيان مي کند ولي توانسته تا حدودي يک کتاب مسئله محور نيز باشد و چه در متن کتاب و چه در انتهاي هر بخش سؤالاتي که معمولاً بين ده تا چهل عدد مي باشد جهت مرور مطالب ارائه شده و همچنين جهت بحث ( تجزيه و تحليل نظريات فلسفي و داوري و قضاوت در مورد نظريات و مسائل فلسفي ) ارائه گرديده است. به اين معني که اطلاعات خواندني و پرسشهاي مفيد و جالبي به متعلم ارائه شده تا در آنها تعمق کرده و براي يادگيري مطالب انگيزش بيشتري بيابد و سپس براي يافتن آنها منابع بيشتري به او معرفي مي کند تا او خود مطالب بيشتري را بيابد.

قسمت دوم: ويژگيهاي صوري

داشتن زباني رسا و روان

بگفته ي کاردان و بنقل از رضي:
متن کتاب درسي بايد از جهت رسا و روان بودن بررسي شود. رسا بودن بمعناي آن است که محتواي کتاب دانشگاهي بايد در عين مفهوم بودن، يا انشائي پاکيزه و متناسب با مباحث علمي و آراسته به اصطلاحات و تعبيرهاي خاص زمينه ي مربوط تهيه و تدوين شود. (42)
او همچنين معتقد است: « روان بودن متن نيز بدين معناست که نثر کتاب بدور از ابهام بوده، از انسجام معنايي برخوردار باشد. اين امر مستلزم آن است که نخست اجزاء سخن در جاي خود نشانده شود و سپس ميان جمله هاي يک بند و نيز ميان بندهاي يک قسمت پيوند و ارتباط برقرار گردد. »
برخي از عواملي را که مي توان در رواني متن در نظر گرفت عبارتند از: 1. استفاده از جملات کوتاه و پرهيز از کاربرد زياد جمله هاي مرکب 2. استفاده از بندهاي کوتاه 3. پرهيز از بکارگيري واژگان و تعبيرات مهجور 4. استفاده از جملات مثبت بجاي جملات منفي 5) کمتر بکار بردن جملات معترضه. با توجه به اين معيار و ملاکهاي يک متن رسا و روان مي توان گفت که کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها بعلت داشتن متوني که تاريخ 2700 ساله فلسفه ي غرب و همچنين مکاتب بزرگ فلسفي را ارائه مي دهد و بيان اصطلاحات و مفاهيم اساسي فلسفه ي همراه با انشائي مناسب از رسايي قابل قبولي برخوردار است و بطور عمده داراي جملات کوتاه و قابل فهم بوده، از جملات مرکب و معترضه کمتر استفاده شده و از بندهاي نسبتاً کوتاه و جملات مثبت بيشتر استفاده شده و از اين رو مي توان گفت که اين کتاب از متني روان برخوردار است و خواننده يي که دانش متوسطي در زبان انگليسي داشته باشد و اصطلاحات فلسفه را بداند براحتي مي تواند از اين کتاب بهره ببرد.

مصور بودن

بگفته ستايش: « در کتابهايي با رويکرد کاوش محور بايد تصويرها، نمودها و گرافهايي مرتبط با موضوع درسي بمنظور افزايش يادگيري مفاهيم نظري گنجانده شود (43) ». در جايي ديگر نويسنده مي گويد: « تصاوير براي کمک به درک مطالب مي باشد و بايد با قدرت فهم معلم متناسب باشد. » کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها داراي حدود پنجاه تصوير سياه و سفيد ( شامل عکس و کاريکاتور ) بوده و عکسها با متن مرتبط است. بطور مثال اگر مطالب در مورد نظريات فلسفي سقراط باشد تصوير مکاني که سقراط در آنجا زنداني بوده آورده شده است يا هنگام ارائه نظريه ي مُثُل افلاطون، تصويري کاريکاتوري آورده شده است که نشان دهنده ي انسانهاي درون غار و آتش روشن پشت سر آنها و عبور اشياء و حيوانات پشت سر آنها و افتادن سايه آنها بر ديوار جلو غار است.

داشتن نمايه

ستايش مي گويد که در انتهاي کتاب، ضمائم که شامل: کتابنامه ( منابع استفاده شده بوسيله نويسنده ) واژه نامه ها، پي نوشتها، فهرست اعلام ( نمايه )، فهرست الفبايي موضوعات مي باشد، آورده مي شود. در کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها نويسندگان در پايان فهرست اعلام ( نمايه ) را ارائه کرده اند. (44)

ارائه ي فنوتيک کلمات

نويسندگان کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها در بعضي اوقات هنگام بردن نام فيلسوف، فنوتيک آن نام را داخل پرانتز آورده تا تلفظ صحيح صورت گيرد. اين فنوتيکها بيشتر شامل نام فيلسوفان دوره باستان، قرون وسطي و فيلسوفان شرق مي باشد. بطور مثال فنوتيک هراکليتوس به اين صورت آورده شده است: [Hayra-uh-Kliteus]

داشتن وضعيت ظاهري مناسب

بگفته رشيدي « کتاب درسي بايد از نظر فيزيکي و ظاهري از جذابيت و دوام لازم برخوردار بوده، صحافي و کاغذ و جلد کتاب مناسب باشد، شيوه ي ارائه و سازماندهي مطالب مناسب بوده و استفاده کنندگان از کتاب از کار با آن لذت ببرند. » (45) در رابطه با کتاب فلسفه: نيروي انديشه ها مي توان گفت که اين کتاب از نظر ظاهري و فيزيکي جذابيت دارد، از کاغذ مرغوب تهيه شده، صحافي و جلد مناسبي دارد و شيوه ارائه و سازماندهي مطالب نيز مناسب است.

نتيجه گيري

گسترش و توسعه ي دانش بشري، بالا رفتن سطح فرهنگ عمومي جامعه، اقبال جوانان و خانواده ها به تحصيلات دانشگاهي و عالي، اهميت کتاب و کتاب خواني را بيش از گذشته آشکار کرده است. بي شک کتابهاي درسي و متون دانشگاهي در اين ميان مهمترين نقش را در انتقال دانشها، مهارتها و نگرشها بخصوص در حوزه ي علوم انساني بر دوش دارند. امروزه گرچه چاپ و نشر کتاب راحت تر از گذشته صورت مي گيرد، اما افزايش عناوين و تيراژ کتب و متون دانشگاهي موجب شده است تا استادان و دانشجويان با وسواس بيشتري مبادرت به انتخاب و خواندن اين کتابها نمايند.
نگاهي به کتابهاي موجود فلسفه در کشورمان نشان مي دهد که در خصوص ويژگيهاي صوري کمتر کتابي يافت مي شود که از ويژگيهاي مناسبي همچون استفاده از تصاوير، فنوتيک اسامي، جلد يا کاغذ مناسبي برخوردار باشد. همچنين در زمينه ي محتوايي نيز بسياري از اين کتابها فاقد بسياري از ديدگاهها و فلسفه هاي جديد و متأخر ( فمينيستي، فلسفه ي ذهن و ... ) بوده و کمتر کتابي را در اين حوزه مي توان مشاهده نمود که در کنار ديدگاههاي فردي و تاريخي به مکاتب فلسفي اشاره کرده باشد؛ بي آنکه در ساختار منطقي مطالب خللي وارد شده باشد.
بي شک در تهيه و تدارک کتابها و متون دانشگاهي علاوه بر اطلاعات جامع و عميق نويسنده يا نويسندگان در حوزه ي مربوطه، آنان مي بايست اطلاعات وسيعي درباره ي ويژگيهاي شخصيتي و روان شناختي مخاطبان و چگونگي ارتباط با آنها نيز داشته باشند. ساده نويسي، استفاده از تمثيلها، تصاوير جذاب و استفاده از کادرها و حاشيه هاي غير همرنگ با متن، برجسته کردن نکات کليدي و مهم هر فصل، استفاده از مطالب تصاوير طنزآميز مرتبط، استفاده از شيوه ي روايي و قصه گويي و پرهيز از کلمات نامأنوس و بيگانه، نشانه ي هنرمندي نويسنده و مؤلف بوده و مي تواند کتابهاي فلسفي را جذاب و مخاطبان را به خواندن آنها راغب گرداند.

پي‌نوشت‌ها:

1-Philosophy. The power of the Ideas
2- استاديار دانشگاه شيراز.
3- استاديار دانشگاه شيراز.
4-Directed content analysis
5- Shieh& shanon
6- Conventional content analysis
7- کريمي، محمد حسن، « نقد و بررسي کتابهاي علوم تجربي دوره ي راهنمايي تحصيلي از منظر پيش فرضهاي فلسفه ي علم و ارائه ي الگويي براي تدوين اين کتابها »، رساله دکتري.
8- شعباني، حسن، « مؤلفه هاي تحليل انتقادي گفتمان کتابهاي دانشگاهي »، ص 57.
9- رضي، احمد، « شاخصهاي ارزيابي و نقد کتابهاي درسي دانشگاهي »، ص 194.
10- نقيب زاده، ميرعبدالحسين، نگاهي به فلسفه ي آموزش و پرورش، ص 14.
11- همان، ص 15.
12- همانجا.
13-Harrison Anthony. Mastering Philosophy,p.9.
14- «شاخصهاي ارزيابي و نقد کتابهاي درسي دانشگاهي »، ص 196.
15-Directed Content analysis
16- سيف، علي اکبر، روانشناسي پرورش نوين، روانشناسي يادگيري و آموزش.
17- ستايش، حسن، « ساختار محتواي کتاب درسي دانشگاهي با رويکرد کاوش محور »، ص 387.
18- Check List
19- همانجا.
20- Key Words
21- Bold
22- Argument
23- Logic
24- Box
25- What is Beauty
26- شمشيري، بابک، « بررسي تطبيقي کتاب تعليمات ديني پيش از انقلاب کتاب دين و زندگي سال اول دبيرستان »، ص 250.
27- نگاهي به فلسفه ي آموزش وپرورش، ص 25.
28- بارو، رابين و رونالد وودز، درآمدي بر فلسفه ي آموزش و پرورش، ترجمه فاطمه زيباکلام، ص 1.
29- شمشيري، بابک، «عناصر و مولفه هاي محتوايي کتب درسي دانشگاهي در حوزه علوم انساني »، ص 269.
30- Scientific revolution
31- بقايي، محمد، « نقد کتاب نگرشي بر تاريخ فلسفه ي اسلامي »، ص 2.
32- Bryan Magge
33- The Story of philosophy
34- مايرز، چت، آموزش تفکر انتقادي، ترجمه ي خدايار ابيلي، ص 1.
35- شريعتمداري، علي، اصول و فلسفه ي تعليم و تربيت، ص 57.
36- روانشناسي پرورش نوين، روانشناسي يادگيري و آموزش، ص 349.
37- همانجا.
38- شريعتمداري، علي، رسالت تربيتي و علمي مراکز آموزشي، ص 69.
39- آموزش تفکر انتقادي، ص 3.
40- همان، ص 15.
41- « مؤلفه هاي تحليل انتقادي گفتمان کتابهاي دانشگاهي »، ص 57.
42- « شاخصهاي ارزيابي و نقد کتابهاي درسي دانشگاهي »، ص 194.
43- « ساختار محتواي کتاب درسي دانشگاهي با رويکرد کاوش محور »، ص 386.
44- همان، ص 388.
45- رشيدي، ناصر، « چارچوبي جامع براي ارزيابي کتب درسي دانشگاهي »، ص 213.

منابع تحقيق:
1- بارو، رابين و رونالد؛ وودز، درآمدي بر فلسفه ي آموزش و پرورش، ترجمه ي فاطمه زيبا کلام، تهران، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1376.
2- بقايي، محمد، « نقد کتاب نگرشي بر تاريخ فلسفه ي اسلامي »، قابل دسترس در سايت:
http://www.Amirkabir.net/pages-39html
3-رشيدي، ناصر، «چارچوبي جامع براي ارزيابي کتب درسي دانشگاهي »، کتاب درسي دانشگاهي (2): فناوري اطلاعات و ارزشيابي، تهران، انتشارات سمت، 1385.
4- رضي، احمد، « شاخصهاي ارزيابي و نقد کتابهاي درسي دانشگاهي »، کتاب درسي دانشگاهي (2): فناوري اطلاعات و ارزشيابي، تهران، انتشارات سمت، 1385.
5- ستايش، حسن، « ساختار محتواي کتاب درسي دانشگاهي با رويکرد کاوش محور »، کتاب درسي دانشگاهي: ساختار و ويژگي، تهران، انتشارات سمت، 1385.
6- سيف، علي اکبر، روانشناسي پرورش نوين: روانشناسي يادگيري و آموزش، چ2، تهران، نشر دوران، 1387.
7- شريعتمداري، علي، اصول و فلسفه ي تعليم و تربيت، چ9، تهران، انتشارات اميرکبير، 1375.
8-ـــ ، رسالت تربيتي و علمي مراکز آموزشي، چ2، تهران، انتشارات سمت، 1376.
9- شعباني، حسن، « مؤلفه هاي تحليل انتقادي گفتمان کتابهاي دانشگاهي »، کتاب درسي دانشگاهي (1): ساختار ويژگي، تهران، انتشارات سمت، 1385.
10- شمشيري، بابک، « عناصر و مؤلفه هاي محتوايي کتب درسي دانشگاهي در حوزه ي علوم انساني »، کتاب درسي دانشگاهي (1)، تهران، انتشارات سمت، 1385.
11- ـــ، « بررسي تطبيقي کتاب تعليمات ديني پيش از انقلاب با کتاب دين و زندگي سال اول دبيرستان »، همايش شهيد بهشتي و آموزش و پرورش، تهران، انتشارات مدرسه، 1387.
12- کريمي، محمد حسن، « نقد و بررسي کتابهاي علوم تجربي دوره ي راهنمايي تحصيلي از منظر پيش فرضهاي فلسفه ي علم و ارائه الگويي براي تدوين اين کتابها »، رساله ي دکتري شيراز، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي، 1386.
13- مايرز، چت، آموزش تفکر انتقادي، ترجمه ي خدايار ابيلي، چ3ف تهران، انتشارات سمت، 1383.
14- مگي، بريان، سرگذشت فلسفه، ترجمه ي حسن کامشاد، چ1، تهران، نشر ني، 1386.
15- نقيب زاده، ميرعبدالحسين، نگاهي به فلسفه ي آموزش وپرورش، چ6، تهران، کتابخانه طهوري، 1374.
منابع انگليسي تحقيق:
1-Harrison, Anthony, Mastering philosophy second edition, London PALGRAVE Ins.2001.
2- Moore. brooke noel and Bouder, Kenneth Philosophy: The Power of ideas, Sixth edition Boston, McGraw Hill company, 2005.

منبع مقاله :
خامنه اي، سيدمحمد؛ (1389)، تربيت فلسفي و فلسفه تربيت، تهران: نشر بنياد حکمت اسلامي صدرا، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.