نویسنده: دکتر علی اکبر شعاری نژاد
داستان و تأثیر روانی آن
«ما به تعلیم و تربیتی نیاز داریم كه به كودكان كمك كند تا خود را بهتر بشناسند و برای خود احترام قائل شوند، با دیگران همدردی كنند، نشان دهند كه به مسائلی كه در جهان می گذرد اهمیت می دهند. از شگفتی های خلقت حیرت می كنند، می توانند دوست داشته باشند و دوست شان داشته باشند، بتوانند احساسات خود را بیان كنند و احساسات دیگران را بپذیرند، بتوانند اهداف ارزشمندی داشته باشند و ابزار رسیدن به آن اهداف را بشناسند و فلسفه ای در زندگی داشته باشند تا به جهانی كه در آن زندگی می كنند معنا دهند و جای خود را در آن بیابند.» (1)كودكان و نوجوانان ضمن داستانها و افسانه ها با حقایق و تجارب زندگی آشنا می شوند: شادی و غم، كامیابی و ناكامی، امیدواری و نومیدی، محرومیت، ستم و ستمكار، عدالت و عادل، علم و عالم، دموكراسی و استبداد و خلاصه، همه ی رنگهای زندگی را تجربه می كنند و آشنا می شوند.
نقل حكایات و ذكر وقایع وحوادث و داستانسرایی از جمله ی هنرهای زیباست كه از قدیمی ترین هنرها در جهان به شمار می رود و بیش از سایر انواع هنر در تربیت كودك و انتقال تمدن و فرهنگ و اطلاعات آباء و اجداد به فرزندان، مؤثر بوده است. چه گذشتگان، تاریخ و آداب و رسوم خود را به وسیله ی داستان به كودكان تلقین می كردند و كارها و دلاوریهای پهلوانان را به ایشان می گفتند، و تخم مهر و محبت نسبت به قبیله و طایفه، و شجاعت و شهامت را در دل كودكان می افشاندند. و آنها را به طور غیرمستقیم، به بزرگواری و فداكاری در راه میهن، تشویق می كردند.
داستان وسیله ای بود كه كودكان و بزرگان را به دور داستانگو جمع می كرد و به این ترتیب، روابط میان ایشان تقویت می شد و بر اطلاعاتشان می افزود. علاوه بر شادی و لذتی كه از شنیدن داستانهای گوناگون احساس می كردند، داستان، موجب رشد و تكامل ذهنی ایشان نیز می شد.
داستانها از قومی به قومی و از شهری به شهری انتقال می یافتند. هر نسل، آنها را از نسل پیش به ارث می برد، به طوری كه اكنون مجموعه ی بزرگی از همین نوع داستانها در میان ما ایرانیان موجود است كه چگونگی زندگی گذشتگان و اجداد ما را نشان می دهد. یونانیان قدیم فرزندان خود را از كوچكی به حفظ كردن داستانهایی از «الیاد »، «هومر» و «ادیسه» وادار می كردند. افلاطون ارزش و اهمیت داستان و افسانه ها را در تربیت و تهذیب كودك دریافته، فصلی از كتاب جمهوریت خود را به همین موضوع، مخصوص كرده است و می گوید: «... سپس باید پرستاران و مادران را وادار كنیم كه فقط حكایاتی را كه پذیرفته ایم برای كودكان نقل كنند و متوجه باشند كه پرورشی كه روح اطفال به وسیله حكایات حاصل می كنند به مراتب بیش از تربیتی است كه جسم آنها به وسیله ورزش پیدا می كند ...» (2)
خلاصه، در همه ی قرون گذشته، داستان یك نوع وسیله برای ارضای نیازهای روانی كودكان و حتی بزرگسالان بوده است. داستان به كودك فرصت می دهد كه امیال و محتویات «ناخودآگاه» خود را تعبیر نماید، و محیط زندگی خود را بشناسد كه از مهم ترین هدفهای آموزش- پرورش جدید است. داستان، سبب می شود كه كودك، بدون اینكه دچار ترس و ناراحتی شود، از حیوانات و اشیای آزار رسان اجتناب ورزد. همچنین، بهترین وسیله برای دلخوشی و تغذیه خیال كودكان است. داستان چون عبارتهای خشك و جامد و غیرطبیعی كتابهای درسی را ندارد بنابراین، بهتر و آسانتر از آنها اطلاعاتی را در اختیار كودكان قرار می دهد و آنان را به یادگیری واقعی آنها برمی انگیزد. به طور كلی، داستان به شرط اینكه درست و دقیق انتخاب شود، بیش از سایر وسایل تربیتی در رفتار كودك مؤثر است.
ارزش تربیتی داستان
انسان در همه ی دوران زندگی به داستان نیازمند است، منتها در هر سنی نوع آن تغییر می كند. داستانگویی یكی از وسایل و روشهای آموزش- پرورش گذشتگان بود، زیرا داستانها جزئی از زندگی انسانهای اولیه به شمار می رفتند و تنها راه پی بردن و درك ظواهر طبیعی بودند. لكن به تدریج این امر مهم و پر ارزش، مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته، دچار فترت شد و فن داستانسرایی رو به ضعف و قهقرا نهاد، به طوری كه اگر پیشرفت آموزش- پرورش، به ویژه تربیت نونهالان، در عصر حاضر نبود به كلی از میان می رفت. زیرا امروز ارزش و تأثیر داستان را در تربیت كودكان دریافته اند و كتابهای فراوانی درباره ی ادبیات كودكان نگاشته اند. نخستین دانشمند تربیتی كه در قرون جدید ارزش و اهمیت تربیتی داستان را دریافت فروبل (F. Froebel) آلمانی مؤسس كودكستان است. او اساس كار تربیت كودكان را در كودكستان بر داستانها نهاد. بعد از او به تدریج مربیان دیگر به اهمیت داستان در آموزش- پرورش پی بردند، به طوری كه امروز ارزش خاصی برای آن قائل اند.دانشمندان تعلیم- تربیت، افسانه سازی و داستانسرایی را پلی می دانند كه دنیای افسانه ای تخیلی كودك را به دنیای واقعی بزرگسالان ارتباط می دهد و چه بسا كه انسان را به ارزشهای اخلاقی راهنمایی می كند. داستان، بزرگ ترین وسیله ی ظهور وجدان پاك و خوی و خصلت مطلوب و پسندیده در كودك است و ثبات این صفات در او به درجه ی نفوذ تأثیر آنها بستگی دارد.
داستان، یك معلم جذاب و دوست داشتنی است كه كودك را با انواع فرهنگها و معرفتها آشنا می كند و تجارب زنده ای در اختیار او قرار می دهد. از بهترین عوامل تشویق كودكان به آموزش و دوست داشتن مدرسه است. داستان، كودك را به بیداری و دقت، تحمل و تأمل، و كنترل فكر، كه همگی برای تحصیل مدرسه ای (رسمی) ضروری هستند، برمی انگیزد. به تربیت نیروی تخیل و حافظه در كودكان كمك می كند. به علاوه، داستان، دارای آثار اخلاقی است و به طور غیرمستقیم، به تربیت اخلاقی او كمك می كند و نیز داستان از بهترین وسایل یادگیری خواندن است و كودكان را با كلمات و عبارات قشنگ و درست آشنا می كند و ایشان را به ادامه ی مطالعه برمی انگیزد.
كودك تقریباً در اواخر سه سالگی می تواند به داستانهای كوتاه مناسب حالش گوش دهد. و ساعتهای داستانگویی از بهترین اوقات خوش كودكان محسوب می شود. به همین سبب است كه اغلب كودكان به والدین یا مادربزرگ یا معلم خود متوسل می شوند و از ایشان می خواهند كه داستانی برایشان بگویند.
به وسیله ی داستان می توان «حقایق» زیادی از تاریخ، جغرافیا، مبادی علوم، طبیعت، گیاهان، حیوانات، اصول ریاضیات، و اكثر فضایل اخلاقی را به كودكان آموخت. هر داستان، دارای فكر، نتیجه، خیال، روش، و زبان خاصی است و هر یك از اینها در تكوین شخصیت كودك تأثیر می گذارد و همین خصایص است كه استفاده از داستان را در آموزش- پرورش ضروری می نماید.
ارزشهای تربیتی داستانگویی را می توان چنین خلاصه كرد:
1. سرگرمی
روان شناسی تجارب تربیتی ثابت كرده اند كه چگونگی صرف اوقات بیكاری و فراغت از جمله ی عوامل بسیار مهم و مؤثر در سلامت فرد است و استفاده از آن، خود فنی شمرده می شود. از این رو، می توان اوقات فراغت دانش آموزان را با گفتن داستانهای مفید و مناسب اشغال كرد و به تربیت غیرمستقیم ایشان پرداخت.2. گسترش تجارب و اطلاعات
چنانكه گفتیم گاهی داستانها به مسائل و موضوعهای علمی مربوط می شوند و این نوع داستانها موجب افزایش و گسترش تجارب كودكان می شوند و نیاز و میل كنجكاوی ایشان را ارضا می كنند.3. گسترش و تربیت توانایی تفكر و تخیل و تمركز حواس
داستان سبب می شود كه كودك نیروی تفكر و تخیل خود را به كار اندازد و حواسش را درباره ی موضوع داستان، متمركز سازد و این نیز به پرورش استعداد تفكر، تخیل و دقت او كمك می كند.4. آشنایی به مشكلات و مسائل زندگی
اگر موضوع داستان از محیط زندگی كودك گرفته شود، او را مسائل واقعی آن آشنا می سازد و در ضمن، راه حلهای مناسب را به زبان خود كودك به او بیان می كند. همچنین، هدفهای زندگی را برای او روشن می كند.5. بیان ارزش دانایی و زیان نادانایی
داستان، ارزش دانایی و زیانهای نادانی را غیرمستقیم برای كودك روشن می سازد و او را به افزایش معلومات و دوری از نادانی، تشویق می كند.6. پرورش ارزشهای اخلاقی
داستان، ارزشهای اخلاقی كودك را پرورش می دهد او را به صفات نیك از قبیل: خودداری، عزت نفس، شجاعت، شهامت، جرأت، ایمان، رقت قلب، همدردی، صراحت لهجه و دیگر اوصاف پسندیده ی انسانی متصف می كند.7. تربیت نیروی بیان و تكلم
چون كودك علاقه مند و مجبور خواهد شد خودش داستانی گفته یا داستان شنیده را بازگویی كند بنابراین، از لحاظ قدرت تعبیر و بیان افكار، قوی و آزموده خواهد شد.8. تربیت ذوق هنری
علاوه بر فواید مذكور، داستان، ذوق هنری كودك را نیز برمی انگیزد و پرورش می دهد. چون گاهی مجبور خواهد شد داستان را به صورت اشكال و نقاشیها بیان كند یا از تصویرهای داده شده، داستانی بسازد.پس والدینها و مربیان به هیچوجه از داستان و داستانگویی به كودكان بی نیاز نیستند و باید آن را یكی از ضروری ترین وسایل آموزش- پرورش خود قرار دهند و این اصل را فراموش نكنند كه آنچه ضمن داستان می توان به كودك یاد داد یا تلقین كرد به مراتب بیشتر و مؤثرتر از آنهایی است كه در كتابهای درسی و یا پند و اندرزهای بزرگسالان وجود دارد.
9. ارزش آموزشی داستان
آموزش- پرورش جدید به استفاده از وسایل توضیح در تدریس، بیشتر اهمیت می دهد. زیرا این اصل در روان شناسی یادگیری، ثابت و محقق شده است كه دو حس بینایی و شنوایی هر اندازه در یادگیری یك امر، بیشتر همكاری كنند، یادگیری آن به همان میزان آسان تر و بهتر خواهد بود. از این رو، در تدریس هر ماده و موضوع، معلم باید تا آنجایی كه ممكن است از وسایل سمعی و بصری استفاده كند و در ضمن، این نكته را نیز فراموش نكند كه استفاده از وسایل سمعی و بصری، همان طوری كه از نامشان معلوم است، وسیله است نه هدف. یعنی باید به تدریج دانش آموزان قادر شوند كه برای فهمیدن و یادگیری مسائل كمتر به وسایل توضیح نیازمند باشند.از جمله ی بهترین وسایل توضیح و شرح دروس، داستان گفتن است كه فواید آن را در «تدریس» می توان چنین خلاصه كرد:
الف. به تثبیت و افزایش معلومات دانش آموزان كمك می كند، زیرا درسی كه از روی كتاب گفته می شود ناچار بسیار محدود خواهد بود، ولی داستانی كه درباره ی آن گفته می شود مسلماً اطلاعات زیاد و گوناگونی را شامل خواهد شد و كودكان با میل و رغبت، آنها را یاد خواهند گرفت.
ب. با طبیعت كودك همراه است و ماده و موضوع درس را برای او جالب و مرغوب می كند و موجب تحریك امیال طبیعی و عواطف دانش آموزان می شود.
پ. در درس، روحِ زندگی می دمد و آن را شوق انگیز و جذاب می كند.
ت. بستگی میان معلم و دانش آموزان را بیشتر و نیرومند می كند و آموزش را با یك روح مهر و محبت متقابل ایشان توأم می سازد.
پینوشتها:
1. مهشید یاسایی، قصه گویی در كلاس درس- رویكردی خلاق به یادگیری پژوهشكده ی تعلیم و تربیت، تهران، بهار 82، ص 10.
2. افلاطون، جمهوریت، ترجمه ی فؤاد روحانی، بنگاه ترجمه و نشر كتاب (سابق)، تهران، 1335، ص 130.
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم