نویسنده: دکتر علی اکبر شعاری نژاد
مدرسه ی جدید، در واقع، آزمایشگاه یادگیری است. کتابخانه بخش اساسی و اصلی آموزش- پرورش درست، به شمار می رود. مدرسه ای که کتابخانه برای دانش آموزان خود ندارد همچون مکانیکی است که هیچ گونه وسیله ی کار و فعالیت ندارد. (1)
کتابخانه ی مدرسه، مرکزی است که همه ی مواد درسی را به هم مربوط می کند و دانش آموز- همین طور معلم- برای تحقیق در هر موضوعی، به آنجا پناه می برد و کتابها و نشریه های مورد نیازش را در آنجا پیدا می کند، اوقات فراغت خود را در آنجا می گذراند، و کمبودهای درسی خود را جبران می کند. کتابخانه ی مدرسه، جایی است که کتابها، نشریه ها و مرجعهایی را، که تهیه ی آنها از عهده ی یک نفر خارج است، در خود جمع می کند؛ مکانی است که کتابهای مناسب برای خواندن را بهتر می شناسد؛ و برای گردآوری آنها می کوشد و دسترسی به آنها و استفاده از آنها را برای همگان ممکن می سازد. کتابخانه ی مدرسه، جایی است که پرسشهای علمی دانش آموزان و معلمان را پاسخ می گوید و آنها را در مطالعه ی صحیح و قابل استفاده، راهنمایی می کند. کسی که به کتابخانه ی مدرسه مراجعه می کند هدفی جز مطالعه ندارد؛ از این رو، رغبت مطالعه را در مراجعه کنندگان برمی انگیزد. کتابخانه ی مدرسه تنها منبع یادگیری است که تعطیلی ندارد و همیشه درش به روی علاقه مندان به مطالعه و یادگیری باز است.
در کتابخانه است که شخص یاد می گیرد چگونه کتاب و موضوعهای مورد نیازش را پیدا کند و با مؤلفان و ناشران آشنا شود. وقتی یک دانش آموز برای نخستین بار به کتابخانه ی مدرسه وارد می شود و مثلاً می خواهد درباره ی انواع پرندگان ایران اطلاعاتی به دست آورد باید مسیر زیر را طی کند:
1. به فهرست کتابها یا فیشها نگاه کند تا ببیند چه کتابهایی درباره ی پرندگان در کتابخانه وجود دارد.
2. شماره ی کتاب انتخابی خود را یادداشت کند.
3. شخصاً در قفسه های کتاب، کتاب مورد نظرش را جست و جو و پیدا کند.
4. وقتی کتاب را پیدا کرد مؤلف، ناشر، و تاریخ انتشار آن را بشناسد.
5. فهرست مطالب و مندرجات کتاب را مطالعه کند.
6. همه ی کتاب را ورق بزند تا شکلها و نقشه های آن را ببیند.
7. سرانجام، موضوع مورد علاقه اش را (پرندگان ایران) که در آن پیدا کرده است در کتابخانه، مطالعه کند یا کتاب را به امانت بگیرد.
در محیط کتابخانه است که دانش آموز یاد می گیرد چگونه اطلاعات لازم را درباره ی یک موضوع گردآوری کند و چگونه به کتابها و نشریه های مورد نیازش دست یابد و نباید این امر را ساده تلقی کرد، بلکه استفاده از کتاب و کتابخانه، فنی است که باید آموخت. یعنی دانش آموز باید یاد بگیرد که مراجع را چگونه به دست آورد، کدام یک از کتابها موضوعهای مورد نیاز او را دربر دارد؛ از روی مطالعه ی فهرست محتویات کتاب چگونه می توان موضوع یا مطلب مورد نظر او را پیدا کرد، و ... به همین سبب، به معلم توصیه می شود که دانش آموزان خود را به تحقیق درباره ی موضوعی برانگیزد. آنگاه خودش با ایشان به کتابخانه ی مدرسه یا کتابخانه ی عمومی شهر برود و آنها را در پیدا کردن منابع لازم برای تحقیق خود، راهنمایی کند و به این ترتیب، روش استفاده از کتابخانه را به دانش آموزان یاد بدهد. کتابدار مدرسه می تواند شش یا هفت سال با یک کودک کار بکند در صورتی که معلم ایشان هر سال عوض می شود. از این رو، کتابدار بهتر از معلمان می تواند با گذشت زمان، رشد و تکامل امیال، تواناییها و نیازهای کودکان را مشاهده کند و مناسب با نیازهای ایشان برای کتابخانه، کتاب فراهم سازد. همچنین، کتابدار به علت اطلاعات بیشتری که درباره ی فرد فرد کودکان دارد بهتر می تواند معلم تازه را در امر تدریس و تربیت، راهنمایی کند و او را با امیال و استعدادها و احتیاجات دانش آموزان آشنا سازد. بعضی از مربیان کتابخانه را به قلب مدرسه تشبیه کرده اند، یعنی مدرسه بدون کتابخانه در حکم بدنی است که قلب ندارد. البته، کتابخانه ای که کتابهایش با نیازها و رغبتهای دانش آموزان و معلمان مناسب باشد وگرنه انبار کتاب خواهد بود که فقط جنبه ی آرایشی خواهد داشت. کتابخانه ی مدرسه باید آخرین آثار علمی و هنری را در خود گرد آورد و به انواع فیلمها، اسلایدها، حتی نوارهای علمی و کامپیوترهای مناسب مقطع تحصیلی مجهز باشد. خوشبختانه در کشور ما نیز در چند سال اخیر به تشکیل و تجهیز کتابخانه های مدارس توجه می شود، ولی باز هم نقایصی چند در آنها به چشم می خورند از آن جمله اند:
1. کتابخانه های مدارس غالباً به وسیله ی افرادی اداره می شود که کتابدار تربیت شده نیستند، در نتیجه، نمی توانند مراجعان را درست راهنمایی کنند.
2. کتابخانه ی مدرسه هنگام دایر بودن مدرسه، دایر است در صورتی که باید سراسر سال و همه ی روز (از اول صبح تا دیروقت شب و روزهای تعطیل) دایر باشد.
3. مسئول کتابخانه، سال به سال، عوض می شود و این نیز فرصت و امکان استفاده از کتابخانه را کاهش می دهد و شناخت رغبتهای دانش آموزان را نسبت به انواع کتابها و موضوعها دشوار می کند و تجهیز کتابخانه نیز به موقع انجام نمی گیرد.
4. تجهیز و تغذیه کتابخانه با کتابهای لازم و مناسب از روی برنامه انجام نمی گیرد، مثلاً گاهی وزارت آموزش- پرورش کتاب می خرد و میان کتابخانه های مدارس توزیع می کند، گاهی خود مدرسه به خرید کتاب، اقدام می کند، گاهی مدرسه مقید می شود که کتابهای مخصوص و مورد نظر وزارت آموزش- پرورش را تهیه کند، و گاهی نیز مدرسه پول اضافی به دست می آورد و با آن کتاب می خرد در صورتی که تجهیز کتابخانه باید مداوم از روی برنامه منظم انجام گیرد.
5. انتخاب کتابهای لازم برای کتابخانه های مدارس بر اساس اصول علمی و فنی انجام نمی گیرد، چنانکه چندین کتاب در هر کتابخانه پیدا می شوند که یک بار هم خواسته نشده اند، در صورتی که کتابهای مورد نظر وجود ندارد و یا یکی دو نسخه بیشتر نیست. همه کتابخانه ها عموماً و کتابخانه های مدارس مخصوصاً نباید انبار کتابهای فروش نرفته کتابفروشیها باشد.
6. طبقه بندی کتابها به صورت غیرعلمی است در نتیجه، کتابهای مختلف با هم آمیخته اند، مثلاً کتابهای علوم اجتماعی با کتابهای علوم تجربی قاطی شده اند.
7. ساعات استفاده از کتابخانه، چنانکه قبلاً گفتیم، کم و محدودند. کتابخانه، ساعاتی دایر است که کلاسهای درس دایرند و با تعطیل آنها کتابخانه نیز تعطیل می شود در نتیجه، دانش آموزان، امکان مراجعه به کتابخانه پیدا نمی کنند. کتابخانه ی مدرسه باید همه ی روز مخصوصاً روزها و ساعات فراغت دانش آموزان و معلمان دایر باشد.
8. کتابها جلد نمی شوند، در نتیجه، زودتر از بین می روند.
9. کتابخانه در جای مناسبی که مجهز به میز و صندلی مطالعه و نور کافی باشد دایر نمی شود.
10. غالباً دانش آموزان برای تماشا به کتابخانه مراجعه می کنند، زیرا از طرف معلم و کتابدار راهنمایی نشده اند.
11. بعضی از مدارس یک ساعت مطالعه در کتابخانه مدرسه را در جدول ساعات هفتگی دروس منظور می کنند، ولی یک ساعت برای تحقیق و پیدا کردن منابع لازم، کافی نیست زیرا تا دانش آموزان کتاب مورد نیاز خود را پیدا کنند یک ساعت تمام می شود.
12. از معلمان و دانش آموزان خواسته نمی شود که کتابهای جدید و سودمند برای کتابخانه ی مدرسه، پیشنهاد کنند و حتی در تهیه ی آنها همکاری کنند.
در مدارس جدید، کتابدار عضو مهم و مؤثر سازمان مدرسه است؛ زیرا او در رشد و توسعه ی امیال خواندن کودکان و استفاده ی مؤثر و نتیجه بخش از ادبیات، مسئولیت و نقش عمده ای را به عهده دارد.
کتابدار مدرسه می تواند شش یا هفت سال با یک کودک کار بکند در صورتی که معلم ایشان هر سال عوض می شود. از این رو، کتابدار بهتر از معلمان می تواند با گذشت زمان، رشد و تکامل امیال، تواناییها و نیازهای کودکان را مشاهده کند و مناسب با نیازهای ایشان برای کتابخانه، کتاب فراهم سازد. همچنین، کتابدار به علت اطلاعات بیشتری که درباره ی فرد فرد کودکان دارد بهتر می تواند معلم تازه را در امر تدریس و تربیت، راهنمایی کند و او را با امیال و استعدادها و احتیاجات دانش آموزان آشنا سازد.
وظیفه ی دیگر کتابدار مدرسه، همکاری با معلم است. او از معلمان می خواهد که کتابهای مورد نیاز برای کتابخانه مدرسه را پیشنهاد کنند. همچنین، معلمان را به کتابهای تازه ای که خریداری شده اند، راهنمایی می کند و آنان را از موضوعهایی که برای انتخاب واحد کار در مطالعات اجتماعی و علمی، موجود در دسترس هستند آگاه می سازد. کتابدار می تواند معلم را در تشویق کودکان به مطالعه و استفاده از کتاب، کمک کند و چون دانش آموزان به علت نزدیکی زیاد با کتابدار بیشتر مشکلات عاطفی خود را با او در میان می گذارند بنابراین، او می تواند در کشف و تشخیص احتیاجات و امیال کودکان با معلم کلاس همکاری کند.
از طرف دیگر، کتابدار در انجمن اولیا و مربیان شرکت می کند و والدینها را به اهمیت مطالعه و خواندن و تهیه ی کتابهای مفید کودکان متوجه می کند. و تأثیر کتابخانه را در تربیت، برای آنان روشن می نماید. همچنین پدران و مادران را در اینکه فرزندان خود را چگونه در تعطیلات تابستانی به خواندن برانگیزند، آشنا می کند.
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم
کتابخانه ی مدرسه، مرکزی است که همه ی مواد درسی را به هم مربوط می کند و دانش آموز- همین طور معلم- برای تحقیق در هر موضوعی، به آنجا پناه می برد و کتابها و نشریه های مورد نیازش را در آنجا پیدا می کند، اوقات فراغت خود را در آنجا می گذراند، و کمبودهای درسی خود را جبران می کند. کتابخانه ی مدرسه، جایی است که کتابها، نشریه ها و مرجعهایی را، که تهیه ی آنها از عهده ی یک نفر خارج است، در خود جمع می کند؛ مکانی است که کتابهای مناسب برای خواندن را بهتر می شناسد؛ و برای گردآوری آنها می کوشد و دسترسی به آنها و استفاده از آنها را برای همگان ممکن می سازد. کتابخانه ی مدرسه، جایی است که پرسشهای علمی دانش آموزان و معلمان را پاسخ می گوید و آنها را در مطالعه ی صحیح و قابل استفاده، راهنمایی می کند. کسی که به کتابخانه ی مدرسه مراجعه می کند هدفی جز مطالعه ندارد؛ از این رو، رغبت مطالعه را در مراجعه کنندگان برمی انگیزد. کتابخانه ی مدرسه تنها منبع یادگیری است که تعطیلی ندارد و همیشه درش به روی علاقه مندان به مطالعه و یادگیری باز است.
در کتابخانه است که شخص یاد می گیرد چگونه کتاب و موضوعهای مورد نیازش را پیدا کند و با مؤلفان و ناشران آشنا شود. وقتی یک دانش آموز برای نخستین بار به کتابخانه ی مدرسه وارد می شود و مثلاً می خواهد درباره ی انواع پرندگان ایران اطلاعاتی به دست آورد باید مسیر زیر را طی کند:
1. به فهرست کتابها یا فیشها نگاه کند تا ببیند چه کتابهایی درباره ی پرندگان در کتابخانه وجود دارد.
2. شماره ی کتاب انتخابی خود را یادداشت کند.
3. شخصاً در قفسه های کتاب، کتاب مورد نظرش را جست و جو و پیدا کند.
4. وقتی کتاب را پیدا کرد مؤلف، ناشر، و تاریخ انتشار آن را بشناسد.
5. فهرست مطالب و مندرجات کتاب را مطالعه کند.
6. همه ی کتاب را ورق بزند تا شکلها و نقشه های آن را ببیند.
7. سرانجام، موضوع مورد علاقه اش را (پرندگان ایران) که در آن پیدا کرده است در کتابخانه، مطالعه کند یا کتاب را به امانت بگیرد.
بیشتر بخوانید: جایگاه کتابخانه ها و کتابداران در عصر دیجیتال
در محیط کتابخانه است که دانش آموز یاد می گیرد چگونه اطلاعات لازم را درباره ی یک موضوع گردآوری کند و چگونه به کتابها و نشریه های مورد نیازش دست یابد و نباید این امر را ساده تلقی کرد، بلکه استفاده از کتاب و کتابخانه، فنی است که باید آموخت. یعنی دانش آموز باید یاد بگیرد که مراجع را چگونه به دست آورد، کدام یک از کتابها موضوعهای مورد نیاز او را دربر دارد؛ از روی مطالعه ی فهرست محتویات کتاب چگونه می توان موضوع یا مطلب مورد نظر او را پیدا کرد، و ... به همین سبب، به معلم توصیه می شود که دانش آموزان خود را به تحقیق درباره ی موضوعی برانگیزد. آنگاه خودش با ایشان به کتابخانه ی مدرسه یا کتابخانه ی عمومی شهر برود و آنها را در پیدا کردن منابع لازم برای تحقیق خود، راهنمایی کند و به این ترتیب، روش استفاده از کتابخانه را به دانش آموزان یاد بدهد. کتابدار مدرسه می تواند شش یا هفت سال با یک کودک کار بکند در صورتی که معلم ایشان هر سال عوض می شود. از این رو، کتابدار بهتر از معلمان می تواند با گذشت زمان، رشد و تکامل امیال، تواناییها و نیازهای کودکان را مشاهده کند و مناسب با نیازهای ایشان برای کتابخانه، کتاب فراهم سازد. همچنین، کتابدار به علت اطلاعات بیشتری که درباره ی فرد فرد کودکان دارد بهتر می تواند معلم تازه را در امر تدریس و تربیت، راهنمایی کند و او را با امیال و استعدادها و احتیاجات دانش آموزان آشنا سازد. بعضی از مربیان کتابخانه را به قلب مدرسه تشبیه کرده اند، یعنی مدرسه بدون کتابخانه در حکم بدنی است که قلب ندارد. البته، کتابخانه ای که کتابهایش با نیازها و رغبتهای دانش آموزان و معلمان مناسب باشد وگرنه انبار کتاب خواهد بود که فقط جنبه ی آرایشی خواهد داشت. کتابخانه ی مدرسه باید آخرین آثار علمی و هنری را در خود گرد آورد و به انواع فیلمها، اسلایدها، حتی نوارهای علمی و کامپیوترهای مناسب مقطع تحصیلی مجهز باشد. خوشبختانه در کشور ما نیز در چند سال اخیر به تشکیل و تجهیز کتابخانه های مدارس توجه می شود، ولی باز هم نقایصی چند در آنها به چشم می خورند از آن جمله اند:
1. کتابخانه های مدارس غالباً به وسیله ی افرادی اداره می شود که کتابدار تربیت شده نیستند، در نتیجه، نمی توانند مراجعان را درست راهنمایی کنند.
2. کتابخانه ی مدرسه هنگام دایر بودن مدرسه، دایر است در صورتی که باید سراسر سال و همه ی روز (از اول صبح تا دیروقت شب و روزهای تعطیل) دایر باشد.
3. مسئول کتابخانه، سال به سال، عوض می شود و این نیز فرصت و امکان استفاده از کتابخانه را کاهش می دهد و شناخت رغبتهای دانش آموزان را نسبت به انواع کتابها و موضوعها دشوار می کند و تجهیز کتابخانه نیز به موقع انجام نمی گیرد.
4. تجهیز و تغذیه کتابخانه با کتابهای لازم و مناسب از روی برنامه انجام نمی گیرد، مثلاً گاهی وزارت آموزش- پرورش کتاب می خرد و میان کتابخانه های مدارس توزیع می کند، گاهی خود مدرسه به خرید کتاب، اقدام می کند، گاهی مدرسه مقید می شود که کتابهای مخصوص و مورد نظر وزارت آموزش- پرورش را تهیه کند، و گاهی نیز مدرسه پول اضافی به دست می آورد و با آن کتاب می خرد در صورتی که تجهیز کتابخانه باید مداوم از روی برنامه منظم انجام گیرد.
5. انتخاب کتابهای لازم برای کتابخانه های مدارس بر اساس اصول علمی و فنی انجام نمی گیرد، چنانکه چندین کتاب در هر کتابخانه پیدا می شوند که یک بار هم خواسته نشده اند، در صورتی که کتابهای مورد نظر وجود ندارد و یا یکی دو نسخه بیشتر نیست. همه کتابخانه ها عموماً و کتابخانه های مدارس مخصوصاً نباید انبار کتابهای فروش نرفته کتابفروشیها باشد.
6. طبقه بندی کتابها به صورت غیرعلمی است در نتیجه، کتابهای مختلف با هم آمیخته اند، مثلاً کتابهای علوم اجتماعی با کتابهای علوم تجربی قاطی شده اند.
7. ساعات استفاده از کتابخانه، چنانکه قبلاً گفتیم، کم و محدودند. کتابخانه، ساعاتی دایر است که کلاسهای درس دایرند و با تعطیل آنها کتابخانه نیز تعطیل می شود در نتیجه، دانش آموزان، امکان مراجعه به کتابخانه پیدا نمی کنند. کتابخانه ی مدرسه باید همه ی روز مخصوصاً روزها و ساعات فراغت دانش آموزان و معلمان دایر باشد.
8. کتابها جلد نمی شوند، در نتیجه، زودتر از بین می روند.
9. کتابخانه در جای مناسبی که مجهز به میز و صندلی مطالعه و نور کافی باشد دایر نمی شود.
10. غالباً دانش آموزان برای تماشا به کتابخانه مراجعه می کنند، زیرا از طرف معلم و کتابدار راهنمایی نشده اند.
11. بعضی از مدارس یک ساعت مطالعه در کتابخانه مدرسه را در جدول ساعات هفتگی دروس منظور می کنند، ولی یک ساعت برای تحقیق و پیدا کردن منابع لازم، کافی نیست زیرا تا دانش آموزان کتاب مورد نیاز خود را پیدا کنند یک ساعت تمام می شود.
12. از معلمان و دانش آموزان خواسته نمی شود که کتابهای جدید و سودمند برای کتابخانه ی مدرسه، پیشنهاد کنند و حتی در تهیه ی آنها همکاری کنند.
در مدارس جدید، کتابدار عضو مهم و مؤثر سازمان مدرسه است؛ زیرا او در رشد و توسعه ی امیال خواندن کودکان و استفاده ی مؤثر و نتیجه بخش از ادبیات، مسئولیت و نقش عمده ای را به عهده دارد.
کتابدار مدرسه می تواند شش یا هفت سال با یک کودک کار بکند در صورتی که معلم ایشان هر سال عوض می شود. از این رو، کتابدار بهتر از معلمان می تواند با گذشت زمان، رشد و تکامل امیال، تواناییها و نیازهای کودکان را مشاهده کند و مناسب با نیازهای ایشان برای کتابخانه، کتاب فراهم سازد. همچنین، کتابدار به علت اطلاعات بیشتری که درباره ی فرد فرد کودکان دارد بهتر می تواند معلم تازه را در امر تدریس و تربیت، راهنمایی کند و او را با امیال و استعدادها و احتیاجات دانش آموزان آشنا سازد.
وظیفه ی دیگر کتابدار مدرسه، همکاری با معلم است. او از معلمان می خواهد که کتابهای مورد نیاز برای کتابخانه مدرسه را پیشنهاد کنند. همچنین، معلمان را به کتابهای تازه ای که خریداری شده اند، راهنمایی می کند و آنان را از موضوعهایی که برای انتخاب واحد کار در مطالعات اجتماعی و علمی، موجود در دسترس هستند آگاه می سازد. کتابدار می تواند معلم را در تشویق کودکان به مطالعه و استفاده از کتاب، کمک کند و چون دانش آموزان به علت نزدیکی زیاد با کتابدار بیشتر مشکلات عاطفی خود را با او در میان می گذارند بنابراین، او می تواند در کشف و تشخیص احتیاجات و امیال کودکان با معلم کلاس همکاری کند.
از طرف دیگر، کتابدار در انجمن اولیا و مربیان شرکت می کند و والدینها را به اهمیت مطالعه و خواندن و تهیه ی کتابهای مفید کودکان متوجه می کند. و تأثیر کتابخانه را در تربیت، برای آنان روشن می نماید. همچنین پدران و مادران را در اینکه فرزندان خود را چگونه در تعطیلات تابستانی به خواندن برانگیزند، آشنا می کند.
پینوشتها:
1. برای راهنمایی عملی بیشتر درباره ی چگونگی تشکیل کتابخانه مدرسه به قسمت ضمیمه (ص 142) کتاب گذری در ادبیات کودکان از انتشارات شورای کتاب مراجعه فرمایید.
منبع مقاله :شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم