چند هشدار
منبع:ماهنامه پيام زن
ضمن نقل حديثى راهگشا از امام موسى بنجعفر(ع) از چند گونه ازدواج هشدار مىدهيم. حديث امام كاظم(ع) به شرح زير است:
«خير الجوارى ما كان لك فيه هوى و كان لها عقل و أدب فلستَ تحتاج إلى أنْ تأمر و تنهى؛ و دون ذلك ما كان لك فيه هوى و ليس لها أدب فأنْتَ تحتاج إلى الاْ مر و النهى؛ و دونها ما كان لك فيها هوى و ليس لها عقل و لا ادب فتصبر عليها لمكان هواك فيها؛ و جارية ليس لك فيها هوى و ليس لها عقل و لاأدب فتجعل بينك و بينها الْبحر الأخضر؛(14)
بهترين زنان، زنى است كه بدو علاقهمند باشى و او شعور و ادب داشته باشد. در اين صورت به امر و نهى او محتاج نيستى. در مرحله بعد، زنى است كه او را دوست دارى، ولى ادب نشده و بايد او را امر و نهى كنى. در مرحله سوم، زنى است كه بدو علاقهمند هستى اما نه ادب شده و نه شعور دارد و نه ادبپذير است و به خاطر علاقهاى كه به او دارى، تحملش مىكنى. اما زنى كه نه بدو علاقهمندى و نه شعور و ادب دارد، مناسب است كه دريايى بيكران را بين خود و او فاصله قرار دهى!»
اين حديث شريف، راهنماى خوبى براى همسريابى است و رهنمود مىدهد كه زيربناى ازدواج بايد عشق و علاقه باشد. اگر عشق و علاقه وجود داشته باشد، ملاك اصلى وجود دارد. حال چنانچه طرف شما علاوه بر محبوب بودن، داراى شعور و تربيت باشد، بهترين همسر است و با شعور و تربيتى كه دارد، وظيفهاش را تشخيص مىدهد اما اگر تربيت نشده ولى شعور و درك و زمينه تربيت را داشته باشد، بايد او را تربيت كنى و راه و چاه را نشانش بدهى. اگر قلب شما را تسخير كرده ولى عقل و ادب ندارد، عشق و علاقه شما را به تحمل بىادبىها و نافهمىهاى او وا مىدارد، ولى ازدواج با زنى كه نه به او علاقهمندى و نه شعور و ادب دارد، كار غلطى است، زيرا هيچ جاذبه و انگيزهاى براى اين ميثاق و پيوند وجود ندارد و پيوندى محكوم به فروپاشى مىباشد.
با توجه به اين حديث، برادران و خواهران بايد از چند نوع ازدواج پرهيز كنند:
ما فرزندان خود را در كودكى همسر مىدهيم.
امام فرمود: اگر در كودكى ازدواج كنند، مشكل است با هم الفت يابند.(15)
همسر و شوهر دادن پسر و دخترى كه هنوز به رشد عقلى نرسيدهاند، گرچه به رشد جنسى رسيده باشند، ازدواجى است كه طرفين به هم علاقهمند نشده و همديگر را به عنوان همسر آينده انتخاب نكردهاند. احتمال اينكه بعد از رشد و فهميدن به هم علاقهمند شوند و زندگى پر از عشق و صميميتى را تشكيل دهند، چندان قوى نيست. نبايد بناى مهم ازدواج را بر چنين زمينه سستى نهاد.
«خير الجوارى ما كان لك فيه هوى و كان لها عقل و أدب فلستَ تحتاج إلى أنْ تأمر و تنهى؛ و دون ذلك ما كان لك فيه هوى و ليس لها أدب فأنْتَ تحتاج إلى الاْ مر و النهى؛ و دونها ما كان لك فيها هوى و ليس لها عقل و لا ادب فتصبر عليها لمكان هواك فيها؛ و جارية ليس لك فيها هوى و ليس لها عقل و لاأدب فتجعل بينك و بينها الْبحر الأخضر؛(14)
بهترين زنان، زنى است كه بدو علاقهمند باشى و او شعور و ادب داشته باشد. در اين صورت به امر و نهى او محتاج نيستى. در مرحله بعد، زنى است كه او را دوست دارى، ولى ادب نشده و بايد او را امر و نهى كنى. در مرحله سوم، زنى است كه بدو علاقهمند هستى اما نه ادب شده و نه شعور دارد و نه ادبپذير است و به خاطر علاقهاى كه به او دارى، تحملش مىكنى. اما زنى كه نه بدو علاقهمندى و نه شعور و ادب دارد، مناسب است كه دريايى بيكران را بين خود و او فاصله قرار دهى!»
اين حديث شريف، راهنماى خوبى براى همسريابى است و رهنمود مىدهد كه زيربناى ازدواج بايد عشق و علاقه باشد. اگر عشق و علاقه وجود داشته باشد، ملاك اصلى وجود دارد. حال چنانچه طرف شما علاوه بر محبوب بودن، داراى شعور و تربيت باشد، بهترين همسر است و با شعور و تربيتى كه دارد، وظيفهاش را تشخيص مىدهد اما اگر تربيت نشده ولى شعور و درك و زمينه تربيت را داشته باشد، بايد او را تربيت كنى و راه و چاه را نشانش بدهى. اگر قلب شما را تسخير كرده ولى عقل و ادب ندارد، عشق و علاقه شما را به تحمل بىادبىها و نافهمىهاى او وا مىدارد، ولى ازدواج با زنى كه نه به او علاقهمندى و نه شعور و ادب دارد، كار غلطى است، زيرا هيچ جاذبه و انگيزهاى براى اين ميثاق و پيوند وجود ندارد و پيوندى محكوم به فروپاشى مىباشد.
با توجه به اين حديث، برادران و خواهران بايد از چند نوع ازدواج پرهيز كنند:
1- ازدواج زودرس
ازدواج خام و ناپخته؛ كسى كه به رشد عقلى نرسيده و ازدواج، همسرى، زندگى مشترك و تعهد متقابل را درك نمىكند، طبيعى است كه ازدواج با او، ناپخته و پيش از همه شناختهاى اتفاقىتصادفى، حضورىيا غير حضورى براى ايجادتمايل مفيد و مناسب استاما نبايد شناختهاى سطحىمبناى ازدواج باشد.موعد است. اين ازدواجها در معرض فروپاشى مىباشند. يكى از اصحاب امام صادق(ع) به ايشان عرض كرد:ما فرزندان خود را در كودكى همسر مىدهيم.
امام فرمود: اگر در كودكى ازدواج كنند، مشكل است با هم الفت يابند.(15)
همسر و شوهر دادن پسر و دخترى كه هنوز به رشد عقلى نرسيدهاند، گرچه به رشد جنسى رسيده باشند، ازدواجى است كه طرفين به هم علاقهمند نشده و همديگر را به عنوان همسر آينده انتخاب نكردهاند. احتمال اينكه بعد از رشد و فهميدن به هم علاقهمند شوند و زندگى پر از عشق و صميميتى را تشكيل دهند، چندان قوى نيست. نبايد بناى مهم ازدواج را بر چنين زمينه سستى نهاد.
2- ازدواج ترحمآميز
ازدواج از روى ترحم هم صحيح نمىباشد، زيرا در اين نوع ازدواج نيز عشق و علاقه طرفين وجود ندارد و يك طرف براى خدمت به فردى ضعيف و مظلوم گذشت مىكند. معلوم نيست تا چه زمان بتواند روى خواستههاى خود پوشش گذاشته و بر خلاف ميل، با همسرى كه بدو دلبستگى ندارد، به خوبى سر كند. اين نوع اقدام، اجبارى و غير طبيعى است و حركت خلاف طبيعت دوام ندارد. ازدواج، با بخشش مال و دستگيرى از ديگران فرق دارد. در آن موارد، فرد براى يك اقدام كوتاهمدت، حركتى بر خلاف خواست دل خود انجام مىدهد؛ تازه آن حركت غير طبيعى نيست، زيرا لذت دارد، ولى ازدواج يك حركت، دامنهدار و طولانى است و يك روز و يك ماه و دو ماه نيست بلكه بايد عمرى را سر كند. بعيد است فردى بتواند يك عمر بر خواستههاى طبيعى خود سرپوش بگذارد. سرپوش گذاشتن بر خواستههاى صحيح و پسنديده و طبيعى، شرعى نيست.3- ازدواج اجبارى
ازدواج با فردى كه مورد علاقه شما نيست، به سبب اطاعت از امر پدر و مادر و بستگان نيز پسنديده نيست. اگر چه اطاعت از امر پدر و مادر پسنديده و ارزشمند است، ولى دستور و امر بايد به كار خوب مربوط باشد. ازدواج با فردى كه به او دلبستگى نداريد فقط به خاطر اطاعت از پدر و مادر، شبيه ازدواج از روى ترحم و يك حركت اجبارى (قسرى) و غير پايدار است. از چنين اقداماتى بايد برحذر بود.4- ازدواج با بىبند و بار
ازدواج با فردى بىبند و بار، ولنگار و بىقيد هر چند قلب شما به او متمايل باشد، كار پسنديدهاى نيست، زيرا اين افراد در طول زندگى اقداماتى مىكنند و كارهايى از آنان سر مىزند كه پسند هيچ كس نيست و مايه سرافكندگى شماست و مجبور مىشويد به خاطر هواى دلتان رنج سرشكستگى در اجتماع را تحمل كنيد و بر اقدامات ناپسند ازدواج با افراد تنپرور و تنبل نيز كار صحيحى نيست.جوان بايد اهل كار و زحمت و تأمين معاش خانواده باشد.كسى كه تنپرورى پيشه كرده و از كار و كوشش ابا داردو چشم به آسمان دوخته تا روزىِ او بدون حساب از آسمان فرو ريزدچوب جهالت و خوشخيالى خود را خواهد خورد.همسر محبوب، ولى بىتربيت و لاابالى خود چشم ببنديد و شأن و حرمت اجتماعى خود را زير پا نهيد.5- ازدواج با بىعار
ازدواج با افراد تنپرور و تنبل نيز كار صحيحى نيست. جوان بايد اهل كار و زحمت و تأمين معاش خانواده باشد. نمىتوان به استناد آيات و رواياتى مانند: «خداوند آنان را بىنياز مىگرداند»،(16) ازدواج با افراد تنبل و تنپرور را توجيه كرد. خداوند از طريق اسباب و واسطه، روزى مىدهد. يكى از اسباب روزى دادن، كار و كوشش و تلاش است. كسى كه تنپرورى پيشه كرده و از كار و كوشش ابا دارد و چشم به آسمان دوخته تا روزىِ او بدون حساب از آسمان فرو ريزد، چوب جهالت و خوشخيالى خود را خواهد خورد. ازدواج با او، خود را به زحمت انداختن مىباشد.