گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
6- دشمن بیدار است، نروید سراغ فروع
شما باید همه به هم دست بدهید، که این نهضت را به آخر برسانید. حکومت عدل اسلامی پیدا بشود، محقق بشود، خارجیت پیدا بکند، بعداً برویم سراغ این فروع؛ که خوب، حالا حکومت اسلامی پیدا شد، «یا الله» شروع کنید! اما اینکه «یا الله» یعنی الآن بده! شروع کنید! به کار، ملت بداند که دولت مشغول کار است؛ اما کار اینقدر زیاد است که به این زودی انجام نمیگیرد.اگر ما غفلت کنیم از آن مقصود اصلیمان، که کندن این ریشههای فاسدی [است] که زیر خاک هست در این مملکت ما و دارند اخلال میکنند، اگر ما غفلت کنیم از کندن این ریشهها، این ریشهها رشد میکنند؛ بعد درخت تناور میشوند؛ و بعد ریشهی ما را قطع میکنند. غفلت از این نکنید، نروید سراغ خانهام چیه و زندگیام چه؟ بروید سراغ مملکتتان ببینید مملکت چه. اول مملکت را اصلاح بکنیم، بعد برویم سراغ خانهی خودمان و سراغ لانهی خودمان. مبادا که اینها ما را اغفال کنند! این تبلیغات غلط و سوئی که میکنند که برای خودشان خیلی خوب است و برای اربابانشان؛ و برای ملت ما ذلتآور است. مبادا بین شما بیایند بگویند که خوب چی شد حالا! این حرفهایی که میزنند، و شما را اغفال کنند از این مقصد اصلی، که عبارت از پیشبرد این نهضت است. و به آخر رساندن. آن وقتی که بکلی ریشهها کنده بشود، و یک مملکت اسلامی با احکام نورانی اسلامی و عدل اسلامی پیدا بشود. دنبال او برویم؛ سراغ این فروعی که هستش [نرویم].
من هم گرفتاری دارم؛ مگر شما... مردم هم گرفتارند؛ همه؛ این آقا هم گرفتار است؛ شما هم گرفتارید؛ اما الآن وقت گریه و زاری نیست؛ الآن وقت «الله اکبر» و باز جلو رفتن است. (1)
راهبرد تصریحی:
1- سراغ فروع رفتن، به نفع دشمنان است.7- انتقاد از بیتوجهی به مسائل اساسی و اصلی کشور
ما الآن میترسیم که در این وقتی که وقت نتیجه گرفتن از این نهضت است و باید ما جدّیت کنیم که اساس را درست بکنیم، بخواهند ذهن ما را از این مطلب منصرف کنند به یک مشکلاتی که همهی اینها مشکلات صحیح است، مشکل است همهی اینها، ذهن ما را منصرف کنند و خود آنها آن مسائل اصلی را خود آنها تصرف در آن بکنند. از این جهت، به نظر من میآید که باید ما همانطوری که اقلاً شماها تا آن وقتی که چشمتان باز شده و توجه پیدا کردید، زیر مشکل بودید و زیر بار، عرض کنم که انحرافات بود، یکی دو ماه دیگر، دو سه ماه دیگر، باید تحمل کنید و اذهانتان متوجه باشد به اینکه مسائل اصلی که قدم [به] قدم پیش برود. باید انسان هر وقت به آن مسألهای که راجع به آن وقت است توجهاش را بکند. این مسائل، مسائل دست دوماند و این مسائل دست دوم انشاءالله حل میشود و انشاءالله کمکم هم روزنامهها ترتیبش حل میشود؛ و هم سایر چیزهایی که هست انشاءالله درست میشود و انشاءالله درست میشود، لکن این نکته را من هر وقت و هر آن میگویم - از باب اینکه خوب، دردی است که باید گفت و نباید ترسید که چرا هی میگویید این را، هی باید این را بگوییم. (2)راهبرد تصریحی:
1- در هر زمان، مسائل اصلی و فرعی وجود دارد که باید آنها را شناخت و به مسائل اصلی توجه نمود.8- لزوم توجه بیشتر به مسائل اساسی کشور
شما پنجاه سال یا بیشتر دندان روی جگر گذاشتید برای این نابسامانیها. دو ماه دیگر دندان روی جگر بگذارید. این حرفها که منتشر میکنند در اطراف که فلان جا، فلان قضیه واقع شده است، اسفالت نشده است، بیمارستان نداریم، طبیب صحیح نداریم، کشاورزیمان کذاست، تمام اینها برای این است که شماها را مأیوس کنند و از این مسائلی که در اول است. و ما باید اول او را درست کنیم، و بعد برویم سراغ کارهای دیگر. شما را از این منحرف کنند، و متوجه کنند به آن مسائل فرعی، این نظیر این میماند که زلزله آمده باشد و اشخاصی را فروگرفته باشد، و باید همه برویم سراغ نجات آنها. یک دسته بیفتند بگویند آبِ ما کم است، یا زراعتِ ما کم است، و شما را از آن راه بازدارند. الآن مملکت یک وضعی دارد که این شیطنتهای اطراف، دستهای مختلف درصددند که راه را منحرف کنند و نگذارند این قانون اساسی بگذرد، و دنبالش هم نگذارند مجلس شورا درست بشود، و ریاست جمهوری و این مملکت متزلزل باشد، و آنها توطئه بکنند، و شما اغفال بشوید. شماها را به راههای دیگر؛ راههای صحیح، اما راههای دست دوم. تمامی مطالبی که شما گفتید صحیح است. نه منطقهی شما، همه مناطق اینطوری است. یک مملکتی است که پنجاه سال کوشش کردند برای آنکه هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و هم فاسد کنند، و هم مملکت ما را به هم بریزند. یک همچو مملکتی خیال نکنید که فقط خُرَّمآبادش اینطور است. شما خُرَّمآبادش را میبینید. کردستانش هم اینطور است. کردستانیها هم همین حرف شما را میزند. خوزستانیها هم همین حرف شما را میزنند. خراسانیها هم همین حرف شما را میزنند، و از شما زندگیشان بسیار بدتر است. لکن مسائل - این مسائل - مسائل دست دوم است. یک مملکتی الآن در مَعْرَض این است که این اشخاصی که افتادند توی جمعیتها و دارند افساد میکنند، در مَعْرَض این است که نگذارند این نهضت به آخر برسد، یا لااقل مُعطَّلش کنند.با قدرت پیش بروید! این مسائل دست اول را منظور نظر کنید! و با قوه و قدرت پیش ببرید، و مطلب را به آخر برسانید!
وقتی که اصول مطلب تمام شد، این بیمار محتاج به معالجه است. لکن باید اول، حیاتش را حفظ کرد، بعد بیماریاش را [علاج] کرد.
مملکت ما یکی مملکتی است که پنجاه سال کوشش شده است در اینکه بیمار و بیمارتَرش کنند. لکن یک مسائل رؤوسی است که اگر به او رسیدگی نشود، این مریض میمیرد. یک مسائل دست دوم است که بعد از اینکه حفظ حیات او شد، آنوقت کوشش کنیم برای رفع بیماریها، رفع نابسامانیها. (3)
ما یک قسم مسائل اصولی داریم که الآن مطرح است و یک قسم مسائل فرعی داریم که بعد از اینکه مسائل اصولی تحقق پیدا کرد، باید مطرح کرد. ما اگر مسائل فرعی را الآن مطرح بکنیم ممکن است که از آن مسائل اصولی که اساس مسائل است عقب بمانیم؛ یا به واسطهی طرح این مسائل که گاهی موجب یک اختلافاتی میشود ما در نهضت شکست بخوریم. (4)
راهبرد تصریحی:
1- همیشه مسائل اصولی و اساسی را باید اولویت داد و در حل آنها کوشش کرد. زمان طرح و حل مسائل فرعی بعد از حل مسائل اصلی است.9- طرح مسائل فرعی بعد از مسائل اصلی
خدا میداند که اگر این نهضت شکست بخورد، تا آخر دیگر ایران روی خوش به خودش نمیبیند. همه مسؤول هستید. منِ طلبه با شمای دانشگاهی فرق نداریم؛ هر دو مسؤول هستیم. نه شما باید به عهدهی من بگذارید نه من به عهدهی شما. من به اندازهی خودم کار میکنم، شما به اندازهی خودتان کار بکنید. و همه توجه به این نکته داشته باشید که ما الآن مسائل اساسیمان مانده است؛ دنبال این مسائل اساسی باید برویم؛ مسائل فرعی را بعد طرح بکنیم، در سایهی مسائل اساسی باید طرح بکنیم. الآن جزء برنامههایتان مسائل فرعی را قرار ندهید. الآن مسائل اصلیتان را توجه بکنید و این نهضت را پیش ببرید تا یک حکومت مستقری ما پیدا بکنیم؛ یک حکومتی که انشاءالله این ریشههای گندیدهای که هستش، اینها هم برداشته بشود. یک حکومت مستقری پیدا بکنیم؛ بعد که حکومت مستقر پیدا کردیم، وقت این است که دانشگاهی مسائل خودش را طرح بکند، معمم مسائل خودش را طرح بکند، بختیاری مسائل خودش را. (5)راهبردهای تصریحی:
1- مسائل فرعی به تبع حل بسیاری از مسائل اصلی، حل و فصل میشود.2- استقرار و ثبات حکومت از جمله مسائل اصلی است که تا واقع نشود امکان حل مسائل فرعی وجود نخواهد داشت.
10- تهدیدها برای غفلت از مسائل داخلی
ملتی که تمام قشرهایی، خانمهای محترمش و مردان مصممش با هم هستند و یک راه میروند، این ملت آسیب نخواهد دید. شما نگران آسیبهای خارجی نباشید. از خارج نمیتوانند شما را آسیب بزنند مادامی که خودتان منسجم هستید. نه دخالت نظامی از آن کاری ساخته است و نه حصر اقتصادی، و این مسائل که آنها پیش میآورند آنها ازشان کاری ساخته نیست، و شاید آنها هم که این حرفها را میزنند و ظاهراً جدی هم نیست برای اینکه ما را از این مسائل دیگری اغفال کنند. آن مسائلی که ممکن است از آن آسیب ببینیم و آن مسائل داخلی است. توطئهها گاهی اینطور است که از خارج یک چیزهایی گفته میشود تا اذهان متوجه به خارج بشود، مثل همین حصر اقتصادی و مداخله نظامی که دولت امریکا تهدید میکند ملت را، به نظر میرسد که این یک توطئهای باشد که اذهان را از داخل کشور متوجه به خارج بکند، غافل بشوند از توطئههای شیطانی داخل. بعید به نظر نمیرسد که آن چیزی که پیش اجانب اهمیت دارد و به آن اصرار دارند آن توطئهای است که در داخل حاصل میشود. اگر ما را از خارج اغفال نکنند و توجه ملت ما به داخل کشور و توطئههای داخلی باشد، ممکن است که ما بتوانیم و انشاءالله میتوانیم که آن توطئه ها را خنثی کنیم. لکن آنها از خوف اینکه مبادا ملت همه قوایش را صرف داخل بکند و این توطئههایی که اصیل است پیش آنها، این توطئهها را خنثی بکند، یک طرحهایی خارجی میریزد، یک مسائل خارجی پیش میآورد، مثلاً بعض از اقشار را متوجه میکنند که در انگلستان یک توطئهای است، در فلان محل، یک توطئهای است، در فرانسه یک توطئهای است و میخواهند از آنجا توطئهای را بجا بیاورند که بیایند ایران چه بکنند. خود این هیچ اساس ندارد. (6)راهبردهای تصریحی:
1- صبر و تحمل مشکلات لازمهی حل مسائل فرعی است.2- تهدیدهای دشمنان از جمله حصر اقتصادی برای انحراف اذهان مردم به سمت مسائل و مشکلات فرعی و حاشیهای است.
نکات استنباطی:
1- از نشانههای هوشیاری و بصیرت یک ملت این است که بتواند بین مسائل اصلی و فرعی تمایز قایل شده و مسائل اصلی را در اولویت قرار دهد.2- طرح مسائل فرعی از سوی دشمنان و عوامل آنها، برای ایجاد اختلاف در میان مردم و عفلت آنها از مسائل اصلی و اساسی است.
3- همواره بایستی توجه به مسألهی اصلی که دشمنی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با اسلام است، باشد.
4- بصیرت مهمترین عامل شناخت موقعیتها و نوع تکالیف در هر زمان و تشخیص مسائل اصلی از فرعی و الویتبندی حل مشکلات است.
پینوشتها:
1. صحیفهی امام (رحمه الله)، ج 7، صص 370 و 371.
2. صحیفهی امام (رحمه الله)، ج 9، ص 56.
3. صحیفهی امام (رحمه الله)، ج 11، صص 23 و 24.
4. صحیفهی امام (رحمه الله)، ج 7، ص 402.
5. صحیفهی امام (رحمه الله)، ج 7، صص 412 و 413.
6. صحیفهی امام (رحمه الله)، ج 11، صص 506 و 507.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول