برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

هدف دشمن، سوءاستفاده از سادگی جوانان، مردم و مسؤولین

اینك به تمام متصدیان امور و دست‌اندركاران كشور هشدار می‌دهم كه قدر این جوانان حزب اللهی را بدانید، و از آنان قدردانی كنید و آنان را تشویق نمایید و در آغوش محبت خود حفظ كنید. اینان بودند كه ایران را نجات دادند؛ و از این
پنجشنبه، 22 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هدف دشمن، سوءاستفاده از سادگی جوانان، مردم و مسؤولین
 هدف دشمن، سوءاستفاده از سادگی جوانان، مردم و مسؤولین

 






 

برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

اینك به تمام متصدیان امور و دست‌اندركاران كشور هشدار می‌دهم كه قدر این جوانان حزب اللهی را بدانید، و از آنان قدردانی كنید و آنان را تشویق نمایید و در آغوش محبت خود حفظ كنید. اینان بودند كه ایران را نجات دادند؛ و از این پس همینها هستند كه انقلاب را پاسداری می‌كنند، و همینها هستند كه با صرف هزینه‌ای كم در ظرف مدت كوتاهی با روشن‌بینی خاص خویش كارهای تعجب‌آوری نمودند كه گمان نمی‌شد در ایران بتوان انجام داد. این مغزهای متعهد باید تشویق شوند تا شكوفا گردند. مسؤولین صاحبان اصلی انقلاب را با بهانه‌های بی اساس پس نزنند تا به جای آنان كسانی را كه وارثان رژیم گذشته و وابستگان فكری آنان هستند جایگزین كنند. البته باید از متخصصان متعهد یا لااقل غیرمعاند استفاده شود، لكن نه به قیمت كنار گذاشتن صاحبان اصلی انقلاب. چشمها و گوشها را باز كنید كه دشمنان حیله‌بازان كاركشته هستند و ممكن است از ساده‌دلی شما استفاده كنند و مراكز حساس را كم‌كم به دست گیرند و انقلاب را به سوی غرب یا شرق بغلتانند. خداوند همه مسلمانان را از شرّ مخالفان اسلام و غارتگران كشورهای اسلامی حفظ بفرماید. (1)
شما می‌دانید كه بدخواهان اسلام و كشور در تمام مراحل توطئه نموده و بحمدالله با شكست مواجه شدند. این بار كه در رفراندم قانون اساسی شكست مفتضحانه نصیبشان شد سخت وحشت‌زده شده‌اند و توطئه را با چوب و چماق شروع كردند و با بهانه‌ها و استفاده از سادگی بعضی قشرها غائله راه انداخته و خواهند انداخت. در این موقع كه با دشمنی مثل امریكا و دنباله‌های او رو به رو هستیم ریشه‌های رژیم سابق و طرفداران آنها و دار و دسته امریكا در این امور دست دارند كه نگذارند آرامش در این كشور تحقق پیدا كند. لهذا من به شما ملت هوشیار هشدار می‌دهم كه هر تشنجی و غائله‌ای امروز برخلاف مصالح اسلام و كشور است و موافق خواستهای دشمنان اسلام است. (2)
در خارج ایران به یك جور تبلیغ می‌كنند؛ در داخل ایران به یك جور تبلیغ می‌كنند. در خارج ماها را یك دیكتاتوری مثل هیتلر، یا بدتر از هیتلر، معرفی می‌كنند كه این یك آدمی است كه پستانهای زنها را داده بریده‌اند! خوب، البته آنها تبلیغ می‌كنند. اما این كردستان كه پیش ماست؛ این جا هم كه در آغوش ماست؛ پیش ماست. اینها هم می‌روند مع‌الاسف تبلیغ می‌كنند و یك دسته‌ای از مردم ساده، باور می‌كنند. ما برادر همه هستیم. آنها برادر ما هستند. آنها حمله می‌كنند و برادرها را می‌كشند، از این طرف می‌روند برای دفاع از این كردستان كه نگذارند كه مفسدین- كه از خارج الآن دارند هم فوج فوج می‌آیند؛ و هم اسلحه می‌فرستند و هم مُبلّغ می‌فرستند و هم چریك درست می‌كنند و می‌فرستند و می‌خواهند یك منطقه را به آتش بكشند- از این طرف وقتی كه می‌روند برای دفع آنها، تبلیغات می‌كنند به این كه اینها اصلاً می‌خواهند جوانهای كُرد را بكُشند! خود آنها می‌ریزند می‌كُشند، وقتی اینها دفاع از آنها می‌كنند، همان معنائی كه خودشان كردند گردن این طرف می‌گذارند! در بیمارستانها آن طور فضاحت را اینها درآوردند؛ و اینها رفتند جلوگیری كردند، عین همین معنا را به این طرف نسبت دادند! همین دیروز چند تا ورقه با امضای «چریكهای فدایی خلق» این جا پیش من آوردند، كه اینها را منتشر كردند در آنجا، چه چیزهایی را نسبت دادند به جمهوری اسلام، چه حرفهایی نسبت دادند. خوب، جمهوری اسلام اگر اسلام نباشد كه دیگر جمهوری اسلام معنا ندارد. ما همه فریادمان و همه ملتمان فریادشان این بود كه ما اسلام را می‌خواهیم. ما هم الآن تمام كوششمان این است كه احكام اسلام را پیاده بكنیم. (3)
قضیه دخالت نظامی ابداً مطرح نیست؛ دخالتهای توطئه‌گری. این طوری؛ یعنی از قوای خود ما استفاده می‌كنند. قوّه خودشان را از آن استفاده نمی‌كنند. در این ممالك از قوای خود ما استفاده می‌كنند. خوب، شما كردستان را ببینید كه اینها از چه استفاده می‌ كنند. یك نفر سرباز امریكایی نمی‌آید آنجا یك كاری بكند. آنها با شیطنت استفاده می‌كنند از خود این افرادی كه یا وابسته هستند به آنها یا اعوجاج دارند. آن وقت، این دسته دومیها كه اعوجاج دارند، از ساده دلی بعضی از كُردها استفاده می‌كنند، با آنها صحبت می‌كنند، چه منتشر می‌كنند كه بنا دارند كه تمام كردستان را بكوبند. این ارتش ایران كه رفته آنجا برای اینكه جلوگیری كند از این كه آنها دارند می‌كُشند و سر می‌بُرند و اذیت می‌كنند، فوراً آنها دنبالش برمی دارند می‌نویسند كه ما می‌خواهیم؛ یعنی دولت ایران می‌خواهد كه كُردها را بكوبد. آن رفته كه كُردها را حفظ بكند، اینها می‌گویند رفته كُردها را بكوبد. (4)
یك وقت یك حرف داشتند كه بگویند قانون اساسی فلان جایش اشكالی دارد، بیایید این اشكال را مثلاً رفع بكنید. یك وقت این است كه افتادند به قلدری و یك دسته از اشخاص مغرض؛ از بستگان رژیم منحوس پهلوی، از بستگان امریكا افتادند توی مردم. یك دسته اشخاص ساده‌لوح هم تحت‌تأثیر واقع می‌شوند و خیال می‌كنند كه اینها یك نظر صحیحی دارند. در صورتی كه مسأله این طور نیست. اینها نظر صحیح ندارند. و اینها از اول تا حالا قدم به قدم كه مخالفت كردند، و حالا این قدم هم برداشته شد و دیدند همه ملت تقریباً موافق با این قانون اساسی هستند، حالا می‌خواهند با قلدری كار را پیش ببرند. یعنی خیال می‌كنند كه در مقابل یك ملت كه همه این ریشه‌های فساد را دارد می‌كند و كنده است، باز می‌شود كه یك عده قلدری كنند و بگویند كه ما نمی‌خواهیم این را. چطور می‌شود در مقابل یك ملت چند نفر بگویند ما نمی‌خواهیم؟ اختیار دست شما نیست كه نخواهید یا بخواهید، بخواهید یا نخواهید. این قانون اساسی تصویب شد و مردم به آن رأی دادند. قریب به اتفاق به آن رأی دادند. و دیگر دست و پا كردن صحیح نیست. (5)
اینها به روحانی هم كاری ندارند. اینها به اسلام كار دارند. آن كه روحانی را تقویت می‌كند كه یك كلمه‌اش را همه می‌پذیرند، آن اسلام است. اساس اسلام است. آنها با آن اساس مخالف‌اند. آنها، آنهایی هستند كه دوستشان قرآن كریم را دست گرفت و گفت: تا این- با كلمه فحش قرآن را دستش گرفت- تا این بین مسلمین است، انگلستان نمی‌تواند سیادت كند. اینها مقلّدین آنها هستند. مع الاسف بچه‌ها را، ساده دلها را می‌روند توی مدارس پیدا می‌كنند، یك صورتی به آن می‌ دهند. اینها هم بیچاره‌ها خیال می‌كنند كه نه حق همین است. لكن عُقَلا باید فكر كنند ببینند كه اینها اساسشان چی هست. چه می‌خواهند بگویند. البته من هم، آن طوری كه می‌گفتند، بسیار متعجب شدم كه من قم را می‌شناسم. من كه، تو قم بزرگ شدم. من قبل از این كه همه شما تقریباً متولد بشوید آمدم قم، و همان جا هم بودم و هستم. حالا هم هروقتی كه حالم مساعد بشود بازمی‌آیم پیش شما. من می‌دانم كه شما قمیها به این زودی از اسلام دست برنمی‌دارید. (6)
الآن می‌بینیم در سرتاسر كشور یك مسائل انحرافی هست. و این مسائل انحرافی نمی‌شود از آن اشخاصی كه خودشان مستقیم‌اند باشد. معلوم می‌شود كه یك اشخاصی منحرف در اینها وارد شدند؛ مثلاً در كمیته‌ها، در دادگاهها و در بسیج، در همه جا، در رادیو و تلویزیون، در مطبوعات، در بین اینها الآن بسیار اشخاص سالم هستند. اما چون ممكن است گاهی ساده فكری بكنند، و یك كسی كه درست نمی‌شناسند، سوابقش را درست اطلاع ندارند، به همان طوری كه خودش را ظاهرسازی می‌كند گول بخورند و وارد بكنند، ‌یا در دادگاه وارد بكنند، یا در كمیته‌ها وارد بكنند، یا در مطبوعات كه مهم است وارد بكنند. (7)
آنها كه گمان می‌كنند كه مدارس باید علم در آن باشد و دیگر كاری به این مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، ساده‌اندیشند آنها. ساده‌اندیشی است كه انسان گمان كند كه یك معلمی كه انحراف دارد، معلمی كه یا طرف شرق است و یا طرف غرب، یا تربیت شرقی دارد یا تربیت غربی، آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی كه نفوسشان مثل آینه صیقلی است. و هرچه در او وارد بشود می‌پذیرد. ساده‌اندیشی است كه ما جوانهای خودمان را به دست معلمی بدهیم كه به طرف شرق می‌رود و بچه‌های ما را شرقی كند، یا به طرف غرب می‌رود و بچه‌های ما را غربی كند. ساده‌اندیشی است كه ما گمان كنیم كه فقط تخصص، میزان است و علم، میزان است. علم الهی هم میزان نیست. (8)
به خود آیید، توجه كنید، و این قدر ساده دل نباشید و به آن شیاطین هم می‌گویم كه سر جای خودتان بنشینید و الاّ لیست افراد شما خواهد آشكار شد، و شما به آنجا خواهید رفت كه منافقین رفتند. همان طوری كه منافقینْ اظهار اسلام می‌كردند و حالا هم می‌كنند، اسلام راستین می‌خواهند! نه اسلامی كه در آن حدود شرعیه جاری بشود، نه اسلامی كه در آن قصاص شرعی جاری بشود، نه اسلامی كه ابرقدرتها را بیرون بكند از كشور، نه اسلامی كه كمونیست را سركوب كند و نه اسلامی كه غرب را سركوب كند، شما هم همان منافقین هستید با صورت دیگر. به اسم دلسوزی برای مردم... تضعیف می‌كنید هم قوّه قضائیه را، هم قوّه مجریه را و هم جمهوری اسلامی را. و درد شما این است كه دستتان از آن فسادها كوتاه شده است، و من به شما قول می‌دهم كه دیگر آنها برنگردند. و به شما عرض می‌كنم كه «بُزك نَمیر بهار میاد» نخواهد شد. نه خربزه برای شما خواهد آمد و نه خیار. شما به جای خودتان بنشینید، این قدر توطئه نكنید، این قدر تضعیف نكنید جمهوری اسلامی را كه آن مسائل برگشتنی نیست. و ملت ما آن ملت نیست كه برای خاطر امثال شما تزلزل پیدا بكند. آنهایی كه وضعی داشتند و حیثیتی به خیال خودشان داشتند از بین رفتند. امریكا با آن قدرتش در ایران سركوب شد، و شوروی با آن قدرت بزرگش در ایران سركوب شد. (9)
نمی‌دانم كه در بعضی از رادیوها كه پخش كردند صحبت رئیس جمهور آمریكا را ملاحظه كردید كه ایشان از همه دنیا استمداد كردند برای این كه، این بهایی‌هایی كه در ایران هستند مظلوم‌اند و جاسوس هم نیستند، و بجز مراسم مذهبی به كار دیگر اشتغال ندارند، و ایران برای همین كه اینها مراسم مذهبیشان را به جا می‌آورند 22 نفرشان را محكوم به قتل كرده‌اند، ایشان از همه دنیا استمداد كرده كه اینها جاسوس نیستند، اینها یك مردمی هستند دخالت در هیچ كاری ندارند، و روی انسان دوستی ایشان این مسائل را می‌گویند. اگر ایشان این مسائل را نمی‌گفت، گاهی اذهان ساده احتمال می‌دادند كه خوب اینها هم یك مردمی هستند كه ولو اعتقاداتشان فاسد است لكن مشغول كار خودشان هستند و مشغول عباداتی كه به نظر خودشان عبادت است مثلاً هستند، و حال آن كه در آن نظر هم نبودند. لكن بعد از این كه آقای ریگان گفته‌اند، شهادت دادند به این كه اینها جز مراسم مذهبی چیزی دیگری ندارند، باز هم ما می‌ توانیم باور كنیم؟ از آن طرف وقتی كه حزب توده را می‌گیرند شوروی صدایش بلند می‌شود كه یك عده مردم بی گناهی كه با جمهوری اسلامی هم موافق بودند، پشتیبان بودند، جمهوری اسلامی را هم اینها مثل دیگران همراهی كردند و حالا هم همین طور هستند، دولت ایران بیخودی آمده است اینها را گرفته است و حبس كرده است. از آن طرف هم آقای ریگان می‌گوید كه این بهایی‌ها، بیچاره‌ها مردم آرامی، ساكتی مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبی خودشان را به جا می‌آورند و ایران برای خاطر همین كه اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان درنمی‌آمد. شما برای خاطر این كه، اینها یك دسته‌ای هستند كه به نفع شما هستند، والاّ ما شما را می‌شناسیم. (10)
از آن‌ور آخوندهای درباریشان تبلیغ می‌كنند و افساد می‌كنند و بر ضد اسلام حرفها می‌زنند، تفرقه می‌اندازند بین مسلمین؛ از آن طرف هم، آنها به جان مردم افتاده‌اند و همه چیزشان را دارند می‌برند. و ما هم كنار بنشینیم، تماشا كنیم؛ ما تماشاچی هستیم! ما چه كاری به این كارها داریم! ما می‌رویم نمازمان را می‌خوانیم و روزه‌مان را می‌گیریم و تمام شد! تكلیف همین است؟! امیرالمؤمنین همین بود؟ سیدالشهدا، اگر این فكر را می‌كرد كه نمی‌رفت به كربلا، با یك عدد معدودی. این فكر را نمی‌كرد، این فكر غلط ما در ذهن او نبود. امیرالمؤمنین، اگر بنا بود كه خیر، هی مسامحه كند شمشیر نمی‌كشید هفتصد نفر را یكدفعه بكشد، تا آخر آن اشخاصی كه قیام كرده بودند به ضدش، تا آخر، ضد اسلام بود دیگر، تا آخرشان را كشت و چند نفر دیگر فرار كردند، بعد هم آمدند آن فساد را كردند، فراریهایشان آن فساد را كردند. شما بدانید كه از حبسهای ما، همین اشخاصی هستند كه مفسدند. ما اشخاصی كه مفسد نیستند، یك آن هم میل نداریم باشند،. اگر از اینها هرچه بیرون برود هر یكشان بیرون بروند آدم می‌كشند، آدم نشده‌اند اینها. ما تا كی باید خواب باشیم؟ ما تا كی ساده اندیش باشیم؟ شما آقایان چرا ساده‌اندیشی می‌كنید؟‌در بلاد خودتان كه می‌روید، بگویید به مردم، بگویید به دنیا، كه با دنیا دارند چه می‌كنند این قدرتمندها، اینها با ضعفا دارند چه می‌كنند. اینها، اتیوپی كه آن همه بیچاره‌اند دارند رنج می‌برند، می‌میرند از گرسنگی، گندمهایشان را می‌ریزند تو دریا، خرج سلاحهایی می‌ كنند كه همه عالم را از بین ببرند. (11)

راهبردهای تصریحی:

1- برخورد با جوانان باید در راستای جذب آنان باشد نه دفع آنان.
2- باید مراقب نفوذ دشمن در مراكز حساس بود.
3- دشمن از ساده‌دلی افراد استفاده می‌كند و با شایعات آنها را در مقابل نظام قرار می‌دهد.
4- دشمن سعی می‌كند آرامش مردم را سلب و غائله به راه بیندازد.
5- به شعارها نباید نگاه كرد، به اعمال و رفتار شعاردهندگان باید نگاه كرد.
6- گاهی دشمن از سادگی مسؤولین استفاده می‌كند و با استفاده از ترفندهای گوناگون عناصر موردنظر خود را در جاهای كلیدی و حساس نفوذ می‌دهد.

نكات استنباطی:

1- از توطئه‌های مهم دشمنان برای سرنگونی نظام، نفوذ دادن عناصر منحرف و وابسته‌ی به خود در مراكز حسّاس و به دست گرفتن تدریجی اوضاع است.
2- هوشیاری و بصیرت و شناخت ترفندهای مختلف دشمنان، مهمترین عامل در بازدارندگی دشمنان است.

پی‌نوشت‌ها:

1.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج19، صص 150 و 151.
2.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج11، ص174.
3.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج10، صص 292 و 293.
4.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج10، صص 518 و 519.
5.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج11، ص 176.
6.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج13، ص 360.
7.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج13، ص 473.
8.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج13، صص 509 و 510.
9.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج17، ص 448.
10.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج17، صص 459 و 460.
11.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج19، صص 139 و 140.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط