برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

شناسایی دشمن از طریق عملكردشان

آنهایی كه وقتی محمدرضا در این جا بود در دربارش خدمتگزار بودند، حالا ضد محمدرضا شده‌اند. این ضدیت نیست، این ضدیت برای این است كه شما خیال كنید، بازی بدهند من و شما را كه ما خیال كنیم اینها اسلامی هستند و یا
جمعه، 23 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شناسایی دشمن از طریق عملكردشان
 شناسایی دشمن از طریق عملكردشان

 






 

برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

آنهایی كه وقتی محمدرضا در این جا بود در دربارش خدمتگزار بودند، حالا ضد محمدرضا شده‌اند. این ضدیت نیست، این ضدیت برای این است كه شما خیال كنید، بازی بدهند من و شما را كه ما خیال كنیم اینها اسلامی هستند و یا بی‌طرف بشویم نسبت به آنها یا طرفدار بشویم.توانستند كه جوانهای پاك و صاف و صحیح ما را گول بزنند با تبلیغاتی كه بلدند و خوب هم بلدند. باید توجه داشته باشد این ملت كه گول نخورد از اینهایی كه برای اسلام دارند سینه می‌زنند. ببینند اعمالشان چیست. ببینند اینهایی كه می گویند اسلام، آیا در عمل هم این طوری هستند یا یك سنگربندی‌هایی هستند كه با اسم اسلام می‌خواهند از بین ببرند اسلام را. و لعلّ دزدهای سر گردنه هم اسم اسلام را روی خودشان می‌گذارند، لكن دزدی می‌كنند. باید ما با اسم گول نخوریم، ببینیم چه می‌كند، ببینیم سابقه این چیست، ببینیم كتابهایی كه اینها می‌نویسند محتوایش چیست، ببینیم تبلیغاتی كه اینها می‌كنند چه تبلیغ می‌كنند. مجرّد این كه بگویند من مسلمم كه فایده ندارد با ادعا. الآن همه می‌گویند ما مسلمیم، همه می‌گویند ما انقلابی‌ایم، كسی نیست كه بگوید من انقلابی نیستم، هركه می‌گوید من انقلاب را درست كرده‌ام. این ملت بیچاره، این ملت بزرگ ما، این ملتی كه با دست خالی رفت توی میدانها و توی خیابانها و مشتش را پر كرد و مخالفت كرد با رژیم سابق و با همه ابرقدرتها و مطلب را به اینجا رساند، حالا من آمده‌ام، می‌نشینم می‌گویم من رهبر شما [هستم]. تو غلط می‌كنی كه هستی. یا آن می‌گوید كه نه، ما این كار را كردیم. آخر كجا این كار را كردید؟ اگر یك دزدی را یك جایی كشتند، از طایفه شما بود، آن وقت شما می‌شوید انقلابی؟! (1)
باید ببینید چكاره‌اند این جمعیتهایی كه افتاده‌اند توی این مملكت و دارند خرابكاری می‌كنند و مع‌الاسف، بعض اشخاص هم كه متوجه این مسائل نیستند، یك وقت آدم می‌بیند كه طرفداری از اینها كردند یا یك چیزی گفتند، آنها از آن استفاده طرفداری كردند. اینها گول می‌زنند، همه را گول می زنند. اینها می‌خواستند من را گول بزنند. من نجف بودم، اینها آمده بودند كه من را گول بزنند. اینها می‌خواستند من را گول بزنند. (2) بیست و چند روز- بعضیها می‌گفتند 24 روز من حالا عددش را نمی‌دانم- بعضی از این آقایانی كه ادعای اسلامی می كنند، آمدند در نجف، [یكی] شان بیست و چند روز آمد در یك جایی، من فرصت دادم به او حرفهایش را بزند. آن به خیال خودش كه حالا من را می خواهد اغفال كند. مع‌الاسف، از ایران هم بعضی از آقایان كه تحت تأثیر آنها واقع شده بودند- خداوند رحمتشان كند آنها هم اغفال كرده بودند آنها را- آنها هم به من كاغذ سفارش نوشته بودند.
بعضی از آقایان محترم، بعضی از علما، آنها هم به من كاغذ نوشته بودند كه اینها انّهم فتیَهٌ؛ قضیه اصحاب كهف. من گوش كردم به حرفهای اینها كه ببینم اینها چه می‌گویند. تمام حرفهایشان هم از قرآن بود و از نهج البلاغه، تمام حرفها. من یاد یك قصه‌ای افتادم كه در همدان اتفاق افتاده بود. ظاهراً زمان مرحوم آسید عبدالمجید همدانی، یك یهودی آمده بود مسلمان شده بود خدمت ایشان. ایشان دیده بود كه بعد از چند وقت این یهودی خیلی مسلمان است و این قدر اظهار اسلام می‌كند كه ایشان تردید واقع شده بود برایش كه این شاید قضیه‌ای باشد. یك وقت خواسته بودش. گفته بود كه تو مرا می‌شناسی؟ گفته بود كه بلی، شما از علمای اسلام هستید و چطور [هستید]. می‌دانید پدرهای من كی‌اند؟ بلی، پیغمبر از اجداد شماست. خودت را می‌شناسی؟ بلی، من پدرانم یهودی بودند و حالا خودم مسلمان شدم. گفته بود: سرّ این را به من بگو كه چرا تو مسلمان‌تر از من شدی؟ مردك فهمیده بود كه این آن چیزی را كه می خواهد بازی كند، فهمیده است. فرار كرده بود. این كه آمد بیست و چند روز آنجا و تمامش از نهج البلاغه و تمامش از قرآن صحبت می‌كرد، من در ذهنم آمد كه نه، این آقا هم همان است! و الاّ خوب، تو اعتقاد به خدا و اعتقاد به چیزهایی كه داری، چرا می‌آیی پیش من؟ من كه نه خدا هستم، نه پیغمبر، نه امام، من یك طلبه‌ام در نجف. این آمده بود كه من را بازی بدهد؛ من همراهی كنم با آنها. من هیچ راجع به اینها حرف نزدم، همه‌اش را گوش كردم. فقط یك كلمه را كه گفت ما می‌خواهیم قیام مسلحّانه بكنیم، گفتم: نه، شما نمی‌توانید قیام مسلحانه بكنید. بی خود خودتان را به باد ندهید. (3)
اینها با خود قرآن، با خود نهج البلاغه می‌خواهند ما را از بین ببرند و قرآن و نهج البلاغه را از بین ببرند. همان قضیه‌ی زمان حضرت امیر و قرآن را سر نیزه كردن كه این قرآن حَكَم ما باشد. حضرت امیر مظلوم بود واقعاً. هرچه به این بدبخت‌ها گفت: اینها حیله دارند می‌كنند، بگذارید [بجنگند]، گذشت مطلب، [گفتند:] الآن آن مركز را می‌گیرند. جمع شدند دورش، شمشیر كشیدند، گفتند: می‌كُشیمت اگر نگویی برگردند، قرآن این طور نوشته. مجبور شد حضرت امیر كه امر كند كه لشكری كه الآن فتح می‌كردند، یك ساعت دیگر اگر مانده بود فتح می‌كردند، برگردند. برگشتند و شكست همان شد كه خوردند و بعد از این كه آن مسائل واقع شد. همین عده‌ای كه آنجا شمشیر كشیده بودند، باز شمشیر كشیدند بر ضد حضرت امیر؛ باید ما ببینیم كه عمل اینها چی هست، آنها در پیشانی‌شان هم آثار سجده بود؛ ابن ملجم در پیشانی‌اش آثار سجده بود، ببینیم چه كرد؟ با این آثار سجده چه آمده بكند؟ (4)

راهبردهای تصریحی:

1- از طریق عملكرد هر فرد می‌توان دریافت كه حقیقتاً در خط اسلام است یا اینكه به لباس اسلام درآمده تا فریبكاری كند.
2- استفاده از دین در برابر دین، حربه‌ای است كه از صدر اسلام، منافقین از آن استفاده كرده‌اند.

نكات استنباطی:

1- ارزیابی عملكرد هر فرد كه آیا در راستای مصالح نظام یا خلاف آن است، بهترین راه برای تشخیص خودی بودن و غیرخودی بودن آن فرد است.
2- در ارزیابی اعمال شخصیتها و گروهها، همیشه حال فعلی آنها بایستی مورد توجه باشد كه مبادا با استفاده از سوابق، بخواهند امروز فریبكاری كنند.
3- در شناخت و سنجش اعمال افراد و گروهها، بایستی حق ملاك باشد. یعنی ابتدا حق را شناخت بعد افراد و گروهها را با آن سنجید.
4- دشمن همیشه روی دوستان نادان و منافقین آگاه به خیانت خود، حساب ویژه باز می‌كند و از آنان بیشترین بهره را در جهت منافع خود می‌برد.

پی‌نوشت‌ها:

1.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج12، صص 464 و 465.
2.فردی به نام حسین روحانی از اعضاء سازمان منافقین، كه پس از پیروزی انقلاب، دستگیر و محاكمه شد.
3.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج12، صص 465 و 466.
4.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، جلد 12، ص 466.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط