نویسنده: تیم دیلینی
برگردان: بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی
برگردان: بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی
زادگاه فمینیسم احتمالاً سنکا فالز نیویورک است. اما این جنبش در امریکا و دیگر نقاط جهان در شکلهای گوناگونی پدیدار شد. در این جنبش، زنانی چون هریت تابمن بودند؛ برده زادهای بی سواد که نزد یک نساج شاگردی میکرد و همواره حالاتی عمیقاً روحانی داشت (او مدعی بود از بصیرتی الهی برخوردار است). او پس از مرگ اربابش، در سال 1849 آزاد شد و برای مدتی آشکارا غرقِ در شکوه آزادی تازه به دست آمدهاش بود. اما دیری نگذشت که به یاد آورد خواهر، دو فرزند و بسیاری افراد دیگر همچنان در زنجیر بردگیاند، او تصمیم گرفت برای رهایی آنان بکوشد. عزم راسخ او برای کمک به آزادی بردگان او را بر آن داشت که جنبش راه آهن زیرزمینی را برپا کند. گفته میشود که او از این راه به آزادی بیش از 300 برده کمک کرد. وی را اغلب «موسای مردمش» مینامند (Source: Women"s Rights National Historical Park ) . تابمن تا آن جا پیش رفت که در ملک شخصیاش در اُوبرن در ایالت نیویورک، مرکزی برای اسکان سیاه پوستان تهیدست و سالخورده بنا نهاد.
سوزان بی، آنتونی، از دوستان کیدی استانتن، که زنی مجرد بود، وقت کافی داشت تا به سفر برود و برای اشاعهی حقوق زنان سخنرانی کند. آنتونی در سنکا فالز به دیدن استانتن میرفت و متن سخنرانیها و نوشتههای او را با خود میبرد تا در خلال سفر به سراسر کشور، در مبارزه برای حقوق زنان از آنها استفاده کند. سوزان آنتونی هم به نوبهی خود در جنبش زنان فعالیت کرد. آنتونی همچنین به عضویت در گروه دختران مخالف باده گساری در شهر راچستر در ایالت نیویورک درآمد و به ریاست آن برگزیده شد. آنتونی به ویژه، در امر سازمان دهی و جمع آوری اعانه تبحری خاص داشت. او در بسیاری از همایشهایی که در شمال ایالت نیویورک با هدف مبارزه با باده گساری ترتیب داده میشد، شرکتا میکرد. سوزان آنتونی با این که از اعضای اولیهی بانوان مجمع سنکا فالز نبود، اما با بیشتر آنان رابطهای نزدیک داشت.
تأملات نهایی
اصلاحات و تغییرات گوناگونی که بانوان مجمع سنکا فالز در پی تحقق آنها برآمدند، مدتی طول کشید. برگزاری همایشهای زنان بیشتر و بیشتر شدند و سرانجام، قانون آزادی بردگان و حق رأی زنان به تصویب رسید. همهی بدبختیهای زنان در دوران اولیهی تفکر اجتماعی از بین نرفت، اما پیشرفتهای زیادی در این زمینه صورت گرفته است. جنبش فمینیستی در اواخر دههی 1960، شتاب بیشتری گرفت (شکل گیری سازمان ملی زنان به کوشش بتی فریدان و همکارانش در سال 1966) و در دههی 1970 به حرکت خود ادامه داد (تصویب قانون اصلاحی حقوق برابر در هر دو مجلس امریکا در سال 1972 و حکم دیوان عالی امریکا مبنی بر مجاز دانستن سقط جنین برای زنان در مورد شکایت رو از وِید). طی دو قرن گذشته نقش زنان در امریکا افزایش چشمگیری داشته است. اما طبق روال معمولِ همهی تغییرات اجتماعی مهم، سرعت این تغییرات برای برخی زنان کافی و برای برخی دیگر کافی نبوده است.زنان امروزه نقش بسیاری در جامعهی مدرن و در پردازش نظریههای اجتماعی معاصر دارند. ایشان با بخش عمدهای از اصول اساسی نظراتی که پیش از آنان جامعهشناسان دوران کلاسیک مطرح کردند، موافق بودند (ماهیت پیش روندهی جامعه، نقش قدرت در روابط و سازمان دهی اجتماعی، تأثیر محدودیت و کمیابی منابع بر گروهی از افراد یا بر کل نظام اجتماعی).
منبع مقاله :
دیلینی، تیم؛ (1391)، نظریههای کلاسیک جامعهشناسی، ترجمهی بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی، تهران: نشر نی، چاپ ششم.