نگاهی به فرهنگ کلاسیک یونان

یونان به دولت‌های کوچکی که دشمن یکدیگر بودند و توسط ملت یا جباران یا طبقه‌ی ثروتمند اداره می‌شدند تقسیم شده بود. هر یک از آنها برای پیشرفت و توسعه‌ی حدود خود به زبان سایر همسایگان می‌کوشید، منتهی رشته‌ی...
يکشنبه، 10 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به فرهنگ کلاسیک یونان
 نگاهی به فرهنگ کلاسیک یونان

 

نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

یونان به دولت‌های کوچکی که دشمن یکدیگر بودند و توسط ملت یا جباران یا طبقه‌ی ثروتمند اداره می‌شدند تقسیم شده بود. هر یک از آنها برای پیشرفت و توسعه‌ی حدود خود به زبان سایر همسایگان می‌کوشید، منتهی رشته‌ی ارتباط واحدی همه‌ی آنها را به هم می‌پیوست و آن وحدت زبان، آداب و مذهب بود.

مسابقات:

گذشته از این عوامل که به وحدت یونان کمک زیادی کردند مسابقات ورزشی و اتحادیه‌های مذهبی یا آمفیکسیونی‌ها (1) نیز که اغلب دارای اهمیت سیاسی فراوانی بودند در این راه تأثیر بسزائی داشتند. معروفترین آنها اتحادیه‌ی مذهبی دلفی بود که از دوازده قوم و ملّت تشکیل می‌یافت. نماینده‌ی آنها دردلف (2) مقام داشت، اداره‌ی اموال هاتف دلف به عهده‌ی او بود، در حلّ اختلافات میان اعضاء دخالت می‌کرد و دستور تنبیه و مجازات کسانی که به به مقدّسات بی احترامی می‌کردند از طرف او صادر می‌شد.
مهمترین بازیها و مسابقات، مسابقه المپی بود که هر چهار سال یک بار در المپ واقع در الید برگزار می‌شد.
نخستین مسابقه‌ها که اطلاع کافی از آن در دست است بازیهای سال 776 می‌باشد و این تاریخ که تشریفات برگزاری اوّلین المپیاد در آن انجام گرفته در تنظیم تقویم یونانی اهمیت بسزائی داشت. این مسابقه در اصل شامل پرش، پرتاب نیزه، دو، پرتاب دیسک و کشتی بوده و بعدها مسابقه‌ی ارابه و مسابقه‌ی موسیقی و شعر نیز به آنها افزوده شده است. در طول مدّت مسابقه‌ها یونانیان از جنگ دست می‌کشیدند و از سراسر یونان در این بازیهای ملّی که موجب شادمانی تمام ملّت هلنی بود شرکت می‌جستند. از هر برنده‌ای در کشور خود به عنوان قهرمان استقبال و پذیرائی می‌شد.
مسابقات دیگری نیز در یونان معمول بود که معروفتر از همه‌ی بازیهای پیتی (3) به افتخار آپولون دردلف، بازیهای ایسمی (4) به افتخار پوزئیدون در کرنت و بازیهای نمه‌ای (5) به افتخار هراکلس در آرگوس است.

ارتش:

در دوره‌ی آکئی یونانی‌ها سپاهیانی مرکب از پیاده نظام و ارابه جنگی داشتند. در جنگ‌ها سلاح مفرغی، شمشیر و نیزه به کار می‌رفت و وسیله‌ی دفاع کلاه خودهای تارک دار و سپر بود. دری‌ها استعمال آهن را رواج دادند و بتدریج آهن جانشین مفرغ شد. سواره نظام نیز جای ارابه‌های جنگی را گرفت ولی تعداد سواران چندان زیاد نبود چون جلگه‌های کوچک یونان برای فعالیت و پیشرفت سواره نظام مساعد نبود، با این حال در تسالی تعداد زیادی اسب پرورش می‌دادند. پیاده نظام نیروی اصلی و اساس قدرت یونان محسوب می‌شد و از دو قسمت تشکیل می‌یافت: هوپلیت (6) و پسیلت (7). هوپلیت‌ها به نیزه و شمشیر مسلح بودند و کلاه خود و زره کامل داشتند (کلاه خود، نیم تنه آهنی، ساق پائی، سپر) و در صفوف فشرده می‌جنگیدند. پسیلت‌ها یا پیاده نظام سبک فاقد نیم تنه (جوشن) و سپر بودند و به دسته‌های کماندار، فلاخن انداز و زوبین انداز تقسیم می‌شدند. بعدها دسته‌ی دیگری به نام پلتاست (8) ایجاد شد و این دسته نیزه دارانی بودند که سپر کوچک گردی هم داشتند.
نیروی دریائی از کشتی‌های پاروئی، به تقلید کشتی‌های اژه ای‌ها، تشکیل می‌یافت و بیشتر کشتی‌ها دارای سه ردیف پاروزن (9) بودند. یونانی‌ها فن محاصره را می‌دانستند و از ماشین‌های جنگی (برج متحرک و منجنیق) استفاده می‌کردند.

هنر:

در هنر می‌سنی در سایه‌ی نفوذ اژه‌ای‌ها تحولاتی راه یافت ولی این هنر خود نیز خالی از ابتکار نبود. پس از هجوم اقوام دری نفوذ مصریان و آسیائی‌ها همچنان باقی ماند، منتهی یونانیان بتدریج خود را از قید این نفوذ آزاد ساختند.
مصالحی که در معماری به کار می‌رفت سنگ و خاک و چوب بود و فقط از بناهای سنگی که استحکامی داشته‌اند آثاری به جا مانده. بناها را به استثنای بناهائی که از مرمر بود معمولاً از کتیبه‌ها (حجاری روی سنگ)، صحنه‌های نقاشی (نقاشی روی اندودی از آهک و خاک مرمر و گل سفید) و آجرهای لعابی می‌پوشاندند. در معماری یونان دو سبک اصلی جلب نظر می‌کند. سبک دری که از مختصات آن ستونی بود بدون پایه و قاعده‌ی مجزا، و بر روی آن سرستونی (10) به یکی از اشکال هندسی قرار داشت. روی سر ستون قسمتی بود که به وسیله‌ی حجاری یا گچ بری زینت می‌شد (11) و بالای آن قسمتی به نام گیلوئی (12) بود که با شیارهای عمودی (13) یا چند مربع که در هریک تصاویری (14) نقش شده بود زینت می‌یافت و پس از آن در قسمتی از ستون که به سقف متصل می‌شد (15) تراش‌هائی افقی به سنگ می‌دادند؛ قسمتی از ستون بین پایه و سرستون (16)، بود شیارهائی عمودی یا چهارگوش‌هائی با حجاریهای زینتی یا نقاشی شده داشت. در سبک ایونی ستونها نازک‌تر با پایه‌ی مدوّر و سرستون مارپیچ شکل بودند و در گیلوئی‌های آ نها، یعنی در قسمتی که بین گچ بری روی ستون و سنگ زیر سقف قرار داشت، شیارهای عمودی نمی‌گذاشتند.
مهمترین ساختمان‌ها، معابد آن زمان می‌باشند. هر معبد دارای ستایشگاهی (17) بود و در مدخل اصلی آن راهروئی با ستونهای متعدد (18) ساخته شده بود.
حجاری و پیکرتراشی یونان منشأ مذهبی داشت. مجسمه ما از چوب و بعدها از سنگ و مفرغ و گاهی هم از عاج یا طلا ساخته می‌شد. تهیه‌ی مجسمه‌های الوان یعنی نقاشی و رنگ آمیزی آنها به رنگ‌های مختلف با چشم‌های مینائی رایج‌تر بود. در دوره‌های قدیم‌تر، یعنی در دوره‌ی باستانی، نفوذ بیگانگان در این هنر مشهود است. مجسمه‌ها که معمولاً از خدایان بود یک شکل و یکنواخت، ثابت و بیحرکت ساخته می‌شدند، همه‌ی آنها از روبرو، بازوهای متصل به بدن، چهره‌ها بی‌حالت و کم تأثیر و بدن آنها از پارچه‌های سنگینی پوشیده شده بود. در سراسر یونان از این مجسمه‌ها پیدا شده ولی مجسمه‌های اتیک از لحاظ ظرافت و مهارتی که در آنها به کار رفته است بر سایر مجسمه‌ها برتری دارند. حجاری برجسته که روی آنها نقاشی و رنگ آمیزی شده در زینت گیلوئی‌ها یا سردر و نمای معبدها معمول بوده.
از نقاشی در تزئین ظروف گلی با زمینه‌ی قرمز، که بر روی آنها خطوط یا تصاویر سیاه می‌کشیدند (گیاه‌ها، حیوانات، انسان و خدایان، صحنه‌های اساطیری، جنگ، شکار، زندگی خانوادگی یا پیشه وری)، استفاده می‌شد.
از موسیقی اطلاع کمی در دست است. این کار نیز جنبه‌ی مذهبی داشته و شامل، سرودهای شادی (Paean) عزا (Thrène)، نیایش و عبادت (Dithyrambe) بوده. در موسیقی هفت مقام یا پرده (19) از قبیل دُری، لیدی فریژی وجود داشت. سازهای عمده آن زمان زهی (دو نوع چنگ) (20) و بادی (نای) بودند.

ادبیات:

یونانیان قدیم به زبان هند و اروپائی که غنی و موزون بود تکلم می‌کردند لیکن خط و نوشتن را نمی‌دانستند. هنگامی که احتیاج به نوشتن احساس شد، بخصوص برای روابط بازرگانی، ناچار از شرقی‌ها استعانت جستند. یونانیان الفبای خود را از فنیقی‌ها گرفتند ولی در آن تغییراتی داده، حروف صدادار بر آن افزودند و از تعداد حروف بی‌صدا کاستند و الفبای تازه‌ای که بیست و چهار حرف داشت به وجود آوردند. زبان یونانی از دیرباز به لهجه‌های مختلف تقسیم شده و مهمترین آنها، آکئی، ائولی، دری، ایونی، آتیک بود.
ادبیات ابتدا جنبه‌ی مذهبی، حماسی و تغزلی داشت. قدیمی‌ترین شعرا، یعنی کسانی که کارشان خواندن اشعار به آواز بود (21) یا آنها که از شهری به شهری رفته اشعاری را نقل و روایت می‌کردند (22)، سرودها یا داستانهائی را می‌خواندند که در افواه بود سپس به تنظیم و تدوین آنها پرداختند و منظومه‌های همری، ایلیاد و اودیسه به این ترتیب تنظیم یافت.
مدّتها تصور می‌شد که همر از اهالی ایونی بوده ولی بعدها در وجود او شک شد و این مسأله هنوز لاینحل مانده است.
به هرحال ایلیاد و اودیسه بزرگترین منظومه‌های یونانی هستند. در ایلیاد از جنگ تروا، از موقعی که آشیل به خشم آمد تا مرگ هکتور، سخن رفته و اودیسه به ذکر بازگشت اولیس به وطن پس از ویرانی تروا و حوادثی که طی ده سال سرگردانی در دریا بر او گذشت، پرداخته است. ایلیاد صورت اشعار رزمی و حمامی داشته و شرح یک سلسله جنگ‌ها و فتوحاتی است که در ستایش و تشویق پادشاهان قدیم سروده شده و اودیسه به جمع آوری اطلاعات جغرافیائی یونانیان پرداخته و عجایب افسانه‌ای را با آن درآمیخته است. در این دو اثر در عین سادگی کامل، منتهای جذابیت و تأثیر به چشم می‌خورد.
از هزیود (23)، اهل بئوسی که در قرن هشتم می‌زیست دو منظومه مربوط به تعلیم و تربیت باقی مانده. یکی از آنها به نام ، «اعمال و ایام»، (24) شرح کار و کوشش دهقانی است که به اندرزهای اخلاقی آمیخته است و دیگری موسوم به «احوال و انساب خدایان» (25) از منشأ خدایان بحث کرده و فهرستی از تمام خدایان مذهب هلنی فراهم آورده.
در فاصله‌ی میان قرن هشتم و قرن ششم تحریر منظومه‌های دوری (26) انجام گرفته. این آثار ظاهراً برای تکمیل کار همر و انتشار تاریخ کامل جنگ تروا، و جنگ‌های پیش از آن و همچنین شرح حال همه‌ی قهرمانان داستانی تنظیم یافته. شروع اشعار تغزلی نیز مربوط به همین دوره می‌باشد. این اشعار، بیان احساسات و عواطف شخصی است که در آن موقع به همرامی چنگ خوانده می‌شد. نام بسیاری از شعرای این زمان و تعداد کمی از آثار آنان در دست می‌باشد. از آن جمله است: تیرته (27) اهل آتن، سراینده‌ی اشعار رزمی؛ آرشیلوک (28) اهل پاروس (29) که به ظاهر مبتکر اشعار هجوآمیز بوده و اشعار او مشحون از طعن و حملات شخصی می‌باشد؛ تئوگ نیس (30) اهل مگار که اشعار سیاسی و اخلاقی می‌سرود؛ ازوپ (31) مؤلف حکایات و قصه‌هائی که پس از او مورد تقلید بسیاری از سرایندگان قرار گرفته؛ آلسه (32) اهل لسبوس که غزلهائی سیاسی، عاشقانه و مذهبی سرود؛ سافو (33) کاهنه‌ی لسبوس که با اشعار مهیج و شورانگیز خود شهرت فراوانی به دست آورده؛ آناکرئون (34) که اشعاری در وصف شراب، عشق و خوشی‌های ناپایدار زندگی داشته؛ سیمونید (35)، اهل سئوس (36) که گوینده‌ای غمگین و محزون و تأثرانگیز بوده.

فلسفه:

در حالی که در مشرق، تنها مذهب، به بحث و تفسیر مسائل مربوط به روح و دنیا می‌پرداخت. در یونان متفکرانی ظهور کردندکه به فکر تشریح و تأویل این مسائل از راه تعقل و استدلال افتادند و به این ترتیب فلسفه به وجود آمد. قدیمی‌ترین فلاسفه که از اهالی ایونی بودند، می‌خواستند اصل اولیه و منشأ اشیاء را که به عقیده‌ی تالس (37)، آب و به عقیده‌ی آناگزیماندر (38)، عنصرلایتناهی و به عقیده‌ی آناگزیمن (39)، هوا و به عقیده‌ی هراکلیت، آتش بود، جستجو کنند. این چهار تن همه در قرن ششم می‌زیستند. هراکلیت می‌گفت که ماده، ثابت و ساکن نیست بلکه دائم در حرکت و تغییر شکل می‌باشد. مکتب مخالف، مکتب الئات‌ها (40)، بود که به ثبات و پایداری وجود، با وجود تغییرات ظاهری، عقیده داشت. مکتب فلسفی سوم به وسیله‌ی فیثاغورس که در ساموس به دنیا آمده ولی بیشتر عمر خود را در یونان بزرگ گذرانده بود پایه گذاری شد. وی ریاضیدان بود و می‌خواست به وسیله‌ی اعداد مسائل فلسفی را حل کند. وی دنیا و روح را ازلی می‌دانست و همچنین به تناسخ عقیده داشت.
این دوره که به قرون وسطای یونان معروف است واسطه و فاصله‌ای است میان دوره‌ی اکئی، یعنی نخستین دوره‌ی شکوه و درخشندگی هلنیسم، با دوره‌ی کلاسیک، یعنی دوره‌ای که تمدن یونان به وضع بی‌سابقه‌ای پیش رفت و این کار چنان سریع و عجیب به حدّ کمال رسید که معمولاً عنوان اعجاز به آن داده می‌شود. پایان قرن ششم و فرا رسیدن سال 500 نه تنها طلیعه‌ی روزگاری جدید برای یونان بود بلکه در شرق هم خاتمه‌ی منازعات و جنگهای متمادی میان کشورهای رقیب و تثبیت سیادت پارس‌ها بر سراسر کشورهای میان اژه و سند محسوب می‌شود. در این تاریخ، تصادم و برخوردی میان این شاهنشاهی عظیم و دولتهای کوچک یونانی رخ داد که به جنگهای مدی معروف شد و مدّت نیم قرن (نیمه‌ی اول قرن پنجم) شرق و غرب را به خود مشغول داشت.

پی‌نوشت‌ها:

1- Amphictionies
2- Delphes
3- Pythiques
4- Isthiques
5- Néméens
6- Hoplites
7- Psilètes
8- Peltastes
9- Trière
10- (حماله) Chapitau
11- Architrave
12- (کتیبه) Frise
13- (سه شیاری) Triglyphe
14- Mètope
15- (ازاره) Corniche
16- Fût (ساقه)
17- Sanctuaire = مکان مقدّس که دارای بناهای مجزا و مستقل بود از قبیل یک محوطه‌ی عمومی، یک محل برای تصفیه و پاک کردن خود از گناهان. قربانگاه، محلّ مجسمه
18- Portique
19- Gamme یا Mode
20- Lyre و Cithare
21- Aède
22- Rhapsode
23- Hésiode
24- Les Travaux et let Jours
25- Théogonie
26- دوری = Cyclique
27- Tyrtée
28- Archiloque
29- Paros
30- Théognis
31- Esope
32- Alcée
33- Sappho
34- Téos اهل Anacréon
35- Simonide
36- Céos
37- تالس ملطی = Thalès
38- Anaximandre
39- Anaximène
40- Eléates

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
استوری شهادت امام سجاد علیه السلام / نفس آخره یارب
play_arrow
استوری شهادت امام سجاد علیه السلام / نفس آخره یارب
محبت امام حسین(علیه السلام) منتی بزرگ است
محبت امام حسین(علیه السلام) منتی بزرگ است
حکمت | عوامل سلب آرامش در خانواده / استاد رفیعی
music_note
حکمت | عوامل سلب آرامش در خانواده / استاد رفیعی
سیره حضرت زینب (سلام علیها) در مکتب پنج تن آل عبا
سیره حضرت زینب (سلام علیها) در مکتب پنج تن آل عبا
مواجه با ظلم و ظالمان هدف امام حسین علیه السلام
مواجه با ظلم و ظالمان هدف امام حسین علیه السلام
حکمت | آخرین وصیت امام حسین (علیه‌السلام) / استاد حسینی قمی
music_note
حکمت | آخرین وصیت امام حسین (علیه‌السلام) / استاد حسینی قمی
حکمت | دلیل شهادت امام‌حسین؛ بغضاً لابیک / استاد علوی تهرانی
music_note
حکمت | دلیل شهادت امام‌حسین؛ بغضاً لابیک / استاد علوی تهرانی
حکمت | تاثیر لقمه‌ پاک و حلال / استاد عالی
music_note
حکمت | تاثیر لقمه‌ پاک و حلال / استاد عالی
معنی اسم احمد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم احمد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اترک و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اترک و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوریحان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوریحان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان رامیان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان رامیان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
همه آنچه که باید درباره روستای رادکان بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای رادکان بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای روئین بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای روئین بدانید
شهرستان رینه کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان رینه کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن