اشعار مذهبى روى ملودىهاى لسآنجلسى
منبع:خبرگزارى مهر
در آسيبشناسى مجالس عزادارى
اين آهنگهاى نامطبوع، هرچند با شور حسينى همراه مىشوند، اما گاهى از ترانههاى پاپ، كپىبردارى شدهاند و به دليل آشنايى گوش با آنها، به سرعت در ميان توده مردم جا باز مىكنند. اين اتفاق، باعث نگرانى و اعتراض بسيارى از هنرمندان راستين موسيقى مذهبى، آيينى و سنتى ايران شده است؛ خصوصاً اين كه برخى از اين قطعات، توسط سازهاى الكترونيكى اجرا شده، حتى كار به جايى رسيده كه ملودى آنها از ترانههاى لسآنجلسى برداشت شده است.
زمانى كه پاى درد دل موسيقىدانان سنتى ايران - كه موسيقى مذهبى را جزء لاينفك موسيقى ايرانى مىدانند - مىنشينى، تازه مىفهمى كه چهها بر موسيقى مذهبى ايران گذشته است و اين نواى محزونى كه تو با كيبوردها و ريتمهاى غربى مىشنوى، كوچكترين وجه تشابهى با موسيقى مذهبى - تاريخى ايران ندارد و هيچ قانون و تبصرهاى هم براى تصحيح اين موسيقىها در دست نيست.
حجةالاسلام موسىپور، معاون فرهنگى سازمان تبليغات اسلامى، سال گذشته در جمع خبرنگاران در اين خصوص گفت: با هيئتهاى عزادارى كه از ابزار موسيقى غيرمتعارف استفاده كرده، موجب هتك حرمت و آزار همسايگان شوند، به شدت برخورد شده و مجوز فعاليت آنها نيز تمديد نخواهد شد. همچنين هيچ قانون اجرايى براى مقابله با مداحانى كه به دليل عدم آگاهى و يا ضعف اطلاعات، مطالب غيرواقعى را بيان مىكنند، وجود ندارد؛ هرچند هدف اين مداحان نيز اشاعه فرهنگ عاشورايى و تبيين سيره امام حسين عليهالسلام است و هيچ قصد سوئى در ميان نيست.
استادان موسيقى ايرانى كه سالها در اين زمينه پژوهش كردهاند و بسيارى از آنها گوشهها و دستگاههاى موسيقى سنتى ايران را با فراگيرى آثارى از موسيقى مذهبى آموختهاند، سخت از اتفاقاتى كه هم اكنون در زمينه موسيقى مذهبى مىافتد، نگرانند. پيش از اينها، در موسيقى مذهبى ما، براى هر شخص، در روايت واقعه عاشورا، موسيقى خاصى در نظر گرفته مىشد؛ مثلاً براى امام حسين عليهالسلام يا حضرت علىاصغر، از مقامهايى مجزا استفاده مىكردند و براى افراد قصىالقلب و اصحاب يزيد از مقامهاى خاصى بهره مىبردند. گرچه موسيقى مذهبى، بيش از هر چيز ديگر، به شعر متكى است، اما براى صحنههاى مختلفى چون نبرد، از موسيقى بىكلام نيز استفاده مىشد؛ مثلاً در صحنههاى حماسى، از دستگاههايى چون ماهور و چهارگاه كه شور خاصى دارند و در صحنههاى غم و ماتم، از دستگاههاى نوا، شور و دشتى كه سنگينتر هستند، بهره برده مىشد و حتى در موسيقى ايرانى ما گوشههايى چون رجز وجود دارد كه عيناً در موسيقى مذهبى استفاده مىشود.
جليل شهناز، تارنواز صاحبنام ايرانى، در اين خصوص مىگويد: متأسفانه بايد بگويم كه روشهاى امروزى براى اجراى موسيقى مذهبى، اصلاً صحيح و اصيل نيست و متأسفانه صدا و سيما هم به آن دامن مىزند. اين روزها زياد مىبينيم كه نواهاى مذهبى با سازهايى چون ساكسيفون، ابوا و سازهاى الكترونيك نواخته مىشوند. درست است كه نمىتوانيم بگوييم كه اين موسيقى از بين رفته است و موسيقى نيز مانند ديگر هنرها با زمان پيش مىرود و به واسطه زمان و قرار گرفتن در كنار ديگر موسيقىها، حضور آن كمرنگتر شده است؛ اما مهم اين است كه ما امروزه افراد خبره نداريم. در حال حاضر، اگر هم كسى بخواهد موسيقى مذهبى كار كند، بيشتر به جنبه تئوريك آن مىپردازد.
وى ادامه داد: تعزيه، در واقع، گلچينى از رديفهاى موسيقى ايرانى است؛ آهنگهايى كه از قديم الايام بوده است و سينه به سينه منتقل شده است. از قديم هم رديفها و دستگاههايى كه حزنآورتر بودهاند، براى تعزيه در نظر گرفته مىشدهاند؛ اما بيشتر آنها جداى از موسيقى، وجه تسميه ندارند و در قالب چند مكتب ارائه شدهاند؛ مكاتبى چون اصفهان، تهران و تبريز كه در اصفهان، بيشتر آواز و تعزيه بوده است و استادان تعزيه هم بيشتر در اصفهان تخصص داشتهاند؛ اما در بعضى از گوشهها، كاربرد خاص تعزيه را مىشود مشاهده كرد. گوشههايى مانند رجز، پهلوى و مخلوق كه به طور خاص به اين رشته اختصاص دارند و نشان از جايگاه خاص موسيقى مذهبى در موسيقى رديف و دستگاهى ما دارند.
حسن ناهيد، نوازنده نِى نيز در اين زمينه مىگويد: روند اين موسيقى نه تنها پس از انقلاب پيشرفت نكرده است، بلكه پسرفت هم داشته است. در حال حاضر، چيزى به نام موسيقى مذهبى به طور خالص سراغ ندارم. متأسفانه يكى از عمدهترين دلايلى كه موجب اين اتفاق شده، ورود افراد ناآشنا به موسيقى، به اين حيطه بوده است. حيف است كه موسيقى مذهبى ما با آن پيشينه تاريخى كه براى خود، رشته مجزايى در موسيقى ايرانى بوده، دستخوش اين اتفاقات شود. موسيقى مذهبى در گذشته، به صورت رشتهاى مجزا كه به صورت كامل توسط نوازندگان و آهنگسازان شناخته شده بود، وجود داشته است و مىتوانم بگويم كه امروز از بين رفته است و اگر همين مراسم تعزيه، گاه به گاه هم وجود نداشته باشد، موسيقى مذهبى از يادها پاك مىشود.
موسيقى مذهبى، موسيقى خاصى است كه در اصل، به همان موسيقى تعزيه معروف است و از قديم هم بوده است. اين نوع موسيقى، آهنگها و شعرهاى مخصوص به خود را دارد و در قديم، به نسبت الان، رواج بيشترى داشته است. براى اجراى اين موسيقى، جاهاى مشخصى مثل تكيه دولت در نظر گرفته مىشد و در آن جا به طور خاص، به موسيقى مذهبى مىپرداختند؛ ولى متأسفانه امروز ديگر اين اماكن وجود ندارد.
حسن ناهيد تأكيد مىكند: امروزه اغلب موسيقىهايى كه به عنوان موسيقى مذهبى شناخته مىشوند، همان آهنگهاى پاپ امروزى است كه شعرشان عوض شده است و آنها را با محتواى مذهبى مىشنويم.
مجيد اخشابى، آهنگساز موسيقى پاپ - سنتى نيز با اشاره به اين كه چندى است روى ملودىهاى لسآنجلسى، اشعار مذهبى گذاشته مىشود، از نوحهخوانان مىخواهد كه دانششان را در زمينه موسيقى مذهبى بالا ببرند. او مىگويد: اين كار بسيار سخيف است. در قديم با اين كه نوحهخوانى و تعزيه، از دانش مدونى برخوردار نبوده است، اما نوحهخوانان در اين زمينه سوادى نسبى داشتهاند. الان هر جوانى كه احساس مىكند صدايش خوب است و در ساير عرصهها راه برايش باز نيست، به نوحهخوانى روى مىآورد. اين كار، در شأن موسيقى مذهبى نيست. من اشكالى در كاربرد سازهاى موسيقى الكترونيكى نمىبينم. به نظر من، از هر ابزارى كه بتواند تصوير موسيقايى زيبايى را بيافريند و منطقى به كار گرفته شود، بايد بهره برد و آن را به خدمت خود درآورد؛ مگر ما در نوازندگى موسيقى ملى، فقط از سازهاى ايرانى بهره مىبريم؟ موسيقى، علم است و بايد هر كسى از هر قشر و با هر ذهنيت، بتواند به آن بپردازد.
اخشابى بر خلاف ديگر موسيقىدانان، روند موسيقى مذهبى را پس از انقلاب اسلامى رو به رشد مىداند و مىگويد: حداقل اتفاقى كه پس از انقلاب در زمينه موسيقى مذهبى افتاده است، توجه بيشتر شعرا، موسيقىدانان و مردم به اين رشته بوده است. در اين زمينه، هرچند كارهايى ضعيف هم انجام شده است، اما آثار با كيفيت هم كم نبودهاند.
عليرضا قربانى، خواننده ثابت اركستر موسيقى ملى ايران كه ساليانى است در زمينه موسيقى سنتى ايران فعاليت مىكند و آواز تيتراژ پايانى سريال شب دهم را اجرا كرده، در خصوص پيوندهاى ميان موسيقى سنتى ايران و موسيقى مذهبى مىگويد: گسست بين اين دو به هيچ وجه حس نمىشود. اشتراكات در جايى كم و در جايى بيشتر است. در موسيقى مذهبى، به خصوص موسيقى تعزيه، عيناً رديفهاى آوازى و سازى موسيقى سنتى ايران، اجرا مىشود. اين موضوع، در زمان قاجار هم وجود داشت كه در موسيقى مذهبى، از موسيقى سنتى آن قدر استفاده مىشد كه نمىتوان آنها را از هم تفكيك كرد.
هوشنگ جاويد، پژوهشگر موسيقى نواحى - مقامى و مؤلف كتابهاى تخصصى موسيقى، در اين زمينه و در خصوص استفاده ساز در موسيقى مذهبى مىگويد: موسيقى مذهبى، هيچ نيازى به استفاده از ساز ندارد؛ زيرا اين موسيقى، داراى ريتم و ملودى است و فقط بايد درست از آن استفاده كرد؛ البته در گذشته هم سازهايى مانند طبل، ريتم موسيقى را نگاه مىداشتند؛ اما اكنون گاهى مشاهده مىشود كه در بعضى از تكايا، از سينتى سايزر و حتى سازهاى برقى هم براى نوحهخوانى استفاده مىشود و حتى كلارينت هم استفاده مىكنند. تا ابتداى سال 1330ش. آهنگسازان، كار نوحهخوانان را مىديدند و نوحهخوانان خود مؤلف آواز بودند؛ اما در حال حاضر، آنان تنها تقليد مىكنند و به جاى آن كه خود اثرى را پديد آورند، روى ترانههاى مبتذل، شعر مذهبى مىگذارند كه زيبنده كار مداحى نيست.
دكتر محمد سرير، آهنگساز و سخنگوى خانه موسيقى، اعتقاد دارد كه موسيقى مذهبى فعلى در ايران، ميل به سوى موسيقى غربى شدن دارد و مىگويد: موسيقى مذهبى ما، در واقع همان موسيقى ايرانى ماست كه در شرايطى مجبور بوده است به دليل محدوديتها، به شكل موسيقى مذهبى بروز پيدا كند؛ اما متأسفانه در حال حاضر، اين موسيقى بيشتر تمها و موتيفهاى موسيقى غربى را به خود گرفته است.