4 روشی که مربیان بی مرام دفاع شخصی میتوانند با آنها شما را فریب دهند و پولهایی را که با مشقت به دست آوردهاید، از چنگ شما درآورند.
واژه کارنی یا شعبده باز به کارگر کارنا والهای دورهگرد اطلاق میشود که با فریب دادن و تقلب و حقه زدن به افرادی که برای تماشای کارناوال میروند، امرار معاش میکند. او معمولاً از تردستی و بازیهای فریبنده برای جدا کردن علامتها و نشانهایشان از پولشان استفاده میکنند. آن قدر قانونی و مشروع به نظر میرسد که شما متوجه نمیشوید چه اتفاقی میافتد، اما اغلب احساس میکنید که چیزی نادرست است.
از حقههای شعبده باز مدتهای طولانی است که در هنرهای رزمی استفاده میشود. این بازی شامل آموزش دادن تکنیکهای حقهای دفاع شخصی به شاگردان و دریافت وجه در قبال آن است. همه دوست دارند از خودشان دفاع کنند و در این خصوص، علامتها و نشانههای فراوانی وجود دارند. مخارج و هزینههای زیادی برای برگزاری سیمنارها پرداخت میشود. تکنیکهای حقه بازی و حرکات غیرمحتمل و سادهای در این دنیا وجود دارند اما همگی در 4 گروه اصلی دسته بندی میشوند.
رزمی کار بزرگ کمربند مشکی
این حقه، مربی تکنیک دفاع شخصی را روی بزرگترین کمربند مشکی در اتاق یا کلاس نمایش میدهد و او را به طور باشکوهی به زمین میاندازد. مرد بزرگ میافتد. واوو! همه تعجب میکنند. اگر این تکنیک روی این رزمی کار کمربند مشکی بزرگ کار میکند، پس روی مهاجمان و حریفهای ضعیفتر و کوچکتر هم خوب کار میکند.
تکنیک مورد نظر هر چیزی میتواند باشد؛ حقه و فریبکاری از این حقیقت نشأت گرفته است که مربی با انتخاب یک فرد بزرگ و قهار از میان مخاطبان، تکنیک را اجرا کرده است- کسی که به مربی اجازه میدهد این حرکت را انجام دهد. اگر مربی و آن فرد کمربند مشکی بلند قد و قهار قبلاً همدیگر را ندیده باشند، این بازی چگونه امکان دارد؟
خب، اندازه فرد مهم نیست. فرد بزرگ فقط به خاطر ردهاش (کمربند مشکی) انتخاب میشود. هرچه رده وی بالاتر باشد، تکنیک مؤثرتر و کارآمدتر است. چرا؟ زیرا شما در هیچ هنر رزمیای به این رده بالا نمیرسید، مگر اینکه دو چیز را در ضمیر ناخودآگاه خود تجربه کرده باشید.
اول، شما ذاتاً یک رزمی کار خوب هستید و چارهای ندارید جز اینکه با یار تمرینی خود همکاری کنید تا تکنیک را به آرامی انجام دهید.
دوم، احترام به مقام بالاتر- حداقل در دوجو- به روش زندگی شما تبدیل شده است. همان طور که فکر تف کردن روی تشک را نمیکنید، فکر حقه بازی نمایشی برای مربی میهمان را نیز نمیکنید. شما به طور خودکار با آنچه برای یک تکنیک فرض شده است، همگام میشوید.
این عوامل را کنار هم قرار دهید، آن گاه خواهید دید که از دیدگاه مربی شعبده باز، بهترین راه برای نمایش یک تکنیک و بهترین راه برای تحت تأثیر قرار دادن شاگردان با کارایی آن، نمایش دادن آن تکنیک به بزرگترین و ماهرترین کمربند مشکی کلاس است. این کار همیشه مانند سحر و افسون کار خواهد کرد.
یکی از تکنیکهای محبوب من در این دسته، خلع سلاح کردن معروف حریف از چاقوست که در آن مربی حمله چاقو را بلوکه میکند، مچ یا دست را به دام میاندازد و سالح را از دست حریف به بیرون پرتاب میکند. اگر قبلاً متوجه آن نشدهاید، همه چیز همین است، اما بدون همکاری کسی غیرممکن است. دنیای هنرهای رزمی پر است از تکنیکهای مشابهی که شاگردان پولهای خوبی برای یادگیری آنها میدهند. متأسفانه، بسیاری از آنها به سختی میفهمند که فریب میخورند.
روش من برای اینکه بفهمم یک تکنیک واقعاً خوب کار میکند یا نه، ساده است: آن را در خانه امتحان میکند. هیچ کس به اندازه که من تعلیم ندیدهام نمیتواند به معایب کارهایم پی ببرد.
فقط به این علت که قبلاً نشنیدهام، آن را قانون مروز مینامم: هرچیزی در نیم سرعت و نیم نیرو کار خواهد کرد، بیشتر چیزها در 3/4 سرعت و 3/4 نیرو کار خواهند کرد، تعداد شگفت انگیزی از چیزها در 7/8 سرعت و 7/8 نیرو کار خواهند کرد، اما تقریباً هیچ چیز در سرعت کامل و نیروی کامل کار نخواهد کرد.
به عبارت دیگر، هر مجموعهای از حرکتها- حتی حرکتهای موزون- میتواند به گونهای انجام شوند که برای دفاع شخصی کار کنند، به این شرط که به اندازه کافی آرام و آهسته انجام شوند. اکنون بسیاری از این تکنیکها میتوانند در سطوح بالاتر سرعت و قدرت عمل کنند، زیرا فردی که آنها را اجرا میکند هنوز تا حدودی زمان و انرژی به عنوان حائل یا بافر در اختیار دارد. یعنی اگر یار شما در نیم سرعت و نیم نیرو به شما حمله کرد، تمام کاری که باید انجام دهید این است که با 7/8 سرعت و نیرو اقدام کنید تا برای یک لحظه او را مغلوب سازید و به او ضربه بزنید.
با وجود این، تقریباً تمام تکنیکها به دو دلیل در سرعت و قدرت کامل ناکام میمانند: اول، همه چیز زمانی که شدت افزایش مییابد، سختتر میشود و "کابل" در اینجا یعنی تا جایی که میتوانید شماره گیر تلفن را بچرخانید. دوم، راهی برای مربی وجود ندارد که سرعت و قدرت بیشتری از آنچه فرد دیگر استفاده میکند، اعمال کند و بنابراین برای کسب موفقیت، به فریب دست میراند.
اکنون نمیخواهم هیچ سبک خاصی را گلچین کنم. صداقت و درستکاری باعث میشود که بپذیرم و اقرار کنم که من دوستان تعلیم دیدهای دارم که میتوانند برخی از تکنیکهای بسیار غیرمتحمل را بهتر از من انجام دهند- مثلاً من فردی را میشناسم که میتواند مکرر به سر من لگد بزند، حتی سریعتر از آنچه من میتوانم مشت بزنم- اما قاعده اصلی این است: اگر تکنیک ساده، خصمانه و خشن و غیرپیچیده و مستقیم نیست، احتمال موفقیت آن در عمل کمتر است.
شعار برای تعلیمات و تمرینهای واقع گرایانه و واقعی این است: سرعت کامل، قدرت کامل. این امر بدین معناست که شما به روشی نیاز دارید که تکنیکهای سرعت کامل و نیروی کامل را با یار خود در ایمنی و سلامت تمرین کنید. محافظ یا پوشش مشت یکی از پوششهای حفاظتی در بازار است که امکان این کار را میدهد و تحرک قابل قبولی فراهم میآورد. اگر مربی شما از آن یا چیزی معادل آن استفاده نمیکند، راهی برای شما وجود ندارد که بفهمید آیا تکنیکهای او در عمل و در واقعیت عمل خواهند کرد یا خیر.
این فریب مرا به یاد یکی از کارهای عادی استیو مارتین میاندازد. او با این سوال شروع میکند که آیا کسی میخواهد بداند که چگونه میتواند یک میلیون دلار به دست آورد و مالیات هم ندهد؟ سپس به سرعت میگوید: "اول یک میلیون بدست آورید. " بعد با سرعت معمولی میگوید: "وقتی هم که زمان پرداخت مالیات رسید، فقط بگویید که فراموش کردهاید. "
نکته مهم این است که او روی قسمت سخت کار مانور میدهد و توجه شما را به جای دیگر جلب میکند. تعلیم دفاع شخصی اغلب شامل پنهان کردن ماهیت مشکوک یک تکنیک توسط ایجاد تمرکز روی تکنیکهای پایان بخش قوی و ناگهانی است.
ایده تمرین کردن بیش از دو تکنیک به صورت متوالی همیشه مرا متعجب کرده است. گویا راهی جادویی وجود دارد که شما میتوانید یک مبارزه را هدایت یا پیش بینی کنید. این روش تدریس و تعلیم اغلب در کلاسهای دفاع شخصی استفاده میشود. اول یک مشت با ضربه متوسط را با قفل مرموز آرنج متوقف میسازید و سپس در ناحیه کشاله ران با زانوان به او ضربه میزنید. با ضربه آرنج به گردن حریف، یک لگد چکشی به نخاع او میزنید و وقتی او را روی زمین پرتاب میکنید دستش را میشکنید.
یک مثال از این کلک که اخیراً دیدهام شامل یک قفل مفصل بود که به عنوان تکنیک اولیه و اصلی استفاده شد و به دنبال آن چند شکستن و قفل کردن اجرا گردید. اجازه دهید این را درباره آن بگویم: من یک رزمی کار رده بالا در رشته جوجیتسو میشناسم که شغل او به عنوان مجری قانون او را ملزم میسازد تا هر روز با افراد مظنون مبارزه کند.
او به من گفت که قفلهای مفصل بسیار عالی کار میکنند- اگر شما اول ضربه بزنید.
یک تکنیک هم احتمال موفقیت دارد و هم ندارد. اگر نداشته باشد، تمام تکنیکها و پیگیریهای بعدی نمیتوانند آن را تغییر دهند- مگر اینکه روی یک رفیق تسلیم شدنی آن را اجرا کنید.
دام گذاشتن ساختگی از دور و تغییر حالت
چهارمین کلک، سادهتر از بقیه است، زیرا نمیتواند با چیزی مخفی و ظاهرسازی شود. با وجود این، مردم همه روزه در این دام میافتند و گول آن را میخورند، زیرا آنها با قول یک تکنیک مؤثر قبل از اینکه یک تکنیک ناتوان و ضعیف را تشخیص دهند، گول خوردهاند. کلید این راز در نمایش یک تکنیک در فاصلهای نامناسب- معمولاً 6 تا 9 اینچ دورتر از فاصلههای واقعی- نهفته است. شما تمام مدت آن را به فرم ضربات متقابل مشتهایی میبینید که در فضای خالی در مقابل مدافع فرود میآیند و یا به عنوان تکنیکهای متقابل چاقو که در آن سلاح حریف یا مهاجم حتی به پوست مدافع نزدیک هم نمیشود. افرادی که آنها را آموزش میدهند ادعا میکنند که صرفاً میخواهند تکنیکها را نمایش دهند تا تماشاگران آن را واضح ببینند- گویا اگر 6 اینچ نزدیکتر انجام شود شما نمیتوانید آن را ببینید.
اگر شاهد چنین نمایشهایی بودید، از مربی بخواهید تکنیک را در فاصله واقعی انجام دهد. او به 3 دلیل این کار را نمیکند: تکنیکهای کمتری در آن دامنه یا فاصله کار میکنند، تکنیکهایی که در آن فاصله کار کنند، به ندرت فوق العاده و با شکوه به نظر میرسند. مبارزههای واقعی در هم و برهم هستند و حتی برندهها هم خیلی خوب و خونسرد به نظر نمیرسند.
مانور دادن در فضای خالی آسانتر است.
افسران پلیس در خیابان، به شما میگویند که باید کلکها را بشناسید تا بتوانید آنها را خنثی کنید. به همین ترتیب، اگر بخواهید از قربانی شدن با حقههای شعبده بازی و تردستی در دنیای هنرهای رزمی در امان باشید و از آن اجتناب کنید، باید بدانید که کارکرد آنها چگونه است؟ به دقت به هنرهای رزمی که تاکنون یاد گرفتهاید نگاه کنید و آنها را امتحان کنید تا ردپاهایی از کلکهای ذکر شده را در آنها بیابید. با یار تمرینی خود تکنیکهایی را انجام دهید که به آنها مشکوک هستید و سپس خودتان نتیجهگیری کنید.
برای تمرینها و تعلیمات با سرعت کامل و نیروی کامل، استفاده از پوشش حفاظتی نظیر پوششی و نقاط مشت الزامی است. غیر از این چگونه خواهید فهمید که یک تکنیک واقعاً کار میکند یا خیر؟
این دفاع در مقابل چاقو ممکن است در ابتدا مانند تکنیکی معتبر به نظر برسد، اما بررسی دقیقتر و از نزدیک آشکار میکند که در فاصله جعلی و ساختگی و نمایش انجام میشود. اجرای عالی هر حرکتی ساده است، اگر مطمئن باشید که با استفاده از چاقوی تعلیمی هیچ خطری ما را تهدید نمیکند.
زمانی که مهاجم به فاصله واقعیتر نزدیک میشود، دفاع در مقابل چاقو سختتر میشود. اما این تنها زمانی است که شما میتوانید کارکرد آن را مشخص کنید.
گمراهی با پایان دادن ناگهانی و سرعتی شامل شروع کردن یک سلسله از تکنیکهای دفاع شخصی با یک حرکت غیرمحتمل است- در این مورد، یک قفل متوسط اعمال میشود. سپس به دنبال آن مجموعهای از تکنیکهای کثیف و ناجور نظیر کوبیدن زانو به کشاله ران، خفه کردن در ناحیه گلو و یک مشت به صورت زمانی که حریف افتاده است. تماشاگر متوجه میشود که فراموش شده است و اجرای کل این سلسله حرکات غیرمحتمل است. اجرای حرکت اول نیز بسیار سخت است.
منبع مقاله : نشریهی دنیای رزمی، شمارهی 127.
/ج