برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

دفاع از حزب الله، طرد لیبرالها و منافقین

امروز غرب و شرق بخوبی می‌دانند که تنها نیرویی که می‌تواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خورده‌اند و تصمیم گرفته‌اند که به هر وسیله‌ی ممکن آن را در
يکشنبه، 15 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دفاع از حزب الله، طرد لیبرالها و منافقین
دفاع از حزب الله، طرد لیبرالها و منافقین

 

نویسنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت




 
برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)
امروز غرب و شرق بخوبی می‌دانند که تنها نیرویی که می‌تواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خورده‌اند و تصمیم گرفته‌اند که به هر وسیله‌ی ممکن آن را در ایران- که مرکز اسلام ناب محمّدی است- نابود کنند. اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادی خودفروخته‌ی خود از منافقین و لیبرالها و بی‌دینها که کشتن روحانیون و افراد بیگناه برایشان چون آب خوردن است و در منازل و مراکز ادارات نفوذ می‌دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند. و نفوذیها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده ‌‎اندیشان موجّه می‌زنند.
من بارها اعلام کرده‌ام که با هیچ کسی در هر مرتبه‌ای که باشد عقد اخوت نبسته‌ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره‌ی افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده‌های همکاری آنان با امریکا از لانه‌ی جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع می‌کنند، پیش ملت عزیز و شهید داده‌ی ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شده‌اند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچگونه گذشتی طرد خواهند کرد.(1)
من امروز بر این عقیده‌ام که مقتدرین افراد در مصاف با آن همه توطئه‌هاو خصومتها و جنگ افروزیهایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست می‌آوردند. در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه‌ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه‌ای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند.
البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده‌ایم. هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه‌ی صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهره‌ی تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ اُبهَّت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم ...، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آن چنانی برخوردار شد و از همه‌ی اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.
همه اینها از برکت خونهای پاک شهدای عزیز هشت سال نبرد بود، همه‌ی اینها از تلاش مادران و پدران و مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با امریکا و غرب و شوروی و شرق نشأت گرفت. جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام نشدنی نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. چه کوته نظرند آنهایی که خیال می‌کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده‌ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و ازخودگذشتگی و صلابت بی‌فایده است! در حالی که صدای اسلامخواهی آفریقا از جنگ هشت ساله‌ی ماست، علاقه به اسلام شناسی مردم در امریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت ساله‌ی ماست.
من در این جا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت می‌خواهم و از خداوند می‌خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده‌ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه‌ی خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه‌ی آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه‌ی خود عمل کرده است، آیا از این که به وظیفه‌ی خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده‌ها به گونه‌ای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی‌اش عدول می‌کند. تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامی ایران چیزی به دست نیاورده و یا ناموفق بوده است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمی‌شود؟! تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه. اگر همه‌ی انبیا و معصومین (علیهم السلام) در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هرگز نمی‌بایست از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلندمدتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه‌ی عمل نپوشیده است ذکری به میان آورند. در حالی که به لطف خداوند بزرگ، ملت ما توانسته است در اکثر زمینه‌هایی که شعار داده است به موفقیت نایل شود. ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کرده‌ایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده‌ایم، ما شعار «مرگ بر امریکا» را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه‌ی فساد و جاسوسی امریکا تماشا کرده‌ایم، ما همه شعارهایمان را با عمل محک زده‌ایم. البته معترفیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده‌ایم روشها و تاکتیکها را عوض نماییم. ما چرا خودمان و ملت و مسؤولین کشورمان را دست کم بگیریم و همه عقل و تدابیر امور را در تفکر دیگران خلاصه کنیم؟
من به طلاب عزیز هشدار می‌دهم که علاوه بر این که باید مواظب القائات روحانی نماها و مقدسی مآبها باشند، از تجربه‌ی تلخ روی کار آمدن انقلابی نماها و به ظاهر عقلای قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکرده‌اند عبرت بگیرند که مبادا گذشته‌ی تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزیهای بی‌مورد و ساده ‌‎اندیشیها سبب مراجعت آنان به پستهای کلیدی و سرنوشت ساز نظام شود.
من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف می‌کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمّدی نداشته‌اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی‌رود، گرچه در آن موقع من هم شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی امریکای جهانخوار قناعت نمی‌کنند، در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمی‌خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اوّل هم نبوده‌‌‎اند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر، و نکته‌ی مهم در این رابطه این که نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و متخلفین نظام، به گونه‌ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من بعضی از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی‌دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می‌برند، من به آنهایی که دستشان به رادیو- تلویزیون و مطبوعات می‌رسد و چه بسا حرفهای دیگران را می‌زنند صریحاً اعلام می‌کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی‌پناه را از بین ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد، تا من هستم دست ایادی امریکا و شوروی را در تمام زمینه‌ها کوتاه می‌کنم و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند که علاوه بر دهها و صدها صحنه اعلام حضور و آمادگی خود امسال نیز در راهپیمایی 22 بهمن حقیقت آمادگی کامل خویش را به جهانیان نشان دادند و واقعاً دشمنان انقلاب را شگفت زده کردند که تا کجا حاضر به فداکاری‌اند. من در این جا خود را شرمنده و کوچکتر از آن می‌دانم که زبان به وصف و تقدیر از آنان بگشایم. خداوند پاداش عظیم این همه اخلاص و رشد و بندگی را خواهد داد.(2)
در پایان قریب هشت سال دفاع مقدسی که منتهی به استقلال و تمامیت ارضی کشور و شکست طرحهای توسعه طلبانه‌ی دشمنان انقلاب اسلامی‌مان گردید، نمی‌دانم با چاه بیانی احساسات و علاقه‌ی خویش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاوری که توفان خشم این ملت حزب الله از سینه‌ی کارزار شما جوشیده است بیان نمایم. در نزد موحدین و سالکان طریقت سخن از اجر و پاداش دنیایی، اسائه‌ی ادب به منزلت و مقام آنان است؛ و دنیا با همه‌ی زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش و ترفیع مجاهدان فی سبیل الله گردد. و مجاهد فی سیبل الله بزرگتر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند. اما من که وظیفه‌ام دعاگویی و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است، باید به همه‌ی نیروهای مسلح کشور و به شما اطمینان بدهم که تا من زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود می‌دانم؛ و همانگونه که در ایام جنگ در کنار شما بوده‌ام، و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کرده‌اید، بعد از این نیز چنین خواهم بود. شما آیینه‌ی مجسم مظلومیتها و رشادتهای این ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزّت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلی بوده‌اید که امروز در قرارگاه محضر حق مأوا گزیده‌‌‎اند. و از آن جا من بین خودم و شما فاصله‌ای نمی‌بینم و سخن دل شما و همه‌ی عاشقان انقلاب اسلامی را پیش از این که به کاغذ و قلم کشیده شود درک می‌نمایم، تصور می‌کنم که شما به خاطر آن غرور مقدس و آن روح پرحماسه‌ای که سالها در میدانهای نبرد و در هنگامه‌ی آتش و خون و از دل صخره‌های صعب مشکلات در فضای سرد و گرم حوادث آبدیده شده است و همه‌ی ذرات وجودتان با شجاعت و بیقراری عجین گردیده، از سکون و آرامش رنج ببرید و دلتان در همان حال و هوای خیمه‌ی جنگ بتپد، و چه بسا از خود بپرسید که در شرایط صلح چه نیازی به وجود ما است که این هم از برکات معنویت و تحول در کشور ما است که پس از هشت سال دفاع مقدس خود احساس خستگی نمی‌کنید. ولی من به طور جد و اکید می‌گویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدّس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که بحق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است، چه صلح باشد و چه جنگ ... در هر حال، ما باید آماده و مهیا باشیم. روزهای حساس و تعیین کننده‌ای در پیش داریم؛ و انقلاب اسلامی هنوز سالها و ماههای تعیین کننده‌ی دیگر در پیش خواهد داشت؛ که واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همه‌ی صحنه‌ها حاضر و آماده باشند، و از کید و مکر جهانخواران و امریکا و شوروی غافل نمانند.(3)
شما پیروان رسول الله هستید که در راه دین خدا چه رنجهای طاقت فرسا کشیده و چه زحمتها متحمل گردیده‌‌‎اند. در مکه با آن همه فشارها و تهمتها و اهانتها؛ و در مدینه با آن همه جنگها و دفاعهای خردکننده. ولی آن حضرت و یاران وفادارش چون کوهی استوار ایستاده و برای اسلام و مسلمانان خدمت می‌کردند. و شیعه‌ی امیرالمؤمنین و فرزندان آن بزرگوار هستید که در راه خداوند هر رنج و تعبی را استقبال کردند. برادران عزیزم از یاوه گوییها و تهمتها و برچسبهای دشمنان خدا و اسلام و میهن اسلامی نهراسید که هرچه حجم دروغ پردازیها، که از عقده‌های دل و رنجهای شکست سیاسی و نظامی برمی‌خیزد افزون باشد، دلیل عجز و یأس آنهاست که باید بر حجم سکونت خاطر و طمأنینه‌ی قلب و فعالیتهای شما افزوده شود. آنان که به خیال خود برای ایران دل می‌سوزانند و به ادعای واهی برای ملت ایران غمناکند، ایرانیِ وابسته و دلبسته به اجنبی را می‌خواهند. ایران زمان پهلوی را که غرق فساد اخلاقی و بر باد ده شرف انسانی بود را می‌خواهند. ایرانی را که سرپرستش مظلومان را غارت کند و جیب آنان را پر کند و سرمایه‌هایش در خدمت طبقات مرفه و بالانشین باشد، و مستمندان و کوخ نشینان در فقر و محرومیت بسوزند و هیچکس به فکر آنان نباشد. و بالاخره ایرانی را می‌خواهند که به اصطلاح شخص اولش در مقابل رئیس جمهور امریکا چون دریوزگان، گردن کج کند تا مظلومان را پایمال کند. آن روز ایران را مستقل و زنده می‌دانند، و امروز که به برکت اسلام جوانان و کودکان و پیران و خردسالان از هر طبقه بیدار و متحول شدند و همه‌ی قید و بندهای استعماری و استثماری را بریدند و با مشت گره کرده امریکا و اذناب او را از کشور راندند ایران را مرده و وابسته می‌دانند! و شما ملت عظیم الشأن هستید که باید چون کوه سر به فلک کشیده در مقابل همه مشکلات بایستید و خداوند تعالی با شماست.
اینک به تمام متصدیان امور و دست اندرکاران کشور هشدار می‌دهم که قدر این جوانان حزب اللهی را بدانید، و از آنان قدردانی کنید و آنان را تشویق نمایید و در آغوش مَحبّت خود حفظ کنید. اینان بودند که ایران را نجات دادند؛ و از این پس همینها هستند که انقلاب را پاسداری می‌کنند، و همینها هستند که با صرف هزینه‌ای کم در ظرف مدت کوتاهی با روشن بینی خاص خویش کارهای تعجب آوری نمودند که گمان نمی‌شد در ایران بتوان انجام داد. این مغزهای متعهد باید تشویق شوند تا شکوفا گردند. مسؤولین صاحبان اصلی انقلاب را با بهانه‌های بی‌اساس پس نزنند تا به جای آنان کسانی را که وارثان رژیم گذشته و وابستگان فکری آنان هستند جایگزین کنند. البته باید از متخصصان متعهد یا لااقل غیرمعاند استفاده شود، لکن نه به قیمت کنار گذاشتن صاحبان اصلی انقلاب. چشمها و گوشها را باز کنید که دشمنان حیله بازان کارکشته هستند و ممکن است از ساده دلی شما استفاده کنند و مراکز حساس را کم کم به دست گیرند و انقلاب را به سوی غرب یا شرق بغلتانند. خداوند همه‌ی امور مسلمانان را از شرّ مخالفان اسلام و غارتگران کشورهای اسلامی حفظ بفرماید.(4)

راهبردهای تصریحی:

1- دفاع از حزب الله، اصلی خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است.
2- باید مدافع حزب الله بود.
3- باید دشمن سرسخت منافقین، لیبرالها و ایادی بیگانه بود.
4- چهارچوب دوستیها باید در درستی راه افراد نهفته باشد.
5- در اظهار نظرها و تحلیلها نباید به گونه‌ای حرف زد که حزب الله احساس عدول جمهوری اسلامی از مواضعش را بکند.
6- سپردن پستها و امور مهم به افرادی که عقیده‌ی خالص و واقعی به اسلام ناب ندارند (منافقین و لیبرالها) اشتباه محض است.
7- متصدیان کشور و دست اندرکاران امور نباید به بهانه‌های مختلف از جمله تخصصی، حزب اللهی‌ها را کنار بگذارند.
8- حجم یاوه گوییها، تهمتها و برچسب دشمنان هرچه بیشتر باشد دلیل عجز آنها و قوت حزب الله است.
9- حزب الله و مجاهدین هشت سال دفاع مقدّس، بهترین همراهان و یاوران رهبری هستند.

نکات استنباطی:

1- دشمن سعی می‌کند با تبلیغات برعلیه پاسداران، بسیجیان، رزمندگان و امت حزب الله، آنان را مأیوس و از صحنه خارج کند و برای این کار از عوامل داخلی بیشترین استفاده را می‌برد.
2- دشمن سعی می‌کند با نفوذ در میان کارگزاران و متصدیان کشور، افراد حزب اللهی را طرد و کنار بگذارد و موجبات یأس عمومی این را از نظام فراهم کند.
3- مرز شناخت دوست و دشمن، مطابقت راه افراد و گروهها با اسلام نابی محمّدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در مشی و گفتار رهبری مشخص می‌شود.
4- هر کس مدافع حزب الله باشد و مخالف منافقین و لیبرالها، راهش درست و هرکس مطابق منافع لیبرالها و منافقین و مخالف حزب الله حرکت کند، راهش نادرست و منحرف است.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (رحمه الله)، ج 21، ص 326.
2- صحیفه امام (رحمه الله)، ج 21، صص 283-286.
3- صحیفه امام (رحمه الله)، ج 21، صص 133 و 134.
4- صحیفه امام (رحمه الله)، ج 19، صص 150 و 151.

منبع مقاله:
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط