پساکینزگرایی

این اصطلاح دربرگیرنده‌ی تلاش‌های گوناگون برای برساختن بدیلی برای اقتصاد خرد و اقتصاد کلان سنتی است. پساکینزگرایی نه یک مکتب فکری واحد، بلکه ملغمه‌ای از عناصری است که از سنت‌های مختلف نظریه‌ی اقتصادی اخذ شده‌اند، و
چهارشنبه، 16 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پساکینزگرایی
 پساکینزگرایی

 

نویسنده: سایمون مون
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
مترجم: حسن چاوشیان

 

Post-Keynesianism
این اصطلاح دربرگیرنده‌ی تلاش‌های گوناگون برای برساختن بدیلی برای اقتصاد خرد و اقتصاد کلان سنتی است. پساکینزگرایی نه یک مکتب فکری واحد، بلکه ملغمه‌ای از عناصری است که از سنت‌های مختلف نظریه‌ی اقتصادی اخذ شده‌اند، و سخنگویان این نحله‌ی اقتصادی غالباً از نظر میزان تأکیدشان بر هر یک از این عناصر با هم تفاوت دارند.
وجه مشترک همه‌ی طرفداران اقتصاد پساکینزی، مخالفت با تحلیل تعادلی و حمایت از ملاحظات مربوط به رشد نامتوازن است و بنابراین، آن‌ها به جای حمایت از خط‌مشی بازار آزاد از مداخله‌ی دولت حمایت می‌کنند؛ و همچنین با تبیین‌های اقتصاد خرد درباره‌ی تعیین قیمت برحسب عرضه و تقاضا مخالف‌اند. در نتیجه، نظریه‌ی ارتدوکس توزیع (کارکردی) درآمدها (که با جداول عرضه و تقاضایی تعیین می‌شود که از تصمیم گیری‌های افراد بهینه‌جو به وجود می‌آید و بنابراین عموماً شامل ملاحظات مربوط به بازده تولید نهایی است) رد و در عوض از نظریه‌ی اقتصاد کلانی توزیع درآمد براساس رشد تقاضای کل و تولید ملی کل حمایت می‌شود: خلاصه‌ی کلام، کارگران هرچه را درآوردند خرج می‌کنند و سرمایه‌داران هرچه را خرج کنند درمی‌آورند. به همین‌سان، با هرگونه درکی از بازار کار براساس تحلیل عرضه و تقاضا مخالفت می‌شود، به نحوی که سطح بیکاری براساس قیمتی که کار روی خود می‌گذارد تبیین نمی‌شود بلکه به حجم اقتصاد کلانی بازده یا ستانده مربوط می‌شود، و پدید آمدن بیکاری براساس نیروی کار و ازهم‌گسیختگی آن به واسطه‌ی ساختار صنعتی چندقطبی که هسته‌ی محافظت شده و حاشیه‌ی رقابتی و آسیب‌پذیر دارد، تبیین می‌شود. در چنین ساختاری قیمت‌ها را چند قطب انحصاری و سودی که آن‌ها روی هزینه‌های خود می‌کشند تعیین می‌کنند، حجم این افزوده یا سود به ضرورت کسب سود کافی برای تأمین منابع مالی سرمایه‌گذاری آینده در دنیایی نامطمئن و فاقد قطعیت مربوط می‌شود. و سرانجام، از اقتصاد سنتی به دلیل رهیافت داد و ستدی به نظام اقتصادی انتقاد می‌شود؛ از نظر پساکینزگرایان ضرورتاً باید پول را نیز از همان قدم اول در نظریه‌ی طرز کار اقتصاد گنجاند. در سطح کلان، عرضه‌ی پول امری درون‌زاست که به صورت منفعل با هر سطحی که برای حفظ بازده فعلی لازم باشد تنظیم می‌شود. بنابراین، تورم پیامد عرضه‌ی بیش از حد پول نیست بلکه نتیجه‌ی نبرد میان طبقه‌هایی است که بر سر تقسیم تولید داخلی دستمزدها و سودها با هم ستیز می‌کنند.
پساکینزگرایان عمدتاً خود را از اخلاف جان مینارد کینز می‌دانند، اما تأکید می‌کنند که رهیافت کینز به عدم قطعیت و بی‌ثباتی فقط نقطه‌ی شروع تحلیل‌های آن‌ها است. پس از کینز، کینزگرایی این نقطه‌ی شروع را از قلم انداخته است و به این ترتیب از نظر پساکینزی‌ها، جان کلام تحلیل کینز مورد سوء تعبیر واقع شده است. این تأکید بر آینده‌ی غیر قطعی، با تحلیل سرمایه گذاری و سودآوری همراه می‌شود که عمدتاً برگرفته از کار‌ ام. کالکی است: سرمایه‌گذاری فعلی، نرخ رشد را تعیین می‌کند و آن نیز به نوبه‌ی خود سطح سودها را، در حالی‌که سرمایه‌گذاری آینده را نیز پیش‌بینی شرکت‌ها درباره‌ی سودها تعیین می‌کند که با توجه به افزایش قیمت‌ها به بالاتر از هزینه‌های آن‌ها انجام می‌گیرد. تعبیر جامعه‌شناختی تضاد طبقاتی نیز که برگرفته از سنت مارکسیستی است به این تحلیل افزوده می‌شود، ولی فقط به تضاد بر سر دستمزدها و سودها فروکاسته می‌شود، یعنی به مثابه نبردی بر سر توزیع مازاد اقتصادی بین امور لازم برای بازتولید موقت نظام اقتصاد.
بنابراین، پساکینزگرایی رهیافت مشخص واحدی نیست بلکه مجموعه‌ای از مضمون‌هاست که سخنگویان این نحله آن‌ها را تأکیدی بر بیهودگی و سترون بودن اقتصاد سنتی و نقطه‌ی مقابل واقع‌بینی و مناسبت بدیل‌های پساکینزی می‌دانند. اما پس التقاطی بودن این مکتب ضعف بزرگی است، چون این‌که دغدغه‌های مارکس و کینز به این آسانی با هم قابل جمع باشند، محل تردید است، مگر این‌که آن‌ها را از ساختارهای نظریی که بسترشان بوده و به آن‌ها معنا می‌دهد، جدا کنیم.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام. باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم‌اجتماعی قرن بیستم، ترجمه‌ی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما