پروتکل‌ها

اولین بار در روسیه‌ی تزاری یک نسخه از برنامه‌ی سری صهیونیست‌ها، تحت عنوان «پروتکل‌های جلسات علمای صهیویست، به دست نویسنده‌ای روسی به نام «سرگئی نیلوس» افتاد و وی در سال‌های 1901 تا 1905 میلادی، چند بار اقدام
سه‌شنبه، 29 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پروتکل‌ها
 پروتکل‌ها

 

نویسنده: شمس‌الدین رحمانی





 

اولین بار در روسیه‌ی تزاری یک نسخه از برنامه‌ی سری صهیونیست‌ها، تحت عنوان «پروتکل‌های جلسات علمای صهیویست، به دست نویسنده‌ای روسی به نام «سرگئی نیلوس» افتاد و وی در سال‌های 1901 تا 1905 میلادی، چند بار اقدام به چاپ و نشر آن کرد. این کتاب به طور مکرر در روسیه چاپ شد و اثر شدیدی در جامعه‌ی آن روز ایجاد کرد؛ به حدی که یک بار باعث قتل عام ده هزار یهودی و ریختن آنها به درون کانال آب گردید. (1)
در عین حال، هر بار که این کتاب چاپ می‌شد، به سرعت نایاب می‌گردید- بلایی که بعدها هم؛ مکرر در همه جای دنیا بر سر این کتاب آمد - به نظر می رسد که خود یهودی‌ها نسخ آن را خریداری کرده و از بین می‌برده‌اند. به هر حال در روسیه، با انقلاب کمونیستی 1917، تجدید چاپ این کتاب برای همیشه ممنوع گردید و رژیم کرنسکی انتشار آن را قدغن و مجازات دارندگان آن را اعدام اعلام کرد و تمام نسخه‌های موجود را هم جمع‌آوری و منهدم کردند. اما نسخه‌هایی از این کتاب در همان اوائل انتشار به انگلستان فرستاده شد و در موزه‌ی لندن به تاریخ 10 اوت 1906 ثبت و ضبط گردید.
یک خبرنگار انگلیسی به نام ویکتور مارسدن که از جانب روزنامه‌ی پست بامداد Motninh Pot - مأموریت داشت، در روسیه اقامت گزیده و با زنی روسی ازدواج کرده بود و به زبان روسی به خوبی تسلط داشت. وی در جریان انقلاب شوروی، مقالات گیرایی در باره‌ی انقلاب نوشت و به علت همین نوشته‌ها، به زندان افتاد. اما پس از آزادی از زندان اجازه یافت که به انگلستان باز گردد.
مارسدن در سال 1920 ، کتاب روسی پروتکل‌ها را از کتابخانه‌ی لندن گرفته و آن را ترجمه و نشر کرد که در جامعه‌ی انگلستان سر و صدای زیادی به راه انداخت. یهودی‌ها آن را جعلی اعلام کردند، اما دیگران به اصالت آن اصرار داشتند. روزنامه‌ی تایمز در هشتم ماه مه 1920 آن را محصول خیالات واهی دانست و مورنینگ پست به سختی از صحت و اصالت آن دفاع می‌کرد و به هر حال از این روزگار است که این کتاب در سراسر جهان پخش شد.(2)
ترجمه‌های این کتاب در آلمان، فرانسه، ایتالیا، آمریکا و... انتشار یافت اما عجیب اینکه در همه جا جمع‌آوری و نایاب شده و از دسترس دور می‌گردید و در بعضی کشورها از تجدید چاپ آن خودداری می‌شد. ‌(3) متن‌های فرانسه و انگلیسی پروتکل‌ها به وسیله‌ی سازمان تبلیغات اسلامی در ایران نیز چاپ و منتشر شده است.

پروتکل‌ها در ایران

به نظر می‌رسد که در کشور ما، اولین بار متن کامل این کتاب تحت عنوان «اسرار سازمان مخفی یهود، توسط مصطفی فرهنگ از یک چاپ فرانسوی ترجمه و در سال‌های قبل از کودتای 28 مرداد 1332 با قطع جیبی طبع و نشر شد. چاپ دیگری از همین کتاب در زمان شاه با نام مستعار مترجم: ش. ر. منتشر شد و بار دیگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم چاپی از این ترجمه منتشر گردید.
چاپ دیگری از این کتاب با ترجمه از متن انگلیسی چاپ پاکستان، در سال 1360 به وسیله‌ی دکتر بهرام محسن‌پور، ترجمه و نشر شد.
سومین ترجمه‌ی پروتکل‌ها با نام «حکومت‌سازان» به دست محمد رفیعی مهر‌آبادی در سال 1364 انتشار داده شد.
در سال 1373 هم ترجمه‌ی دیگری از این کتاب با نام «پروتکل‌های دانشوران صهیون» از طرف انتشارات آستان قدس رضوی چاپ گردید. این کتاب جمعاً نزدیک هفتصد صفحه است که علاوه بر متن پروتکل‌ها، شامل یک مقدمه طولانی و یک مؤخّره است. نویسنده یک فلسطینی است و این کتاب را در سال 1966 با نگاه خاص خود نوشته است.
بعد از سال 1373 هم چندین بار متن پروتکل‌ها چاپ و منتشر شده است.
همچنین در چند کتاب - تا آنجا که نگارنده‌ی این سطور دیده است - از این پروتکل‌ها یاد شده و بعضاً قسمت‌هایی از آن نقل گردیده است:
1) کتاب «خطر جهود برای جهان اسلام ایران» که در فصل آخر آن در باره‌ی اهمیت پروتکل‌ها به تفصیل سخن رفته است. این کتاب نوشته‌ی مرحوم سید غلامرضا سعیدی و چاپ سال 1335 است. در آن سال عده‎‌ای از روزنامه‌نگاران مزدور و جیره‌خوار پس از سه سال که از کودتای آمریکایی 28 مرداد و تثبیت آن می‌گذشت، به دعوت اسراییل به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده و در بازگشت داد سخن می‌دادند که: مرکز علم و پیشرفت و قانون و عدالت و سازندگی و ... در بیابان‌های برهوت فلسطین بر پا شده و...به «ایرانیان» توصیه می‌کردند که در مقابل «اعراب» با این عصاره های تمدن و ترقی، پیوند الفت ببندند. (4) کتاب خطر جهود در جواب آنها و برای افشای حرکت رذیلانه و زشتشان نوشته شده بود. این کتاب بعد از چاپ اولش در رژیم شاه، سالها ممنوع و نایاب بود و بعد از انقلاب دوباره عیناً عکسبرداری و منتشر شد.
2) دنیا بازیچه‌ی یهود؛ تألیف سید محمد شیرازی؛ ترجمه محمد هادی مدرسی. در این کتاب نیز فصلی - در صفحات 139 تا 160 به معرفی پروتکل‌ها و نقل مختصری از آن اختصاص داده شده است. این کتاب اول بار در سال 1338 هجری قمری در نجف اشرف چاپ شد و چون در رژیم شاه از کتاب ممنوعه بود هر بار با نامی - دنیا ملعبه‌ی یهود؛ دنیا و یهود؛ ... - منتشر و بلافاصله نایاب می‌شد.
3) جهان زیر سلطه‌ی صهیونیسم؛ از انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1361؛ در صفحات 87 تا 100 فصلی در باره‌ی پروتکل‌ها و تلخیص آنها دارد. این کتاب در سال 1369 از طرف انتشارات پیام نور با اضافات و تصحیحاتی با نام جنایت جهانی تجدید چاپ و منتشر شد.

نقد و نظر

تحقیقات زیادی در صحت و سقم انتساب پروتکل‌ها به صهیونیست‌ها شده و بحث‌های فراوانی در ارزش و اعتبار مندرجات آن صورت گرفته است. سؤالات بسیاری را هم این مجموعه‌ برانگیخته است؛ اما در یک نکته جای هیچ تردید و شکّی نیست و آن اینکه این پروتکل‌ها، قطعاً متعلق به قبل از سال‌های اوائل قرن بیستم میلادی است و بسیاری از مندرجات آن با وقایع سال‌های بعد، به طرز شگفت‌آوری انطباق دارد.
از سوی دیگر، از هنگام بر ملا شدن پروتکل‌ها، با ترجمه‌ی انگلیسی آن در سال 1920 بعضی از کسانی که این پروتکل‌ها را دیدند و باور کردند، بر اساس مندرجات آن و تطبیق آنها با وقایع روزگار خود، درک و دریافت خویش را از اوضاع و احوال جهان و حتی پیش‌بینی آینده را ثبت و ضبط کرده‌اند که اکنون چند مورد آن به دست ما رسیده است که آنها را و همچنین انتقادهایی
درباره‌ی پروتکل‌ها را در زیر نقل می‌کنیم:

مقدمه سرگئی نیلوس

سرگئی نیلوس در پیشگفتاری که به سال 1905 بر این کتاب نوشت،
درباره‌ی ماری که سمبل یهودیت است اطلاعات جالبی می‌دهد و می‌نویسد:
«مطبق سوابق و اسرار صهیونیسم، در زمان حضرت سلیمان، حکمای یهود، در سال 929 ق. م. به این فکر افتادند که با روش صلح‌آمیز بر جهان غلبه کنند. این طرح در طول سالیانی دراز مطالعه و بررسی شد و سرانجام جزئیات آن آماده گردید. حکمای یهود در قر‌ن های بعد تصمیم گرفتند آن را اجرا کنند. آنان مکّاری و زیرکی مار را به عنوان سمبل قوم یهود برگزیدند چنانکه رهبران قوم، سر مار باشند و عامه‌ی یهودیان، بدن مار. نام رهبران، برای همیشه، حتی از خود یهودیان هم مخفی نگهداشته می‌شود. مطابق این طرح، مار، به قلب ملت‌ها نفوذ کرده و دولت‌های غیر یهودی را می‌بلعد و در طول سفرش مسیری دایره‌ای طی می‌کند تا سرش مجدداً به کوه صهیون در اورشلیم برسد. وقتی گردش مار پایان یافته و یک حلقه‌ی کامل بوجود آمد، تمام کشورهای اروپایی در حلقه‌ی مار محصور می‌شوند و این به معنی محاصره‌ی سراسر دنیاست. (5) ملت‌ها در طول این سفر با حربه‌ی اقتصادی مغلوب شده و تسلیم صهیونیست‌ها می‌شوند. علاوه بر این سقوط ارزش‌های اخلاقی و معنوی است که عمدتاً به کمک زنان یهودی‌، اما ظاهراً به اسم فرانسوی، ایتالیایی و غیره انجام می‌گیرد.
اینک چند مرحله از سفر مار را بیان می‌کنیم: نخستین بار در سال 429 ق. م. در عصر، پریکلس، مار یهود به یونان رفت و باعث انحطاط آنجا شد. بعد، به سال 69 ق. م. در زمان اگوستین دوم؛ بار سوم در سال 1552 میلادی در عصر چارلز پنجم به مادرید رفت؛ در سفر چهارم، سال 1790 در عصر لویی شانزدهم به فرانسه؛ در 1814 به لندن (بعد از سقوط ناپلئون)؛ در 1871 به برلین - پس از جنگ فرانسه و پروس - و بالاخره طی هفتمین سفرش به سن پطرزبورگ روان شد.
مسیر حرکت و سفرهای بعدی مار یهود ، مسکو، کیف و ادسا است. اکنون برای ما روشن شده است که شهرهایی که مار، قصد سفر به آنها را دارد ، به مراکز آشوب صهیونیست‌ها مبدل می‌شوند. اسلامبول (قسطنطنیه) آخرین نقطه‌ای است که مار، قبل از رفتن به اورشلیم از آنجا می‌گذرد.»
قابل دقت است که این مطالب در سال 1905 نوشته شده است و تمامی آنچه که در آن پیش‌بینی شده، بعدها به وقوع پیوست:
- بحران‌های اقتصادی؛
- انحطاط و سقوط اخلاقی، به ویژه به وسیله‌ی زنان یهودی فرانسوی و ایتالیایی و... (توجه شود به نفس سینما، مثلاً)؛
- پیش‌بینی حرکت مار به سمت سوسیالیستی سال 1917؛
- اسلامبول به عنوان آخرین نقطه‌ی حرکت مار قبل از فلسطین. پایتخت عثمانی و مرکز ثقل ترکیه‌ی کنونی، در آن روزگار، از شهرهای عمده‌ی امپراطوری عثمانی بود. دولت عثمانی در پی جنگ جهانی اول - 1914 تا 1918 - متلاشی شد و بزرگترین نقش در تکّه پاره شدن عثمانی و تأمین نفوذ مار صهیونیسم را حزب «اتحاد و ترقی» و ترک‌های جوان» و «آتاتورک» به عهده داشتند که همه فراماسون و عامل صهیونیسم و برخی خود یهودی بودند.

مقدمه‌‌ی ویکتور مارسدن

مارسدن در ترجمه‌ی انگلیسی پروتکل‌ها می‌نویسد:
«احتمال زیاد می‌رود که پروتکل‌ها در سال 1897 هنگامی که نخستین کنگره صهیونیست‌ها در بال سوئیس تشکیل شد، انتشار یا تجدید انتشار یافته باشد. اخیرا یک جلد از دفترچه خاطرات هرتصل، منتشر شده و چد بند از این خاطرات نیز ترجمه و در تاریخچه صهیونیست‌ها ثبت گردیده است. هرتصل در این خاطرات از بازدیدی که به سال 1895 از انگلستان به عمل آورده است و ملاقاتش با سرهنگ گلداسمیت (6) سخن می‌گوید که افسر ارتش و ظاهراً مسیحی اما در باطن یهودی معتقد و متعصبی بود. سرهنگ گلداسمیت در این دیدار به هرتصل می‌گوید بهترین راه برای حفظ تسلط یهودیان بر انگلستان، آن است که با بستن مالیات‌های سنگین بر زمین‌ها، از اشرافیت انگلستان سلب، مالکیت و نیز سلب قدرت سیاسی شود. هرتصل این پیشنهاد را یک فکر عالی تلقی کرد و همچنانکه خواهیم دید این نظریه در بند 4 از پروتکل شماره‌ی 6 ابراز شده است. این شباهت، نشانه‌ی وجود یک توطئه‌ی جهانی به وسیله‌ی صهیونیست‌ها است و اصالت پروتکل‌ها را قویاً تأیید می‌کند.
دکتر وایزمن، رهبر قدرتمند صهیونیست‌ها که پس از هرتصل زمام قدرت را به دست گرفت، در ضیافتی به مناسبت تودیع با ربی هرتز گفت: «خداوند برای آنکه قوم ما را از خطر نابودی حفظ کند، آنها را در سراسر دنیا پراکنده ساخت.» (جویش گاردین؛ 8 اکتبر 1920 ) این گفته را با بند 8 پروتکل 11 مقایسه می‌کنیم:
ما قوم برگزیده‌ی خداوند هستیم و پراکندگیمان در سراسر جهان از عنایت اوست. پراکندگی ما در چشم همگان نوعی ضعف به شمار می‌آید در حالی که این خود برای ما نوعی قدرت است زیرا اکنون ما در آستانه‌ی فرمانروایی بر سراسر جهان هستیم.
مطابقت میان گفتار دکتر وایزمن و بند مزبور چند نکته را ثابت می‌کند:
اول اینکه حکمای صهیونیست مؤلف این پروتکل‌ها، واقعاً وجود داشته‌اند و دکتر وایزمن از آنها مطلع بوده است.
دوم اینکه دست‌یابی به سرزمین موعود و بنیان نهادن دولت یهودی در فلسطین، فقط جزء ناچیری از هدف‌های واقعی صهیونیست‌هاست.
و سوم اینکه صهیونیست‌ها قصد ندارند به فلسطین اکتفا کنند، بلکه برای سراسر جان نقشه کشیده‌اند.
اکنون در مقابل این سؤال که «حکمای صهیونیست چه کسانی هستند؟» باید اعتراف کرد که شناخت آنها، راز سر به مهری است که هنوز باز نگردیده. آنها نه نمایندگان مجلس یهودیان انگلستان هستند و نه اتحادیه اسراییلی‌های جهانی مقیم پاریس. والتر راتنو (7) که به احتمال زیاد یکی از رهبران آنها می‌باشد. در روزنامه‌ وینرفری‌پرس (8) در 24 دسامبر 1912 نوشته شده است: «سیصد نفرند که همگی یکدیگر را می‌شناسند و سرنوشت اروپا را اینان تعیین می‌کنند و جانشینی خود را از میان دوستان بسیار نزدیک خود بر می‌گزینند.» و بنیامین دیسرائیلی در داستان کانینگزبای (9) به سال 1844 نوشت:
جهان به دست شخصیت‌هایی اداره می‌شود که بسیار فرق دارند با تصور آنها که از پشت پرده خبر ندارند. این شخصیت‌ها همه صهیونیست هستند.»
در این نوشته ‌ی ویکتوریا مارسدن هم مطالب قابل توجهی وجود دارد که به پیشگویی دقیق سیاسی شبیه است که درست هم از آب در آمد. مارسدن در سال 1920 مقدمه خود را در حالی نوشته است که هنوز «دولت یهودی» وجود خارجی نداشته است، مهاجرین یهودی که از نقاط مختلف به سوی فلسطین می‌آمدند تحت پوشش کانون ملی یهود و قیمومیت انگلستان هنوز راه درازی را در پیش داشتند تا ماهیت تجاوز کار و وحشتی دولت صهیونیستی را نشان دهند و با اینحال مارسدن می‌گوید که صهیونیست‌ها به فلسطین اکتفا نکرده بلکه برای سراسر جهان نقشه کشیده‌اند.

نقد هنری فورد

هنری فورد، سرمایه‌دار آمریکایی و صاحب کمپایی فورد، در سال 1921 ضمن بررسی پروتکل‌ها، تحقیق دقیقی در باره‌ی صهیونیسم ارائه کرده و در کتاب مشهور خود به نام «یهود جهانی»(10) یک یک پروتکل‌ها را مورد تحلیل قرار داده و با کمک شواهد بسیار، نحوه‌ی اجرا و پیاده شدن اصول پروتکل‌ها و نقشه‌های اهریمنی صهیونیست‌ها را نشان داد. او همچنین در تحقیقات خود نشان داد که صهونیست‌ها با فشارهای مالی فراوانی که به دولت انگلستان وارد آوردند، این کشور را مجبور به صدور اعلامیه‌ی بالفور نمودند. (11) همچنین موجب شدند که پروژه راه‌‌آهن امریکا در جنگ جهانی اول به پایان برسد و پای آمریکا به جنگ کشانده شود.
هنری‌فورد نتیجه‌ی این تحقیقات را در نشریه‌ی ارگان اداری کمپانی فورد به نام Dearborn lndependent منتشر کرده که بعداً به صورت کتاب در آمد. سطور زیر به نقل از آن کتاب است:
«فعالیت‌های صهیونیست‌ها در دو جهت متمرکز شده است: از یک سو کوشش آنها بر این است که تمام دولت‌های غیر یهودی را یعنی دولت‌هایی که تحت سلطه‌ی یهود نیستند - براندازند و از سوی دیگر تلاش می‌کنند که یک دولت یهودی در فلسطین تأسیس نمایند. آنها برای فلسطین سر و صدای زیادی به راه انداخته‌اند. اما اینها همه بهانه‌هایی است برای اجرای نقشه‌های استعماری. نظریه‌ی «وطن یهودی» تنها یک پوشش است که پس از هدف‌های دیگری قرار دارد. دسترسی به منابع معدنی و نفت فراوان یکی از این هدف‌هاست و تأمین استتار نیرومندی برای عملیات مخفی و سلطه‌ی خویش دارد. آنها در یک شبکه‌ی ارتباط جهانی همه‌ی کوشش خود را صرف استقرار دولت صهیونیستی در فلسطین کرده‌اند.»
چنانکه ملاحظه می‌شود، فورد هم با مطالعه‌ی این کتاب و مراقبت در احوال صهیونیست‌ها، از یک سو و به گوشه‌هایی از حقایق تاریخی دست می‌یابد.- اجبار انگلستان به صدور اعلامیه‌ی بالفور و ورود آمریکا در جنگ- و از سوی دیگر یک پیش‌بینی دقیق می‌کند که پس از بیست و هفت سال، در 1948 متحقق می‌شود و دولت صهیونیستی در فلسطین اشغالی تأسیس می‌گردد. (12)
این کتاب هم به کلی نایاب است و با همه‌ی سر و صدایی که ایجاد کرده، امروز هیچ ناشری آن را منتشر نمی‌کند. (13)

نظر روژه گارودی

روژه گارودی، نویسنده‌ی معروف و مسلمان فرانسوی، پروتکل‌ها را «بیانیه‌ی دروغین و ساختگی» دانسته و خاطر نشان می‌کند که این مجموعه:
«در فردای کنگره‌ی صهیونیسم جهانی در شهر بال به سال 1897 به وسیله‌ی مأمورین مخفی پلیس روسیه ساخته و پرداخته شد تا به فکر توطئه مشترک یهودیان و فراماسون‌ها در زمینه‌ی استقرار یک امپراطوری جهانی، که خود مفهوم پیروزی زشتی و پلیدی خواهد بود اعتبار دهد.» (14)
گارودی در جای دیگر در همین باره می‌نویسد:
«من در کتابم - فلسطین سرزمین پیام‌های الهی - دروغ بودن آن را ثابت کرده‌ایم و دلیل آن هم اینکه تمام فرازهای به اصطلاح پروتکل‌ها (صورت مجلس) ترجمه‌ی روسی کتابی است که در سال 1864 به وسیله‌ی یک روزنامه‌نگار فرانسوی به نام موریس ژولی در فرانسه نوشته شده است و در آن سیاست‌های امپراطوری ناپلئون سوم را در زمینه‌ی ظلم و فساد، سرزنش می‌کند و پلیس روسیه از همین مقاله با تغییر نام «متفکران یهود» با ناپلئون سوم، استفاده کرد.» (15)
لرد سیدن هام، سالها قبل از انتقادهای روژه گارودی، به این ایراد جواب داده است. او در سال 1921 در باره‌ی پروتکل‌ها می‌نویسد:
«اهمیت این پروتکل‌ها، بیشتر از لحاظ موضوع آن است... همه‌ی مطالبی که در سال 1865 انتشار یافته، حکایت از درستی پیش‌بینی پروتکل‌ها دارد. زیرا اغلب آن جامه‌ی عمل پوشیده است. فزون بر این اصول مندرج در این پروتکل‌ها با گفته‌های سران یهود شباهت دارد.» (16)
رژر لامبلن، مترجم فرانسوی پروتکل‌ها، درهمین زمینه می‌نویسد:
«در اینکه این کتاب مشتمل بر صورت جلسه انجمن صهیونیست‌هاست تردیدی نیست. زیرا که یکی از اعضای مهم این انجمن ضمن بخشنامه‌ای در سال 1901 عدم رضایت خود را از انتشار این پروتکل‌ها و از اینکه راز مخفی آنها آشکار شده، ابراز نموده است.» (17)
این عدم رضایت از انتشار پروتکل‎‌ها را بعد از هشتاد نود سال، هنوز هم در سران و رهبران صهیونیسم می‌توان مشاهده کرد. آباابان سیاستمدا و ایدئولوگ اسراییلی، در کتاب «قم من، تاریخ بنی‌اسراییل» - که در عین حال بیش از یک کتاب تاریخی، اندیشه و درک رسمی مسلک صهیونیسم و دولت اسراییل را از قضایا نشان می‌دهد - در باره‌ی پروتکل‌ها اظهار نظر کرده است که به عنوان نظر طرف اصلی دعوی، بسیار قابل تأمل است.

نظر آبا آبان در باره‌ی پروتکل‌ها

«در سال 1894 نیکلای دوم به جای پدرش الکساندر سوم با لقب تزار به تخت سلطنت روسیه جلوس کرد. نیکلای دوم شخص ضعیف‌النفس و سلیمی بود. اطرافیان به او حالی کردند که دشمن واقعی و بزرگترین خائن نسبت به ملت روسیه یهودیان ساکن روسیه می‌باشند. دست‌آویز عمده‌ای که به آن متوسل می‌شدند «مقاوله‌نامه سران نهضت صهیونیست» بود. این مقاوله‌نامه سندی بود جعلی که به منظور اغفال تزار و بدبین کردن وی نسبت به یهودی‌ها ساخته و پرداخته شده بود. این سند را در پاریس در بین سال‌های 1901 تا 1905 تهیه کرده بودند.
در اواسط سال 1905 متن مقاوله نامه ساختگی بین مردم منتشر شد. خوشبختانه تزار قانع نشد که این سند حقیقی است و گمان می‌رفت که شاید اثرات آن منتفی گردد. ولی بعد از سال 1919 نسخه‌های زیادی از آن مقاوله‌نامه مجدداً میان مردم توزیع گردید و به خصوص نسخه‌هایی هم در ممالک اروپایی غربی پخش و در دسترس عامه مردم گذاشته شد. مقاوله‌نامه را می‌شد اینطور تعبیر کرد که یک کنگره بین‌المللی از تمام یهودیان دنیا بنا بوده تشکیل و جنبش عظیم دامنه‌داری برای بر انداختن و ویران کردن تشکیلات دیانت مسیحی در حال تکوین بوده تا بتوان تسلط یهودی‌ها را در دنیا تثبیت نمود. (این شبیه همان توطئه‌هایی بود که در فرانسه به وسیله‌ی Drumont و یا در انگلستان توسط Hillaire Blloc ترتیب داده شده بود) جنبش و نهضت بلشویک (18) در سال 1917 شروع و به مردم عرضه گردیده بود و این عمل را کار یهودی‌های مکار دانسته و همه آن را نتیجه‌ عملیات گردانندگان مقاوله‌نامه پنداشتند. مگر نه اینکه Belz, Trotsky, Kun (کمونیست‌های مجارستانی) خود یهودی بودند؟ لذا مقصود از انتشار مجدد مقاوله‌نامه خیلی واضح بود تا ثابت کند که نتیجه آن همین نهضت کمونیستی بوده است.
باتصور اینکه نهضت بلشویک ساخته و پرداخته توطئه‌های حساب شده یهودی‌ها است مخالفین بلشویک با خشم و غضب زاید‌الوصفی هزارها یهودی بی‌دفاع را قتل عام کردند. اصل مقاوله‌نامه جعلی که به زبان روسی بود به اغلب زبانهای کشورهای اروپایی غربی ترجمه و به تعداد فراوان در بین مردم منتشر و بعداً حتی به زبان ژاپنی و عربی نیز ترجمه شد و به مردم گفتند که مقاوله‌نامه نتیجه تصمیمات مخفی اولین کنگره صهیونیست است. در سال 1921 روزنامه تایمز لندن این سند را یک سند ساختگی و جعلی توصیف کرده، نوشت که اساساً این سند بر پایه دروغ محض بنا شده و کسی نباید در پرتو تبلیغت مضر اغفال گردد ولی حیف که کمی دیر شده و اثرات نامطلوب مقاوله‌نامه ساختگی روی بسیاری از مردم خوش‌باور تأثیر شدید باقی گذاشته بود. به طوری که دیگر امکان نداشت نادرست بودن آن را به کسی قبولاند. آنتی سمیتیزم این سند ساختگی را وسیله قرار داده بود تا به وسیله آن یهودی‌ها را مردمانی خیانت پیشه و توطئه‌گر معرفی کرده و ایشان را مورد بی‌حرمتی و تحقیر قرار دهند. نازی‌های آلمان و اعراب این تبلیغات مضر را با آغوش باز استقبال کرده و مردم را تحریک می‌کردند تا بر ضد یهودی‌ها شوریده و آنها را از بین ببرند. در آمریکا Henry Ford این مقاوله‌نامه را بین مردم پخش و منتشر کرد و در روزنامه Dearborn lndependent The چاپ و در دسترس عامه مردم گذاشت و همچنین به وسیله E. doughlin Father Charles در روزنامه Social Jusing چاپ گردید. این روزنامه از آنتی سمیتیزهای معروف هستند که طبق اطلاعات موثق درکشورهای عربی و بعضی کشورهای دیگر مروج عقاید آنتی سمیتیک می‎‌باشند.» (19)
برخورد جهانی با کتاب پروتکل‌ها را دیدیم. در کشور ما هم برخوردها و اظهار نظرها تقریباً همان‌گونه است. در باره‌ی صهیونیسم و فلسطین، گروه‌های مختلف، مطالعه و تحقیق کرده و کتاب نشریه تألیف یا ترجمه کرده و به چاپ رسانده‌اند و طبعاً هر کدام هم با دید و بینش خاص خود به قضایا می‌نگرند. مارکسیست‌ها، تروتسکیست‌ها، لیبرال‌ها، دموکرات‌ها، غرب‌زده‌ها، روشنفکران؛ یهودیان غیر صهیونیست،.. هر کدام با قالب ذهنی و باورهای خود، کم و بیش چند کتاب و جزوه‌ای در باره‌ی موضوع فلسطین و اسراییل چاپ و منتشر کرده‌اند، اما هیچکدام به پروتکل‌ها اشاره نمی‌کنند. در واقع در نوعی توطئه سکوت در این زمینه‌، همگی با هم شریکند.

خلاصه‌ای از پروتکل‌ها

از آنجا که اکثریت مردم نمی‌دانند مطبوعات در خدمت چه کسانی است، لذا، آنها را به خدمت خود در می‌آوریم.. بعضی از عواملمان را وا می‌داریم که گاه بگاه در مطبوعات، بعضی از سیاست‌هایمان را که خود می‌خواهیم، مورد حمله قرار دهند. البته، غرض از این کار، رد گم کردن است. (20)
برای آنکه امر به آنها (مردم) مشتبه شود و ندانند که در باره‌ی چه موضوعی بحث می‌کنند، فکر آنها را به مسائلی چون تفریح، سرگرمی، رفتن به کاخ مردم و غیره جلب می‌کنیم و در همین اثناء مطبوعات را وا می‌داریم، که به مسائلی چون رقابت‌های مسابقات هنری و ورزشی بپردازند. بدون شک، پرداختن به اینگونه مسائل، آنها را از مسائل بنیادی دور و منحرف می‌کند. اندک اندک به ابراز نکردن عقیده خو و عادت می‌کنند و سرانجام به تکرار همان چیزهایی می‌پرازند که ما می‌خواهیم. (21)
اگر آزادی، بر خداپرستی مبتنی باشد و با برادری و انسان دوستی و برابری پیوند داشته باشد و برای جامعه بی‌زیان باشد و به رفاه عمومی لطمه‌ای وارد نسازد و در اقتصاد هم جایی برای خود پیدا کند، بر ما لازم است که هم احترام به آزادی و هم اعتقاد به خدا را در میان غیر یهود از بین ببریم و نیازهای مادی را جایگزین اینگونه اعتقادات سازیم. اما اگر اعتقاد به خدا موجب شود که ما بر مردم حکومت کنیم، در این صورت باید به تبلیغ دین بپردازیم و با راهنمایی مردان روحانی، مردم را به تسلیم وا داریم. (22)
مردم غیر یهود از همان آغاز جوانی به وسیله‌ی عوامل ما، بی‌بند و بار و بدون اخلاق بار می‌آیند. عوامل ما عبارتند از معلمان سرخانه، خدمتکاران، منشی‌ها و زنانی که درخانه‌های ثروتمندان بچه‌داری می‌کنند. به کمک زنان صهیونیست، مردان غیر یهودی را در عشرتکده‌ها و محلهای عیاشی به فساد اخلاقی می‌کشانیم و آنها را از جاده‌ی عفت و پاکدامنی منحرف می‌سازیم. (23)
بطور کلی مطبوعات معاصر ما، به انتقاد از امور دولت، مذهب و بی‌کفایتی غیر یهودیان ادامه می‌دهند و در نوشته‌هایشان غیر اخلاقی‌ترین اصطلاحات و عبارات را بکار می‌برند تا به هر وسیله‌ای که مقدور باشد، شأن و منزلت آنان را تنزل دهند و این کار فقط از دست افراد با استعداد قوم هوشمند ما بر می‌آید. (24)
هدف اساسی مدیرن ما، این است که قدرت فکر کردن مردم را تضعیف کنند تا افکار آنان از پرداختن به مسائل اساسی منحرف و متوجه مسائل کم اهمیت شود و فرصت مقاومت کردن در برابر ما را نداشته باشند. (25)
اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را از بین می‌بریم و اجازه‌ی اظهار وجود به کسی نمی‌دهیم؛ زیرا توده‌ی مردم باید صرفاً به وسیله‌ی ما اداره شوند... آنها باید به شنیدن حرفهای ما و اطاعت از ما عادت کنند. (26)
این ما هستیم که میان رهبر و توده‎‌ی مردم شکاف عمیقی ایجاد کرده‌ایم و قدرت را از هر دو سلب نموده و آنان را چون کور و عصا، از هم جدا ساخته‌ایم.... احزاب گوناگون بوجود می‌آوریم و آنها را رو در روی هم قرار می‌دهیم. (27)
ما طوری مردم را به جان هم انداخته‌ایم که همه به یکدیگر بد‌گمانند. نفرت مردم از یکدیگر بخاطر تعصبات مذهبی و نژادی که در طول 20 قرن گذشته تبلور یافته است، اجازه نخواهد داد که مردم به این سادگی با یکدیگر آشتی کنند. بدون حضور دستهای ما، ملتها نمی‌توانند حتی بر سر یک مسئله‌ی ناچیز و خصوصی با هم به توافق برسند. (28)
بنا به تحریک ما، ترور و وحشت همه جا را فرا می‌گیرد. افراد با آرمانها و عقاید مختلف - مانند سلطنت‌طلب، عوام فریب، سوسیالیست، آرمان‌گرا،... به خدمت ما در خواهند آمد و بنا به اغوای ما می‌کوشند تا هر نوع نظم و آرامشی را بر هم بزنند و همه جا را به آشوب بکشانند. وجود چنین طغیانهایی دولتها را دچار دگرگونی می‌کند و مردم حاضر می‌شوند برای برقراری صلح و آرامش، همه چیز را فدا کنند، تا زمانی که به قدرت جهانی ما اعتراف نکنند و تسلیم ما نشوند، صلح را به سرزمینشان باز نخواهیم گرداند. (29)
ما باید افکار نو و مستقل را چون گذشته به انحصار خویش در آوریم. روش مهار کردن فکر، هم اکنون در دست بررسی و مطالعه است. این کار را به وسیله‌ی سیستمی که به سیستم دروس عینی (30) معروف است انجام می‌دهیم و هدف آن مبدل کردن غیر یهودیان به آدمهایی است بی‌فکر، بی‌خرد و مطیع که منتظرند دیگران برایشان فکر کنند و عقایدشان را شکل بدهند. (31) یکی از بهترین عوامل ما، بنام بورژوا تقریباً تدریس به وسیله‌ی دروس عینی را رواج داده است. (32)
اگر در رابطه‌هایمان دست روی حساس‌ترین عصب ذهن آدمیان بگذاریم، خیلی زود به پیروزی خواهیم رسید و این اعصاب حساس ذهن آدمی، عبارتند از زراندوزی، مال‌پرستی و تنوع طلبی در ارضاء نیازهای مادی. هر یک از این خواسته‌ها به تنهایی می‌تواند آدمی را تسلیم کند. (33)
در میان توده‌ی مردم، حسد و نفرت و زیاده‌خواهی ایجاد می‌کنیم تا ازخشم مردم استفاده کرده و همه‌ی موانعی را که بر سر راهمان قرار دارد با دستهای آنها ریشه کن سازیم. (34)
برای آنکه بتوانیم صنعت غیر یهودیان را به کلی نابود نیم، علاوه بر انحصارطلبی، تجمل‌پرستی را رایج می‌کنیم و نیازهای کاذب مردم را افزایش می‌دهیم. اقدام دیگر ما، این است که مزد کارگران را بالا می‌بریم به طوری که این افزایش دستمزد، هیچگاه به سود آنان تمام نشود... اعتیاد و هرج و مرج طلبی و کم‌کاری را در میان کارگران رواج می‌دهیم. غیر یهودیان به سبب داشتن زمین و خودکفایی مواد غذایی می‌توانند به عنوان خطری بزرگ ما را تهدید کنند. لذا باید به هر قیمتی که شده آنان را از داشتن زمین محروم کنیم. (35)
تمام چرخهای ماشین هر دولتی، به کمک موتوری حرکت می‌کند که این موتور در دست ما می‌باشد و آن، طلاست. حکمای ما تدابیری اندیشیده‌اند که سرمایه از ارزش فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد. برای آنکه گردش عمل سرمایه محدود نشود، باید آن را در راه ایجاد تجارت و صنعت انحصاری بکار گرفت. آزادی گردش عمل سرمایه در جهت تأسیس و گسترش صنایع، به دست‌اندرکاران صنعت نوعی قدرت سیاسی می‌دهد که از آن برای استثمار مردم می‌توان سود جست. (36)
هر گونه وامی برای دولت، نوعی ضعف ببار می‌آورد. قرضها چون شمشیر دموکلس بر روی سر فرمانروایان آویزانند. اینگونه فرمانروایان بجای آنکه برای پرداخت دیون، مالیات موقت از مردم بگیرند، دست تکدی خود را به سوی بانکداران ما دراز می‌کنند. ...
تا زمانی که وامهای داخلی رایج بودند، غیر یهودیان فقط پول فقرا را به جیب ثروتمندان می‌ریختند؛ اما وقتی که وامهای خارجی را مرسوم ساختیم، ثروت ملتها بسوی صندوقهای پولمان سرازیر گشت و آنان شروع کردند به پرداخت باج، به ما. (37)
آنچه ما می‌خواهیم این است که هم ماحصل کار کارگر و هم بازده زمین، هر دو به چنگال صنعت بیفتد و بدین‌سان تمام پولهای جهان نزد ما ذخیره شود و دیگران، طبقه‌ی کارگر و زحمتکش جامعه را تشکیل دهند و بدون قید و شرط تسلیم ما بشوند. (38)
منطق ما زورگویی و متقاعد کردن است. در مسائل سیاسی، تنها زور است که پیروز می‌شود؛ بویژه اگر رهبران سیاسی بتوانند آن را مخفیانه اعمال کنند. اگر فرمانروایی نمی‌خواهد تسلیم شود، باید با خشونت و نیرنگ به متقاعد کردن دیگران - که از اساسی‌ترین اصول حکومت است متوسل شود. (39)
چه کسی می‌تواند با یک قدرت نامحسوس در افتد و آن را واژگون سازد؟ این ما هستیم که چنین قدرت نامحسوسی داریم. اگر چه فرماسونری غیر یهودی، کورکورانه در خدمت ما هستند و برای مقاصد ما کار می‌کنند. اما برنامه‎‌های ما، همچنان برای آنها و دیگران ناشناخته و اسرار‌آمیز باقی خواهد ماند. (40)
روشنفکران غیر یهودی، علوم را بطور مجزا از هم مورد تحقیق قرار می‌دهند و بی‌آنکه خود متوجه باشند، اطلاعات فراوان و نتایج گرانبهایی را فراهم می‌آورند ولی آنها را در متن پیاده نمی‌کنند. اما عوامل ما، اطلاعات بدست آمده از اینگونه تحقیقات را با هم تلفیق و ترکیب می‌کنند تا به یک کل دست یابند و فکر خود را در جهت خواستهای ما پرورش دهند. (41)
میان قوم ما و دیگران، تفاوتهای قابل توجهی از لحاظ استعدادها و توانایی‌ها وجود دارد و همین امر موجب شده است که قوم برگزیده‌ی ما از بالاترین میزان انسانیت برخوردار باشد و از غیر یهودیان متمایز گردد. آنها گر چه به ظاهر چشمانشان باز است ولی چیزی نمی‌بینند. (42)
پیامبران گفته‌اند ما قومی هستیم که به وسیله‌ی خدا برگزیده شده‌ایم تا فرمانروای مردم سراسر جهان باشیم. خداوند به قوم ما هوش و ذکاوت سرشار اعطا کرده است. ما کفایت و لیاقت آن را داریم تا مسئولیت رهبری جهان را به انجام برسانیم. (43)
ما یهودیان، برگزیده‌ی خداوند هستیم و پراکندگی‌مان در سراسر جهان از عنایات اوست. پراکندگی ما در چشم همگان نوعی ضعف بشمار می‌رود در حالیکه این خود برای ما نوعی قدرت است؛ زیرا ما اکنون در آستانه‌ی فرمانروایی بر سراسر جهان قرار گرفته‌ایم. (44)
هنگامی که حکومت شاهنشاهی ما آغاز شد، همه‌ی ادیان باید از بین برود بجز دین ما که همانا اعتقاد به خدای یگانه است. بی‌شک سرنوشت قوم ما، بعنوان قومی برگزیده، با وجود خدا گره خورده و هم اوست که تقدیر کار جهانیان را با سرنوشت ما پیوند داده است. لذا ریشه‌ی هر گونه عقیده‌ای باید از بیخ و بن کنده شود، حتی اگر این کار به انکار وجود خدا که امروز شاهد آنیم بیانجامد. (45)
از دیرباز تاکنون، ما بشر را از قید و بندهای فراونی رهایی بخشیده‌ایم و در آینده نیز او را راهنما خواهیم شد تا سرانجام در برابر پادشاهی که خون قوم بنی‌اسرائیل در رگهایش جریان داد سر تعظیم فرود آورده و به حکومتی که ما برای جهان تدارک می‌بینیم، تسلیم شود. (46)
بر خرابه‌ی همه‌ی حکومتها دنیا، یک ابر قدرت شیطانی بنا می‌کنیم بطوری که دستهای توانمند آن بتواند به همه جا برسد و چنان قدرت غول آسایی بهم بزند که مقهور هیچیک از ملل دنیا نشود. (47)
ما تنها یک پادشاه می‌خواهیم که همه‌ی مردم روی زمین را متحد سازد و نابسامانیها را، مرزها، ملیتها و مذاهب را ریشه‌کن سازد. پادشاهی می‌خواهیم که بتواند صلح و آرامش که رهبران فعلی نمی‌توانند به ما بدهند، برای ما فراهم آورد. برای آنکه آرزوی استقرار حکومت مطلقه‌ی قوم خود را در دل همه‌ی مردم جهان ایجاد کنیم، لازم است که رابطه‌ی مردم با دولتهایشان را تیره کنیم بطور که مردم بر اثر اختلاف عقیده، گرسنگی، بیماری و کشمکش به تنگ آمده و جز به رهایی از دست دولتهایشان و پناه بردن به حکومت نجات‌بخش ما، به چیز دیگری نیندیشند. (48)
حکومت ما، سیمای حکومتی پدر شاهی به خود می‌گیرد که فرمانروا در آن نقش پدر و سرپرست مردم را دارد... به مردم این فکر را القاء می‌کنیم که اگر ملت بخواهد در صلح و آرامش بسر ببرد باید فرمانروا را حامی و سرپرست خود بداند و لب به ستایش اغراق‌آمیز وی بگشاید. (49)
پادشاه یهود، پاپ واقعی جهان و رئیس کلیسای بین‌الملل خواهد بود. (50)
مطمئناً احتیاجی نیست که بیش از این استدلال کنیم که خداوند مقرر کرده است تا بر جهانیان فرمانروا باشیم. مطمئناً احتیاجی نیست که ثابت کنیم تمام بدیهایی که مرتکب شده‌ایم، همگی وسیله‌هایی بوده‌اند که از آنها برای رسیدن به هدفهایمان - که همانا رفاه واقعی و برقرار نظم است - کمک گرفته‌ایم. ثابت خواهیم کرد که مددکارانی هستیم که آرامش را به زمین که متلاشی شده است، بر می‌گردانیم به شرط آنکه قوانینی را که وضع کرده‌ایم، دقیقاً رعایت کنند.... آزادی یعنی پرهیز ازخشونت و اطاعت دقیق از قوانین زندگی. (51)
آیا از این دقیقتر می‌توان اوضاع و احوالی را که بر جهان ما حاکم است تصویر کرد؟ آیا انطباق شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی موجود دنیا با مندرجات پروتکلها - که حدود یکصد سال قبل تدوین شده - خود گویای اصالت و واقعی بودن این سند مهم نیست؟
* تذکر: این مقاله از کتاب «تصویر آینده، نقل شده است؛ نوشته‌ی شمس‌الدین رحمانی از انتشارات مؤسسه ضیاء اندیشه؛ سال 1378؛ صفحات 79 تا 109.

پی‌نوشت‌ها:

1. خطر جهود برای جهان اسلام و ایران؛ سید غلامرضا سعیدی، سال 1335؛ پاورقی صفحه 97.
2. مقدمه‌ی چاپ اول صهیونیزم چه می‌خواهد؛ ترجمه‌ی دکتر محسن‌پور؛ سال 1360
3. خطر جهود برای جهان اسلام و ایران؛ صفحه‌ی 100.
4. به عنوان یک نمونه رجوع شود به «یادداشت‌های سفر اسراییل، به قلم عباس شاهنده؛ مدیر روزنامه فرمان.
5. توجه شود که در فضای قرن نوزده، محاصره‌ی اروپا در واقع محاصره‌ی سراسر دنیاست.
6. کلمه‌ی گلد Gold انگلیسی یعنی طلا. اغلب نام‌هایی که باگلد شروع می‌شود نام یهودی است مثل: گلدبرگ، گلدامایر، متروگلدین مایر، گلدسون... .
7. Walter Rathenau.
8. Wiener Freie Press.
9. Coningsby.
10. International Jew.
11. لرد آرتور جیمز بالفور در سال 1917 وزیر خارجه‌ی انگلستان بود و پس از تهیه‌ی مقدمات لازم، در دوم نوامبر آن سال، طی نامه‌ای به روچیلد، ثروتمند صهیونیست معروف، حمایت انگلستان از حضور یهود در فلسطین را به طور رسمی اعلام کرد. این نامه به اعلامیه‌ی بالفور معرف شد و بسیاری از مسائل و ریزه‌کاری‌های مسئله فلسطین ریشه در این اعلامیه دارد. متن آن به این قرار است:
لرد روچیلد عزیزم
راستی خوشوقت و مشعوفم که به نام دولت شاهنشاهی انگلستان باکمال صراحت وعده‌ی ذیل رابه شما ابلاغ می‌کنم. این وعده، عطف به درخواست جمعیت یهودی صهیونیسم است که به این وزارتخانه رسیده و با آن موافقت شده است. دولت شاهنشاهی انگلستان، نظر لطف مخصوصی به این تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین دارد و در آینده‌ی نزدیکی نهایت سعی و کوشش را در راه رسیدن به این هدف و تسهیل وسایل آن مبذول خواهد شد. این هم به طور وضوح معلوم باشد که نباید کاری شود که به حقوق اجتماعی ومذهبی مردم غیریهودی فلسطینی و حقوق و امتیازات سیاسی یهودیان در سایر ممالک ضرری وارد آید. ممنون می‌شوم که شما این اعلامیه را به اطلاع مجمع صهیونیست برسانید.
به نقل از کتاب کارنامه سیاه استعمار؛ اکرم زعیتر؛ ترجمه‌ی حجة‌الاسلام علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی؛ صفحه 97؛ چاپ اول.
12. سه مقدمه و نقدی که تا اینجا نقل کرده‌ایم عمدتاً از کتاب «صهیونیزم چه می‌خواهد، اقتباس شده است.
13. بخشی از این کتاب درمجموعه‌ی «پژوهه‌ی صهیونیت» با مشخصات ذیل، منتشر شد: پژوهه صهیونیت؛ به کوشش محمد احمدی؛ ناشر: مؤسسه‌ی فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه؛ چاپ اول؛ زمستان 1376. و کتاب اهل هم بعداً منتشر گردید. در همین مجموعه بخشی از این کتاب به خواننده محترم عرضه می‌شود.
14. ماجرای اسرائیل، صهیونیسم سیاسی؛ نوشته‌ی روژه گارودی؛ ترجمه‌ی دکتر منوچهر مختاری؛ از انتشارات آستان قدس رضوی؛ سال 1364؛ ص 22.
15. کیهان هوایی؛ شماره‌ی 700؛ تاریخ 65/8/21.
16. حکومت‌سازان؛ ترجمه‌ی محمد رفیعی مهرآبادی، صفحه 160.
17. اسرار سازمان مخفی یهود، رژر لامبلن؛ ترجمه‌ی مصطفی فرهنگ؛ نشر و العصر؛ صفحه 97.
18. Bolshvist.
19. قوم من، تاریخ بنی‌اسراییل، آباابان؛ ترجمه‌ی نعمت‌الله شکیب اصفهانی؛ کتابفروش یهودا بروخیم؛ سال 1358؛ صفحه‌های 393 و 394.
20. پروتکل 12.
21. پروتکل 13.
22.پروتکل 4.
23. پروتکل 1.
24. پروتکل 17.
25. پروتکل 5.
26. پروتکل 10.
27. پروتکل 3.
28. پروتکل 5.
29. پروتکل 9.
30. object lesson.
31. برای توضیح روش دروس عینی و خصوصیات و نتایج آن، رجوع شود به مقاله‌ی «نگاهی اجمالی به شکل و محتوای کتاب‌های درسی»؛ صحیفه‌ی - ضمیمه‌ی روزنامه جمهوری اسلامی - شماره‌ی 33؛ 65/10/2 لئون ویکتور آگوست بورژوا، سیاستمدار فرانسوی، برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل 1920 از صاحبنظران این روش است.
32. پروتکل 16.
33. پروتکل 1.
34. پروتکل 3.
35. پروتکل 6. توجه شود که از یک سو در آمریکا، غلات همچون کالای استراتژیک صادر می‌شود و از سوی دیگر مثلاً در ایران زمان شاه با بالا رفتن قیمت زمین، بجای کشاورزی، زمین‌خواری رایج شد.
36. پروتکل 5.
37. پروتکل 20. پس از جنگ جهانی دوم، بیش از پنجاه کشور جهان، با گرفتن وامهایی از بانکهای صهیونیستهای آمریکا، مبلغی در حدود 400 میلیارد دلار به آنها بدهکار شدند.
38. پروتکل 6.
39. پروتکل 1.
40. پروتکل 4.
41. در کتاب آینه‌های جیبی آقای مک‌لوهان: تألیف دکتر ابراهیم رشید‌پور: انتشارات سروش: سال 1352 ؛ صفحه 8 آمده است:
مک‌لوهان با دیدی متفاوت به مسائل و پدیده‌های عصر و دوره‌ی حاضر می‌نگرد و به قولی منطق خاص خود را دارد. گفته است: منطق من موزائیکی است؛ سعی دارم تمام حوادث، رویدادها و پدیده‌ها را در کنار هم قرار بدهم؛ آنها را مثل قطعات موزائیک کنار یکدیگر می‌چینم و بعد قالبهای کلی تغییرات را از میان آنها بیرون می‌کشم؛ منطق من، منطق پیکاسو، اینشتین و تلویزیون است. مک‌لوهان از طبقه‌بندی کردن حذر می‌کند و تنها مفاهیم کلی را معتبر می‌داند. برای او تنها تصاویر کلی که رابطه‌ها را در اجزاء متفاوت و فراوان، مشخص می‌کنند ارزش دارد. مک‌لوهان همه جا اصرار می‌ورزد که مبانی و مفاهیم کلی، کلید حل مشکلات عصر تکنولوژی است. دنیای امروز از نظر او دنیای الکترونیک است... از نظر او یک متخصص حرفه‌ای جواب مسائل را تنها در چهار‎‌چوب محدود تجارت خود می‌بیند و به همین دلیل، از درک و شناخت مسائلی که عصر تکنولوژی با آن روبروست عاجز می‌باشد. هم اکنون به کلی بین‌ها و کلی‌سازها نیاز بیشتری داریم.
42. پروتکل 15.
43. پروتکل 5.
44. پروتکل 11.
45. پروتکل 14. بروشنی پیداست که کوششهای فلسفی و فکری و انتقادی علمای معاصر مغرب زمین و مخصوصاً یهودیهایشان، درست در جهت همین از بیخ و بن برکندن ریشه‌ی هر گونه عقیده است. اعتقاد دینی که در مجامع «علمی» دنیا از بین رفته است؛ کوشش آنها، اکنون صرف از بین بردن اعتقاد به خود «علم» شده است. آنها معتقدند که کار علم، رسیدن به اعتقاد و یقین نیست، بلکه در جهت استفاده و بهره است.
46. پروتکل 3.
47. پروتکل 5.
48. پروتکل 10. سازمان ملل متحد در بسیاری از مواد و اصول منشور و اعلامیه‌های خود، بر نفی مرزها، ملیتها و مذاهب تأکید کرده و اتحاد و رهایی از نابسامانیها را از این ممکن می‌شمارد. همچنین مداوماً صلح و آرامش آینده را نوید می‌دهد و از اختلاف عقیده و گرسنگی و بیماری و جنگ همه را می‌ترساند و تنها راه نجات را پناه بردن به حکومت نجات‌بخش جامعه‌ی بین‌المللی تبلیغ می‌کند. گویی تمام عناصر این جملاتی که از پروتکل صهیونیستها ذکر گردید- مگر تصریح بر آرزوی استقرار حکومت مطلقه‌ی قوم بنی‌اسرائیل - نصب‌العین سردمداران «حقوق بشر»! و «حکومت جهانی» ملل متحد است. اما سازمان ملل، آرزوی سلطه‌ی صهیونیستها را نیز با دفاع عملی و بدون وقفه از اسرائیل، همیشه به نمایش گذاشته است.
49. پروتکل 15.
50. پروتکل 17.
51. پروتکل 22.

منبع مقاله :
گرد‌آوری جمعیت دفاع از ملت فلسطین، (1384)، برنامه صد ساله (مباحثی پیرامون پروتکل های دانشوران صهیون) ، تهران: قبله اول، چاپ اول.



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط