گزارشی از جامعه مسلمانان آمریكا و چالش های دنیای معاصر
پایگاه خبری تقریب: نیم قرن پیش، جامعهشناسان و كارشناسان علوم سیاسی غرب فكر نمیكردند كه اسلام به یك نقطه قدرت بزرگ در سیستم بینالمللی تبدیل شود.
به همین جهت مطالعه نفوذ مسلمانان در دنیا از جنبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و منطقهای تقریباً ناچیز بود. در آمریكای شمالی و ایالات متحده آمریكا نیز جمعیت مسلمانان و فعالیت آنها در حاشیه قرار داشت.
در سه دهه اخیر و به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها این پیشفرضها و معادلات به هم خورده است بلكه امروزبرداشت و تحلیل جدیدی از جایگاه اسلام و مسلمانان در امور بینالمللی به وجود آمده است. آمار رسمی و دقیق درباره جمعیت مسلمانان در ایالات متحده آمریكا وجود ندارد؛ زیرا كه مطابق قوانین و مقررات آمریكا، دین ومذهب شهروندان در سرشماری ملی كه تقریباً هر ده سال یك بار انجام میشود، منظور نگردیده است.به همین جهت آمار مسلمانان در آمریكا تخمینی بوده ودرجمعآوری اطلاعات در این مورد از منابع دیگرازجمله اصلیت شهروندان و مهاجرین و از نوع ملیتها كه توسط مقامات رسمی سرشماری گردآوری شده است، استفاده میشود.
آمار دولت آمریكا نشان میدهد كه عده مهاجرین به آمریكا از كشورهای اسلامی، از بدو ورود تا سال 1965 میلادی، نسبت به مذاهب و ملیتهای مناطق دیگر بسیار كم بوده است. طبق این آمار در سالهای بین 1820 تا 1965، مجموعاً 517 هزار و367 نفر از كشورهای اسلامی به آمریكا مهاجرت كردهاند كه اغلب آنها از نواحی بالكان و عثمانی سابق (تركیه) و هندوستان كه شامل پاكستان و بنگلادش امروزی است، بودهاند.
طبق آمار اداره مهاجرت آمریكا، عده مهاجرین از كشورهای اسلامی بین سالهای 1966 تا 1980 افزایش یافته و به 865 هزار و نفر472 میرسد. گرچه اكثریت این مهاجرین مسلمان بودهاند، اما بسیاری نیز از ادیان دیگر از جمله مسیحیت و یهودیت هستند. تعداد مهاجرین از كشورهای اسلامی در دهه 1980 به 921 هزار و نفر100 رسیده و در هفت سال اول دهه 1990 به 997 هزار نفر افزایش مییابد. مسلمانان فقط 30 درصد از مهاجرین لبنانی به آمریكا را در سالهای بین 1980 تا 1990 تشكیل میدادند، در حالی كه یك سوم مهاجرین هندوستان به آمریكا در سالهای بین 1820 تا 1960 مسلمان بودند. عده بسیار زیادی از ایرانیان كه پس از انقلاب اسلامی به آمریكا مهاجرت كردند، به ویژه در سالهای بین 1980 تا 1990 از یهودیها، مسیحیها و ادیان دیگر جز اسلام بودند.
به طور كلی بین سالهای 1820 تا 1997 طبق آمار دولت امریكا در حدود 3 میلیون و 300 هزار نفر از كشورهای مسلمان به آمریكا مهاجرت كردند و این فقط 5 درصد از كل مهاجرین 64 میلیونی در این سالها به آمریكا بوده است. بزرگ ترین رقم مهاجرین از كشورهای اسلامی به آمریكا را به ترتیب كشورهای عربی، ایران، پاكستان، هند، بنگلادش، تونس، آفریقای شمالی، اروپا به ویژه منطقه بالكان (كشورهای آلبانی، بوسنی و هرزگوین و جمهوری های سابق یوگسلاوی) تشكیل میدهند. سایر مناطق قاره آفریقا و آسیا مانند جمهوریهای آسیای مركزی، اندونزی، مالزی، آفریقای جنوبی و غیره در درجه بعد قرار دارند. تعداد مهاجرین از افغانستان بین سالهای 1980 الی 1990 در حدود 30 هزار و در هفت سال اول دهه 1990 میلادی بالغ بر 13 هزار و 600 نفر بوده است. امروز جمعیت مسلمانان در آمریكا حداقل 6 میلیون و حداكثر تا 9 میلیون تخمین زده میشود.
مسلمانان نه تنها در سفر و دریانوردی "كریستف كلمب" در 1492 میلادی به قاره آمریكا به او كمك و یاری كردند بلكه در كشف این سرزمین توسط اروپاییها نیز با آنان همراه بودند. ماجرای مسافرت و دریاسالاری كلمب به قاره آمریكا دقیقاً موقعی صورت میگیرد كه چند سال قبل از آن آخرین حكومت مسلمانان بر شبه جزیره اسپانیا كاملاً توسط شاهزادههای مسیحی آن منطقه خاتمه یافته ولی اطلاعات و دانش انباشته شده چند قرن تمدن اسلامی در اروپا و به ویژه در آن منطقه در رشتههای جغرافیا، تاریخ، نجوم، ریاضیات، دریانوردی، نقشهبرداری و تبحر و فناوری های جهانگشایی به دست مسیحیان اسپانیایی و پرتغالی افتاده بود.
فرضیه معتبری كه از طریق برخی از تاریخنویسان و دانشمندان ارائه شده حاكی از این است كه حداقل دو قرن قبل از كشف قاره امریكا توسط كلمب، مسلمانان شبه جزیره اسپانیا و قاره آفریقا موفق شدند به قاره آمریكا دست یافته و حتی با اهالی بومی آن سرزمین آمیزش داشته باشند.
لازم به یادآوری است كه از سال 1474 میلادی تیم پادشاهان مسیحی كاتولیك، یعنی زن و شوهری موسوم به ایزابلا از ناحیه سویل و فرناندو از منطقه آراگون شبه جزیره اسپانیا – پرتغال موفق شدند به تدریج از تضعیف و چنددستگی مسلمانان استفاده كرده و حكومت و سلطه خود را بر آن سرزمین استوار نموده و بالاخره آخرین حكومت و شهر مسلمانان یعنی گرانادا (غرناطه) را در 1492، یعنی زمانی كه كلمب دریانوردی خود را به طرف قاره آمریكا شروع كرد، تصرف و فتح كنند، تحت فشار و خفقان شاهان اسپانیا، پرتغال، مسلمانان از آن منطقه رانده شده و از آن تاریخ به بعد هیچ گاه در ادبیات غرب توجهی به نقش مسلمانان در اكتشاف قاره آمریكا نشده است.
اكتشاف قاره امریكا توسط اروپاییها با دو روند تاریخی دیگر در دنیای اسلام همراه است: یكی حمله و حكومت مغولها در شرق آسیا كه فاجعه بزرگی را برای حكومتهای مسلمانان در فلات ایران و آسیای مركزی و سرزمینهای عربی به وجود میآورد و دیگری ظهور مسلمانان ترك و عثمانیها و فتح قسنططنیه و شكست مسیحیان و كلیسای بیزانتین (ارتدوكس) در شرق است كه همزمان با افول حكومتهای اسلامی در شبه جزیره اسپانیا – پرتغال صورت گرفته و منجر به تاسیس امپراتوری عثمانی و گسترش تمدن اسلامی و ترك زبان در شرق مدیترانه و اروپا میشود.
اسپانیا، انگلستان و فرانسه موقعی قاره آمریكا را تقسیم كرده و به مستعمرات خود ملحق میكنند كه امپراتوری عثمانی در غرب با اروپا و در شرق با ایران (سلسله صفوی)، درگیری سیاسی و نظامی داشت. با تضعیف دولتهای اسلامی در اروپای غربی و ناحیه اقیانوس هند و آفریقا و درگیریهای كه امپراتوریهای عثمانی و صفوی در سرزمین وسیع آسیا – اروپای شرقی دارند، برتری تسلط دریایی به ویژه در اقیانوسهای اطلس و كبیر (آرام) به دنیای غرب و به ویژه به اسپانیا، پرتغال، انگلستان، فرانسه و هلند انتقال پیدا میكند.
تماس مسلمانان و دنیای اسلام با قاره آمریكا در اواسط قرن نوزدهم بسیار ناچیز است.
مهاجرت مسلمانان به قاره آمریكا از اطراف و اكناف دنیا در چند مرحله صورت گرفته است. در اوایل قرن نوزدهم مسافرت و مهاجرت افراد مسلمان به آمریكا و به ویژه آمریكای شمالی از طریق دعوت، استخدام و بهرهبرداری ویژه آنها در حرفههایی كه اروپاییها با آن آشنایی نداشتند، صورت میگرفت. مثلاً در سال 1856 میلادی قشون سواره آمریكای شمالی (ایالت متحده) فرد مسلمانی به نام حاجی علی را جهت پرورش شتر در ایالت آریزونا و كالیفرنیا استخدام كرده و به آمریكا آورد كه سالهای بعد مقیم شده و در كالیفرنیا زندگی كرد.
ولی اولین گروه مهاجرین مسلمان به آمریكا در سالهای بین 1875 تا 1912، یعنی پس از خاتمه جنگهای داخلی آمریكا و قبل از آغاز جنگ اول بینالمللی صورت گرفت. اكثریت این مهاجرین را مسیحیان كشورهای سوریه، اردن، فلسطین و لبنان تشكیل میدادند كه در مدراس میسیونهای مذهبی در خاورمیانه درس خوانده و به جهات اقتصادی و مذهبی به قاره آمریكا مهاجرت میكردند، گرچه در بین این گروه مسلمانان اهل سنت، شیعه، علوی سوریهای و دروزی متعلق به لبنان نمایان بودند.
مرحله دوم مهاجرت مسلمانان به آمریكا پس از جنگ بینالمللی اول و سقوط امپراتوری عثمانی صورت میگیرد و بیشتر شامل كشورهایی است كه تحت سلطه عثمانیها اداره میشدند. به علت سهمیه بندی ملیتهای مختلف در قانون مهاجرت ایالات متحده كه در دهههای اوایل قرن بیستم بیشتر شامل اروپاییها میشد، تعداد مهاجرین مسلمان به آمریكا هنوز محدود میباشد.
دوره سوم مهاجرت مسلمانان به آمریكا موقعی آغاز میشود كه در دهه 1930 میلادی طبق قوانین مهاجرت جدید آمریكا، به مسلمانان مقیم آمریكا اجازه داده میشود تا اعضای فامیل و خانواده خود را نیز بتوانند برای مهاجرت به آمریكا دعوت كنند.
مرحله چهارم مهاجرت و اقامت مسلمانان در آمریكا كه عده انبوه و قابل توجهی را از دنیای اسلام و به ویژه خاورمیانه تشكیل میدهد، از خاتمه جنگ جهانی شروع شده و تا دهه 1960 میلادی ادامه پیدا میكند، اكثریت مسلمانانی كه در این دوره به آمریكا مهاجرت كرده و یا مقیم میشوند، از تجار، دانشجویان، اصناف و حرفههای مختلف بوده و انگیزه اصلی آنها، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی میباشد.
با تغییرات جدیدی كه در قانون مهاجرت آمریكا در سال 1965 میلادی به وجود آمد، سهمیهبندی مهاجرت به آمریكا بر مبنای ملیت و قومیت لغو شده و بر مبنای احتیاج حرفهای و اقتصادی طرح میگردد و این فرصت مناسبی را برای مهاجرت مسلمانان به ایالات متحده فراهم میسازد.
مرحله پنجم و اخیر مهاجرت مسلمانان به آمریكا شمالی و به ویژه ایالات متحده آمریكا بیشتر با تحولات بینالمللی، دگرگونیهای داخلی كشورهای اسلامی و محدودیت ها و فرصتهای ایجاد شده در قاره امریكا ارتباط دارد. بزرگترین مهاجرت مسلمانان به آمریكا در این دوره و به ویژه از كشورهای پاكستان، بنگلادش، افغانستان، ایران، اندونزی، مالزی، هند، كشورهای عربی خاورمیانه، فلسطین، تركیه و آفریقای شمالی صورت میگیرد.
این دوره از اواسط دهه 1960 آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. جنگهای اعراب و اسرائیل در سالهای 1967 و 1973 ، جنگهای داخلی لنبان در دهه 1970 و اشغال برخی از كشورهای اسلامی توسط قدرتهای اروپایی مانند اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق، تاثیرات فوقالعادهای در مهاجرت مسلمانان به آمریكا داشته است.
حمله اسرائیل به لبنان و فلسطین و اشغال این دو كشور، دو جنگ اخیر در عراق پس از فروپاشی شوروی، انقلاب اسلامی ایران، استقلال جمهوریهای آسیای میانه از یوغ تسلط نظام شوروی، تحولات سیاسی در قاره آفریقا و مغرب و به طور كلی روند و جریان اقتصاد جهانی همراه با توسعه ابزار آلات ارتباطات و حمل و نقل و ترابری و به ویژه آموزش و پرورش دانشگاهی و اشتغالات جدید، همه دست به دست هم داده و علیرغم محدودیت های حاصله از وقایع 11 سپتامبر 2001 در آمریكا، تعداد مهاجرین و مسلمانان مقید آمریكا را افزایش داده است.
مثلاً در اواسط دهه 1970 میلادی و قبل از انقلاب اسلامی ایران، تعداد ایرانیانی كه به دلایل مختلف در آمریكا اقامت داشتند، از 70 هزار نفر تجاوز نمیكرد كه بیش از 50 هزار نفر آنها را دانشجویان تشكیل میدادند. در سه دههای كه از انقلاب اسلامی ایران میگذرد، تعداد ایرانیان مقیم آمریكا نزدیك به یك میلیون نفر رسیده كه اقلیت كوچكی از آن را یهودیان ایرانی تشكیل میدهند.
جامعه شیعیان، پس از اهل تسنن، بزرگترین گروه مسلمانان در ایالت متحده آمریكا میباشند و شیعه اثنیعشری قریب به اتفاق این گروه از مسلمانان را تشكیل میدهد. از ده میلیون مسلمان در آمریكا، از جمله مسلمانان سیاهپوست بومی آمریكا، نزدیك به دو میلیون نفر از مذهب شیعه هستند. به عبارت دیگر از هر ده نفر مسلمان در ایالت متحده، دو نفر آنها از شیعیان هستند و بزرگترین گروه مسلمانان شیعه را ایرانیها كه نزدیك به یك میلیون نفر میباشند، تشكیل میدهند. سایر شیعیان آمریكا از كشورهای عراق، لبنان، افغانستان، عربستان سعودی، پاكستان، هند، آذربایجان، تاجیكستان، تركمنستان و سوریه بوده و تعداد قابل توجهی نیز از سایر ممالك و سرزمینهای اسلامی هستند. مهاجرت چند سال اخیر مسلمانان به آمریكا به ویژه از كشورهای پاكستان، عراق، بحرین و سواحل خلیج فارس، بنگلادش، آفریقای شمالی و جنوبی و آسیای مركزی، جمعیت شیعیان را در آمریكا افزایش داده است.
جامعه شیعیان در آمریكا، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم و در دهههای بین 1950 تا 1970 بر اثر افزایش مهاجرین ایرانی و لبنانی و عراقی، به ویژه دانشجویان، بخش بسیار مهمی را از جمعیت مسلمانان در ایالات متحده تشكیل میداد ولی اهمیت شیعیان از جنبههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با پیروزی از انقلاب اسلامی ایران و توجه فوقالعاده مردم و افكار عمومی به بیداری مسلمانان گسترش پیدا كرد.
جامعه شیعیان در دهههای 1960 و 1970 در آمریكا فعال ترین و مهمترین گروه سیاسی را تشكیل میداد. مثلاً انجمن دانشجویان مسلمان كه تحت نظر و رهبری ایرانیان مقیم آمریكا و كانادا اداره شده و فعالیت میكرد، نقش بسیار بزرگی در بسیج مسلمانان و آگاهی افكار عمومی آمریكا در دوران انقلاب اسلامی داشت.
جامعه سیاهپوستان آمریكا که در دهههای اخیر به نام "جامعه آمریكاییهای سیاه آفریقایی النسل" نامیده میشوند، حساسیت فوقالعادهای به اسلام و مسلمانان پیدا كردهاند.
در آغاز مهاجرت اروپاییها به قاره آمریكا و توسعه تجارت بردگی و بردهفروشی در ایالات متحده، تعداد قابل توجهی از بردگان فرستاده شده از آفریقا به آمریكا مسلمان بودند.
ولی از آنجا كه مستعمرات انگلیس در آمریكا عموماً مسیحی بودند، سیاهپوستان این سرزمین مذاهب مختلف مسیحیت را پذیرفته و آثار مسلمانان سیاهپوست در آمریكا تا اواخر قرن بیستم چندان ظاهر و مشهود نبود. معالوصف، اسم و رسم برخی از مسلمانان سیاهپوست اولیه را در كتابها و داستانهای مربوط به دوره بردگی در آمریكا، از جمله در رمان "الكس هیل" به نام "ریشهها" میتوان ملاحظه كرد. خاطرات برده سیاهپوست مسلمان به نام "محمد بیلالی" كه در دهه 1720 میلادی از آفریقای غربی به آمریكا مهاجرت كرده، به زبان عربی در كتابخانه "دانشگاه جورجیا" در جنوب ایالات متحده هنوز محفوظ است.
در دهههای اولیه قرن بیستم كه نهضت اجتماعی و مدنی سیاهپوستان آمریكا جهت به دست آوردن حقوق و آزادی های فردی و كشوری در حال رشد و نمو بود، یك سیاهپوست از شهر "دیترویت" در ایالت "میشیگان" كه مركز صنایع اتومبیلسازی میباشد به اسلام گرایش پیدا كرده و گروه و سازمانی را به نام "ملت یا گروه اسلام" تشكیل میدهد. اسم این فرد در اصل "الیجاح پول" بود كه بعداً به "الیجاح محمد" تغییر مییابد. سیاهپوست معروف انقلابی آمریكا به نام "مالكوم ایكس" كه در دهه 1960 فعالیت داشت و رهبر دیگر سیاهپوستان این مكتب یعنی "لوئیز فراخان" نیز درحقیقت در كنار "الیجاح محمد" پرورش یافتند. گفتنی است برخی از باورهای این مكتب با آیین و روش و اعتقادات مسلمانان سنتی مغایرت دارد.
نهضت مسلمانان "ملت یا گروه اسلام" به رهبری "الیجاح محمد" در حقیقت، هم تحت تاثیر فرقههای مختلف مسیحیت در آمریكا قرار گرفته و از این جهت خود را یك نوع گروه و ملتی میدانست كه میخواهد آزدی های گم شده خود را در جامعه آمریكا باز یابد و از طرف دیگر هم گرایش به اسلام، نوعی مقاومت در مقابل تهاجم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نژادی سفیدپوستان آمریكا علیه سیاهپوستان محسوب میشد.
ملت یا گروه اسلام الیجاح محمد، كوشش داشت این هویت سیاهپوستان را زیر چتر اسلام بیابد. مالكوم ایكس در سال 1964 از گروه الیجاح محمد جدا شد و گروه جدیدی به نام "مسجد مسلمان" را كه با سازمان "وحدت آمریكاییهای آفریقایی" رابطه و همكاری داشت، تشكیل داد. طبق خاطرات مالكوم ایكس، او در زیارت حج در مكه معظمه كه بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفته بود، شرمسار بود؛ زیرا به زبان عربی كه زبان دنیای اسلام است، آشنایی نداشت.
مالكوم ایكس در سال 1965 در یك جلسه سخنرانی در شهر نیویورك ترور و كشته شد.
پس از درگذشت الیجاح محمد در سال 1975 میلادی، پسر او "والاس محمد" فعالیت پدر را ادامه داد، اما در بسیج سیاهپوستان چندان موفق نشده و یكی از پیروان پدر او، "لوئیز فراخان"، این ماموریت را از دهه 1980 تا امروز به دست گرفته است.
"فراخان" بیش از سایر رهبران سیاهپوست آمریكا با گروههای دیگر مسلمانان در آمریكا نزدیك شده و آمیزش پیدا كرده و در دهه 1990 و اوایل قرن بیستویكم دو تظاهرات یك میلیون نفری جهت بسیج سیاهپوستان برای رهایی از یوغ ظلم و ستم نظام جهانی سفیدپوستان و همفكران آنان در واشنگتن به راه انداخت. فراخان به علت انتقاداتی كه از رژیم صهیونیستی كرده است، مورد غضب و خشم آنان میباشد و اختلاف بین او و هواداران و پیروانش با یهودیهای آمریكا همیشه آشكار بوده است.
اما نفوذ اسلام در بین سیاهپوستان آمریكا، فراسوی گروههای الیجاح محمد، مالكوم ایكس و لوئیز فراخان بوده است. بسیاری از مسلمانان سیاهپوست بومی آمریكا، از اهل سنت و برخی نیز از مذاهب دیگر اسلامی از جمله شیعیان میباشند. نفوذ اسلام در بین سیاهپوستان آمریكا در چند دهه اخیر، از همه ادیان و مذاهب دیگر بیشتر بوده است. هویت اسلامی سیاهپوستان را به خوبی میتوان در نام و رسم بسیاری از شخصیتهای حرفهای، فرهنگی، ورزشی و بازرگانی ملاحظه كرد.
امروز فرقه و دسته و گروههای انشعابی مختلفی از سیاهپوستان مسلمان آمریكا وجود دارند كه اغلب كوچك بوده و معدودی از "ملت یا گروه اسلام" میباشند كه در سطح مذهبی و مدنی فعالیت دارند.
میزان گرایش به اسلام در آمریكا در طول سال 2005 حدود بیستهزار نفر تخمین زده شده كه از این تعداد، 63 درصد آمریكاییهای آفریقایی تبار هستند، 27درصد سفیدپوست و 9درصد را لاتین تبارها تشكیل میدهند.
سازمان و تشكل مسلمانان در آمریكا در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حرفهای و اقتصادی بر دو نوع میباشد: سازمانها و تشكیلات و مراكز اسلامی كه شامل مسلمانان بوده و فراسوی دایره ملیت، قومیت، و عضویت كشور بخصوصی می باشند، و سازمانها و مراكزی كه ویژه یك كشور و ملیت اسلامی بوده و اعضا و فعالیت های آنها بر محور ملیت ها، فرهنگ ها و گروه های ویژه قرار دارد. شورای روابط آمریكایی – اسلامی(1) از نوع اول و مركز جامعه عرب برای خدمات اقتصادی و اجتماعی(2) از نوع دوم است.
جامعه مسلمانان در آمریكا همچنین شامل تمام مذاهب اسلامی از جمله حنفی، شافعی، مالكی، حنبلی و جعفری اثنی عشری بوده و فرقههای مختلف مانند اسماعیلیه، احمدیه و غیره، تشكیلات و فعالیت های ویژه خود را دارند. از دیگر ویژگی خاص مسلمانان آمریكا همچنین آن است كه ملیتهای مختلف را دربر دارد و تماس و همكاری و آشنایی با فرهنگها و ملیت های اسلامی را برای شهروندان اسلامی آسان میسازد.
اولین مساجد در آمریكا در دو دهه اول قرن بیستم بنیانگذاری شدند؛ مثلاً در 1915 میلادی مهاجرین آلبانی از اروپا اولین مسجد را در ایالت مین در شمال شرقی آمریكا بنا نهادند. با افزایش جمعیت مهاجرین مسلمان در آمریكا، تعداد مساجد در همه ایالات توسعه و افزایش پیدا كرد، به طوری كه در آغاز قرن بیستم بیش از 1200 مسجد در شهرها و ایالات مختلف آمریكا پایهگذاری شده است. مدارس تمام وقت و نیمه وقت كه تدریس تحصیلات ابتدایی و متوسطه را همراه با قرآن و شریعت و مسائل مذهبی و اجتماعی به عهده دارند، در آمریكا رو به فزونی است و تعداد اینگونه مدارس و مراكز آموزش و پرورش از یك هزار تجاوز میكند. علاوه بر این، مراكز خیریه و موسسه موقوفاتی كه تعداد آنها به چند صد عدد میرسد، عامل مهمی در خدمات اجتماعی، بهداشتی، خانوادگی و آموزش و پرورش مسلمانان در آمریكا میباشند.
یكی از تشكیلات فعال مسلمانان در ایالات متحده، جامعه اسلامی آمریكای شمالی(3) میباشد . این سازمان توسط چندین تشكیلات اولیه كه یكی از آنها انجمن دانشجویان مسلمان میباشد، تاسیس شده است و شامل انجمنهای دیگر مانند انجمن اسلامی دانشمندان و مهندسین و انجمن اسلامی پزشكی و همچنین انجمن اسلامی دانشمندان علوم اجتماعی مسلمان میباشد. یكی از فعالیتهای اصلی جامعه اسلامی آمریكای شمالی كنفرانس سالیانه آن است كه سالانه نزدیك به 30 هزار نفر در آن شركت میكنند. حلقه (دوره یا گروه) اسلامی آمریكای شمالی انجمن دیگری از مسلمانان است كه در دهه 1970 توسط گروهی از مسلمانان آسیای جنوبی تشكیل شد و در سالهای اخیر در امور اجتماعی فعالیت داشته است و نشریه پیام بینالملل(4) را جهت معرفی هویت اسلامی و تحقیق مسائل مربوط به مسلمانان در سراسر آمریكا و كانادا منتشر میكند. انجمن یا جامعه آمریكایی مسلمانان(5) كه در آغاز از طرف دانشجویان و فارغالتحصیلان كشورهای عربی تاسیس شد، در دهههای اخیر فعالیت گستردهای به خود گرفته و مجله انگلیسی زبان مسلمانان آمریكایی(6) را منتشر میكند.
شورای روابط آمریكایی – اسلامی (CAIR) در سال 1994 تشكیل گردید و هدف و فعالیت اصلی آن اطلاعرسانی و آگاهی افكار عمومی از مسائل مربوط به مسلمانان آمریكا و دنیای اسلام میباشد و دیدهبانی حفظ حقوق شهروندان مسلمان در ایالت متحده را به عهده دارد و علیه تبعیضات دینی و نژادی فعالیت میكند. سایر تشكیلات مسلمانان در آمریكا از جمله شورای امور عمومی مسلمان 7 و اتحادیه مسلمانان آمریكایی(8)، سازمانها و تشكیلات دیگری هستند كه به موازات شورای روابط آمریكایی – اسلامی در جهت وحدت و شناخت مسلمانان فعالیت دارند و شهروندان مسلمان ایالات متحده را به شركت در انتخابات عمومی و محلی و مشاركت در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تشویق میكنند. انستیتوی بینالمللی اندیشه اسلامی(9) كه چند دهه قبل توسط دانشمند فلسطینی "اسماعیل الفاروقی" در حومه واشنگتن تاسیس گردید، نمونهای از فعالیتهای فرهنگی و علمی بود كه منشورات متعددی در موضوعات تاریخ و تمدن و جامعه اسلامی در آمریكا منتشر نمود. اسلامی كردن علوم اجتماعی امروزی یكی از اهداف این موسسه است.
مطالعات جدیدی كه از وضع اجتماعی و اقتصادی مسلمانان در آمریكا به صورت تطبیقی نسبت به سایر اقلیتها انجام شده، نشان میدهد كه حد متوسط آموزش و پرورش و تحصیل در بین مسلمانان 14 سال بوده و این شاخص به مراتب نسبت به سایر نژادها و اقلیتهای مقیم آمریكا در سطح بالاتری قرار دارد. به عبارت دیگر حد متوسط درجه تحصیلی مسلمانان در آمریكا بالاتر از دیپلم و در سطح دو سال اول دانشگاهی قرار دارد.
به همین ترتیب نیز درآمد یك خانواده مسلمان در آمریكا بالاتر از درآمد یك خانواده اقلیت اسپانیایی زبان و سفیدپوست میباشد.
جمعیت ایرانیان در آمریكا از جنبه درآمد سالیانه نسبت به سایر اقلیتها، در سطح بالاتری قرار دارد، به طوری كه درآمد یك ایرانی به طور متوسط در آمریكا از 65000 دلار تجاوز میكند. مجموعاً مسلمانان مقید آمریكا از جنبه تحصیل، درآمد و اشتغال نسبت به سایر اقلیتهای مقید آمریكا جایگاه به مراتب بهتر و برجسته تری دارند.
باید خاطرنشان كرد كه این آمار شامل اقلیتهای یهودی كه سالهای پیش به آمریكا مهاجرت كردهاند نمیشود.
آمارهای موجود نشان میدهد كه در سالهای اخیر، درآمد، مالكیت خانه و درجه تحصیل مسلمانان سالانه در حال افزایش میباشد. مثلاً درآمد متوسط یك مسلمان مقید در آمریكا در 10 سال قبل51 هزار و 966 دلار بوده كه اكنون به 55هزار و 958 دلار افزایش یافته است. به طور متوسط 5/59 درصد مسلمانان مقیم آمریكا مالكیت محل سكونت خویش را دارا میباشند كه این میزان نسبت به 10 سال قبل افزایش یافته است.
همچنین قابل ذكر است كه مسلمانان در مناطق و مراكزی سكونت دارند كه سطح تحصیلات افراد آن منطقه بالا بوده و حداقل در حدود درجه كارشناسی میباشند. در اینجا مجدداً ایرانیهای مسلمان مقیم آمریكا بر سایر مسلمانان یك برتری تحصیلی و مالی دارند، به گونهای كه حداقل درآمد افراد در نقاط جغرافیایی كه ایرانیان در آنجا سكونت دارند، از 70هزار دلار تجاوز كرده است. 63 درصد افراد این مناطق مالك خانه خود بوده و 46درصد نیز از فارغ التحصیلان دانشگاهی میباشند.
آمار دقیق و صحیحی از ایرانیان مقیم آمریكا كه به این كشور مهاجرت كرده و یا تبعیت آن را قبول نموده و یا به صورت دیگری در آن ساكن هستند، وجود ندارد. مثلاً آمارگیری سال 2000 میلادی دولت ایالات متحده آمریكا، جمعیت ایرانیالاصل این كشور را در حدود 370هزار تخمین زده است كه در حقیقت در سطح بسیار پایین قرار دارد، در حالی كه آمارهای منتشر شده همان سال از منابع دیگر ملی، جمعیت مقیم ایرانیان را بین 800هزار تا یک میلیون و 100 هزار برآورد كرده كه از این عده در حدود 300هزار تا 600هزار در كالیفرنیای جنوبی زندگی میكنند. قریب به اتفاق ایرانیان مقیم آمریكا از مذهب شیعه اثنی عشری میباشند. در سال 2006 میلادی دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن، تقریباً 400هزار پرونده در مورد ایرانیان مقیم آمریكا در دست داشت كه مطابق اظهارات مقامات این دفتر، هر پرونده میتواند نمایانگر خانوادهای در حدود 2 تا 4 نفر باشد كه در این صورت عده ایرانیان مقیم آمریكا طبق این آمار از یك میلیون نفر تجاوز میكند.
علی رغم فشارهای وارده به مهاجرین و شهروندان مسلمان مقیم آمریكا، ناشی از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، فعالیت سیاسی و غرور اجتماعی مسلمانان مقیم آمریكا در چهار سال اخیر ترقی فوقالعادهای داشته است. نظرسنجی بنگاه زاگبی از فعالیت گروه مسلمانان كه مدت كمی بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر انجام شد، نشان داد كه مسلمانان یك گروه فعال سیاسی بودند به طوری كه 95درصد آنان در انتخابات ملی نامنویسی كرده و 88درصد در صندوقهای اخذ آراء حضور داشتهاند. مطابق این نظرسنجی، هویت اسلامی مسلمانان بزرگ ترین عامل در فعالیت سیاسی این گروه در آمریكا میباشد.
علیرغم تصویرهای منفی و مخدوشی كه در سالهای اخیر از مسلمانان در آمریكا ترسیم شده است، طبق نظرسنجی زاگبی، اكثریت بزرگ مسلمانان عقیده دارند كه وضع كنونی بهترین موقعیت برای گسترش اسلام در امریكا میباشد. همین نظرسنجی نشان میدهد كه یك گرایش قوی میان مسلمانان برای وحدت اسلامی به وجود آمده و این در تشكل سیاسی، مدنی، فرهنگی، علمی و اجتماعی مسلمانان و سازمانهای وابسته به آنها آشكار به نظر میرسد.
نظرسنجی های متعدد بنگاه زاگبی در سالهای اخیر نشان میدهد كه سه چهارم (75درصد) از مسلمانان آمریكا در امور خیریه و صدقات شركت داشته و ماهیانه و سالانه مبلغ معینی در حمایت از این مراكز پرداخت مینمایند. 45درصد مسلمانان آمریكا اظهارنظر كردهاند كه به طریقی به طور داوطلبانه و بدون دریافت حقوق و مزد در كارهای اجتماعی و عمرانی مسلمانان شركت دارند. همین نظرسنجیها نشان میدهد كه مجموعه بزرگی از مسلمانان مقیم آمریكا در حدود 33درصد تا 38درصد بر این باورند كه ایالت متحده علیه اسلام و نه علیه تروریسم مبارزه میكند.
نتایج نظرسنجیهای بنگاه زاگبی در مورد رفتار و روش اجتماعی و هنجاری مسلمانان مقیم آمریكا جالب به نظر میرسد. مطابق این نظرسنجیها از هر 20 شهروند مسلمان مقیم آمریكا، 19 نفر از رفاه عمومی شامل بهداشت ملی برای همه حمایت میكنند.
در اینجا باید توجه داشت كه آمریكا تنها كشور بزرگی صنعتی غربی است كه در آن سیستم تامین بهداشت ملی برای همه شهروندان وجود ندارد. مسلمانان مقیم آمریكا همچنین با آماری قریب به 95درصد عقیده دارند كه همه تبعیضات نژادی در آمریكا باید از بین برود. مسلمانان مقیم آمریكا همچنین باشاخصی قریب به 50درصد موافق تنظیم قوانین و آیین نامههای حفظ محیط زیست میباشند و قریب به اتفاق مسلمانان در آمریكا طرفدار حمایت دولت از طبقه محروم و فقیر هستند.
یك نظرسنجی دیگر از بنگاه زاگبی نشان میدهد كه 29 درصد مسلمانان مقید آمریكا در نماز جمعه در مساجد و مراكز اسلامی محل سكونت خود شركت دارندو 25درصد نیز بیش از یك بار در هفته در جلسات مساجد و مراكز اسلامی حضور مییابند.
یك سال پیش (1 اوت 2005)، روزنامه واشنگتن پست در گزارش مفصلی راجع به فعالیت مساجد و مراكز اسلامی در ایالت مجاور پایتخت آمریكا یعنی ویرجینیا و مریلند، از افزایش تعداد مساجد جدید بزرگ – كه هر كدام در حدود بین 2 تا 3 میلیون دلار هزینه داشتهاند – خبر داد. بیش از 300 هزار مسلمان آمریكایی در حومه واشنگتن زندگی میكنند و هر یك از مساجد جدید التاسیس این منطقه، ظرفیت عبادت بیش از یك هزار نفر را در یك زمان دارا میباشد.
امروز بزرگترین رشد دینی از جنبه جمعیت در مذاهب اسلامی دیده میشود. در آمریكا نیز همانند اروپا نه تنها جمعیت مسلمانان رو به فزونی میباشد بلكه گرایش به دین مبین اسلام نیز از مذاهب دیگر جهان بیشتر است. در حال حاضر 5درصد جمعیت اروپا را مسلمانان تشكیل میدهند و طبق گزارش روزنامه فاینشال تایمز (15 ژوئیه 2005)، جمعیت مسلمانان در بیست سال آینده در اروپا دو برابر شده و به چهل میلیون نفر خواهد رسید.
براساس این گزارش، پنج درصد جمعیت آلمان، سه درصد جمعیت دانمارك، چهار درصد جمعیت سوئد، پنج و نیم درصد جمعیت هلند، بیش از هشت درصد جمعیت فرانسه و پنج درصد جمعیت سوئیس را مسلمانان تشكیل میدهند. سایر كشورهای اروپا نیز از جمعیت مسلمانان بهرهمند هستند علاوه بر این كه بیش از 50درصد كشور بوسنی و هرزگوین مسلمان بوده و اكثریت بزرگی از نفوس كشور آلبانی نیز مسلمان میباشد. اكثریت نفوس مسلمانان در اروپا در 25 كشور عضو اتحادیه اروپا قرار دارند . این در شرایطی است كه مسلمانان خود نظامی در ردیف ملت – دولت در این اتحادیه نداشته و این مجموعه سیاسی كاملاً برتری و تسلط فرهنگ و دین مسیحی خود را حفظ كرده است.
حركت به سوی "مرزهای جدید"(8) عنوان و اصطلاحی بوده است كه ایالات متحده و آمریكاییها در تبیین گسترش و توسعه قدرت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود به كار بردهاند. امروز مسلمانان، مرزهای جدید امت اسلامی را در جهان می شكافند.
عده انگشتشماری از نخبگان آمریكا فكر میكردند كه ایالات متحده آمریكا امروز جایگاهی برای جامعه و فعالیت امت اسلامی باشد. تحولات بینالمللی، دگرگونی های ارتباطاتی و اقتصادی و سیاسی و بیداری جهان اسلام باعث شده است كه امروز مسلمانان آمریكا در محور یك تقاطع تاریخی قرار گیرند. افزایش جامعه مسلمانان در آمریكا فرصتی است برای درك و شناخت چالشهای دنیای معاصر و نقشی كه اسلامی میتواند در درون بزرگترین ابرقدرت نظامی و اقتصادی امروز ایفا كند.
نویسنده :پروفسور حمید مولانا(استاد روابط بینالملل دانشگاه امریكن واشنگتن وعضو مجمع عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی)
منبع: مرکز تعلیمات اسلامی
به همین جهت مطالعه نفوذ مسلمانان در دنیا از جنبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و منطقهای تقریباً ناچیز بود. در آمریكای شمالی و ایالات متحده آمریكا نیز جمعیت مسلمانان و فعالیت آنها در حاشیه قرار داشت.
در سه دهه اخیر و به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها این پیشفرضها و معادلات به هم خورده است بلكه امروزبرداشت و تحلیل جدیدی از جایگاه اسلام و مسلمانان در امور بینالمللی به وجود آمده است. آمار رسمی و دقیق درباره جمعیت مسلمانان در ایالات متحده آمریكا وجود ندارد؛ زیرا كه مطابق قوانین و مقررات آمریكا، دین ومذهب شهروندان در سرشماری ملی كه تقریباً هر ده سال یك بار انجام میشود، منظور نگردیده است.به همین جهت آمار مسلمانان در آمریكا تخمینی بوده ودرجمعآوری اطلاعات در این مورد از منابع دیگرازجمله اصلیت شهروندان و مهاجرین و از نوع ملیتها كه توسط مقامات رسمی سرشماری گردآوری شده است، استفاده میشود.
آمار دولت آمریكا نشان میدهد كه عده مهاجرین به آمریكا از كشورهای اسلامی، از بدو ورود تا سال 1965 میلادی، نسبت به مذاهب و ملیتهای مناطق دیگر بسیار كم بوده است. طبق این آمار در سالهای بین 1820 تا 1965، مجموعاً 517 هزار و367 نفر از كشورهای اسلامی به آمریكا مهاجرت كردهاند كه اغلب آنها از نواحی بالكان و عثمانی سابق (تركیه) و هندوستان كه شامل پاكستان و بنگلادش امروزی است، بودهاند.
طبق آمار اداره مهاجرت آمریكا، عده مهاجرین از كشورهای اسلامی بین سالهای 1966 تا 1980 افزایش یافته و به 865 هزار و نفر472 میرسد. گرچه اكثریت این مهاجرین مسلمان بودهاند، اما بسیاری نیز از ادیان دیگر از جمله مسیحیت و یهودیت هستند. تعداد مهاجرین از كشورهای اسلامی در دهه 1980 به 921 هزار و نفر100 رسیده و در هفت سال اول دهه 1990 به 997 هزار نفر افزایش مییابد. مسلمانان فقط 30 درصد از مهاجرین لبنانی به آمریكا را در سالهای بین 1980 تا 1990 تشكیل میدادند، در حالی كه یك سوم مهاجرین هندوستان به آمریكا در سالهای بین 1820 تا 1960 مسلمان بودند. عده بسیار زیادی از ایرانیان كه پس از انقلاب اسلامی به آمریكا مهاجرت كردند، به ویژه در سالهای بین 1980 تا 1990 از یهودیها، مسیحیها و ادیان دیگر جز اسلام بودند.
به طور كلی بین سالهای 1820 تا 1997 طبق آمار دولت امریكا در حدود 3 میلیون و 300 هزار نفر از كشورهای مسلمان به آمریكا مهاجرت كردند و این فقط 5 درصد از كل مهاجرین 64 میلیونی در این سالها به آمریكا بوده است. بزرگ ترین رقم مهاجرین از كشورهای اسلامی به آمریكا را به ترتیب كشورهای عربی، ایران، پاكستان، هند، بنگلادش، تونس، آفریقای شمالی، اروپا به ویژه منطقه بالكان (كشورهای آلبانی، بوسنی و هرزگوین و جمهوری های سابق یوگسلاوی) تشكیل میدهند. سایر مناطق قاره آفریقا و آسیا مانند جمهوریهای آسیای مركزی، اندونزی، مالزی، آفریقای جنوبی و غیره در درجه بعد قرار دارند. تعداد مهاجرین از افغانستان بین سالهای 1980 الی 1990 در حدود 30 هزار و در هفت سال اول دهه 1990 میلادی بالغ بر 13 هزار و 600 نفر بوده است. امروز جمعیت مسلمانان در آمریكا حداقل 6 میلیون و حداكثر تا 9 میلیون تخمین زده میشود.
مسلمانان نه تنها در سفر و دریانوردی "كریستف كلمب" در 1492 میلادی به قاره آمریكا به او كمك و یاری كردند بلكه در كشف این سرزمین توسط اروپاییها نیز با آنان همراه بودند. ماجرای مسافرت و دریاسالاری كلمب به قاره آمریكا دقیقاً موقعی صورت میگیرد كه چند سال قبل از آن آخرین حكومت مسلمانان بر شبه جزیره اسپانیا كاملاً توسط شاهزادههای مسیحی آن منطقه خاتمه یافته ولی اطلاعات و دانش انباشته شده چند قرن تمدن اسلامی در اروپا و به ویژه در آن منطقه در رشتههای جغرافیا، تاریخ، نجوم، ریاضیات، دریانوردی، نقشهبرداری و تبحر و فناوری های جهانگشایی به دست مسیحیان اسپانیایی و پرتغالی افتاده بود.
فرضیه معتبری كه از طریق برخی از تاریخنویسان و دانشمندان ارائه شده حاكی از این است كه حداقل دو قرن قبل از كشف قاره امریكا توسط كلمب، مسلمانان شبه جزیره اسپانیا و قاره آفریقا موفق شدند به قاره آمریكا دست یافته و حتی با اهالی بومی آن سرزمین آمیزش داشته باشند.
لازم به یادآوری است كه از سال 1474 میلادی تیم پادشاهان مسیحی كاتولیك، یعنی زن و شوهری موسوم به ایزابلا از ناحیه سویل و فرناندو از منطقه آراگون شبه جزیره اسپانیا – پرتغال موفق شدند به تدریج از تضعیف و چنددستگی مسلمانان استفاده كرده و حكومت و سلطه خود را بر آن سرزمین استوار نموده و بالاخره آخرین حكومت و شهر مسلمانان یعنی گرانادا (غرناطه) را در 1492، یعنی زمانی كه كلمب دریانوردی خود را به طرف قاره آمریكا شروع كرد، تصرف و فتح كنند، تحت فشار و خفقان شاهان اسپانیا، پرتغال، مسلمانان از آن منطقه رانده شده و از آن تاریخ به بعد هیچ گاه در ادبیات غرب توجهی به نقش مسلمانان در اكتشاف قاره آمریكا نشده است.
اكتشاف قاره امریكا توسط اروپاییها با دو روند تاریخی دیگر در دنیای اسلام همراه است: یكی حمله و حكومت مغولها در شرق آسیا كه فاجعه بزرگی را برای حكومتهای مسلمانان در فلات ایران و آسیای مركزی و سرزمینهای عربی به وجود میآورد و دیگری ظهور مسلمانان ترك و عثمانیها و فتح قسنططنیه و شكست مسیحیان و كلیسای بیزانتین (ارتدوكس) در شرق است كه همزمان با افول حكومتهای اسلامی در شبه جزیره اسپانیا – پرتغال صورت گرفته و منجر به تاسیس امپراتوری عثمانی و گسترش تمدن اسلامی و ترك زبان در شرق مدیترانه و اروپا میشود.
اسپانیا، انگلستان و فرانسه موقعی قاره آمریكا را تقسیم كرده و به مستعمرات خود ملحق میكنند كه امپراتوری عثمانی در غرب با اروپا و در شرق با ایران (سلسله صفوی)، درگیری سیاسی و نظامی داشت. با تضعیف دولتهای اسلامی در اروپای غربی و ناحیه اقیانوس هند و آفریقا و درگیریهای كه امپراتوریهای عثمانی و صفوی در سرزمین وسیع آسیا – اروپای شرقی دارند، برتری تسلط دریایی به ویژه در اقیانوسهای اطلس و كبیر (آرام) به دنیای غرب و به ویژه به اسپانیا، پرتغال، انگلستان، فرانسه و هلند انتقال پیدا میكند.
تماس مسلمانان و دنیای اسلام با قاره آمریكا در اواسط قرن نوزدهم بسیار ناچیز است.
مهاجرت مسلمانان به قاره آمریكا از اطراف و اكناف دنیا در چند مرحله صورت گرفته است. در اوایل قرن نوزدهم مسافرت و مهاجرت افراد مسلمان به آمریكا و به ویژه آمریكای شمالی از طریق دعوت، استخدام و بهرهبرداری ویژه آنها در حرفههایی كه اروپاییها با آن آشنایی نداشتند، صورت میگرفت. مثلاً در سال 1856 میلادی قشون سواره آمریكای شمالی (ایالت متحده) فرد مسلمانی به نام حاجی علی را جهت پرورش شتر در ایالت آریزونا و كالیفرنیا استخدام كرده و به آمریكا آورد كه سالهای بعد مقیم شده و در كالیفرنیا زندگی كرد.
ولی اولین گروه مهاجرین مسلمان به آمریكا در سالهای بین 1875 تا 1912، یعنی پس از خاتمه جنگهای داخلی آمریكا و قبل از آغاز جنگ اول بینالمللی صورت گرفت. اكثریت این مهاجرین را مسیحیان كشورهای سوریه، اردن، فلسطین و لبنان تشكیل میدادند كه در مدراس میسیونهای مذهبی در خاورمیانه درس خوانده و به جهات اقتصادی و مذهبی به قاره آمریكا مهاجرت میكردند، گرچه در بین این گروه مسلمانان اهل سنت، شیعه، علوی سوریهای و دروزی متعلق به لبنان نمایان بودند.
مرحله دوم مهاجرت مسلمانان به آمریكا پس از جنگ بینالمللی اول و سقوط امپراتوری عثمانی صورت میگیرد و بیشتر شامل كشورهایی است كه تحت سلطه عثمانیها اداره میشدند. به علت سهمیه بندی ملیتهای مختلف در قانون مهاجرت ایالات متحده كه در دهههای اوایل قرن بیستم بیشتر شامل اروپاییها میشد، تعداد مهاجرین مسلمان به آمریكا هنوز محدود میباشد.
دوره سوم مهاجرت مسلمانان به آمریكا موقعی آغاز میشود كه در دهه 1930 میلادی طبق قوانین مهاجرت جدید آمریكا، به مسلمانان مقیم آمریكا اجازه داده میشود تا اعضای فامیل و خانواده خود را نیز بتوانند برای مهاجرت به آمریكا دعوت كنند.
مرحله چهارم مهاجرت و اقامت مسلمانان در آمریكا كه عده انبوه و قابل توجهی را از دنیای اسلام و به ویژه خاورمیانه تشكیل میدهد، از خاتمه جنگ جهانی شروع شده و تا دهه 1960 میلادی ادامه پیدا میكند، اكثریت مسلمانانی كه در این دوره به آمریكا مهاجرت كرده و یا مقیم میشوند، از تجار، دانشجویان، اصناف و حرفههای مختلف بوده و انگیزه اصلی آنها، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی میباشد.
با تغییرات جدیدی كه در قانون مهاجرت آمریكا در سال 1965 میلادی به وجود آمد، سهمیهبندی مهاجرت به آمریكا بر مبنای ملیت و قومیت لغو شده و بر مبنای احتیاج حرفهای و اقتصادی طرح میگردد و این فرصت مناسبی را برای مهاجرت مسلمانان به ایالات متحده فراهم میسازد.
مرحله پنجم و اخیر مهاجرت مسلمانان به آمریكا شمالی و به ویژه ایالات متحده آمریكا بیشتر با تحولات بینالمللی، دگرگونیهای داخلی كشورهای اسلامی و محدودیت ها و فرصتهای ایجاد شده در قاره امریكا ارتباط دارد. بزرگترین مهاجرت مسلمانان به آمریكا در این دوره و به ویژه از كشورهای پاكستان، بنگلادش، افغانستان، ایران، اندونزی، مالزی، هند، كشورهای عربی خاورمیانه، فلسطین، تركیه و آفریقای شمالی صورت میگیرد.
این دوره از اواسط دهه 1960 آغاز شده و تا امروز ادامه دارد. جنگهای اعراب و اسرائیل در سالهای 1967 و 1973 ، جنگهای داخلی لنبان در دهه 1970 و اشغال برخی از كشورهای اسلامی توسط قدرتهای اروپایی مانند اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق، تاثیرات فوقالعادهای در مهاجرت مسلمانان به آمریكا داشته است.
حمله اسرائیل به لبنان و فلسطین و اشغال این دو كشور، دو جنگ اخیر در عراق پس از فروپاشی شوروی، انقلاب اسلامی ایران، استقلال جمهوریهای آسیای میانه از یوغ تسلط نظام شوروی، تحولات سیاسی در قاره آفریقا و مغرب و به طور كلی روند و جریان اقتصاد جهانی همراه با توسعه ابزار آلات ارتباطات و حمل و نقل و ترابری و به ویژه آموزش و پرورش دانشگاهی و اشتغالات جدید، همه دست به دست هم داده و علیرغم محدودیت های حاصله از وقایع 11 سپتامبر 2001 در آمریكا، تعداد مهاجرین و مسلمانان مقید آمریكا را افزایش داده است.
مثلاً در اواسط دهه 1970 میلادی و قبل از انقلاب اسلامی ایران، تعداد ایرانیانی كه به دلایل مختلف در آمریكا اقامت داشتند، از 70 هزار نفر تجاوز نمیكرد كه بیش از 50 هزار نفر آنها را دانشجویان تشكیل میدادند. در سه دههای كه از انقلاب اسلامی ایران میگذرد، تعداد ایرانیان مقیم آمریكا نزدیك به یك میلیون نفر رسیده كه اقلیت كوچكی از آن را یهودیان ایرانی تشكیل میدهند.
جامعه شیعیان، پس از اهل تسنن، بزرگترین گروه مسلمانان در ایالت متحده آمریكا میباشند و شیعه اثنیعشری قریب به اتفاق این گروه از مسلمانان را تشكیل میدهد. از ده میلیون مسلمان در آمریكا، از جمله مسلمانان سیاهپوست بومی آمریكا، نزدیك به دو میلیون نفر از مذهب شیعه هستند. به عبارت دیگر از هر ده نفر مسلمان در ایالت متحده، دو نفر آنها از شیعیان هستند و بزرگترین گروه مسلمانان شیعه را ایرانیها كه نزدیك به یك میلیون نفر میباشند، تشكیل میدهند. سایر شیعیان آمریكا از كشورهای عراق، لبنان، افغانستان، عربستان سعودی، پاكستان، هند، آذربایجان، تاجیكستان، تركمنستان و سوریه بوده و تعداد قابل توجهی نیز از سایر ممالك و سرزمینهای اسلامی هستند. مهاجرت چند سال اخیر مسلمانان به آمریكا به ویژه از كشورهای پاكستان، عراق، بحرین و سواحل خلیج فارس، بنگلادش، آفریقای شمالی و جنوبی و آسیای مركزی، جمعیت شیعیان را در آمریكا افزایش داده است.
جامعه شیعیان در آمریكا، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم و در دهههای بین 1950 تا 1970 بر اثر افزایش مهاجرین ایرانی و لبنانی و عراقی، به ویژه دانشجویان، بخش بسیار مهمی را از جمعیت مسلمانان در ایالات متحده تشكیل میداد ولی اهمیت شیعیان از جنبههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با پیروزی از انقلاب اسلامی ایران و توجه فوقالعاده مردم و افكار عمومی به بیداری مسلمانان گسترش پیدا كرد.
جامعه شیعیان در دهههای 1960 و 1970 در آمریكا فعال ترین و مهمترین گروه سیاسی را تشكیل میداد. مثلاً انجمن دانشجویان مسلمان كه تحت نظر و رهبری ایرانیان مقیم آمریكا و كانادا اداره شده و فعالیت میكرد، نقش بسیار بزرگی در بسیج مسلمانان و آگاهی افكار عمومی آمریكا در دوران انقلاب اسلامی داشت.
جامعه سیاهپوستان آمریكا که در دهههای اخیر به نام "جامعه آمریكاییهای سیاه آفریقایی النسل" نامیده میشوند، حساسیت فوقالعادهای به اسلام و مسلمانان پیدا كردهاند.
در آغاز مهاجرت اروپاییها به قاره آمریكا و توسعه تجارت بردگی و بردهفروشی در ایالات متحده، تعداد قابل توجهی از بردگان فرستاده شده از آفریقا به آمریكا مسلمان بودند.
ولی از آنجا كه مستعمرات انگلیس در آمریكا عموماً مسیحی بودند، سیاهپوستان این سرزمین مذاهب مختلف مسیحیت را پذیرفته و آثار مسلمانان سیاهپوست در آمریكا تا اواخر قرن بیستم چندان ظاهر و مشهود نبود. معالوصف، اسم و رسم برخی از مسلمانان سیاهپوست اولیه را در كتابها و داستانهای مربوط به دوره بردگی در آمریكا، از جمله در رمان "الكس هیل" به نام "ریشهها" میتوان ملاحظه كرد. خاطرات برده سیاهپوست مسلمان به نام "محمد بیلالی" كه در دهه 1720 میلادی از آفریقای غربی به آمریكا مهاجرت كرده، به زبان عربی در كتابخانه "دانشگاه جورجیا" در جنوب ایالات متحده هنوز محفوظ است.
در دهههای اولیه قرن بیستم كه نهضت اجتماعی و مدنی سیاهپوستان آمریكا جهت به دست آوردن حقوق و آزادی های فردی و كشوری در حال رشد و نمو بود، یك سیاهپوست از شهر "دیترویت" در ایالت "میشیگان" كه مركز صنایع اتومبیلسازی میباشد به اسلام گرایش پیدا كرده و گروه و سازمانی را به نام "ملت یا گروه اسلام" تشكیل میدهد. اسم این فرد در اصل "الیجاح پول" بود كه بعداً به "الیجاح محمد" تغییر مییابد. سیاهپوست معروف انقلابی آمریكا به نام "مالكوم ایكس" كه در دهه 1960 فعالیت داشت و رهبر دیگر سیاهپوستان این مكتب یعنی "لوئیز فراخان" نیز درحقیقت در كنار "الیجاح محمد" پرورش یافتند. گفتنی است برخی از باورهای این مكتب با آیین و روش و اعتقادات مسلمانان سنتی مغایرت دارد.
نهضت مسلمانان "ملت یا گروه اسلام" به رهبری "الیجاح محمد" در حقیقت، هم تحت تاثیر فرقههای مختلف مسیحیت در آمریكا قرار گرفته و از این جهت خود را یك نوع گروه و ملتی میدانست كه میخواهد آزدی های گم شده خود را در جامعه آمریكا باز یابد و از طرف دیگر هم گرایش به اسلام، نوعی مقاومت در مقابل تهاجم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نژادی سفیدپوستان آمریكا علیه سیاهپوستان محسوب میشد.
ملت یا گروه اسلام الیجاح محمد، كوشش داشت این هویت سیاهپوستان را زیر چتر اسلام بیابد. مالكوم ایكس در سال 1964 از گروه الیجاح محمد جدا شد و گروه جدیدی به نام "مسجد مسلمان" را كه با سازمان "وحدت آمریكاییهای آفریقایی" رابطه و همكاری داشت، تشكیل داد. طبق خاطرات مالكوم ایكس، او در زیارت حج در مكه معظمه كه بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفته بود، شرمسار بود؛ زیرا به زبان عربی كه زبان دنیای اسلام است، آشنایی نداشت.
مالكوم ایكس در سال 1965 در یك جلسه سخنرانی در شهر نیویورك ترور و كشته شد.
پس از درگذشت الیجاح محمد در سال 1975 میلادی، پسر او "والاس محمد" فعالیت پدر را ادامه داد، اما در بسیج سیاهپوستان چندان موفق نشده و یكی از پیروان پدر او، "لوئیز فراخان"، این ماموریت را از دهه 1980 تا امروز به دست گرفته است.
"فراخان" بیش از سایر رهبران سیاهپوست آمریكا با گروههای دیگر مسلمانان در آمریكا نزدیك شده و آمیزش پیدا كرده و در دهه 1990 و اوایل قرن بیستویكم دو تظاهرات یك میلیون نفری جهت بسیج سیاهپوستان برای رهایی از یوغ ظلم و ستم نظام جهانی سفیدپوستان و همفكران آنان در واشنگتن به راه انداخت. فراخان به علت انتقاداتی كه از رژیم صهیونیستی كرده است، مورد غضب و خشم آنان میباشد و اختلاف بین او و هواداران و پیروانش با یهودیهای آمریكا همیشه آشكار بوده است.
اما نفوذ اسلام در بین سیاهپوستان آمریكا، فراسوی گروههای الیجاح محمد، مالكوم ایكس و لوئیز فراخان بوده است. بسیاری از مسلمانان سیاهپوست بومی آمریكا، از اهل سنت و برخی نیز از مذاهب دیگر اسلامی از جمله شیعیان میباشند. نفوذ اسلام در بین سیاهپوستان آمریكا در چند دهه اخیر، از همه ادیان و مذاهب دیگر بیشتر بوده است. هویت اسلامی سیاهپوستان را به خوبی میتوان در نام و رسم بسیاری از شخصیتهای حرفهای، فرهنگی، ورزشی و بازرگانی ملاحظه كرد.
امروز فرقه و دسته و گروههای انشعابی مختلفی از سیاهپوستان مسلمان آمریكا وجود دارند كه اغلب كوچك بوده و معدودی از "ملت یا گروه اسلام" میباشند كه در سطح مذهبی و مدنی فعالیت دارند.
میزان گرایش به اسلام در آمریكا در طول سال 2005 حدود بیستهزار نفر تخمین زده شده كه از این تعداد، 63 درصد آمریكاییهای آفریقایی تبار هستند، 27درصد سفیدپوست و 9درصد را لاتین تبارها تشكیل میدهند.
سازمان و تشكل مسلمانان در آمریكا در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حرفهای و اقتصادی بر دو نوع میباشد: سازمانها و تشكیلات و مراكز اسلامی كه شامل مسلمانان بوده و فراسوی دایره ملیت، قومیت، و عضویت كشور بخصوصی می باشند، و سازمانها و مراكزی كه ویژه یك كشور و ملیت اسلامی بوده و اعضا و فعالیت های آنها بر محور ملیت ها، فرهنگ ها و گروه های ویژه قرار دارد. شورای روابط آمریكایی – اسلامی(1) از نوع اول و مركز جامعه عرب برای خدمات اقتصادی و اجتماعی(2) از نوع دوم است.
جامعه مسلمانان در آمریكا همچنین شامل تمام مذاهب اسلامی از جمله حنفی، شافعی، مالكی، حنبلی و جعفری اثنی عشری بوده و فرقههای مختلف مانند اسماعیلیه، احمدیه و غیره، تشكیلات و فعالیت های ویژه خود را دارند. از دیگر ویژگی خاص مسلمانان آمریكا همچنین آن است كه ملیتهای مختلف را دربر دارد و تماس و همكاری و آشنایی با فرهنگها و ملیت های اسلامی را برای شهروندان اسلامی آسان میسازد.
اولین مساجد در آمریكا در دو دهه اول قرن بیستم بنیانگذاری شدند؛ مثلاً در 1915 میلادی مهاجرین آلبانی از اروپا اولین مسجد را در ایالت مین در شمال شرقی آمریكا بنا نهادند. با افزایش جمعیت مهاجرین مسلمان در آمریكا، تعداد مساجد در همه ایالات توسعه و افزایش پیدا كرد، به طوری كه در آغاز قرن بیستم بیش از 1200 مسجد در شهرها و ایالات مختلف آمریكا پایهگذاری شده است. مدارس تمام وقت و نیمه وقت كه تدریس تحصیلات ابتدایی و متوسطه را همراه با قرآن و شریعت و مسائل مذهبی و اجتماعی به عهده دارند، در آمریكا رو به فزونی است و تعداد اینگونه مدارس و مراكز آموزش و پرورش از یك هزار تجاوز میكند. علاوه بر این، مراكز خیریه و موسسه موقوفاتی كه تعداد آنها به چند صد عدد میرسد، عامل مهمی در خدمات اجتماعی، بهداشتی، خانوادگی و آموزش و پرورش مسلمانان در آمریكا میباشند.
یكی از تشكیلات فعال مسلمانان در ایالات متحده، جامعه اسلامی آمریكای شمالی(3) میباشد . این سازمان توسط چندین تشكیلات اولیه كه یكی از آنها انجمن دانشجویان مسلمان میباشد، تاسیس شده است و شامل انجمنهای دیگر مانند انجمن اسلامی دانشمندان و مهندسین و انجمن اسلامی پزشكی و همچنین انجمن اسلامی دانشمندان علوم اجتماعی مسلمان میباشد. یكی از فعالیتهای اصلی جامعه اسلامی آمریكای شمالی كنفرانس سالیانه آن است كه سالانه نزدیك به 30 هزار نفر در آن شركت میكنند. حلقه (دوره یا گروه) اسلامی آمریكای شمالی انجمن دیگری از مسلمانان است كه در دهه 1970 توسط گروهی از مسلمانان آسیای جنوبی تشكیل شد و در سالهای اخیر در امور اجتماعی فعالیت داشته است و نشریه پیام بینالملل(4) را جهت معرفی هویت اسلامی و تحقیق مسائل مربوط به مسلمانان در سراسر آمریكا و كانادا منتشر میكند. انجمن یا جامعه آمریكایی مسلمانان(5) كه در آغاز از طرف دانشجویان و فارغالتحصیلان كشورهای عربی تاسیس شد، در دهههای اخیر فعالیت گستردهای به خود گرفته و مجله انگلیسی زبان مسلمانان آمریكایی(6) را منتشر میكند.
شورای روابط آمریكایی – اسلامی (CAIR) در سال 1994 تشكیل گردید و هدف و فعالیت اصلی آن اطلاعرسانی و آگاهی افكار عمومی از مسائل مربوط به مسلمانان آمریكا و دنیای اسلام میباشد و دیدهبانی حفظ حقوق شهروندان مسلمان در ایالت متحده را به عهده دارد و علیه تبعیضات دینی و نژادی فعالیت میكند. سایر تشكیلات مسلمانان در آمریكا از جمله شورای امور عمومی مسلمان 7 و اتحادیه مسلمانان آمریكایی(8)، سازمانها و تشكیلات دیگری هستند كه به موازات شورای روابط آمریكایی – اسلامی در جهت وحدت و شناخت مسلمانان فعالیت دارند و شهروندان مسلمان ایالات متحده را به شركت در انتخابات عمومی و محلی و مشاركت در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تشویق میكنند. انستیتوی بینالمللی اندیشه اسلامی(9) كه چند دهه قبل توسط دانشمند فلسطینی "اسماعیل الفاروقی" در حومه واشنگتن تاسیس گردید، نمونهای از فعالیتهای فرهنگی و علمی بود كه منشورات متعددی در موضوعات تاریخ و تمدن و جامعه اسلامی در آمریكا منتشر نمود. اسلامی كردن علوم اجتماعی امروزی یكی از اهداف این موسسه است.
مطالعات جدیدی كه از وضع اجتماعی و اقتصادی مسلمانان در آمریكا به صورت تطبیقی نسبت به سایر اقلیتها انجام شده، نشان میدهد كه حد متوسط آموزش و پرورش و تحصیل در بین مسلمانان 14 سال بوده و این شاخص به مراتب نسبت به سایر نژادها و اقلیتهای مقیم آمریكا در سطح بالاتری قرار دارد. به عبارت دیگر حد متوسط درجه تحصیلی مسلمانان در آمریكا بالاتر از دیپلم و در سطح دو سال اول دانشگاهی قرار دارد.
به همین ترتیب نیز درآمد یك خانواده مسلمان در آمریكا بالاتر از درآمد یك خانواده اقلیت اسپانیایی زبان و سفیدپوست میباشد.
جمعیت ایرانیان در آمریكا از جنبه درآمد سالیانه نسبت به سایر اقلیتها، در سطح بالاتری قرار دارد، به طوری كه درآمد یك ایرانی به طور متوسط در آمریكا از 65000 دلار تجاوز میكند. مجموعاً مسلمانان مقید آمریكا از جنبه تحصیل، درآمد و اشتغال نسبت به سایر اقلیتهای مقید آمریكا جایگاه به مراتب بهتر و برجسته تری دارند.
باید خاطرنشان كرد كه این آمار شامل اقلیتهای یهودی كه سالهای پیش به آمریكا مهاجرت كردهاند نمیشود.
آمارهای موجود نشان میدهد كه در سالهای اخیر، درآمد، مالكیت خانه و درجه تحصیل مسلمانان سالانه در حال افزایش میباشد. مثلاً درآمد متوسط یك مسلمان مقید در آمریكا در 10 سال قبل51 هزار و 966 دلار بوده كه اكنون به 55هزار و 958 دلار افزایش یافته است. به طور متوسط 5/59 درصد مسلمانان مقیم آمریكا مالكیت محل سكونت خویش را دارا میباشند كه این میزان نسبت به 10 سال قبل افزایش یافته است.
همچنین قابل ذكر است كه مسلمانان در مناطق و مراكزی سكونت دارند كه سطح تحصیلات افراد آن منطقه بالا بوده و حداقل در حدود درجه كارشناسی میباشند. در اینجا مجدداً ایرانیهای مسلمان مقیم آمریكا بر سایر مسلمانان یك برتری تحصیلی و مالی دارند، به گونهای كه حداقل درآمد افراد در نقاط جغرافیایی كه ایرانیان در آنجا سكونت دارند، از 70هزار دلار تجاوز كرده است. 63 درصد افراد این مناطق مالك خانه خود بوده و 46درصد نیز از فارغ التحصیلان دانشگاهی میباشند.
آمار دقیق و صحیحی از ایرانیان مقیم آمریكا كه به این كشور مهاجرت كرده و یا تبعیت آن را قبول نموده و یا به صورت دیگری در آن ساكن هستند، وجود ندارد. مثلاً آمارگیری سال 2000 میلادی دولت ایالات متحده آمریكا، جمعیت ایرانیالاصل این كشور را در حدود 370هزار تخمین زده است كه در حقیقت در سطح بسیار پایین قرار دارد، در حالی كه آمارهای منتشر شده همان سال از منابع دیگر ملی، جمعیت مقیم ایرانیان را بین 800هزار تا یک میلیون و 100 هزار برآورد كرده كه از این عده در حدود 300هزار تا 600هزار در كالیفرنیای جنوبی زندگی میكنند. قریب به اتفاق ایرانیان مقیم آمریكا از مذهب شیعه اثنی عشری میباشند. در سال 2006 میلادی دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن، تقریباً 400هزار پرونده در مورد ایرانیان مقیم آمریكا در دست داشت كه مطابق اظهارات مقامات این دفتر، هر پرونده میتواند نمایانگر خانوادهای در حدود 2 تا 4 نفر باشد كه در این صورت عده ایرانیان مقیم آمریكا طبق این آمار از یك میلیون نفر تجاوز میكند.
علی رغم فشارهای وارده به مهاجرین و شهروندان مسلمان مقیم آمریكا، ناشی از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، فعالیت سیاسی و غرور اجتماعی مسلمانان مقیم آمریكا در چهار سال اخیر ترقی فوقالعادهای داشته است. نظرسنجی بنگاه زاگبی از فعالیت گروه مسلمانان كه مدت كمی بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر انجام شد، نشان داد كه مسلمانان یك گروه فعال سیاسی بودند به طوری كه 95درصد آنان در انتخابات ملی نامنویسی كرده و 88درصد در صندوقهای اخذ آراء حضور داشتهاند. مطابق این نظرسنجی، هویت اسلامی مسلمانان بزرگ ترین عامل در فعالیت سیاسی این گروه در آمریكا میباشد.
علیرغم تصویرهای منفی و مخدوشی كه در سالهای اخیر از مسلمانان در آمریكا ترسیم شده است، طبق نظرسنجی زاگبی، اكثریت بزرگ مسلمانان عقیده دارند كه وضع كنونی بهترین موقعیت برای گسترش اسلام در امریكا میباشد. همین نظرسنجی نشان میدهد كه یك گرایش قوی میان مسلمانان برای وحدت اسلامی به وجود آمده و این در تشكل سیاسی، مدنی، فرهنگی، علمی و اجتماعی مسلمانان و سازمانهای وابسته به آنها آشكار به نظر میرسد.
نظرسنجی های متعدد بنگاه زاگبی در سالهای اخیر نشان میدهد كه سه چهارم (75درصد) از مسلمانان آمریكا در امور خیریه و صدقات شركت داشته و ماهیانه و سالانه مبلغ معینی در حمایت از این مراكز پرداخت مینمایند. 45درصد مسلمانان آمریكا اظهارنظر كردهاند كه به طریقی به طور داوطلبانه و بدون دریافت حقوق و مزد در كارهای اجتماعی و عمرانی مسلمانان شركت دارند. همین نظرسنجیها نشان میدهد كه مجموعه بزرگی از مسلمانان مقیم آمریكا در حدود 33درصد تا 38درصد بر این باورند كه ایالت متحده علیه اسلام و نه علیه تروریسم مبارزه میكند.
نتایج نظرسنجیهای بنگاه زاگبی در مورد رفتار و روش اجتماعی و هنجاری مسلمانان مقیم آمریكا جالب به نظر میرسد. مطابق این نظرسنجیها از هر 20 شهروند مسلمان مقیم آمریكا، 19 نفر از رفاه عمومی شامل بهداشت ملی برای همه حمایت میكنند.
در اینجا باید توجه داشت كه آمریكا تنها كشور بزرگی صنعتی غربی است كه در آن سیستم تامین بهداشت ملی برای همه شهروندان وجود ندارد. مسلمانان مقیم آمریكا همچنین با آماری قریب به 95درصد عقیده دارند كه همه تبعیضات نژادی در آمریكا باید از بین برود. مسلمانان مقیم آمریكا همچنین باشاخصی قریب به 50درصد موافق تنظیم قوانین و آیین نامههای حفظ محیط زیست میباشند و قریب به اتفاق مسلمانان در آمریكا طرفدار حمایت دولت از طبقه محروم و فقیر هستند.
یك نظرسنجی دیگر از بنگاه زاگبی نشان میدهد كه 29 درصد مسلمانان مقید آمریكا در نماز جمعه در مساجد و مراكز اسلامی محل سكونت خود شركت دارندو 25درصد نیز بیش از یك بار در هفته در جلسات مساجد و مراكز اسلامی حضور مییابند.
یك سال پیش (1 اوت 2005)، روزنامه واشنگتن پست در گزارش مفصلی راجع به فعالیت مساجد و مراكز اسلامی در ایالت مجاور پایتخت آمریكا یعنی ویرجینیا و مریلند، از افزایش تعداد مساجد جدید بزرگ – كه هر كدام در حدود بین 2 تا 3 میلیون دلار هزینه داشتهاند – خبر داد. بیش از 300 هزار مسلمان آمریكایی در حومه واشنگتن زندگی میكنند و هر یك از مساجد جدید التاسیس این منطقه، ظرفیت عبادت بیش از یك هزار نفر را در یك زمان دارا میباشد.
امروز بزرگترین رشد دینی از جنبه جمعیت در مذاهب اسلامی دیده میشود. در آمریكا نیز همانند اروپا نه تنها جمعیت مسلمانان رو به فزونی میباشد بلكه گرایش به دین مبین اسلام نیز از مذاهب دیگر جهان بیشتر است. در حال حاضر 5درصد جمعیت اروپا را مسلمانان تشكیل میدهند و طبق گزارش روزنامه فاینشال تایمز (15 ژوئیه 2005)، جمعیت مسلمانان در بیست سال آینده در اروپا دو برابر شده و به چهل میلیون نفر خواهد رسید.
براساس این گزارش، پنج درصد جمعیت آلمان، سه درصد جمعیت دانمارك، چهار درصد جمعیت سوئد، پنج و نیم درصد جمعیت هلند، بیش از هشت درصد جمعیت فرانسه و پنج درصد جمعیت سوئیس را مسلمانان تشكیل میدهند. سایر كشورهای اروپا نیز از جمعیت مسلمانان بهرهمند هستند علاوه بر این كه بیش از 50درصد كشور بوسنی و هرزگوین مسلمان بوده و اكثریت بزرگی از نفوس كشور آلبانی نیز مسلمان میباشد. اكثریت نفوس مسلمانان در اروپا در 25 كشور عضو اتحادیه اروپا قرار دارند . این در شرایطی است كه مسلمانان خود نظامی در ردیف ملت – دولت در این اتحادیه نداشته و این مجموعه سیاسی كاملاً برتری و تسلط فرهنگ و دین مسیحی خود را حفظ كرده است.
حركت به سوی "مرزهای جدید"(8) عنوان و اصطلاحی بوده است كه ایالات متحده و آمریكاییها در تبیین گسترش و توسعه قدرت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود به كار بردهاند. امروز مسلمانان، مرزهای جدید امت اسلامی را در جهان می شكافند.
عده انگشتشماری از نخبگان آمریكا فكر میكردند كه ایالات متحده آمریكا امروز جایگاهی برای جامعه و فعالیت امت اسلامی باشد. تحولات بینالمللی، دگرگونی های ارتباطاتی و اقتصادی و سیاسی و بیداری جهان اسلام باعث شده است كه امروز مسلمانان آمریكا در محور یك تقاطع تاریخی قرار گیرند. افزایش جامعه مسلمانان در آمریكا فرصتی است برای درك و شناخت چالشهای دنیای معاصر و نقشی كه اسلامی میتواند در درون بزرگترین ابرقدرت نظامی و اقتصادی امروز ایفا كند.
نویسنده :پروفسور حمید مولانا(استاد روابط بینالملل دانشگاه امریكن واشنگتن وعضو مجمع عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی)
منبع: مرکز تعلیمات اسلامی