نویسنده: سیاوش رحمانی
پردهبرداری از دو راز تاریخی دنیای نقاشی
لئوناردو دوانیچی و ونسان ونگوگ، دو نقاش رازآلود از دو عصر متفاوت هستند؛ داوینچی به خاطر نقاشیهای عجیب و غریب و پررمز و رازش و ونگوگ به خاطر زندگی جنونآمیز و پر از ناکامیاش. در اینجا سراغ دو برش اسرارآمیز از زندگی این دو نقاش مشهور رفتهایم و دو سؤال مهم را بررسی کردهایم؛ آیا داوینچی از «مونالیزا» دو نقاشی کشیده بود و آیا شایعهی خودکشی ونگوگ صحت دارد یا اینکه او به قتل رسیده بود؟ امروز با گذشت پنج قرن از کشیده شدن مونالیزا و 120 سال از مرگ ونگوگ، عدهای از پژوهشگران، هنوز به دنبال پاسخ این سؤالات هستند؛ سؤالاتی که با وجود حدس و گمانهای بسیار، همچنان جواب قطعی ندارند.
رازیک: نابغه نقاشی واقعاً چطور درگذشت؟
خودکشی، قتل، ونگوگدهههاست که باور رایج دربارهی ونسان ونگوگ این بوده که این نابغهی نقاشی جهان، با خودکشی به زندگیاش پایان داده است. حالا تیمی از تاریخدانان و محققان دانشگاهی گردهم آمدهاند تا این باور را راستیآزمایی کنند. آیا واقعاً ونگوگ در اوج جوانی زندگیاش را تمام کرد یا توطئهی دیگری در کار بوده است؟ سالها مطالعهی اسناد و مدارک، گفتههای شاهدان و گزارشهای منتشر شده یک چیز را نشان میدهد و آن اینکه روایت مرگ ونگوگ باید بازنویسی شود. واقعاً در آخرین ساعتهای زندگی این نابغه چه اتفاقی افتاد؟ آیا ممکن است شما خودتان را با شلیک یک گلوله، آن هم به شکمتان بکشید؟
در ماه مه 1890، یعنی سه ماه پیش از مرگ، او از پاریس به «اور سور اواز» (شهر کوچکی در سی کیلومتری شمال پایتخت فرانسه) نقل مکان کرد. در آن جا ونگوگ اتاقی در یک مهمانخانه گرفت و در یک دیوانگی شاعرانه فرورفت. 68 روز بعد، او حدود هشتاد نقاشی و شصت طرح را کامل کرده بود. در روزی که میگویند حادثه اتفاق افتاده، ونگوگ در حالی که زخم عمیقی روی شکمش داشت و سه پایهای که برای نقاشی با خود برده بود دیگر همراهش نبود، به مهمانخانه برگشت؛ خودش را به اتاقش رساند و 29 ساعت بعد، همان جا از دنیا رفت. اینها در روزنامهی فرانسوی «پونتویسن» نوشته شده بود. در هفتم اوت 1890، این روزنامه بود که برای اولین بار ماجرای مرگ ونگوگ را روایت کرد و مرگ او را خودکشی قلمداد کرد.
گفته میشود چند لحظه قبل از اینکه از دنیا برود، افسر پلیسی از او پرسیده بود آیا او خودش با شلیک تیر به شکمش، قصد خودکشی داشته؟ و ونگوگ در جواب او گفته: «همینطور است.» اما اگر کسی بخواهد برای خودکشی از اتاقش خارج شود، آیا سه پایهی نقاشیاش را با خود میبرد؟ اصلاً چرا برای خودکشی یک نفر باید به شکمش شلیک کند؟ چرا ونگوگ با شلیک تیر دوم به خودش، به درد و زجرش پایان نداد و خودش را به مهمانخانه رساند و ساعتها در عذاب به خود پیچید؟ «استیون نایف» و «گریگوری وایت»، دو تاریخدان خبره به دنبال جواب این سؤالها هستند. آنها جستوجوهایشان دربارهی واقعیات زندگی ونگوگ را 13 سال پیش شروع کردند و به خاطر تلاشهایشان، جایزهی پولیتزر را هم بردند. حالا و بعد از آن همه بررسی، آنها متقاعد شدهاند که تیر خوردن ونگوگ، اصلاً نشانهی خودکشی او نیست و با قطعیت میگویند: «او خودکشی نکرد، بلکه به قتل رسید.» نایف و وایت، برای بررسی این ادعا از چند بازرس و متخصص حرفهای تفنگهای دستی کمک گرفتند. یکی از آنها دکتر «وینسنت دیمایو»ست که به عنوان خبره و کارشناس دادگاه، در تعداد زیادی از پروندههای قتل با اسلحه در آمریکا، تحقیق و اعلامنظر کرده است.
او میگوید: «از دید کارشناسی و محکمهپسند، ونگوگ نمیتواند خودش را کشته باشد. او به خودش شلیک نکرده است. این موضوع دلایل زیادی دارد؛ یکی اینکه هیچ اثری از باروت، روی دستان ونگوگ پیدا نشده بود. در آن زمان همهی اسلحهها با چاشنی باروت کار میکردند.» دیمایو ادامه میدهد: «آثار شلیک از نزدیک، با آنچه روی بدن ونگوگ دیده شده، تفاوت دارد. نشانههای کالبدشکافی نشان میدهد که گلوله، حداقل از فاصلهی نیممتری به او شلیک شده است. باید به این موضوع هم توجه کرد که ونگوگ چپ دست بوده؛ اگر او با دست چپ به شکمش شلیک کرده، گلوله نباید از این زاویه وارد بدنش شده باشد.» نایف و وایت به شواهد جالب دیگری هم دست یافتهاند. مثلاً اینکه آن روز یک شاهد عینی، ونگوگ را در نزدیکی خانهی «رنه سکرتن» - یک پسر شانزده ساله که قبلاً برای ونگوگ قلدری و با او مشاجره کرده بود - دیده بود. از قضا این پسر یک تفنگ کالیبرهی کوچک هم داشته است. به این ترتیب، اکنون و پس از 116 سال، از نظر این دو تاریخدان، او متهمِ ردیف اول قتل ونگوگ است.
رازدو: آیا داوینچی مونالیزا را دوبار کشیده بود؟
وقتی لیزا جوان بود
بیش از صد سال است که جهان هنر دربارهی وجود یک همزاد برای معروفترین نقاشی جهان یعنی «مونالیزا» با خودش کلنجار میرود، حالا اما علم، پا پیش گذاشته تا بالاخره پرده از این راز بردارد: آیا واقعاً مونالیزا یک خواهر خوانده دارد؟!واقعاً حقیقت دارد؟ «هاگ بلیکر» تاجر آثار هنری نمیتواند آنچه را میبیند باور کند. بهار سال 1913 است و نقاشیای از یک خانم جوان سیاهمو در جلوی تپهای، روی دیوار کلبهای در یکی از شهرهای انگلستان آویخته شده. آیا امکان دارد شاهکار لئوناردو داوینچی اینجا پنهان شده باشد؟ نقاشی دو سال است که گم شده و پس از سرقتش از موزهی لوور پاریس، هیچ کس خبری از آن ندارد، اما این تصویر متفاوت است. شکی نیست که این همان خانمی است که در نقاشی مشهور داوینچی بوده؛ «لیزا» همسر یک تاجر پارچهی ونیزی به نام «فرانچسکو دل چیوکندو» (Francesco del Giocondo). هرچند اینجا جوانتر به نظر میرسد. یک چیز دیگر هم هست؛ برخلاف نقاشی اصلی، این یکی نیمهکاره است. پسزمینهی نقاشی نیمهتمام مانده. آیا کسی سعی کرده یک کپی از مونالیزا بکشد ولی خسته شده و آن را رها کره؟ بلیکر حدس بلند پروازانهتری دارد: شاید این نسخهی اولیه و در واقع اتودی از مونالیزا بوده، که خود داوینچی پیش از اثر اصلی آن را کشیده است.
نقاشی مونالیزا اول کجا پیدا شد؟
داوینچی خستگیناپذیر بود. هر لحظه با کشیدن چند خط، کار تازهای را شروع میکرد. «جور جیووا ساری» که زندگینامهی داوینچی را نوشته، آورده است: «نابغهی همهچیزدان، کشیدن مونالیزا را در سال 1503 شروع و پس از مدتی آن را نیمهکاره رها کرد.» وقتی بلیکر نقاشی دوم را در کلبهای در انگلستان، 410 سال بعد از این تاریخ پیدا کرد، این موضوع را میدانست. به همین دلیل نقاشی را خرید و با خودش به «ایزلورس» (Isleworth) لندن آورد. امروز این نقاشی با عنوان «مونالیزای ایزلورس» شناخته میشود، اما آیا این نقاشی واقعاً از زیردست خود داوینچی بیرون آمده؟ واساری در کتابش دربارهی مونالیزا آورده که: «پلکها و لبها از صورت بیرون زدهاند»، اما چنین چیزی در نسخهی لوور دیده نمیشود. در سال 2008، گروهی از سرمایهگذاران سوئیسی با انتقال این نقاشی به محلی دیگر، مطالعاتی را روی آن شروع کردند. از لایههای مختلف این نقاشی به وسیلهی دوربینهای طیف نوری عکسبرداری شد. همچنین، محققان با آزمایش رادیوکربن، زمان کشیده شدن نقاشی را هم تخمین زدند. آنها در آن زمان نتایج بررسیها را چنین اعلام کردند: «نقاشی در عصر لئوناردو داوینچی کشیده شده است.» همچنین در بخش دیگری از مطالعات که در سال 2013 توسط دانشجویان تاریخشناسی سوئیسی انجام گرفت، مشخص شد که زمان کشیده شدن نقاشی، بین سالهای 1410 تا 1455 میلادی است. از طرفی در بررسیهای دیگر، تأیید شد که نسخهی اصلی مونالیزا در همان سال 1503 کشیده شده. نقاشی دوم چندین بار مورد مطالعه قرار گرفته، با این حال شواهدی هم وجود دارد که نشان میدهد این نقاشی ممکن است کار داوینچی نباشد. برخی محققان میگویند گرچه زمان کشیده شدن این نقاشی، به جوانی داوینچی نزدیک است، اما نمیتواند منطبق بر دورهای باشد که او با چنین مهارتی نقاشی میکشیده. با این حال، «جان آسموس» از دانشگاه کالیفرنیا این حرفها را قبول ندارد و معتقد است: «هر دو مونالیزا، به احتمال 99 درصد توسط یک نفر کشیده شدهاند.» آسموس تمام ترکیب رنگها، نور و کنتراست دو نقاشی را با دقت بررسی کرده و میگوید این دو نقاشی چنان شبیه هماند که تقریباً محال است دو نفر آنها را کشیده باشند.منبع مقاله :
نشریه همشهری دانستنیها شماره 142
/ج