برگردان: حمیدرضا میرحاجی
گفته شده که علت نزول این سوره این بود که زمانی که قاسم پسر پیامبر فوت نمود و پس از او عبدالله نیز وفات نمود؛ دشمنان گفتند: نسل پیامبر منقطع شده و او دیگر دنباله ای ندارد. این یک رسم جاهلی بود که اگر پسران یک نفر فوت میکردند، میگفتند فلانی دیگر مقطوع النسل شده و دنباله ای ندارد. به این سبب خداوند این آیه را نازل کرد که: إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ(1).
اکنون ربطی به ما پیدا نمی کند که دنبال این فقط بگردیم که گوینده این سخن چه کسی بوده، مهم این است که بدانیم این الفاظ به عمومیت خود باقی هستند و تنها مخصوص همان شأن نزول نیستند. از لطائف این سوره آن است که گویی در مقابل سوره ماعون آمده است که پیش از این سوره مطرح شده است. در آن سوره خداوند، منافق را به چهار ویژگی توصیه نموده است.
1. بخل: یدُعُّ الْیتِیمَ. وَلَا یحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِینِ (2)
2. ترک نماز: الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (3)
3. ریا در نماز: الَّذِینَ هُمْ یرَاءُونَ (4)
4. منع از زکات: وَیمْنَعُونَ الْمَاعُونَ (5)
در سوره کوثر در مقابل این چهار ویژگی به چهار ویژگی اشاره شده است:
در مقابل بخل آمده است: إِنَّا أَعْطَینَاكَ الْكَوْثَرَ یعنی بدون تردید اما به تو فراوانی عطا کردیم، پس تو هم فراوانی را عطا کن و بخل مورز.
در مقابل ترک نماز آمده است: فصَلِّ یعنی بر نماز مداوم باش و نماز را به جای آور.
در مقابل ریا آمده است: لِرَّبِكَ یعنی نماز را برای رضایت پروردگارت انجام ده نه برای ریا!.
مقابل منع از زکات آمده است: وَ انحَر یعنی گوشت های قربانی را صدقه بده!
ملاحظه میکنیم که چه مناسبت عجیبی میان این دو سوره وجود دارد.(6)
هم چنین در مقابل «تکذیب به دین» که در همین سوره ماعون آمده: أَرَأَیتَ الَّذِی یكَذِّبُ بِالدِّینِ (7) در سوره کوثر آمده إِنَّا أَعْطَینَاكَ الْكَوْثَرَ، چرا که از مشهورترین معانی واژه «کوثر، و یا مشهورترین آن- آن چنان که در یک روایت صحیح آمده- این است که این واژه به معنی رودی است در بهشت. لازمه این امر اعتقاد پیدا کردن به روز قیامت است. در کتاب روح المعانی آمده است: در مقابل تکذیب به دین چیزی در این سوره نیامده است. شهاب خفاجی میگوید: کوثر به معنی «خیر فراوانی» است که نعمت های اخروی را شامل شود که این موضوع میتواند در مقابل تکذیب به دین مطرح شود. چرا که لازمه این اعتقاد، ایمان آوردن به روز جزا است.
اگر این واژه را به معنی نهر و یا حوض هم بگیریم باز هم این مفهوم در آیه وجود دارد. اگر واژه «کوثر» را به معنی اسلام و یا دین هم فرض کنیم دیگر ارتباط و پیوند میان این دو بسیار مشهود و آشکار میشود.(8)پینوشتها:
1. فتح القدیر ج 5 ص 489-491 و نیز: روح المعانی ج 30 ص 248
2. یتیم را به سختی- با ستم و بی مهری- میراند و بر غذا دادن به بینوا تشویق نمیکند. (ماعون، 107: 2-3)
3. آنان که از نمازشان غافلند.(ماعون، 107: 5)
4. کسانی که ریا میکنند.(ماعون، 107: 6)
5. و نیازمندی هارا دریغ میدارند. (ماعون، 107: 7)
6. التفسیر الكبیر ج 2 ص 117و نیز: البحر المحیط ج 8 ص، 519 والاتقان ج 2 ص 112.
7. آیا دیدی آن کسی را که دین را دروغ میانگارد؟ (ماعون، 107: 1)
8. روح المعانی ج 30 ص 246.
سامرایی، فاضل صالح؛ (1392)، درآمدی بر تفسیر بیانی قرآن کریم، مترجم: حمیدرضا میرحاجی، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول