زندگي نامه دکتر عبدالعزيز رنتيسي
دکتر عبدالعزيز علي عبدالحفيظ الرنتيسي در تاريخ 23/10/1947 در روستاي يبنا (بين عسقلان و يافا) ديده به جهان گشود. خانواده اش پس از جنگ 1948 به نوار غزه پناهنده شد و در اردوگاه آوارگان خانيونس سکني گزيد. در اين زمان دکتر رنتيسي تنها شش ماه داشت. ايشان نه برادر و دو خواهر دارند.
متأهل و داراي شش فرزند (دو پسر و چهار دختر) است.
تا به حال در مراکز زير فعاليت کرده است: هيأت اداري مجمع اسلامي، انجمن پزشکان نوار غزه و هلال احمر فلسطين.
از زمان افتتاح دانشگاه اسلامي غزه در سال 1978 در آن به تدريس در رشته هاي ژنتيک و انگل شناسي مشغول بود.
در سال 1983م. به علت خودداري از پرداخت ماليات به رژيم صهيونيستي بازداشت شد. همچنين در تاريخ 5/1/1988 بار ديگر به مدت 21 روز بازداشت شد.
در سال 1987 همراه تني چند از فعالان جنبش اسلامي در نوار غزه جنبش مقاومت اسلامي حماس را تأسيس کرد.
در تاريخ 4/2/1988 به اتهام مشارکت در فعاليت هاي ضد صهيونيستي براي بار سوم بازداشت شد و دو سال و نيم از عمرش را در زندان هاي رژيم صهيونيستي سپري کرد. در تاريخ 4/9/1990 از زندان آزاد و بار ديگر در تاريخ 14/12/1990 به مدت يک سال زنداني شد.
در تاريخ 17/12/1992 همراه 400 نفر از فعالان دو جنبش حماس و جهاد اسلامي به جنوب لبنان تبعيد شد. در جنوب لبنان به عنوان سخنگوي تبعيديان ايفاي وظيفه کرد. اين تبعيديان در اردوگاه العوده در منطقه مرج الزهور در مرز لبنان با فلسطين تحصن کردند تا اين که بالاخره رژيم صهيونيستي مجبور شد آنها را به وطنشان بازگرداند.
نيروهاي اشغالگر صهيونيست به محض بازگشت وي از مرج الزهور او را بازداشت کردند و يک دادگاه نظامي رژيم صهيونيستي وي را به زندان محکوم کرد. به دنبال صدور اين حکم تا سال 1997 در زندان به سر برد.
يکي از بنيانگذاران جنبش مقاومت اسلامي "حماس" در غزه به تاريخ 1987 و اولين رهبر بازداشتي اين جنبش پس از شعله ور شدن انتفاضه اول در نهم دسامبر 1987 بود. در تاريخ 15/1/1988 به علت درگيري با سربازان اشغالگر صهيونيست که قصد ورود به اتاق خوابش را داشتند، بازداشت شد. سربازان اشغالگر وي را بازداشت کردند بدون اين که بتوانند وارد اتاق خوابش شوند.
پس از يک ماه از آزادي دوباره در تاريخ 4/3/1988 به مدت دو سال و نيم به اتهام مشارکت در تأسيس و کادر رهبري حماس و نوشتن منشور اول انتفاضه زنداني شد. رنتيسي در طول مدت بازجويي به چيزي اعتراف نکرد و بر اساس قانون "تامير" محاکمه و در تاريخ 4/9/1990م. آزاد شد. پس از صد روز، دوباره در تاريخ 14/12/1990 به مدت يک سال کامل بازداشت شد.
رنتيسي پس از خروج از زندان در کادر رهبري جنبش حماس که در سال 1996 شديداً مورد حمله تشکيلات خودگردان قرار گرفت، ايفاي وظيفه کرد و با تمام توان خود از اصول ملت فلسطين و مواضع پايدار جنبش دفاع و فلسطينيان را به قيام تشويق کرد. تشکيلات خودگردان از اقدامات رنتيسي به خشم آمد و در کم تر از يک سال از آزادي وي از زندان هاي اشغالگران، او را در تاريخ 10/4/1998 بازداشت کرد. برخي از مقامات امنيتي تشکيلات خودگردان اعتراف کردند که بازداشت رنتيسي تحت فشار رژيم صهيونيستي صورت گرفته است. رنتيسي پس از 15 روز به علت درگذشت مادرش از زندان هاي تشکيلات خودگردان آزاد شد. پس از اين، سه بار ديگر به وسيله نيروهاي پليس خودگردان بازداشت شد و پس از دست زدن به اعتصاب غذا و بمباران بازداشتگاه توسط بالگردهاي آپاچي دشمن صهيونيستي آزاد شد. وي در هنگام بمباران بازداشتگاه در اتاق بسته اي در زندان مرکزي به سر مي برد. در همين زمان افسران و عناصر امنيتي تشکيلات خودگردان به علت ترس از به خطر افتادن جانشان از زندان به جاي ديگري منتقل شدند. اين چنين دکتر عبدالعزيز رنتيسي 27 ماه را در زندان هاي تشکيلات خودگردان گذراند.
به دنبال اين حوادث، نيروهاي امنيتي تشکيلات خودگردان دو بار تلاش کردند که وي را بازداشت کنند اما به علت حمايت مردمي از منزلش اين اقدام نيروهاي تشکيلات خودگردان با شکست مواجه شد.
دکتر رنتيسي در سال 1990 در سلول انفرادي (که همراه شيخ احمد ياسين بود) کل قرآن کريم را حفظ کرد. وي قصايد غرايي در وصف وطن و مصيبت ها و شجاعت ملت فلسطين سروده است و نويسنده مقالات سياسي زيادي است که دهها روزنامه آن را منتشر مي کنند.
اين رهبر مجاهد بيش تر در سياه چال هاي اشغالگران بازداشت بوده است و روزهاي بازداشت خود در زندان هاي تشکيلات خودگردان را در سلول انفرادي سپري کرده است. دکتر رنتيسي اعتقاد راسخ دارد که فلسطين تنها با جهاد در راه خدا آزاد مي شود. منبع:سایت مرکز اطلاع رسانی فلسطین
تحصيلات
زندگي و فعاليت سياسي
اين رهبر مجاهد بيش تر در سياه چال هاي اشغالگران بازداشت بوده است و روزهاي بازداشت خود در زندان هاي تشکيلات خودگردان را در سلول انفرادي سپري کرده است. دکتر رنتيسي اعتقاد راسخ دارد که فلسطين تنها با جهاد در راه خدا آزاد مي شود.
