نویسنده: علی غفوری
نبرد استرلیتز
وین، پایتخت افسانهای اتریش که سالها در برابر هجوم مکرر عثمانیها مقاومت کرده بود، سال 1805 مرکز بزرگترین تجمع قوا علیه ارتش ناپلئون بود.دول اروپایی از پیروزیهای پی در پی ناپلئون وحشتزده شده و دنبال چارهجویی افتادند. در پاییز 1805 ناپلئون به فکر پیاده کردن نیرو در سواحل مانش (شرق انگلستان) بود. بنابراین باید جلوی او را در شرق میگرفتند. انگلیسیها وحشتزده خواستار آغاز جنگ از مرزهای شرقی فرانسه توسط اتریش و روسیه شدند. «اتحادیه شوم علیه ناپلئون» در این زمان شکل گرفت. انگلستان با صرف صدها کیلو طلا ارتشی بزرگ را در شرق سامان داد و اتریش و روسیه نیز برای جبران حیثیت از دست رفتهی خود، پای به نبردی گذاشت که بسیار بزرگتر از نبردهای قبلی بود.
اتریش این بار امیدوار بود با کمک قدرت نظامی و نفوس فراوان روسها و ثروت انگلیسیها کار ناپلئون را یکسره کند. اما ناپلئون بار دیگر قدرت جنگاوری خود را ثابت کرد. وی طی مدت کوتاهی با ارتشی بزرگ خود را به آلمان رسانده و دژ اولم در کنار دانوب را، که اتریش در آن به تقویت قوا پرداخته بود، دور زد و از شمال رودرروی دژ قرار گرفت. در این نبرد برای اولین بار ناپلئون ارشتی بسیار عظیم به کار گرفت که گراندآرمد نامیده شد. این نیرو مرکب از 186 هزار سرباز به فرماندهی هفت ژنرال بزرگ (برنادوت، نی، مارمون، سو، لان، داوو و اوژرو) اکنون در باواریا آمادهی زدن ضربه به اتریش بود.
ماک، ژنرال اتریشی، نیز از ارتشی بسیار بزرگ (بالغ به 100 هزار نفر) برخوردار بود و امیدوار بود بتواند در پناه دژ اولم ناپلئون را شکست دهد. علاوه بر آن که اتریشیها انتظار رسیدن ارتشی بزرگ از روسیه را داشتند.
اما هفت سپاه ناپلئون فرصت را از اتریشیها گرفتند. در یک لحظه نیروهای ژنرال سو و ژنرال لان و مو را از دانوب گذشته و ناگهان از پشت نیروهای ماک سردرآوردند.
مارشال نی با سپاه بزرگ دیگری از سمت غرب به سپاه اتریش حمله کرد. حمله گازانبری فرانسویها، سپاه بزرگ اتریش را ناگزیر از عقبنشینی به داخل دژ اولم کرد.
سقوط اولم
در 15 اکتبر 1805 سربازان مارشال نی و لان به ارتفاعات اطراف قلعهی اولم نفوذ کردند و اکنون ژنرال ماک اوضاع را وخیم میدید. ادامه دفاع اتریشیها از قلعه، ناپلئون را (که شخصاً در میدان نبرد حضور داشت) وادار کرد پیامی به مدافعان قلعه بفرستد. «یا هم اکنون قلعه را تسلیم کنید و یا کسی از این قلعه جان به در نمیبرد.»نتیجهی نبرد اولم برای اتریشیها مرگبار و غمانگیز بود. 61 هزار سرباز اتریشیها تسلیم ناپلئون شدند. آنها کلیه پرچمها و 200 قبضه توپ را به امپراتور قدرتمند فرانسه تسلیم کردند.
سپاه روسها به فرماندهی کوتزوف با چند هفته تأخیر در 11 نوامبر به ساحل چپ دانوب رسید و موفق به شکست دادن نیروهای فرانسوی در یک نبردی فرعی شد اما جنگ اصلی را فرانسویها برده بودند. وین در نوامبر به تصرف ناپلئون درآمد. پایتختی که 400 سال در برابر غول عثمانی مقاومت کرده بود، بسیار ساده در برابر ناپلئون از پای درآمد.
اما اتحادیهی شوم هنوز امید خود را از دست نداده بود. روسها در شرق وین در حال مقاومت بودند. آنها گمان میبردند ناپلئون با چند روز تأخیر از پلهای دانوب به سوی آنها حرکت میکند. غافل از آن که ناپلئون در نبرد برای دقایق ارزش قایل بود.
فرانسویها به فرماندهی موروا از دانوب گذشته و در نبردهای خونین 12 هزار سرباز روس را کشته و روس را به شرق راندند.
روسها در منطقهای به نام اولموتز با رسیدن قوای کمکی ارتشی مرکب از 90 هزار سرباز روس و اتریشی را گرد آوردند. کوتزوف روسی که باخبر بود ناپلئون با سپاه 100 هزار نفری در تعقیب اوست، از الکساندر (تزار روس) خواست به او اجازه عقبنشینی بدهد. چرا که روسها و اتریشیها روحیهی مناسبی نداشته اما تزار با وعده رساندن نیرو به او، وی را مجبور به جنگ کرد.
ناپلئون، استرلیتز
دوم دسامبر 1805 در 120 کیلومتری شمال وین در نزدیکی دهکدهای به نام استرلیتز که بعدها شهرتی عالمگیر کسب کرد ضربات خردکنندهی خود را به سپاه روس و اتریش وارد آورد. در این نبرد بیرحمانه روسها در تلهای که ناپلئون برایشان تدارک دید، گرفتار شدند و وارد منطقهای شدند که در جلوی آنها توپخانه فرانسویها و در عقب آنها مردابهای نیم یخزده وجود داشت. هنگهای روسی در اثر فشار سربازان فرانسه مجبور به عقب رفتن به سمت مردابها شدند و بسیاری از آنها در مرداب از بین رفتند و بسیاری نیز با وجود پایمردی، با آتش توپهای فرانسوی از پای درآمدند. نارنجکاندازهای فرانسوی نیز سوارهنظام روس را نابود کردند.روز به پایان نرسیده، روسها و اتریشیها دریافتند حتا یک گردان نیز از این نبرد جان به در نبرده چنان که تارله در کتاب ناپلئون مینویسد: «امپراتوران (فرانسوی اتریشی و الکساندر روسی) مدتی قبل از فاجعه نهایی از میدان جنگ گریخته بودند. ملتزین رکاب ایشان نیز با هرج و مرج کامل چنین کرده و در حین فرار ولینعمتهای خود را رها کرده بودند.»
نتیجه نبرد
جزئیات نبرد استرلیتز هنوز هم در دانشکدههای نظامی تدریس میشود. سرعت عمل ناپلئون در این نبرد حیرتانگیز بود. در حالی که پروس خود را آماده ورود به «اتحادیهی شوم» برای جنگ علیه ناپلئون میکرد، این سردار بیهمتای تاریخ ظرف یک روز دو امپراتوری قدرتمند شرق و مرکز اروپا را شکست داد و شاهزادهنشینهای آلمانی (پروس) از ترس به جای اعلام جنگ دست دوستی با او دادند.استرلیتز از نظر ابعاد نظامی نیز جزو بزرگترین جنگهای اروپایی قرن نوزدهم بود و شکست سنگین اتریش به ویژه سبب شد اتریشیها تا مدتها دیگر تهدیدی برای فرانسه نباشند.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم