روان شناسي بي خوابي

گرچه ممكن است بي خوابي يك عامل پرخطر براي ابتلا به بيماري هاي روانشناختي محسوب شود، عكس اين موضوع نيز صادق است. در واقع احتمال دارد كه بي خوابي در نتيجه يك بيماري روانشناختي بروز كند. بي خوابي مشكلي رايج است كه خصوصا افراد مضطرب، افسرده و بيماران مبتلا به روان رنجوري از آن رنج مي برند. بيماران روان رنجور و مضطرب بيشتر در اوايل شب دچار بي خوابي مي شوند كه در واقع براي به خواب رفتن دچار مشكل مي شوند.
سه‌شنبه، 12 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روان شناسي بي خوابي
روان شناسي بي خوابي
روان شناسي بي خوابي

گرچه ممكن است بي خوابي يك عامل پرخطر براي ابتلا به بيماري هاي روانشناختي محسوب شود، عكس اين موضوع نيز صادق است. در واقع احتمال دارد كه بي خوابي در نتيجه يك بيماري روانشناختي بروز كند. بي خوابي مشكلي رايج است كه خصوصا افراد مضطرب، افسرده و بيماران مبتلا به روان رنجوري از آن رنج مي برند.
بيماران روان رنجور و مضطرب بيشتر در اوايل شب دچار بي خوابي مي شوند كه در واقع براي به خواب رفتن دچار مشكل مي شوند. اين مشكل علل متعددي دارد كه از جمله مي توان به اضطراب، مشغله فكري و يا بيماري هيستري (نوعي بيماري اعصاب) اشاره كرد.
همچنين كساني كه دچار وسواس و مشغله فكري هستند، به سختي مي توانند استراحت كنند؛ زيرا فكر از دست دادن كنترل خود براي آنها غيرقابل تحمل مي شود. براي افرادي كه اضطراب آنها همراه با ترس و دلهره است، خواب بيشتر برايشان شبيه مرگ است. نگراني كه با فرا رسيدن شب در آنها ايجاد مي شود، به صورت مشكلات جسماني بروز مي كند كه مانع خوابيدن مي شود. در مورد بيماران مبتلا به هيستري بايد گفت كه محدوده خواب و بيداري براي اين افراد به طور واضح مشخص نيست. آنها به خوبي نمي توانند تفاوت بين رويا و واقعيت را درك كنند و همين موضوع ترس واقعي از شب را در وجود آنها ايجاد مي كند.
افسردگي:

بيدار شدن صبح

بيماران افسرده معمولا راحت به خواب مي روند، اما صبح خيلي زود، حدود ساعت 5-4 صبح از خواب بيدار مي شوند. آنها به سختي مي توانند مجددا بخوابند و در اغلب موارد، سر ساعت از خواب برمي خيزند. اين بي خوابي بسيار ناراحت كننده است، خصوصا هنگامي كه فرد مي داند حداقل يك تا دو ساعت نسبت به خواب هميشگي، ناخودآگاه احساس بي خوابي شبانه در او به وجود مي آيد.

بي خوابي وسواسي

امروزه روان پريشي شيدايي- افسردگي (حملات متناوب شيدايي و افسردگي) مشكلات دوقطبي تلقي مي شود. اين مشكل خصوصا براي اطرافيان هراسناك است، و بي خوابي دوره شيدايي اختلال هميشگي اين بيماري است. زمان خواب به حدي كاهش مي يابد كه از دو تا سه ساعت تجاوز نمي كند، اما با بيش فعالي شبانه بيماران همراه است، بدون اينكه احساس خستگي و خواب آلودگي در طول روز داشته باشند.

سن و خواب

سالمندان شب ها كمتر مي خوابند و چرت بعدازظهر مي تواند براي آنها مفيد و مناسب باشد. اما مديريت تقسيم ساعات خواب در مواردي كه فرد بستري مي شود، مشكل است. آنها از بيدار شدن هاي مكرر شبانه، بيدار شدن زودهنگام در صبح، مشكل در به خواب رفتن و... شكايت دارند كه اين مسائل معمولا با ترس از شب و تاريكي كه اضطراب مرگ را در آنها به وجود مي آورد، تشديد مي شود.

عوامل ديگر...

بي خوابي همچنين در بيماران مبتلا به بيماري هراس (خود بيمار انگار) بسيار رايج است. برعكس، اين مشكل در بيماران روان پريش و اسكيزوفرني به ندرت ديده مي شود. و بالاخره اينكه، افرادي نيز هستند كه از بي خوابي كلي رنج مي برند كه اصلا نمي توانند بخوابند. در اين مورد مشكل مربوط به مشكلات اعصاب است تا اختلالات روانشناسي.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط