الف: ضوابط انتقاد
لزوم مشارکت در انتخابات با انگیزهی الهی
باید انسان توجه کند به اینکه آیا من که میخواهم یک کسی را انتخاب کنم، اگر این کس یک نفر دیگری از او بهتر بود لکن ارتباطی با من نداشت بلکه با من هم دلخوری داشت، آیا او را کاندیدا میکردم؟ اگر او را هم کاندیدا میکرد معلوم میشود که این برای خدا دارد کار میکند، کار به خودش ندارد. و اگر این طور نشد بداند که مسأله، مسأله شیطانی است نه مسأله خدایی. و این دقیق است و این از آن اموری است که بر انسان پوشیده میماند. و دوستان و برادران که همه مسئول هستند باید در کارهای خودشان دقت کنند که برای چی من این کار را میکنم؟ من که متکفل توزیع شدم یا در شوراها رفتم برای چی رفتم آنجا؟ میخواهم چه بکنم؟ منی که متکفل مخابرات هستم برای چی آنجا رفتم؟ چه نظری دارم؟ منی که در مجلس میروم برای چی میروم و چه نظر دارم؟ منی که در ارتش خدمت میکنم برای چی میکنم؟ (1)لزوم رعایت حریم مسائل اسلامی در تبلیغات انتخاباتی
نصیحتی است از پدری پیر به تمامی نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنید تبلیغات انتخاباتی شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود؛ و از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایت حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامی رعایت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام میشود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد؛ و در صورتی که رقیب انتخاباتی به مجلس راه یافت، به دوستی و برادری، که چیزی شیرینتر از آن نیست، لطمهای نخورد. (2)رعایت اخلاق اسلامی پس از انتخابات
اگر بعضیها در انتخابات شکست خوردند نباید اینها که قصد خدمت داشتند منتها در مجلس حالا دستشان از آن کوتاه شده است، نباید یکسره ملت را به باد انتقاد بکشند. اگر شما شکست خوردید، نباید بگویید ملت ایران همهشان خلاف کردهاند. چطور یک ملت مسلمی، در یک امر حیاتی که با این آرامش و خوبی انجام داده است، اینها خیانتکار باشند؟ یک ملت که خیانتکار نمیتواند باشد. اشخاص باید آداب اسلامی را حفظ کنند. به مجرد اینکه یکی میخواهد وکیل بشود، و فرض کنید که دوست من است میخواهد وکیل بشود، یا از گروه من است میخواهد وکیل بشود و ملت او را وکیل نکردند، نباید یکدفعه قلمها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چیز بنویسند، حمله کنند به اصل انتخابات. شکایتی دارند، خوب شکایتشان را رسیدگی میکنند. هیاهو درست کردن، جز اینکه دامن زدن به این است که خیانتکارها راهشان باز بشود، چیز دیگری نیست.اگر شما خدمتگزار به کشور هستید، در مجلس یکجور خدمت میتوانید بکنید، در خارج از مجلس هم یکجور خدمت دیگر. مگر همه اهالی ایران توی مجلس میروند؟ خوب در مجلس هم یک عده معدودی هستند. اگر غرضی در کار نیست و میخواهید خدمت بکنید، حالا میبینید که شما رأی نداشتهاید، شما در خارج مجلس خدمت بکنید. تأیید کنید این مجلس را. اینطور نباشد که منعکس کنید در خارج که خیر، مملکت ایران یک مملکتی است که انتخاباتش کذا شد. این حرف غلطی است. این حرف غلط را اینقدر نزنید. برای خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شورای اسلامی است و میخواهد برای ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزی است که تمام قوا باید تَبَع آن باشند، شما بخواهید برای اینکه شما وکیل نشدهاید در کجا، هیاهو کنید که انتخابات انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است. شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتی که باید شکایتها را بپذیرند، میپذیرند. اما هیاهو کردن و فریاد زدن و انتقاد بیجا کردن، این برخلاف دستورات اسلام است. (3)
چگونگی انتقاد صحیح در مباحثات مجلس
مجلس باید در بین صحبتهایشان مردم را بسازند. جنگ مجلس، مثل جنگ دو فقیه میماند، نه این است که اینها اختلاف دارند. خوب، فقها با هم اختلاف دارند از صدر اسلام تا حالا، اگر این نظرها تصادم با هم نمیکرد فقه ما به این قوت نبود؛ نظرها باید تصادم کنند، دعوا شود باید سر آن. بعضی حوزههایی که ما ادراک کردیم دعوا بود، استاد یک چیزی را میگفت، شاگرد میایستاد در مقابلش میگفت، او میگفت، این میگفت، او میگفت تا یک مطلب تا دیگران استفاده میکردند از آن؛ در مجلس هم باید این جور باشد. مخاصمه در کار نیست مباحثه علمی است، مباحثه اخلاقی است، باید اخلاق به مردم یاد بدهند، دعوا نباید باشد در آن. (4)حفظ آرامش در طرح انتقادات و پاسخها
آقایان در یک محیط آرام مسائلی که دارند با آرامش بیان کنند. اختلافاتی که در دیدها دارند، در سلیقهها دارند، اینها را با یک آرامش خاطر بیان کنند و حل و فصل کنند و راجع به مسائل کشور هم که در آنجا میآید، باز هم با یک محیط آرام. در محیط آرام است که عقلها میتوانند کار بکنند. آن روزی که غضب توی کار آمد، عقل کنار میرود. قوه غصبیه هر وقت به راه افتاد، عاقله را کنار میزند، [شخص] از روی بیعقلی صحبت میکند. قاضی چنانچه در حال غضب باشد، نباید حکم بدهد؛ برای اینکه حکم در حال غضب حکمی است که از منشأ عقلی و شرعی صادر نمیشود. شما مسائلی دارید؛ فرض کنید یک نفر میرود و مسائل خودش را میگوید؛ انتقاد هم دارد؛ انتقادات آزاد است، بهاندازهای که نخواهند یک کسی را خفیف کنند، یا یک گروهی را خفیف کنند و از صحنه خارج کنند؛ انتقاد برای ساختن، برای اصلاح امور، لازم است؛ هر مجلسی باید این انتقادات را داشته باشد؛ لکن اگر [در] این انتقادات آن که انتقاد میکند با آرامش خاطر و با نظر صحیح انتقاد بکند، این که جواب میدهد هم اگر با نظر صحیح و بدون اینکه غضب در آن راه داشته باشد جواب بدهد، آن وقت منطق در مقابل منطق است. و اگر با هیاهو و جار و جنجال بخواهید شما یک مسئله را حل بکنید، و هر کسی در نظر داشته باشد که طرف مقابل خودش را مثل یک دشمن بکوبد، عقلها کنار میرود و قوه غضبیه، که بدترین قوههاست اگر مهار نشود، در کار میافتد؛ و مسائل را علاوه بر اینکه حل نمیکنند، مشکلتر میکنند. (5)لزوم رعایت اخلاق اسلامی در مجلس
کیفیت برخورد با یکدیگر در محیط مجلس و مباحثات بین مخالف و موافق؛ از نمایندگان متوقع است که مراعات آداب اسلامی در محاورات بشود؛ و انگیزه آن یافتن حق و راه حل باشد و این امور در محیط دوستی و صفا چون بحثهای علمی در محیط مدارس فقاهتی که مقصود، یافتن واقعیت نه تحمیل عقیده است، آقایان را بهتر و آسانتر به حقیقت میرساند و مجادلات با حال غضب و عصبانیت انسان را از واقع دور میکند و چون مقصود از بحثها یافتن طریق هر چه بهتر برای خدمت به اسلام و کشور و ملت است و از عبادات و مقربات الهی محسوب است، حقاً لازم است از آنچه مخالف رضای خداوند متعال است اجتناب شود و محیط مجلس طوری باشد که علاوه بر یافتن راه صحیح برای شنوندگان، آموزنده اخلاق اسلامی و آداب انسانی باشد، که این خود یک عبادت دیگر است. و اگر خدای نخواسته در این محیط مقدس مقصود کسی اعمال غرض و تحمیل عقیده و احیاناً تسویه حساب باشد که قهراً به هتک یک مسلمان و رد و بدل الفاظ غیر مناسب منجر میشود علاوه بر آنکه از مسیر حق دور میشود و برخلاف آنچه وظیفه وکیل است میباشد گاهی اشاعه فحشا در یک محیط بسیار وسیع است که معصیتی عظیم است. (6)لزوم وجود کمال تفاهم در مجلس
مجلس باید یک محیطی باشد که با کمال تفاهم و خیرخواهی برای ملت و کشور، مسائل را پیش بیاورند. انتقاد میکنند، انتقاد خیرخواهانه باشد. جواب انتقاد میدهند، آن هم خیرخواهانه باشد. و منظره مجلس یک منظره صالح باشد، که مردم وقتی که این منظره را دیدند بگویند چه کار خوبی کردیم که یک همچو اشخاصی صحیح را در مجلس بردیم. و یک وقت خدای نخواسته طوری نباشد که مردم پشیمان بشوند از رأیی که دادهاند. (7)رعایت رضای خداوند و ضوابط در بررسی اعتبارنامهها
از نمایندگان محترم که با توفیق الهی و رأی آزاد تودههای محروم برای خدمت به اسلام عزیز و ملت محترم موفق شدهاند، انتظار میرود که در تمام فعالیتها و آرای خود برای شکرگزاری از خدای متعال جانب حق را گرفته و ضوابط را در نظر گیرند. مثلاً در اعتبارنامهها که مورد بحث و نظر واقع میشود، بدون ملاحظه دوستی و دشمنی و جهات سیاسی رایج در دنیا آنچه رضای خداست و واقعیت اقتضا میکند در نظر گیرند و گرایشهای سیاسی را کنار گذارند. و این رویه را در همه اعمال و اقوال و آرای خود در مدت این خدمت ارزشمند ملحوظ دارند؛ و برای رضای مخلوق، خدای نخواسته به سخط خالق مبتلا نشوند. و در حقیقت مجریان عدل الهی باشند. و این رویه از همه کس مطلوب است و از کسانی که در جایگاه حساس واقعند مطلوبتر. و شما نمایندگان محترم میتوانید با یک رأی خود خدمت ارزشمندی به خدا و خلق نمایید، و بالعکس؛ و میتوانید یک خطر بزرگ را از کشور و اسلام رفع کنید و بالعکس. حرکت در راه حق و عمل به آن، خود تفکر آزاد و ذکر خداست که موجب طمأنینه است. (8)اشتهار را کنار بگذارید
در مجلس هم آقایان با هم باشند، رفیق باشند. همه مسلمان هستیم. همه باید دوست با هم باشیم. مسلمین «ید واحده» باید باشند. اینقدر در مجلس با هم اختلاف نداشته باشند، جهات شرعی را حفظ بکنند، جهات اخلاقی را حفظ بکنند. هی این به او بدگویی کند، او به این بدگویی کند، این اسباب ناراحتی مسلمانهاست. آقایان میگویند، مسلمانها میگویند، خوب ما خون بچههایمان [را] دادهایم، یک قبرستان اینجا پر است از جوانهای ما، قبرستانهای شهرستان پر از جوانهای ماست که در راه این مملکت و در راه این اسلام اینها کشته شدهاند. حالا که اینها کشته شدهاند، آقایان آمدهاند از خارج و از داخل، با هم نشستهاند دعوا میکنند. سر چه میراثی دعوا میکنید؟ میراث پدر کدامتان است؟ یک قدری آرام باشید. یک قدری توجه کنید به مسائل. هر وقت هر کدام صحبت [می]کنید به ضد دیگری نباشد که این خلاف آداب اسلام است، خلاف آداب مسلمین است، خلاف انسانیت است، خلاف مشی انبیا و مشی اولیاست. نکنید این کار را. یک قدری آرام باشید. یک قدری هوای نفس را کنار بگذارید، اشتهار را کنار بگذارید. تمام گرفتاریهای ما سر این هوای نفسی است که ما داریم. اعدا عدو (9) انسان این نفس انسان است که در بین جنبیه است. این اعدا عدو انسان است. یک قدری جلویش را بگیرید، یک قدر مهار کنید. (10)رعایت اخلاق کریمانه در نطقهای قبل از دستور
از امور لازمالتذکر راجع به نطقهای قبل از دستور است؛ چه بسا که ناطق احیاناً گمان کند بیقید و شرط و بیتعهد و تکلیف باید هر چه بخواهد بگوید، و به هر کس، چه حاضر جلسه و چه غایب، میتواند به اصطلاح حمله کند، و میزانی الهی و شرعی و اخلاقی در کار نیست و مسئولیتی حتی شرعی ندارد. و گاهی بعضی نطقها موجب تأسف بسیار و تأثر است؛ و چه بسا که اهانت به یک مسلمان و مؤمن را به حد اعلی میکشاند و حیثیات انسانها را لکهدار میکند؛ و گاهی ارقام و اقلام بسیار از گوشه و کنار اعم از صحیح و فاسد جمعآوری میکند و با آبروی دولت و اشخاص، بلکه مجلس بازی میکند؛ و مجلس شورای اسلامی را بیتوجه همچون مجلس طاغوت مینماید و مورد تاخت و تاز اعراض مسلمانان در سراسر کشور قرار میدهد. آقایان میدانند مجلسی اسلامی که حاصل سالهای دراز رنج و زحمت و خونهای محترم صدها هزار شهید و جانباز است برای تحقق احکام نورانی اسلام و تحول از رژیم طاغوت به رژیم الهی اسلامی است. نمایندگان آن باید از اخلاق اسلامی بالا و والایی برخوردار باشند؛ و خدای بزرگ را حاضر و ناظر بر اعمال و گفتار خود بدانند، و از رفتار و گفتار رژیمهای طاغوتی احتراز نمایند. و اگر خدای نخواسته کسی از حدود شرعی، چه در نطقهای قبل از دستور و چه در مذاکرات و محاورات دیگر خارج شد، وظیفه فریضه بزرگ نهی از منکر را فراموش نکنند؛ که خدای نخواسته حق و عرض و حیثیت مردم در مکانی که حافظ مصالح اسلام و مسلمین و مردم کشور است ضایع نگردد بلکه وکلای محترم در برخوردها و نطقها، که در همه جا منتشر میشود آموزنده اخلاق کریم انسانی و اسلامی باشند و مردم را به کیفیت سالم برخورد با یکدیگر آشنا سازند که این خود یک خدمت بزرگ به اسلام و مسلمین و بشریت است. اینجانب با اینکه میل نداشتم این مسائل را به طور سرباز عرض نمایم لکن علاوه بر آنکه احساس تکلیف شرعی نمودم اکیداً علاقهمندم که قداست مجلس معظم و وکلای محترم محفوظ باشد، تا الگویی باشند برای مجلسهای جهان و مجالس آتیه ایران.این نکته نیز قابل ذکر است که اگر در مجلس به کسی که حاضر نیست و راه به مجلس ندارد که از خود دفاع نماید حملهای شد، به او اجازه داده شود یا در مجلس از خود دفاع کند و اگر قانوناً اشکالی در این عمل میبینند، رادیو- تلویزیون و مطبوعات این وظیفه سنگین را به دوش کشند؛ تا حق مظلومی ضایع نشود و شخصیتی بیدلیل خرد نگردد و راهگشای این امر خود نمایندگان و رئیس محترم مجلس هستند که با تعهدی که دارند و مسئولیتی که بر دوش آنهاست این حق را به اشخاص غایب بدهند؛ تا به وسیله مجلس، که نگهدار مصالح کشور و ملت است، حقی ضایع نشود و انسانی مظلوم نگردد. و اگر به کسی چه از دولتیها یا دیگران، تهمتی زده شد، حق شکایت به قوه قضاییه را دارد تا رسیدگی شود و مجرم تعقیب و تعزیر شود. و اگر به یک وزارتخانه یا بنگاه تهمت زده شد حق دفاع با وزیر و رئیس بنگاه است و حق شکایت دارند و قوه قضاییه تعقیب خواهد کرد. و بالجمله با هر ترتیب ممکن باید از این اعمال غیراسلامی جلوگیری شود. البته این بدان معنا نیست که مجلس از حق قانونی و شرعی خود دست بردارد، بلکه نمایندگان محترم در محدوده قانون و شرع آزاد و مختارند و هیچ کس نمیتواند از حقوق قانونی آنان جلوگیری نماید. (11)
لزوم دوستی با وجود اختلاف سلیقه
البته دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأی هست، باید هم باشد. سلیقههای مختلف باید باشد، لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد. من عرض کردم مثل طلبهها که با هم مباحثه میکنند، آن وقتی که مباحثه میکردند جار و جنجال جوری بود که انسان خیال میکرد دشمن هم هستند، وقتی مباحثه تمام میشد مینشستند به دوستی کردن و انس. اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم. (12)نظارت مجلس بر کلیه امور کشور
با رسمیت مجلس، دیگر باید تمام امور را مجلسی اصلاح بکند. یعنی با تمام قدرت، دولتی که تعیین میکند، دولت صد در صد اسلامی دارای قدرت باشد، و کارهایی را که میکند دولت و همین طور کارهایی که در وزارتخانهها میشود، کارهایی که در استانها میشود، همه تحت نظر باشد و مجلسی بازخواست کند از اینها. بخواهد اینها را و استیضاح کند، اگر یکوقت خطا کردند. (13)انتقاد سالم و راهنمایی دولت توسط مجلس
این سه وضعی که در مجلس آمده است که رأی ممتنع و رأی مخالف و رای موافق، اینها همه برای این بوده است که تشخیص دادند این مطلب را، در آن هم صحبتی نیست. صحبت این است که آیا از این به بعد مخالف میخواهد کارشکنی بکند برای دولت، به ترتیب غربیاش میخواهد عمل کند؟ برای اثبات اینکه ما راست گفتیم، میخواهد اسلام را شکست بدهد، میخواهد جمهوری اسلامی را شکست بدهد؟ یا اینکه عقل اقتضا میکند که حالایی که در مقابل این امر واقع شده است، اینکه عقیدهاش این است که به طور شایسته عمل نشده است و از این بهتر میشد عمل بشود، هدایت کند، کمک کند که به طور شایسته عمل بشود که در دوره آتیه همه رأی بدهند، نه اینکه کارشکنی کند، و خدای نخواسته در یک همچو موضع حساسی که ما واقع هستیم دولت را به شکست برساند، و این از اموری است که برخلاف اسلام است، برخلاف مصالح کشور است و برخلاف مصالح خودتان است. اگر شما اعتقاد به اسلام دارید و عقیده دارید چنانچه دارید و اعتقاد دارید که باید کشور با قدرت پیش برود و در این موضع در جنگ پیروز بشود، راه برای ابرقدرتها بسته بشود و کشور ما قوی بشود، باید کوشش کنید در تأیید، نه کوشش کنید در انتقاد. انتقاد سالم باید بکنید، این هم در پیشرفت مسائل مؤثر است. انتقاد سالم و راهنمایی دولت در همه کارهایی که میخواهد انجام بدهد، اینها از اموری است که لازم است. اما اینکه خدای نخواسته، یک وقت برای اینکه اثبات کنید مطلب خودتان را راجع به دولت، بخواهید کارشکنی بکنید، دولت را به شکست وادار کنید، ملت را تضعیف کنید، دولت را تضعیف کنید، اسلام را به شکست برسانید، این یک مطلبی است که الزاماً باید جلوش گرفته بشود و من امیدوارم این جور نباشد. (14)اظهارنظرهای خیرخواهانه مجلس درباره دولت
توصیه من به آقایان به طور جد این است که باید شما که میبینید که دولت نتوانسته به آن طوری که دلخواه است عمل بکند، باید از این به بعد تعقیب کنید، تأیید کنید، همراهی کنید، کمک کنید تا کشور شما رو به سلامت برود، و احتراز کنید از یک چیزی که برخلاف رضای خداست و بر خلاف رضای ملت است. از آن طرف هم به آقایانی که در آن طرف واقع شدهاند، عرض میکنم که شما برای اینکه تشخیص مصلحت دادید این کار را کردید، حالا از این به بعد اگر چنانچه، از دولت یک چیزی برخلاف دیدید، برای اینکه بگویید ما مصلحت دیدیم و برای مصلحتمان این کار را کردیم و اثبات کنید حرف خودتان را بخواهید تأیید کنید از دولت در موارد بیجا، آن هم برخلاف شرع است. همان طوری که همیشه بنابراین است و همیشه سفارش شده است، مجلسی یک مجلس مشورتی اسلامی است، نه یک مجلسی است که در جاهای دیگر متعارف است و مربوط به این مسائل اسلامی نیست و کاری به مذهب ندارد. مجلسی اسلامی است، باید نظرها، نظرهای خیرخواهانه اسلامی باشد، هم درباره دولت، هم درباره وزرا. وزرایی که شما انتخاب میکنید، باید همان طوری که گفته شده است شرایطی داشته باشند که کاردان باشند و یک طور نباشد که یک وزیری باشد که بعد نتواند کار بکند؛ فعال باشد. و کمک کنید که یک همچو وزرایی [انتخاب] بشود و زودتر کار هم انجام بگیرد. (15)چگونگی برخورد با دولت و مراحل استیضاح
کیفیت برخورد با دولت و وزرا و سایر کارمندان؛ شک نیست که مجلس به همه امور کشور نظارت دارد؛ و حق نمایندگان است که از هر انحراف و خلافی که از وزرا و ادارات میبینند به حکم قانونی جلوگیری کنند و دولت را تا حد استیضاح بکشانند. لکن فرقهاست بین نظارت و استیضاح، و بین عیبجویی و انتقامگیری. و این فرق را همه کس پس از رجوع به وجدان خویش میفهمد. انسان با کمی تفکر در حال خود تشخیص میدهد که احضار دولت یا وزیر برای خدا و مصالح اسلام و کشور است و در آن جز هدایت و جلوگیری از انحراف و حفظ مصالح ملت چیز دیگری دخالت ندارد؛ یا از معیارهای غیرالهی، چون حب و بغض، دوستی و دشمنی، هواهای نفسانی چون خودنمایی، عرض اندام و از این قبیل مکاید نفسانی و شیطانی، برخوردار است. و محک تشخیص معیار الهی از شیطانی آن است که پس از مراجعه به خود بیاید که آنچه که او میخواهد نفس عمل است اگر چه این کار را دیگری انجام دهد؛ و یا آنچه را که بدان سبب شخصی را احضار کرده است اگر از دوستان عزیز او سر میزد، با او همان میکرد که با این انجام میدهد. و این است معنای روابط و ضوابط و صراط مستقیم که از ارزشهای انسانی برخوردار است. خداوند قادر ما را بر آن هدایت فرماید و از ما دستگیری کند.مرحلهای دیگر: به فرض آنکه هیچ مقصدی جز حقجویی و جلوگیری از انحراف نباشد، در کیفیت ادای وظیفه و بیان اشکال میتوان معیارالهی و نفسانی را تشخیص داد. معیار الهی آن است که اثبات مدعا مبنی بر استدلال و شواهد متقن باشد، و از کلمات نیشدار و اهانتآمیز و کردار ناروا مبرّا باشد. و در غیر این صورت، باید دانست که دست شیطان و نفس اماره بالسوء در کار است و گوینده بازیچه هوای نفس است.
نمایندگان محترم و خواهران و برادران گرامی، مسئله بسیار مهم است. آبرو و حیثیت یک مسلمان یا یک انسان در کار است. چه بسا با یک انحراف شما یک انسان آبرومند در جامعه ساقط شود و شرف یک مؤمن خدشهدار گردد. اگر انحرافی دیدید، نخست بدون سر و صدا دنبال تحقیق روید. پس از آنکه مسلّماً معلوم شد، قبل از کشیده شدن به مجلس با طرف به گفتگو بنشینید، و مسئله را حتی الامکان با خود او حل کنید. اگر در این مرحله توفیق حاصل نشد، در کمیسیون مربوط او را بخواهید، و با کمک دوستان فیصله دهید. و اگر فیصله نشد و شخصی مذکور میخواهد برخلاف مصالح اسلام و کشور و ملت عمل کند و در انحراف پافشاری نماید، حفظ مصلحت عمومی و اسلام مقدم است بر حفظ مصلحت شخص، هر کس باشد؛ در این صورت تقاضا کنید و با استدلال و منطق، بدون کوچکترین اهانت، مطلب را عرضه کنید. و مهلت دهید تا در محیطی آرام و بیتشنج از خود دفاع کند. در این موقع مجلس به هر چه تکلیف قانونی و شرعی دارد عمل کند، بیکوچکترین توهین. و ما همه باید بدانیم که مجرمی که بالاترین جرم را دارد و به سوی چوبهی دار میرود، جز اجرای حد شرعی احدی حق آزار او را لفظاً و عملاً ندارد؛ و مرتکب، خود ظالم است و مستحق کیفر. (16)
پینوشتها:
1- صحیفه امام، ج 18، ص 311.
2- همان.
3- همان، ج 12، ص 198-199.
4- همان، ج 17، ص 382.
5- همان، ج 14، ص 365-366.
6- همان، ج 18، ص 465.
7- همان، ج 14، ص 369-370.
8- همان، ج 18، ص 470-471.
9- دشمنترین دشمن.
10- صحیفه امام، ج 13، ص 79-80.
11- همان، ج 18، ص 467-468.
12- همان، ج 21، ص 47.
13- همان، ج 13، ص 49.
14- همان، ج 19، ص 397-398.
15- همان، ص 399.
16- همان، ج 18، ص 465-467.
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: آداب انتقاد، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم