رابطه‌ی ناگسستنی شیعه با قرآن

در برخی سخنان كوته نظران و فاقد اندیشه‌ی آزاد كه ترجیح می‌دهند از اَسلاف خود پیروی كنند، تهمت های ناروا كه حاكی از حقد و كینه توزی دیرینه است یافت می‌شود. لذا ضرورت دفع تهمت ایجاب نمود تا اندكی درنگ كرده، موضع
جمعه، 11 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
رابطه‌ی ناگسستنی شیعه با قرآن
 رابطه‌ی ناگسستنی شیعه با قرآن

 

نویسنده: محمدهادی معرفت




 

در برخی سخنان كوته نظران و فاقد اندیشه‌ی آزاد كه ترجیح می‌دهند از اَسلاف خود پیروی كنند، تهمت های ناروا كه حاكی از حقد و كینه توزی دیرینه است یافت می‌شود. لذا ضرورت دفع تهمت ایجاب نمود تا اندكی درنگ كرده، موضع امّتی بزرگ را كه گناهی نداشته جز تمسّك به ولای خاندان نبوت، روشن سازیم. آری گناهی جز عمل به وصیّت پیامبر و اجابت قرآن كریم (1) نداشته‌اند!
برخی ناآگاهان به شیعه نسبت داده‌اند كه مصحفی خاص خود دارند و آن را «المصحف الشیعی» می‌نامند! (2) در حالی كه شیعه خود در طول حیات خویش چنین موضوعی را نشنیده است. گروهی از محققان متأخر در برابر این ادعا شدیداً اعتراض كرده‌اند (3)، كه مهم‌ترین آنان گُلدزیهر است. او علاقه‌ی خاصّ شیعه را نسبت به نصّ رسمی قرآن كه در دست مسلمانان است، تشریح و تأیید می‌كند. (4) به منظور توضیح بیشتر درباره‌ی علاقه شیعه به نص قرآن كنونی، ناگزیر از بیان مطالب زیر هستیم:
هرگاه تاریخ قرآن مجید و دوره‌هایی را كه نسلاً بعد نسل بر قرآن گذشته بررسی كنیم، در می‌یابیم كه نصّ كنونی قرآن با وضع موجود، اصولاً محصول كوشش های شیعه است و اینان هستند كه در حفظ و ضبط قرآن تلاش كردند و در تنظیم آن به نحو احسن و شكل گذاری و زیبایی آن، از هیچ اقدامی فروگذاری نكردند. در حقیقت، اگر قرآنی وجود داشته باشد كه بتوان آن را «مصحف شیعی» نامید، همین مصحف موجود است و با توجه به نقش ائمه‌ی شیعه و قرّاء و حفّاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبت به مصحف، باید قرآن را به شیعه منسوب كرد.
علی امیرالمؤمنین (علیه السلام) اولین كسی است كه اندیشه‌ی گردآوری قرآن را، پس از درگذشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) اظهار كرد و هرچند قرآنی را كه وی گردآوری كرد نپذیرفتند، ولی اندیشه‌ی گردآوری قرآن در همان زمان اثر خود را به جا گذاشت و نسبت به خود قرآن از نظر اصل جمع آوری آن بر دست دیگران اختلافی به وجود نیامد.
مصحف‌های مهمّی كه در آن زمان و پیش از توحید مصاحف تهیه شد و قرآن در آنها جمع آوری گردید عبارتند از: مصحف‌های عبدالله بن مسعود، اُبیّ بن كعب، ابوالدرداء و مقداد بن اسود. همگی اینان به ولای خاص نسبت به بیت والای نبوی شناخته شده‌اند. دیگر مصحف‌ها از اعتبار هم سنگ این مصاحف نبودند و صحف ابوبكر نیز به صورت كتاب منظم نشده بود.
اول كسی كه توحید مصحف‌ها را در عهد عثمان مطرح كرد، حذیفه بن الیمان بود. اُبیّ بن كعب تصدّی املای قرآن را موقع استنساخ مصحف‌ها برعهده داشت و در اشكالات، نسبت به ضبط كلمات، به او مراجعه می‌كردند.
شكل گذاری مصحف و نقطه گذاری آن، به دست ابوالاسود الدؤلی و دو شاگرد او نصربن عاصم و یحیی بن یعمر انجام گرفت. اولین كسی كه در تحسین كتابت مصحف و زیبایی خطّ آن اقدام كرد، خالد بن ابی الهیاج، از اصحاب علی (علیه السلام) بود. ضبط حركات به شكل كنونی، كار استاد بزرگ خلیل بن احمد فراهیدی است. او اولین كسی است كه «همزه و تشدید و رَوم و اشمام» را وضع كرد. تمامی افراد یاد شده از سرشناسان دانشمند شیعه‌اند.
شیعه بود كه اصول قرائت را مورد تحقیق و بررسی قرارداد و قواعد آن را بنیان نهاد و با نهایت امانت و اخلاص، ابتكاراتی در فنون قرائت و تغییراتی در آن به كار برد.
اگر نگوییم شش تن، دست كم چهار تن از قرّاء سبعه، شیعه بودند، علاوه بر آن كه گروهی از ائمه‌ی قرّاء بزرگ از شیعیان به شمار می‌آیند. از آن جمله‌اند: ابن مسعود، اُبیّ بن كعب، ابوالدرداء، مقداد، ابن عباس، ابوالاسود، علقمه، ابن سائب، سلمی، زرّبن حبیش، سعید بن جبیر، نصربن عاصم، یحیی بن یعمر، عاصم بن ابی النجود، حمران بن اعین، ابان بن تغلب، اعمش، ابوعمروبن العلاء، حمزه، كسائی، ابن عیاش، حفص بن سلیمان و امثال اینان كه از ائمه‌ی بزرگند و در مناطق و دوره‌های مختلف، در رأس امر قرائت قرار داشته‌اند. (5)
اما قرائت كنونی كه قرائت حفص است، یك قرائت شیعی خالص است؛ كه آن را حفص كه از اصحاب امام صادق (علیه السلام) است (6)، از شیخ خود عاصم روایت كرده است. او نیز از بزرگان و معاریف شیعه به شمار می‌آمد (7) و قرائت را از شیخ خود، سلمی اخذ كرده است. سلمی خود از خواص علی (علیه السلام) بود كه مستقیماً قرائت را از علی (علیه السلام) فراگرفت (8) و علی آن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و پیامبر از خدای عزوجل اخذ كرده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه و آیه‌ی «قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى » شوری42: 23
2. رك: القرآن و علومه فی مصر، ص81؛ تألیف دكتر عبدالله خورشید كه این نسبت را تشریح كرده و با دلایل تاریخی، آن را رد كرده است.
3. رك: مصطفی صادق رافعی تاریخ آداب العرب، ج2، ص 15-16. مقدمه‌ی حیات محمد (صلی الله علیه و آله) از مویر، ص35-36. تاریخ المساجد الاثریه، از حسن عبدالوهاب، ص92. حاشیه‌ی فضائل القرآن، ابن كثیر، نوشته‌ی رشیدرضا، ص48، شماره‌ی 2 و3.
4. رك: مذاهب التفسیر، ص93، از گلدزیهر.
5. شرح حال آنان در بحث از «طبقات القرّاء»، ج2، التمهید آمده است.
6. رك: رجال شیخ طوسی، ص176.
7. مؤلف نقض الفضائح، او را شیخ ابن شهر آشوب و ابوالفتوح رازی، برشمرده است.
8. رك: صدر، التأسیس، ص346. قاضی، المجالس، ج1، ص 548. ابن قتیبه، او را در زمره‌ی اصحاب علی (علیه السلام) و در زمره‌ی كسانی كه از وی فقه آموخته‌اند، برشمرده است. (المعارف، ص230) برقی نیز در رجال خود، وی را از خواص امام می‌داند. (التأسیس، ص242).

منبع مقاله :
معرفت، محمدهادی؛ (1389)، علوم قرآنی، قم: مؤسسه‌ی فرهنگی تمهید، چاپ پانزدهم.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط