شاعر: رضا جعفری
ای برادر خوانده روح حرا
ای وصی صرف ختم الانبیاء
نحوی عاجز ماند از ترکیب تو
رحم کن دریا به عجز ناخدا
موج دریا مظهر دریاست پس
راوی ذات تو غواص خدا
تو همان سری که بعد از قرنها
بر زبان کعبه گشتی بر ملا
ای سوار ای قلعه خیبر به دست
باز هم بر فتح خندقها بیا