مترجمان: دکتر عبدالله ناصری طاهری
سمیهسادات طباطبایی
درباره گستردگی مکانی باید بگویم، تمدن اسلامی از شرق تا چین و از غرب تا اسپانیا و جنوب فرانسه گسترده بود و حتی دینارهای عباسی در شبه جزیره اسکاندیناوی در شمال غربی اروپا یافت شده است. با توجه به خصوصیات بومی هر منطقه که با تاریخ و تمدن آن منطقه مرتبط است تقریباً غیرممکن است که تمام این مناطق مورد بحث و بررسی دقیق قرار بگیرد. بنابراین گستردگی قلمرو یکی از مهمترین مشکلات پیش روی محقق است. پژوهشگر باریکبین نباید تفاوت موجود میان مناطق مختلف را که تمدن اسلامی در قرون میانه بر آن سیطره داشت، از یاد ببرد. این تفاوت از اختلاف موقعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی و اقلیمی، استعدادهای انسانی و شرایط سیاسی همراه با ساختار تمدن ناشی میشود. شایان ذکر است که تعداد زبانی یکی از نتایج گستردگی قلمرو تمدن اسلامی است. جالب است که کتابهایی به زبان لاتینی، یونانی، چینی، فارسی، ترکی و عبری درباره این تمدن وجود دارد. گوناگونی مللی که در ساخت بنای تمدن اسلامی مشارکت داشتند و تنوع فرهنگهایی که در سایه این تمدن آرمیدهاند سبب میشود محقق، تمدن اسلامی را همانند دریای مواج و متلاطمی بپندارد که پیمودن آن سخت و دشوار است.
تمدن اسلامی از قرن هفتم میلادی آغاز و تا قرن شانزدهم استمرار داشته است؛ هر چند که پس از این تاریخ با شدت و ضعف همچنان به حیات خود ادامه داده است. بنابراین تمدن اسلامی از طولانیترین تمدنهای جهانی قرون میانی محسوب میشود. نباید فراموش کرد تمدن بیزانس که یازده قرن و ربع تداوم یافت، هرگز جهانی نبود. این ویژگی تنها به اسلام تعلق دارد و آن را از دیگر تمدنهای معاصرش برتر ساخته است.
باید اعتراف کرد بررسی خصوصیات تمدنی که چندین قرن در قرون میانی امتداد یافته و در حال حاضر نیز به حیات خود ادامه میدهد کار چندان آسانی نیست و مشکلاتی که هر ازگاهی دامنگیر این تمدن میشود کار را دشوارتر میکند.
اسناد، نوشتههای علمی، آثار باستانی، کتیبهها، سکهها و اسناد مکتوب عربی از جمله منابع تحقیق در زمینه تمدن اسلامی و بسیار پراهمیت هستند. زیرا از ابعاد فرهنگی چهار قرن اول پرده برمیدارد. (1)
از میان اسناد موجود میتوان از اسناد وارده در کتاب قلقشندی (صبحالأعشی فی صناعه الإنشاء)، اسناد دیر سن کاترین (2) در [شبه جزیره] سینا و اسناد جنیزه (3) که درباره زندگی یهودیان در قلمرو تمدن اسلامی معلومات ارزشمندی را در اختیارمان میگذارد، یاد کرد. همچنین اسناد مرتبط با وقف که در زندگی اجتماعی و دینی مردم نقش چشمگیری داشت. به طور کلی اسناد ماده خام مورد نیاز برای بررسی تمدن اسلامی در آن دوره را در اختیار ما مینهند.
تعداد کتابهای مرتبط با تمدن اسلامی بسیار بیشتر از آن که در شمار آید. برای یافتن فهرست این کتابها میتوان به کتاب مستشرق آلمانی، کارل بروکلمان (Carl Brockelmann) مراجعه کرد. این کتاب در ارتباط با تاریخ ادبیات عرب است و Geschichte der Arabischen Literature نام دارد. علاوه بر این مستشرق آلمانی ترک تبار، فؤاد سزگین (Fuad Sezgin) درباره فهرست میراث مکتوب عرب کتابی تحت عنوان «Geschichte des Arabischen Schruffum» تألیف کرده است. همچنین فهرست کتابخانههای دارالکتب و دانشگاه الازهر در مصر، کتابخانه ظاهریه در دمشق، کتابخانه کلی پاریس، کتابخانه واتیکان، موزه بریتانیا و دیگر کتابخانهها به خوبی از فراوانی تعداد منابع تاریخ تمدن اسلام حکایت میکند.
آثار باستانی در جای جای قلمرو تمدن اسلامی به چشم میخورد؛ از جمهوریهای آسیای میانه گرفته تا تاج محل در هند و هزاران مسجدی که در سراسر جهان اسلام ساخته شدهاند از جمله مسجدالنبی در مدینه منوره، مسجدالأقصی، مسجد عمروبن العاص در فسطاط، مسجد جامع امویان در دمشق، مجسد قیروان، مسجد قرطبه و ... افزون بر این مساجد بیشماری در شهرهای بغداد، موصل، حلب، دمشق، قاهره و ... دیده میشود.
کاخهایی را که خلفاء، سلاطین و دولتمردان بنا نهادهاند باید به مساجد بیفزاییم؛ کاخهایی همانند قصرالحمراء در غرناطه اندلس. همچنین نباید بناهای صوفیان همچون خانقاه، زوایا و رباطها را که در قرون میانی در سرتاسر جهان اسلام گسترده بودند از قلم بیندازیم.
بدون تردید مسلمانان در هر منطقه که ساکن شدند بناهای متعددی ساختند. بعضی از این بناها با نیازهای زندگی شهرنشینی مرتبط بود و برخی دیگر با امور دینی و شماری با جنگ و مستلزمات آن. قلعهها و دژها از جمله بناهای جنگی بودند که قلعه الجبل بر فراز کوه المقطم و قلعه حلب و قلاع اسماعیلیه در ایران و شام نمونههایی از آن محسوب میشود. آشکار است که آثار اسلامی در امتداد گستره جغرافیایی و تاریخی جهان اسلام بسیار بیشتر از آن است که بتوان امکان این آثار و یا زمان تأسیس آن را بیان کرد. آثار باستانی برخلاف نگاه افرادی که آن را مرده و بیجان میپندارند شاهدان زندهای هستند که تاریخ را برای ما بازگو میکنند. گاهی یک اثر باستانی نکتهای را بیان میکند که چندین جلد کتاب از بیان گویای آن عاجزند.
برای آشنایی با کتیبهها (4) (Inscriptions) میتوان به کتابی که مستشرقان فرانسوی کومپ، ویت و سواژه درباره کتیبههای عربی و تحت عنوان «Reperdoire Chronologique dEpigraphie Arabe» نگاشتهاند مراجعه کرد. درباره سکهها (5) نیز برخی از مستشرقان و اعراب همانند استانلی لین بول، هنری لافوا، عبدالرحمان فهمی، رأفت نبراوی، مایسه محمود و دیگران آثاری تألیف کردهاند که با مطالعه این آثار در مییابیم منابع پژوهش تمدن اسلامی بسیار فراوان و گسترده هستند.
بدین ترتیب مورخ تاریخ تمدن اسلام در قرون میانی با طوفانی حقیقی از منابع مواجه میشود که ناچار به نمونههایی برگزیده از این منابع پناه میبرد. بنابراین بررسی او مستند و براساس مصادر گزینش شده خواهد بود، نه بررسی بیپایه و یا جانبدارانه که از سر تعصب حکمی صادر کند.
در این میان نمیتوان نقش پژوهشهای اروپایی را نادیده گرفت. زیرا مستشرقان مدتها پیش از مسلمانان به بررسی متون عربی رو آوردند و کتابهایی در زمینه تمدن اسلامی تألیف کردند. آنان آثار خود را با دیدگاه برتری طلبانه عامدانه اروپایی درآمیختند. به همین سبب هنگام مطالعه تألیفات ایشان باید مطالب موجود را با توجه به انگیزههای استعماری مستشرقان و نیز بیطرفی علمی تجزیه و تحلیل کرد؛ چرا که برخی از نوشتههای مستشرقان بیطرفانه و برخی دیگر جانبدارانه است، هر چند که متأسفانه مورد اخیر بیشتر در این نوشتهها به چشم میخورد. به ویژه مستشرقانی که از بیطرفی علمی دم میزنند، در آثار خود به این اصل پایبند نیستند و دشمنی ریشهدار با اسلام و تمدن اسلامی و مسلمانان را جایگزین بیطرفی میکنند.
در حقیقت با بررسی تحقیقهای اروپایی میتوان به تفاوت موجود میان شیوه پژوهش محققان عرب و مسلمانان معاصر، در زمینه تمدن اسلام با روش محققان اروپایی و آمریکایی پی برد.
مردگرایی یکی دیگر از مشکلات بررسی تاریخ تمدن اسلامی در قرون میانی است. پژوهشهای اروپایی و پس از آن پژوهشهای عربی که ناآگاهانه از خطمشی مستشرقان پیروی کردهاند پدید آورنده این مشکل هستند. مقصود از مردگرایی آن است که اغلب اعلام در تمام شاخههای علوم و فنون از مردان هستند؛ گویا تنها مردان سازندگان تمدن اسلامی هستند.
گروهی از محققان غربی با تکیه بر مردگرایی نقش سازنده زنان را به صورت کامل نادیده گرفتند و این امر سبب شد تصور نادرست مذکور در ارتباط با زنان شکل بگیرد. اما واقعیت تاریخ نشان میدهد که هر دو گروه در کنار یکدیگر تمدن اسلامی را بنا نهادند. از جمله نشانههای دالّ بر این حقیقت سرگذشت صدها زنی است که در کتب طبقات، وفیات، تراجم و سالنامههایی که از دورترین نقطه در غرب تا شرق جهان اسلام را در بر میگرفت آمده است. زن مسلمان در عالم سیاست، جنگ و علوم نقشهای گوناگون ایفا میکرد و او مادر، همسر، خواهر، دختر و الهامبخش عالمان، ادیبان و شاعران بود. از میان زنان تأثیرگذار در تاریخ تمدن اسلامی میتوان از خدیجه بنت خویلد نام برد که در سختترین شرایط در کنار پیامبر باقی ماند و او را یاری کرد؛ همچنین عایشه دختر ابوبکر که فقیه بود و دیگر زنان دانشمند مسلمان که در فعالیتهای علمی مشارکت داشتند. از آنچه بیان شد در مییابیم اسلام در برابر زنان موضعگیری منصفانه داشته (6) و تمدن اسلام در قرون میانی تمدنی مردسالار نبوده اما در همان دوران در اروپا مردسالاری مطلق حاکم بوده است. با در نظر گرفتن توضیحات پیشین میفهمیم میان تمدن غیراسلامی و اسلام که تمدنی فراگیر است فاصله بسیار است. زیرا تمدن اسلام انواع جنسیتها (زن و مرد)، انواع نژادها (عرب، ایرانی، هندی، ترک و ...)، انواع فرقهها (شیعه و سنی) و پیروان ادیان گوناگون (یهودی و مسیحی و مسلمان) را در بر میگیرد.
پینوشتها:
1. درباره اسناد مکتوب عربی ن.ک:
• Geohmon, Arabic papyri in The National Library, vol. 1-6, Cairo 1934. Magoliouth, Catalogue of Arabic papyri in The John Rylands Library, Manchester 1933.
• Della Vida, Arabic papyri in The university Museum in philadelphria, U.S.A. 1992 Khan, Arabic papyri selected from kalili collection, oxford 1992.
2. درباره اسناد دیر سن کاترین ن.ک: جوزیف نسیم یوسف، دراسات فی وثائق العصرین الفاطمی و الأیوبی المحفوظه بمکتبه دیر سانت کاترین فی سیناء، مجله کلیه الآداب، جامعه الاسکندریه، شماره 18، 1964 م، ص 202 – 179. دراسات فی المخطوطات العربیه بدیر القدیسه کاترین فی سیناء، مجله کلیه الآداب، جامعه الاسکندریه، شماره 32، 1969 م، ص 139 – 95. عزیز سوریال عطیه، الفهارس التحلیلیه لمخطوطات طور سیناء العربیه، ترجمه جوزیف نسیم یوسف، اسکندریه، 1970 م.
3. درباره اسناد جنیزه ن.ک:
• Goitein, A Mediterranean Society: The Jewish community of The Arab World as portrayed in The documents of The vol. II. The Geniza, vol. I, Economic foundation vo. II, The community vol. III, The Daily family, vol. lv twe Daily life, vol. v, The Individual, university of California 1967.
عطیه القوصی، وثاق الجنیزه و أهمیتها فی دراسه تاریخ مصر الاسلامیه، مجله جامعه القاهره، فرع الخرطوم، شماره ، 1974 م، ص 193 – 185. أضواء جدیده علی تجاره الکارم، المجله التاریخیه المصریه، سال 1975 م، ص 33، پاورقی 1. الجدید فی وثائق الجنیزه الجدیده، المورخ المصری، شماره 10، ژانویه 1993 م، ص 185 – 179. جویتاین، دراسات فی التاریخ الاسلامی و النظم الاسلامیه، ترجمه عطیه القوصی، کویت، 1980. حسنین الربیعی، وثائق الجنیزه و أهمیتها لدراسه التاریخ الاقتصادی لموانیء الحجاز و الیمن فی العصور الوسطی، مصادر الجزیره العربیه، ریاض، 1979 م، ج 2، ص 144 – 131. محمد مؤنس عوض، فی النقد التاریخی، قاهره، 2001 م، ص 95 – 67.
4. برای بررسی کتیبههای عربی ن.ک: محمد فهمی عبدالله، تطور الکتابات و النقوش فی الحجاز منذ فجرالاسلام حتی منتصف القرن السابع الهجری، جده، 1984 م. تطور الکتابات و النقوش فی الحجاز العصرین المملوکی و العثمانی من القرن 12 هـ/ 14 م. مکه المکرمه، 1986 م. سامح عبدالرحمن فهمی، نقشان جدیدان مورخان ثمانین هجریه، المنهل م 48، می – جولای، 1987 م، ص 361 – 346. عبدالقدوس الانصاری، استکشاف آثار اسلامیه عریقه علی صخور قرب عرفه. المنهل، م 39، دسامبر 1997 م، ژانویه 1997 م، ص 400 – 392. سعد عبدالعزیز الراشد، کتابات اسلامیه من مکه المکرمه دراسه و تحقیق، ریاض، 1995 م. محمد حمزه أسماعیل الحداد، النقوش الآثاریه مصدرا للتاریخ الاسلامی و الحضاره الاسلامیه، قاهره، 2002 م. محمد یوسف صدیق، رحله مع النفوس الکتابیه الاسلامیه فی بلاد البنغال دراسه تاریخیه حضاریه، دمشق، 2004 م، ص 35 – 20. تلاش ستوده نویسنده بنگلادشی کتاب که در زمینه آثار باستانی دوره اسلامی تخصص دارد آشکارا به چشم میخورد.
• Compet Wiet, et Sauvaget, Repertoire Cjronologique dEpiyraphie, Arabe, TI-xvl, Institute Francais d Archaeologie Orientaule du caire 1931 J 1964. Burgoyne and Abul J Hajj, Twenty Four Medieval Arabic inscription from Jerisalem, L. VI. XI, 1979, p. 112-137.
5. درباره پژوهشهای صورت گرفته در ارتباط با سکههای اسلامی ن.ک:
###
هنری لافوا، المسکوکات الاسلامیه فی المکتبه الوطنیه فی باریس (الخلفاء الشرقیون)، ترجمه غازی حداد، تصحیح و تعلیق أحمد حوارنه، دمام، 2002 م، ص 109 – 19. رأفت النبراوی، السکه الاسلامیه فی مصر عصر دوله الممالیک الجراکسه، قاهره، 1993 م. النقود الصلیبیه فی الشام و مصر، قاهره، 2001 م، ص 238 – 169. محمود عرفه، النقود فی مصر و الدول المستقله فی الشرق الاسلامی خلال القرنین الثالث و الرابع بعد الهجره، رساله دکتری، کلیه الآثار، جامعه القاهره، 1998 م. الکتابات غیرالقرآنیه علی النقود الاسلامیه فی المغرب و الاندلس، قاهره، 2002 م، ص 378 – 13. فرجالله یوسف، نقود الخارجیین علی الخلافه العباسیه فی شرق العالم الاسلامی، پایاننامه کارشناسی ارشد، کلیه الآثار، جامعه القاهره، 1991 م. الآیات القرآنیه علی المسکوکات الاسلامیه، دراسه مقارنه، ریاض، 2003 م. ابراهیم جابرالجابر، النقود العربیه الاسلامیه فی متحف قطر الوطنی، دوحه، 1992 م. مایسه محمود داود، المسکوکات الفاطمیه بمجموعه متحف الفن الاسلامی بالقاهره دراسه أثریه و فنیه، قاهره، 1991 م، ص 196 – 23. حسان حلاق، تعریب النقود و الدواوین فی العصر الأموی الحیاه المالیه و الاقتصادیه و الإداریه، بیروت، 1988 م، ص 203 – 15. صالحبن قربه، المسکوکات المغربیه، الجزائر، 1986 م. نایف عبدالله الشرعان، نقود الدوله الیونانیه فی بلاد البحرین، ریاض، 2002 م. الأخضر دریاس، جامع المسکوکات العربیه الاسلامیه بالمتاحف الجزائریه، متاحف الغرب الجزائری، جزائر، 2000 م. إنستاس ماری الکرملی، رسائل فی النقود العربیه الاسلامیه و علم النمیات، قاهره، 1987 م. جورج ماسیه، جامع المسکوکات العربیه بإفریقیا، تونس 1988 م. حسن حسنی عبدالوهاب، النقود العربیه فی تونس، تونس، 1965 م.عباسی العزاوی، تاریخ النقود العراقیه، بغداد، 1958 م. ناصر النقشبندی، الدینار الاسلامی، بغداد، 1970 م. یوسف غنیمه، النقود العباسیه، سومر، م 9، ج 1، 1953 م، ص 150 – 98. عبدالرحمن فهمی، فجرالسکه العربیه، موسوعه النقود العربیه و علم النمیات، قاهره، 1965 م.
6. درباره موضعگیری اسلام در برابر زن ن.ک: عبدالربّ نوابالدین، عمل المرأه و موقف الاسلام منه، منصوره، 1986 م، ص 163 – 73. عبدالستار قاسم، الحیاه العامه المرأه المسلمه، عمان، 2002 م، ص 161 – 23. هند محمود الخولی، عمل المرأه ضوابطه – أحکامه – ثمراته دراسه فقهیه مقارنه، دمشق، 2001 م، ص 97 – 69. علی عبدالواحد وافی، المرأه فی الاسلام، قاهره، ب.ت، ص 179 – 7. برهان زریق، المرأه فی الاسلام قراءه معاصره، دمشق، 2001، ص 436 – 69. حسن الصفار، شخصیه المرأه بین رؤیه الاسلام و واقع المسلمین، بیروت، 2003 م، ص 163 – 13. محمد متولی الشعراوی، مکانه المرأه فی السلام، بیروت، 2000 م، ص 199 – 9. مجید محمود أبوحجیر، المرأه و الحقوق السیاسیه فی الاسلام، ریاض، 1997 م، ص 79 – 45. أحمد یعقوب العطاوی، المرأه الداعیه فی العهد النبوی و العصر الحاضر دراسه مقارنه، ریاض، 2000 م، ص 37 – 19. وهبی الزحیلی، المرأه المسلمه «و لیس الذکر کلأنثی» دمشق، 1999 م، ص 259 – 49. محمد عمرالماحی، شخصیه المرأه المسلمه فی ضوء أحکام القرآن والسنه، دمشق 2000 م، ص 100 – 21. عبدالکبیر العلوی، المرأه بین أحکام الفقه و الدعوه إلی التغییر، فضاله، 1999 م، ص 37 – 27. محمد عبدالعلیم موسی، الاسلام و مکانه المرأه فی العالم الإسلامی، بیروت، 2003 م، ص 338 – 13. آمنه محمد نصیر، المرأه المسلمه بین التشریع و واقع التطبیق، قاهره، 2000 م، ص 241 – 21.
عوض، محمد مونس احمد؛ (1393)، گستره تمدن اسلامی در قرون میانی، ترجمه عبدالله ناصری طاهری و سمیهسادات طباطبایی، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول.