بزرگ علوی
بزرگ علوی از دوستان نزديک هدايت و يکی از اعضای گروه معروف به «ربعه» بود. او در يک خانواده تجارت پيشه به دنيا آمد. بعد برای ادامه تحصيل به آلمان رفت و دوره دبيرستان و بخشی از تحصيلات دانشگاهی خود را در آن جا به پايان برد. آنگاه به گروه مارکسيستی معروف به «پينجاه و سه نفر» به رهبری تقی ارانی پيوست. تمامی اعضای اين گروه در اسل ۱۳۱۶ دستگير و زندانی شدند. در سال ۱۳۲۰ بعد از فرار رضا شاه بر اثر اعلام عفو عمومی از زندان آزاد شدند. اين افراد هسته اصلی حزب توده را تشکيل دادند که تا سالهای بعد به فعاليت خود ادامه دادند. بعد از سقوط دولت مصدق در سال ۱۳۳۱ علوی به اروپا رفت و مجدداْ در آلمان به حالت تبعيد فعاليتهای علمی و ادبی خود را ادامه داد. از اين سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ايران اجازه انتشار نداشت. در سال ۱۳۵۷ پس از پيروزی انقلاب اسلامی يک چند در ايران زيست و بار ديگر به آلمان بازگشت تا اينکه در سال ۱۳۷۵ در گذشت.
علوی در سالهای نخستين فعاليتها ادبی خود رمان مشهور چشمايش (۱۳۳۱) را با الهام از زندگی و کارهای يک نقاش معروف عصر رضاشاه (ظاهراْ کمال الملک) نوشت. علوی در نوشتن اين رمان سبکی بديع استفاده کرد. به اين معنی که قطعات پراکنده يک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طراحی کلی آفريده است که به حدس و گمان تکيه دارد.
اين کتاب از معدود آثاری است که يک زن با تمام عواطف و نوسانهای روانی در مرکز آن قرار گرفته است. زنی که خطرناک و هوس باز که می داند استاد ماکان- نقاش قهرمان کتاب- هرگز به ژرفای روح و روان او پی نبرده است.
پيش از انتشار رمان چشمايش علوی با نوشتن چند اثر ديگر قبلاْ به شهرت رسيده بود. سه مجموعه داستان کوتاه او يعنی چمدان (۱۳۱۳)، ورق پاره های زندان (۱۳۲۰)، و نامه ها (۱۳۳۰) هر سه قبل از رمان اصلی نوشته شده بود. بلافاصله که از زندان آزاد شد مجموعه داستانهای زندان نوشته خود را که عموماْ رو کاغذ پاره هايی از نوع پاکت سيگار و کاغذ قند يادداشت کرده بود با عنوان ورق پاره های زندان (۱۳۲۰) منتشر کرد. به علاوه گزارش جالبی از ماجراهای زندان گروه سياسی خود را با عنوان پنجاه و سه نفر (۱۳۲۱) انتشار داد و به عنوان يک نويسنده سياسی و مکتبی از ايدئولوژی خاصی تبعيت می کند و براساس آن هم می نويسد مشخص شد. از علوی يک سفرنامه با عنوان اوزبکها (۱۳۲۶) منتشر شده که گزارش سفر به شوروی و ديدار از اوزبکستان است. دو مجموعه ديگر به نام ميرزا و سالاريها نيز از وی منتشر شده که نسبت کارهای قبلی او ديدگاه و اهميت ويژه ای ندارد. تعدادی از آثار علوی و از جمله چشمايش به زبانی آلمانی ترجمه شده و مورد توجه خوانندگان اروپايی قرار گرفته است.
آشنايی وسيع علوی با ادبيات ديگر ملل و اگاهی و تسلط او بر چند زبان اروپايی و به خصوص آلمانی، به وی امکان داده که ترجمه های خوبی از ادبيات ملل به زبان فارسی منتشر کند. باغ آلبالو از چخوف ، دوازده ماه از پريستلی از زبان انگليسی و دوشيزه اورلئان اثر شيللر و حماسه ملی ايران اثر تئودور نولدکه به زبان آلمانی از آن جمله اند.
داستانهای کوتاه علوی وی را در مسير نويسندگی به شيوه رمانتيسم اجتماعی تا حد زيادی موفق معرفی می کند. اين توفيق در نوشتن داستان کوتاه «گيله مرد» از بقيه داستانهای او بيشتر است. مضمون اغلب داستانهای علوی از آرمانهای سياسی و حزبی او الهام می گيرد. قهرمانان او بيشتر انسانهای ناکامی هستند که دور از وطن در غربت و آوارگی سر می کنند.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
علوی در سالهای نخستين فعاليتها ادبی خود رمان مشهور چشمايش (۱۳۳۱) را با الهام از زندگی و کارهای يک نقاش معروف عصر رضاشاه (ظاهراْ کمال الملک) نوشت. علوی در نوشتن اين رمان سبکی بديع استفاده کرد. به اين معنی که قطعات پراکنده يک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طراحی کلی آفريده است که به حدس و گمان تکيه دارد.
اين کتاب از معدود آثاری است که يک زن با تمام عواطف و نوسانهای روانی در مرکز آن قرار گرفته است. زنی که خطرناک و هوس باز که می داند استاد ماکان- نقاش قهرمان کتاب- هرگز به ژرفای روح و روان او پی نبرده است.
پيش از انتشار رمان چشمايش علوی با نوشتن چند اثر ديگر قبلاْ به شهرت رسيده بود. سه مجموعه داستان کوتاه او يعنی چمدان (۱۳۱۳)، ورق پاره های زندان (۱۳۲۰)، و نامه ها (۱۳۳۰) هر سه قبل از رمان اصلی نوشته شده بود. بلافاصله که از زندان آزاد شد مجموعه داستانهای زندان نوشته خود را که عموماْ رو کاغذ پاره هايی از نوع پاکت سيگار و کاغذ قند يادداشت کرده بود با عنوان ورق پاره های زندان (۱۳۲۰) منتشر کرد. به علاوه گزارش جالبی از ماجراهای زندان گروه سياسی خود را با عنوان پنجاه و سه نفر (۱۳۲۱) انتشار داد و به عنوان يک نويسنده سياسی و مکتبی از ايدئولوژی خاصی تبعيت می کند و براساس آن هم می نويسد مشخص شد. از علوی يک سفرنامه با عنوان اوزبکها (۱۳۲۶) منتشر شده که گزارش سفر به شوروی و ديدار از اوزبکستان است. دو مجموعه ديگر به نام ميرزا و سالاريها نيز از وی منتشر شده که نسبت کارهای قبلی او ديدگاه و اهميت ويژه ای ندارد. تعدادی از آثار علوی و از جمله چشمايش به زبانی آلمانی ترجمه شده و مورد توجه خوانندگان اروپايی قرار گرفته است.
آشنايی وسيع علوی با ادبيات ديگر ملل و اگاهی و تسلط او بر چند زبان اروپايی و به خصوص آلمانی، به وی امکان داده که ترجمه های خوبی از ادبيات ملل به زبان فارسی منتشر کند. باغ آلبالو از چخوف ، دوازده ماه از پريستلی از زبان انگليسی و دوشيزه اورلئان اثر شيللر و حماسه ملی ايران اثر تئودور نولدکه به زبان آلمانی از آن جمله اند.
داستانهای کوتاه علوی وی را در مسير نويسندگی به شيوه رمانتيسم اجتماعی تا حد زيادی موفق معرفی می کند. اين توفيق در نوشتن داستان کوتاه «گيله مرد» از بقيه داستانهای او بيشتر است. مضمون اغلب داستانهای علوی از آرمانهای سياسی و حزبی او الهام می گيرد. قهرمانان او بيشتر انسانهای ناکامی هستند که دور از وطن در غربت و آوارگی سر می کنند.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله