یکی از آنها، »وزارت وظایف و اوقاف« بود که به میرزا فضلالله نصیرالملک محول گردید. پس از تشکیل »دارالشورای کبری« یا »مجلس دربار اعظم« در سال 1289 ق، ادارهی امور مملکت میان نه وزارتخانه تقسیم شد.
در این تقسیمات ذکری از وزارت وظایف و اوقاف نشده و بعضا آن را جزو ادارات تابعهی وزارت علوم (در تقسیمات یاد شده) برشمردهاند. ولی اعتمادالسلطنه در مرآةالبلدان، ذیل وقایع سال 1290 ق، در ردیف وزاری مجلس دربار، از مجدالملک به عنوان وزیر وظایف، مستقلا یاد میکند.
1- به هر صورت، برابر آنچه از منابع این دوره برمیآید در فاصلهی سالهای 1275 تا 1324 ق (انقلاب مشروطه) نام »وزیر وظایف اوقاف« در کنار سایر وزرا به چشم میخورد و طی این مدت اشخاصی چون میرزا فضلالله نصیرالملک، میرزا محمد خان مجدالملک، حاج علی خان اعتمادالسلطنه، عبدالعلی خان ادیبالملک، میرزا حسین خان مشیرالدوله،
میرزا علی خان امینالدوله، میرزا تقی خان مجدالملک، میرزا عبدالرحیم خان ساعدالملک (قائم مقام)، میرزا محسن خان امینالدوله، میرزا محمودخان مدیرالدوله و ثقة السلطنه (فرزند مدیرالدوله مذکور) متصدی این سمت بودهاند.
2- پس از پیروزی انقلاب مشروطه و روی کار آمدن کابینهی میرزا نصرالله خان مشیرالدوله یعنی نخستین کابینهی مشروطیت (در بهمن ماه 1285 / ذی حجهی 1324 ق) تشکیلات دولتی با هشت وزارتخانه تشکیل یافت و ادارهی اوقاف جزو ادارات تابعه ی وزارت علوم جای گرفت.
3-با تصویب »قانون اداری وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه« در جلسهی 28 شعبان 11 (1328 شهریور 1289) مجلس شورای ملی، »ادارهی اوقاف« به عنوان یکی از ادارات این وزارتخانه شروع به کار کرد و براساس مادهی 6 قانون، وظایف آن به این شرح مشخص شد.
2. نظارت کلی بر اعمال متولیان و نظار و تفتیش در وصول و ایصال عایدات اوقاف و ممانعت از حیف و میل اولیا و مباشرین وقف نسبت به اعیان و منافع موقوفات تدارک موجبات آبادی آنها؛
3. اداره کردن موقوفاتی که تولیت آنها مستقیما راجع به شخص سلطان عصر یا دولت است.
4. مراقبت در صرف عایدات اوقاف به مصارف مخصوصه خودش »حسب ما اوقفها اهلها«؛
5. اهتمام در صرف منافع موقوفاتی که مصرف معینی ندارد و باید در مطلق بریات صرف شود و در مصارف تعلیمات و فواید عمومیه؛
6. اداره کردن موقوفاتی که متولی مخصوص ندارد به موجب اذن از طرف یکی از حکام شرع.
ماده ی 11 و 12 این قانون
همچنین ترتیب ادارات معارف و اوقاف ایالات و ولایات طی دو ماده ی 11 و 12 این قانون به این شرح مشخص شد:
ماده ی 11. برای ایفای به وظایف مذکور علاوه بر ادارات مرکزی در ایالات و ولایات نیز شعبهها بر حسب لزوم تأسیس میشود.4- مادهی 12. اداره کردن وزارت معارف و اوقاف موقوفاتی را که تولیت آنها مستقیما راجع به شخص سلطان عصر است با اجازهی سلطان عصر خواهد بود.
با گذشت متجاوز از دو دهه از تصویب این قانون، در سوم دی ماه سال 1313 قانون جدید اوقاف در 10 ماده و 7 تبصره به تصویب مجلس شورای ملی رسید که در آن نحوهی ادارهی موقوفات عام و خاص مشخص شده است.
متعاقب آن در جلسهی 13 / 2 / 1314 هیأت دولت، آیین نامه ی اجرایی قانون مزبور به تصویب رسید که در آن چگونگی تولیت و نظارت ادارهی اوقاف بر موقوفات و عواید و مخارج آن، میزان حقالتولیه و حقالنظاره ادارهی اوقاف، تشکیلات ادارهی تحقیق و شرح وظایف آن مبسوطا مشخص شده است.
5- در قانون مصوب دی ماه 1313 (برخلاف قانون قبلی) اداره کردن موقوفات فاقد متولی منوط به اذن حاکم شرع مقید نشده است. به این ترتیب قانون جدید، ولایت مطلق بر عموم موقوفات را به وزارت معارف و اوقاف سپرد.
روشن است تفویض این اختیار مطلق به یکی از نهادهای حکومت، دور از بررسی روحیات رضاخان قابل تفسیر نیست.
با تأسیس »مدرسهی صنایع مستظرفه« درس ال 1309 ش و تصویبنامهی هیأت وزرا در جلسهی 10 / 2 / 1309 مبنی بر انتقال مدرسهی مزبور از وزارت معارف و اوقاف به وزارت اقتصاد ملی، عنوان صنایع مستظرفه از نام وزارتخانه حذف و نام آن به »وزارت معارف و اوقاف« تغییر یافت و در سال 1317 با تغییر نام وزارتخانهی مزبور به »وزارت فرهنگ«، »ادارهی کل اوقاف« ضمیمهی آن شد.
6- پس از آن نیز به موجب مصوبهی هیأت وزیران در جلسه 30 / 8 / 1326، ادارهی امور اوقاف کل کشور به عهدهی یک مدیر کل گذارده شد که به لحاظ تشکیلاتی تحت نظر مستقیم وزیر فرهنگ انجام وظیفه کند.
7- با مرور زمان و بروز مشکلات ناشی از گسترش دامنهی فعالیتهای ادارات فرهنگ و اوقاف بویژه در شهرستانها که ریاست فرهنگ و اوقاف بر عهدهی یک نفر بود از سال 1328، به تدریج ادارات اوقاف در مرکز شهرستانها از ادارات فرهنگ جدا شد. در 15 آذرماه 1343 »ادارهی کل اوقاف« از وزارت فرهنگ منتزع و تحت عنوان »سازمان اوقاف« وابسته به نخستوزیری شد و رئیس آن به عنوان معاون نخستوزیر و سرپرست سازمان اوقاف شروع به کار نمود.
8-به لحاظ شؤون و تشکیلاتی در داخل سازمان دولت، در فهرست درجهبندی سازمانها و مؤسسات دولتی که در سال 1355 توسط سازمان امور اداری و استخدامی کشور تنظیم شده است، »سازمان اوقاف« در ردیف مؤسسات دولتی درجه دو قرار گرفته است.
9-با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57، سازمان اوقاف نیز در کنار تشکیلات دولتی، دگرگونی ساختاری و ماهوی یافت و از سوی شورای انقلاب، وظایف جدیدی علاوه بر وظایف اصلی، به آن محول شد. مهمتر اینکه اعمال ولایت دینی بر امور آن، به دلیل لزوم اذن حاکم شرع در مواردی از وقف، مشکل دیرینهی عدم نافذیت شرعی اقدامات حکومتی گذشته را از جمله در ادارهی موقوفات فاقد متولی و مجهولالتولیه، به نحو اصلی، مرتفع ساخت.
از نقطهن ظر وابستگی سازمانی در ساختار اداری کشور، سازمان اوقاف در سال 1358 وابسته به وزارت اطلاعات و تبلیغات (وزارت اطلاعات و جهانگردی) بود که با تغییر نام این وزارتخانه به »وزارت ارشاد ملی« (در تاریخ 7 / 3 / 1358)، سازمان اوقاف ضمیمه آن شد.
10-قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف در جمهوی اسلامی ایران، در سال 1363 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. لازم به یادآوری است که »سازمان حج و زیارت« که براساس مصوبهی مورخ 24 / 9 / 58 شورای انقلاب، زیر نظر وزارت ارشاد ملی شکل یافته بود، با سازمان اوقاف ادغام و به عنوان »سازمان حج و اوقاف و امور خیریه« زیر نظر وزارت ارشاد اسلامی (که بعدا وزارت فرنگ و ارشاد اسلامی نام گرفت) تغییر نام یافت. این تصمیم که در جلسهی 2 / 10 / 63 مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید
11- موجب تنوع و گستردگی وظایف قانونی سازمان اوقاف شد. در این قانون (که مشتمل بر 18 ماده و 17 تبصره بود) شرح وظایف و اختیارات سازمان اوقاف، نحوهی اداره ی موقوفات و مؤسسات خیریه، موارد مصرف عایدات، حقالتولیه و حقالنظارهی موقوفات، حدود اختیارات شعب تحقیق اوقاف و... مشخص شده است.
و بالاخره اینکه براساس مصوبهی شورای عالی اداری کشور، در سال 1370 امور حج از این سازمان تفکیک و تشکیلات اداری مربوط به اوقاف با عنوان »سازمان اوقاف وامور خیریه« تغییر نام یافت.
سازمان اوقاف و امور خیریه از جمله نهادهایی است که از زمان شکلگیری تاکنون، برحسب وظیفهای که عهدهدار بوده است. اسناد ارزشمندی را دربارهی موقوفات کشور، در بایگانیهای خود فراهم کرده است. این اسناد پس از آنکه ارزش جاری اداری خود را از دست میدهند،
براساس مادهی اول قانون تأسیس سازمان اسناد ملی ایران (مصوب 17 / 2 / 1349) به مرور توسط کارشناسان ارزشیابی این سازمان بررسی شده و اسناد آرشیوی آن به منظور نگهداری و فراهم آوردن امکان دسترسی همگان بویژه پژوهندگان به گنجینه ی اسناد ملی منتقل میشوند.
آنچه پیش رو دارید، فهرست بخش نخست از اسناد سازمان اوقاف است که پس از انتقال و با انجام مراحل ضدعفونی، مرمت، طبقه بندی، نمایه سازی و انتقال اطلاعات به رایانه، آماده ی استفاده ی پژوهشگران شده است. شمار این اسناد بیش از 97 هزار برگ بوده و نشاندهنده ی فعالیت تشکیلات دولتی وقف از زمان شکل گیری آن پس از انقلاب مشروطه تا سال 1364 می باشد.
اطلاعات گوناگونی درباره ی وضعیت موقوفات
این مجموعه در برگیرنده ی اطلاعات گوناگونی درباره ی وضعیت موقوفات کشور است که هر کدام از آنها میتواند موضوع یک پژوهش قرار گیرد از جمله:
- آمار موقوفات ایران و نحوه و میزان گستردگی آن در کشور؛
- موقوفات مدارس و دیگر مکانهای فرهنگی و ورزشی؛
- موقوفات مربوط به مراکز بهداشتی، درمانی و دیگر امور عامالمنفعه؛
- صورت موقوفات مساجد، تکایا، امامزادهها و دیگر اماکن متبرکه؛
- موقوفات اقلیتهای دینی (زرتشتی، مسیحی و کلیمی) تعداد، گستردگی و نحوهی نظارت تشکیلات وقف بر امور آن؛
- موقوفات آستان قدس رضوی (ع)، آستان حضرت عبدالعظیم (ع)، آستان شاهچراغ (ع) و آستانهی حضرت معصومه (ع).
- میزان درآمد موقوفات کشور در اشکال کلی و جزیی و موارد مصرف آنها؛
- گرایش واقفان در تعیین نحوهی مصرف عواید موقوفات در یک صد سال اخیر؛
- تبدیل به احسن موقوفات (فروش، واگذای، معوضه و...).
- تولیت موقوفات و چگونگی فعالیت متولیان؛
- دعاوی حقوقی مربوط به دخل و تصرف در موقوفات؛
- چگونگی شکلگیری سازمان اوقاف و گسترش تشکیلات آن در سطح کشور؛
- عملکرد سازمان اوقاف در نظارت بر امور موقوفات و رابطهی آن با واقفان، متولیان و دیگر دستاندرکاران موقوفات؛
- قوانین، مقررات، آییننامهها، تصویبنامهها و بخشنامههای مربوط به موضوع وقف و موقوفات کشور؛
نکات ضروری
برای استفاده ی بهتر از فرصت حاضر توجه به این نکات ضروری به نظر میرسد:
1- تاریخهای قمری با حرف »ق« مشخص ضده و بقیه تاریخها شمسی است.
2- اطلاعات ارایه شدهی این مجموعه، تنها بخشی از اسناد دریافتی از سازمان اوقاف است و نیز لزوما همهی اسناد سازمان اسناد - که به نحوی به وقف مربوط میشود از جمله اسناد وزارت معارف و اوقاف، اسناد بیوتات و خزانه - را دربر نگرفته است.
3- از آنجا که برابر اصل پذیرفته شدهی آرشیوی یعنی حفظ نظام اولیهی اسناد نمیتوان اسناد یک پرونده را به هر دلیل تفکیک کرد و برای هر کدام شرح سند جداگانهی موضوعی نگاشت و نیز لزوم رعایت آیین چکیدهنویسی، مانع شرح و گستردگی اطلاعات اسنادی بود، پس گزیدهی موضوعات گستردگی اطلاعات اسنادی بود، پس گزیدهی موضوعات در نظر آمده و نگاشته شد که این کاستی با بهرهگیری از کلید واژههای موضوعی در نمایه، جبران شده است. بنابراین تکرار شمارهی ردیف هر کدام از عنوانها در نمایه، به مفهوم وجود اطلاعات آن نمایه، در اسناد زیر یک عنوان است.
4- اسناد فهرست شده در این مجموعه به شمارهی ردیف ارجاع داده شده است.
5- اسناد فهرست شده در این مجموعه از طریق شمارهی فیش (میکروفیلم)، در بخش خدمات اطلاعرسانی سازمان اسناد ملی ایران قابل دسترسی میباشد. لازم به یادآوری است که دو رقم سمت چپ شمارهی فیشها (که عدد دو صفر است) به منظور پرهیز از تکرار، حذف شده است.
6- موقوفههای اشخاص در نمایه زیر عنوان »موقوفه« قابل جستجو است.
7- نظر به اینکه اطلاعات مربوط به برخی از موضوعات و نمایهها در تعداد زیادی از عنوانها وجود دارد، بنابراین از آوردن آنها در بخش نمایه خودداری شده است از جمله: اماکن مذهبی، مساجد، مدارس موقوفه و علوم دینی، سازمان اوقاف، وزارت معارف و اوقاف، تولیت، اجارهی موقوفات، دعاوی حقوقی و دخل و تصرف در موقوفات.
8- به لحاظ مشابهت موضوع پروندههایی که در یک گسترهی جغرافیایی و در طول سالهای متمادی تشکیل شده است در این فهرست ادغام شدهاند. این پروندههای همموضوع در ستون »شمارهی فیش« با اعداد 1 تا 22 مشخص شده و در ادامه آورده شده است.
پی نوشت ها:
1-اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به تصحیح دکتر محمد اسماعیل رضوانی، تهران، دنیای کتاب، 1367، ج 4، صص 1810-1809؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان به کوشش دکتر عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران، 1367، ج 2 و 3، صص 1736،1694.
2-نگاه کنید: اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، ج 2 و 3 (وقایع سالهای 1295-1275 ق)؛ همو، تاریخ منتظم ناصری، ج 3، صص 1025، 2010، 2009، 1916، 1904، 1885، 1874، 1810، 1809؛ شیبانی (صدیق الممالک)، میرزا ابراهیم، منتخبالتواریخ، تهران، علمی، 1366، صص 404، 383، 338، 322، 233، 229، 215؛ سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری و یادداشتهای ملکالمورخین، تهران، زرین، 1368، صص 148 و 268 و 311.
3-نگاه کنید: اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، ج 2 و 3 (وقایع سالهای 1295-1275 ق)؛ همو، تاریخ منتظم ناصری، ج 3، صص 1025، 2010، 2009، 1916، 1904، 1885، 1874، 1810، 1809؛ شیبانی (صدیق الممالک)، میرزا ابراهیم، منتخبالتواریخ، تهران، علمی، 1366، صص 404، 383، 338، 322، 233، 229، 215؛ سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری و یادداشتهای ملکالمورخین، تهران، زرین، 1368، صص 148 و 268 و 311.
4-فهرست مصوبات مجلس شورای ملی - دورهی اول و دوم قانونگذاری، تهران، ادرهی قوانین و مطبوعات مجلس، 1318، صص 256-251.
5-مجموعهی قوانین سال 1313، تهران، وزارت دادگستری (نشریهی روزنامه رسمی کشور) صص 37-36.
6- بهنام، مهوش، فهرست مستند اسامی مؤسسات و سازمانهای دولتی ایران، تهران، مرکز اسناد فرهنگی آسیا، 1356، صص 137، 92، 91، 137
7-مجموعهی قوانین سال 1326، ص 179.
8-عاقلی، باقر، همان، ج 2، ص 181.
9-مجموعه قوانین سال 1358، ص 197 (از بخش آییننامهها).
10-مجموعه قوانین سال 1358، تهران، دادگستری جمهوری اسلامی ایران (نشریهی روزنامه رسمی کشور)، ص 13 (بخش قوانین)، صص 3-2 (بخش آییننامهها)، ص 25 (بخش قوانین).
11-قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مجموعه لوایح قانونی مصوب شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران، تهران، ادارهی کل تنقیح و تدوین قوانین و مقررات نخستوزیری 1359، صص 345-344
میراث جاویدان
نویسنده: علی اکبر صفی پور
این مقاله در تاریخ 1403/7/2 بروز رسانی شده است.