شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان

از سنگواره پریمات‌ها اسکلت‌های نسبتاً کامل به تعداد بسیار کم در دست می‌باشد زیرا این جانوران در داخل جنگل‌ها بر روی درختان زندگی می‌کردند (آربوریکال) و احتمالاً به همین علت اسکلت آن‌ها بعد از مرگ تحت اثر
جمعه، 15 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان

 

نویسنده: خدیجه ابراهیم‌زاده




 

تکامل پریمات‌ها و ظهور انسان

از سنگواره پریمات‌ها (1) اسکلت‌های نسبتاً کامل به تعداد بسیار کم در دست می‌باشد زیرا این جانوران در داخل جنگل‌ها بر روی درختان زندگی می‌کردند (آربوریکال) (2) و احتمالاً به همین علت اسکلت آن‌ها بعد از مرگ تحت اثر عوامل اتمسفری دستخوش تجزیه قرار گرفته است. پریمات‌ها اندکی بعد از حشره‌خواران (3) کمی زودتر از گوشت‌خواران (4) در دوره پالئوسن (حد تحتانی ائوسن تحتانی) ظاهر شده‌اند (جدول 1) توپایاهای امروزی (5) جنگل‌های هند و مالزی و آناگال‌های دوره الیگوسن مغولستان (6) که هر دو از حشره‌خواران هستند دارای بعضی از صفات پریمات‌ها می‌باشند.
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
شکل 1- وضع برجستگی‌ها در کف اقیانوس اطلس شمالی. در این برجستگی میانی اقیانوس اطلس که در منطقه‌ی جزایر آسور سر از آب بیرون آورده به خوبی دیده می‌شود. در دنباله‌ی برجستگی اخیر برجستگی زیردریایی دیگری که ریکیان (7) نامیده شده است وجود دارد که پس از رسیدن به جزیره‌ی ایسلند و اقمار آن نوک تیز می‌گردد. برجستگی کف دریای شمال در منتهی‌الیه جزیره‌ی جان ماین (8) به دنباله‌ی برجستگی ریکیان در طرف دیگر جزیره‌ی ایسلند متصل گردیده است (پومرول، 1973)
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
جدول 1- دوره‌های ظهور و فراوانی بعضی از گروه‌های معروف جانوران و گیاهان در حد بین دوران مزوزوئیک و سنوزوئیک و در تمام طول دوران اخیر. در دوران سنوزوئیک تک لپه‌ای‌ها مخصوصاً گیاهان تیره‌ی گندم فراوان شده - پستانداران که در مزوزوئیک نیز وجود داشته در پالئوسن متنوع گردیده‌اند (پومرول، 1973).
به عنوان مثال توپایاها از نظر موقعیت کاسه چشم در قسمت جلو صورت، دارا بودن گوش‌های بزرگ که می‌توانند مختصراً حرکت نمایند. سرانجام نسبتاً بزرگ بودن محتویات جمجمه، شبیه پریمات‌ها بوده ولی به علت دارا بودن چنگال با پریمات‌ها که واجد ناخن هستند اختلاف دارند.
لمورین‌ها (9) یا پروزی‌مین‌ها، (10) نخستین دسته از پریمات‌ها محسوب می‌شوند که در آن موقع در اروپا و امریکا منتشر بوده‌اند. این جانوران امروزه فقط در مالزی (لوویس)، (11) افریقای شرقی (گالاگو) (12) و مخصوصاً در ماداگاسکار وجود دارند و بین پریمات‌های منطقه اخیر و نمونه‌هایی که در ائوسن و میوسن زندگی می‌کردند، خویشاوندی نزدیکی دیده ‌می‌شود. به علاوه مطالعه مولاژهایی که از قسمت داخلی جمجمه لمورین‌های سنگواره منطقه مادگاسکار، به دست آمده‌اند (آرکئولمور)، توسعه مغز در این جانوران و عمومیت داشتن این مسأله را در همه پریمات‌ها نشان می‌دهد. از لمورین‌های سنگواره می‌توان پلزیا داپیس را نام برد که در پلیوسن منطقه سرنی (13) در فرانسه پیدا شده و از اجداد پریمات‌ها محسوب می‌شود. لمورین‌های سنگواره ماداگاسکار بیشتر از این نمونه به عهد حاضر نزدیک می‌باشند.
تارسی ئی‌فرم‌ها (14) دسته دیگری از پریمات‌ها هستند، که نمونه‌ای از آن به نام تارسیه (15) امروزه در هند و مالزی مشاهده می‌گردد. این جانوران دارای چشم‌های تکامل یافته‌تری هستند (از نظر جدا بودن کاسه چشم از حفره شقیقه‌ای) که نظیر انسان در قسمت جلوی صورت قرار گرفته‌اند. تارسی ئی‌فرم‌ها نیز نظیر لمورین‌ها بر روی درختان زندگی می‌کنند و این مسأله نظر داروین را در مورد درخت‌زی بودن اجداد پریمات‌ها تأیید می‌کند. از تارسی ئی‌فرم‌های سنگواره می‌توان تلونیکوس (16) دوره ائوسن ایالات متحده امریکا و لپتئودولوروس دوره اولیگوسن منطقه کرسی (17) در فرانسه را نام برد.
باید دانست که میمون‌های امروزی را به دو دسته تقسیم می‌کنند:
- پلاتی رینین‌ها (18) یا میمون‌های دنیای جدید (امریکای جنوبی) که با داشتن یک تیغه وسیع در بینی و فاقد بودن مجرای خارجی شنوایی مشخص می‌گردند.
- کاتاری‌نین‌ها (19) یا میمون‌های دنیای قدیم که در آن‌ها تیغه میانی بینی باریک است و دارای مجرای شنوایی هستند دسته اخیر به نوبه خود به دو دسته تقسیم می‌گردند:
- سینومرف‌ها (20) یا سرکوپیته کوئیدا (21) که دارای دم و دندان‌های آسیای تاجدار می‌باشند.
- آنتروپومرف‌ها (22) که بدون دم بوده و دندان‌های آسیا در آن‌ها از نوع غده‌دار هستند. دو دسته پونگوئیده‌ها (23) یا میمون‌های بزرگ که شامپانزه، گوریل، اورنگ اوتان، ژیبون و میمون‌های سنگواره جزء آن‌ها می‌باشند، و هم چنین هومی‌نوئیده‌ها (24) جزء آنترپومرف‌ها محسوب می‌شوند.
امروزه میمون‌های بزرگ را اجداد هومی‌نوئیده‌ها نمی‌دانند و علی‌رغم نظریه معروف داروین در مورد میمون بودن اجداد انسان، باید بپذیریم که طول استخوان‌های انگشت و کف پا در میمون‌های انتروپومرف و انسان با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد. در انسان برعکس میمون‌های آنتروپومرف، انگشتان پا کوتاه و طول استخوان‌های کف زیاد می‌باشد و چون چنین اختلافی از ایستادن و روی دو پا راه رفتن انسان ناشی می‌شود بنابراین بالاجبار دست و پاهای پونگوئیده‌ها و هومی‌نوئیده‌ها در دو جهت مخالف رشد کرده‌اند:
بلند بودن بازو در پونگوئیده‌ها و طویل بودن ساق پا در انسان، هم چنین در نژاد انسانی صورت و دندان‌های پیشین تا آسیاهای بزرگ برعکس میمون‌های آنتروپومرف (پونگوئیده) به طرف عقب کشیده شده‌اند. قدیمی‌ترین میمونی که تاکنون شناخته شده پروپلیوپیتکوس (25) نام دارد که متعلق به دوره اولیگوسن تحتانی است. میمون‌های دم‌دار مزوپیتک (26) و بدون دم پلیوپیتک (27) و دریوپیتک (28) در تشکیلات متعلق به دوره میوسن مشاهده گردیده‌اند. به نظر می‌رسد که ظهور انسان با ظهور پلیوپیتیک در اولیگوسن تحتانی، جدا شدن راماپیتک (29) از آن‌ها در میوسن‌ فوقانی و سرانجام اشتقاق استرالوپیتک (30) از دسته اخیر در پلیوسن آغاز شده (تقریباً 4 میلیون سال قبل) و از این به بعد تصویر حقیقی نژاد انسانی آشکار می‌شود (جدول 1).
جدول 1- درخت تکاملی انسان از دوره‌ی اولیگوسن تا عهد حاضر (شرح جدول در داخل متن) (از پومرول، 1973).
شکل 1- مقایسه‌ی نیمرخ جمجمه در پستانداران. هر قدر که به انسان امروزی (31) نزدیک‌تر می‌شویم به همان اندازه صورت را کوچکتر (زاویه‌ی POB را احاده‌تر) و حجم فضایی داخلی جمجمه را بزرگ‌تر می‌بینیم (از پومرول، 1973)
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
شکل 2- مقایسه‌ی نیم‌رخ جمجمه‌ی شمپانزه و انسان‌های اولیه با جمجمه‌ی کنونی. در این شکل سه گروه تشخیص داده می‌شوند: 1- گروه شمپانزه و استرالوپتیک، 2- گروه پتیک آنتروپ و نئاندرتال، 3- گروه انسان امروزی (از پومرول، 1973).
یکی از استرالوپیتک‌ها، زینژانتروپوس (32) نامیده می‌شود که امروزه جزء استرالوپیتکوس روبوستوس (33) طبقه‌بندی می‌شود، طول قد در این انسان اولیه یک متر تا یک متر و سی سانتی‌متر بوده و روی دو پا راه می‌رفته است. گنجایش جمجمه در آن‌ها در حدود 500 سانتی‌متر و کمتر از نصف کمترین گنجایش جمجمه در انسان امروزی است. بنابراین می‌توان فکر کرد که ایستاده راه رفتن انسان و در نتیجه استفاده از دست‌ها برای گرفتن اشیاء (اتلانتروپ) و سپس در مراکش کشف شده‌اند. قدیمی‌ترین انسانی که در اروپا پیدا شده هوموهایدلبر گانسیس (34) نام دارد که بعد از انسان‌های هوموارکتوس و قبل از انسان‌های ساپینس زندگی می‌کردند بعد از کشف آرواره‌ی این انسان در موئر (35) ده کیلومتری هایدلبرگ جمجمه‌ی دیگری در سال 1971 در نوزده کیلومتری پرینیان (36) در فرانسه همراه با ده هزار شیء و جانورانی شامل گوزن، فیل، کرگدن و اسب پیدا شده که به 200 هزار سال قبل (آغاز دوره‌ی ریس) تعلق داشته‌اند. مجموع انسان‌های گروه پیتک آنتروپین و هایدلبرگ را ارکانتروپ‌ها (37) می‌گویند.
کمی قبل از 100 هزار سال قبل در اروپا چندین گروه انسانی زندگی می‌کردند که پالئانتروپ یا نئاندرتالین نامیده شده‌اند، بدون تردید این انسان‌ها از دسته‌های مختلف انسان‌های گروه ارکانتروپ به وجود آمده و از نظر ساختمانی حد وسط آن‌ها و هوموساپینس‌ها بوده‌اند، هنوز فاقد چانه ولی حجم جمجمه نزدیک به انسان امروزی (1500 سانتی‌متر مکعب) در حالی که بخش پیشانی کم حجم‌تر از آن‌هاست (36 درصد به جای 43 درصد). (شکل‌های 1 و 2)
صنعت این انسان‌ها موسترین (38) بوده و مردگان خود را مدفون می‌نموده‌اند. معروف‌ترین آنها هومونئاندر تالانسیس می‌باشد که در نزدیکی‌های بریو (39) در فرانسه و دوسلدورف (40) در آلمان پیدا شده است. به این ترتیب ملاحظه می‌شود که اگر چه اجداد قدیمی انسان‌ها در آفریقا و سپس در آسیا کشف شده‌اند ولی اشکال جدید و ماقبل انسان امروزی، در اروپا بهتر معرفی می‌گردند به علاوه موقعی که پالئانتروپ‌ها در حدود 30 هزار سال قبل از بین می‌رفتند، نئانتروپ‌ها از چندین ده هزار سال قبل وجود داشته و احتمالاً از صنعت موسترین تکامل یافته استفاده می‌کردند. این انسان‌ها قبل از ظهور انسان کرومانیون (41) (در منطقه‌ی دوردونی (42) فرانسه پیدا شده‌اند)، که 30 هزار سال قبل وجود داشته است زندگی می‌کرده‌اند و از صنایع اورینیاسین (43) برخوردار بوده‌اند. انسان گریمالدی (44) (درمنطقه‌ی مانتون (45) فرانسه کشف شده‌اند) کمی جدیدتر از آن‌ها بوده و انسان شانسلاد (46) (در منطقه‌ی دوردونی وجود داشت) باز هم جوان‌تر می‌باشد. انسان‌های این عصر در آفریقا و آمریکای شمالی هم کشف گردیده‌اند. تراکم جمعیت در قاره‌ی اخیر در طول دوره‌ی وورم 2 اتفاق افتاده است که به علت پایین آمدن سطح دریا در این دوره‌ی یخچالی، از باب برینک عبور کرده‌اند عده‌ی دیگر وارد استرالیا شده که در آن موقع به گینه‌ی جدید متصل بوده است.

7- صنایع و فعالیت‌های انسانی

انسان خیلی زود تراشیدن سنگ‌ها را یاد گرفته و تا 6 هزار سال قبل وسیله‌ی دیگری را نمی‌شناخته است. در این موقع سنگ‌های صیقلی شده (نئولیتیک) جانشین سنگ‌های تراشیده‌ای شده‌اند که از دوره‌ی پایه‌گذاری صنعت، تا دوره‌ی پارینه سنگی فوقانی (پالئولیتیک) (47) مورد استفاده قرار گرفته‌اند. سنگ‌های صیقلی شده هنوز در نزد بعضی از قبیله‌های آفریقا و اندونزی وجود داشته و تا یک قرن پیش نزد بومی‌های استرالیا دیده می‌شده‌اند.

1- دوره‌ی چهارم قدیم یا دوره‌ی پایه‌گذاری صنعت

نخستین وسایلی که مورد استفاده‌ی انسان‌های اولیه قرار می‌گرفته مربوط به 2 و 3 میلیون سال قبل یعنی کمی قدیمی‌تر از هوموهابی لیس بوده است. و این وسایل عبارت از سنگ‌های کار شده‌ای هستند (گاله آمناژه (48) یا پیلکولتور) (49) که از یک (50) یا دو (51) یا از چند طرف (52) تراشیده شده‌اند. این آثار در دره‌ی امو (53) واقع در حبشه کشف گردیده‌اند.

2- دوره‌ی پارینه سنگی تحتانی

در این دوره انسان‌های ارکانتروپ یعنی کشف‌کنندگان آتش زندگی می‌کردند که با برداشتن قطعات کوچکی از روی سنگ‌های بزرگ و باقی گذاشتن خطوط تقاطع بین سطوح آن‌ها سنگ‌ها را به صورت پنجه بوکس در می‌آوردند و در عین حال از سنگ‌های بزرگ تراشیده و قطعات کوچک جدا شده از آن‌ها استفاده می‌کردند. آثار صنعتی این انسان‌ها در منطقه‌ی شل (54) نزدیک مو (55) در فرانسه در منطقه‌ی آبه‌ویل (56) نزدیک سوم (57) در فرانسه و هم چنین قطعات کوچک سابق‌الذکر در کلاکتون آن سی (58) در نزدیک اسکس (59) در انگلیس پیدا شده‌اند و به همین علت این سبک سنگ‌تراشی را سبک شلئن یا آبویلین یا کلاکتونین (60) نیز نامیده‌اند مناطق اخیر به تشکیلات دوره‌ی بین یخچالی گونز - میندل تعلق دارند.

3- دوره‌ی پارینه سنگی میانی:

الف- سبک اشولئن

سنگ‌های تراشیده شده در ابتدای دوره‌ی پارینه سنگی میانی کوچک‌تر، سبک‌تر و کم‌ضخامت‌تر هستند و حاشیه‌ی آن‌ها منظم‌تر و شکل آن‌ها هندسی‌تر (بادامی، تخم‌مرغی، مثلثی) است. بعضی از قطعه سنگ‌های کوچک و طویل که تیغ (61) نامیده می‌شوند، هم چنین نخستین سنگ‌های ماله مانند (62) در این دوره ظاهر شده است. (این سبک سنگ‌تراشی از کلمه‌ی سن آشل (63) نام منطقه‌ای در آمین (64) فرانسه گرفته شده) این دوره از دوره‌ی میندل - ریس آغاز شده و در تمام دوره‌ی ریس - وورم و وورم 1 ادامه داشته و از نظر صنعت سنگ‌تراشی به عصر تراشیدن سنگ‌های مثلثی با حاشیه‌های دلی شکل (دوره‌ی میکوکین) (65) ختم می‌شود. (از نام منطقه‌ی میکوک در دوردونی فرانسه)
به موازات تمدن آشولین تمدن دیگری در طول دوره‌ی ریس شکوفا شده است که آثار صنعتی آن‌ها با تعداد کمی از سنگ‌های تیغ مانند و تعداد فراوانی از سنگ‌های نوک‌تیز و ماله‌ای در منطقه‌ی تایاک در دوردونی باقی مانده‌اند. (در دوره‌ی تایاسین آخرین آرکانتروپ‌ها- پالئانتروپ‌ها و احتمالاً اولین نئانتروپ‌ها در مناطقی جدا از یکدیگر از همین نوع صنایع استفاده می‌نمودند).

ب- سبک موسترین (66)

با ظهور انسان‌های نئاندرتال صنعت سنگی کامل شده و تفاوت پیدا می‌نماید. در این دوره که آثار آن در موستیر (67) واقع در دوردونی فرانسه مشاهده شده، سنگ‌های بزرگ تراشیده شده کمیاب شده و قطعه سنگ‌های کوچکی که به صورت ماله، قلم حجازی، کارد و وسایل نوک‌تیز با دندانه‌دار درآمده‌اند فراوان می‌گردند. در این دوره انسان‌ها برای شکار از قطعه سنگ‌های کروی شکل بیش و کم بزرگی که به طنابی از چرم متصل شده بودند استفاده می‌کردند. به علاوه برای زندگی خود پناهگاه‌هایی ساخته و غارها را برای زندگی آماده می‌کردند. انسان‌های دوره‌ی موسترین از دوره‌ی وورم قدیمی به بعد (80 تا 55 هزار سال قبل) زندگی اجتماعی خود را با جمع شدن در دهکده‌ها آغاز می‌نمودند. این انسان‌ها برای مردگان خود مراسم مذهبی برگزار می‌کردند و آن‌ها را در عمق 3 متری به خاک می‌سپردند.

4- دوره‌ی پارینه‌سنگی فوقانی

انسان‌های امروزی، یعنی فرزندان انسان‌های هوموساپینس، که از دوره‌ی ریس - وورم (100 تا 80 هزار سال قبل) یعنی در دوره‌ی موسترین ظاهر شده بودند، و بعد از 35 هزار سال در دوره‌ی وورم جدید 3 و 4 تنها باقی می‌مانند، باعث پیشرفت صنعت سنگ‌تراشی، کنده‌کاری بر روی استخوان، نقاشی بر روی دیوار و حکاکی در طی مراحل زیر می‌گردند:

الف - سبک پریگوردین (68)

این دوره از نظر وجود سنگ‌های ماله مانند، کارد مانند، دنباله‌ی دوره‌ی موسترین بوده و از سنگ‌هایی که به صورت قلم حکاکی، چاقوی دندانه‌دار، کاردهای مخصوص تراشیده شده‌اند، مشخص می‌شوند. این صنایع به دوره‌ی بین یخچالی وورم 2 و 3 (35 هزار سال قبل) و دوره‌ی وورم 3 تعلق دارند. (پریگورد (69) نام منطقه معروفی است در دوردونی فرانسه که بسیاری از غارهای انسان‌های اولیه در آن مجتمع گردیده‌اند).

ب- سبک اورینیاسین (70)

به موازات دوره‌ی پریگوردین دوره‌ی دیگری از صنایع سنگ‌تراشی در منطقه‌ی اورینیاک
(71) واقع در هوت گارون (72) فرانسه مشاهده می‌شود که اورینیاسین نامیده شده است.
در این دوره وسایل کار تکامل بیشتری پیدا کرده و تیغ‌های طویل‌تر و قلم‌های حکاکی متنوع‌تر که بعضی از آن‌ها برای کار بر روی استخوان و عاج مورد استفاده قرار می‌گرفته است و همچنین وسایل دندانه‌دار به این دوره تعلق دارند. نخستین قلم حجاری استخوانی و نخستین کنده‌کاری (مجسمه‌های ونوس) و نقاشی بر روی دیوار، کار انسان‌های این دوره می‌باشد.

پ- سبک سولوترئن (73)

در حدود اواخر دوره‌ی وورم 3، سبک سولوترئن جانشین سبک‌های پریگوردین و اورینیاسین می‌گردد (از سولوتره (74) در منطقه‌ی سااون الوآر (75) در فرانسه که علامات روی تخته سنگ‌های آن نشان می‌دهند که انسان‌ها به استفاده از اسب‌های وحشی پرداخته‌اند). انسان‌های این دوره سنگ‌ها را به صورت ورقه‌های نازک و طویلی شبیه به برگ‌های درخت غان، به شکل نیزه، کاردهای ظریف، قلم‌های حجازی ظریف و دندانه‌داری می‌تراشیدند. این دوره که فقط چند هزار سال دوام داشته است از دوره‌ی یخچالی وورم 2 و 3 تجاوز نکرده و در حدود 18 هزار سال قبل خاتمه پیدا کرده است. انسان‌های سولوترئن بسیار ماهر بوده‌اند، دوزندگی (سوزن‌های سوراخ‌دار استخوانی) و انداختن تیر با کمان (تیرهای استخوانی) را ابداع کرده‌اند.

ت - سبک ماگدالنین (76)

این دوره که نام آن از نام غار مادلن (77) واقع در منطقه‌ی دوردونی در فرانسه گرفته می‌شود به دنبال دوره‌ی پریگوردین از 18 هزار سال قبل شروع شده و به دوره‌ی وورم 4 در حدود 10 هزار سال قبل ختم می‌شود و با خاتمه‌ی آن، عصر تراشیدن سنگ و تهیه‌ی وسایل زندگی از آن (عصر پارینه‌سنگی) خاتمه پیدا می‌کند. در دوره‌ی ماگدالنین وسایل استخوانی و عاجی تکامل پیدا کرده سوزن‌ها، قلاب‌های ماهی‌گیری، سه‌شاخه‌ها و نیزه‌های بزرگ با یک و یا دو ردیف خار از جمله‌ی آن‌ها می‌باشند. به علاوه نقاشی با رنگ‌های مختلف، با مهارت بسیار زیاد انجام می‌گرفته و پیشرفت زیادی نموده است. انسان‌های این دوره شکارچیان ماهری بوده و گاهی گوزن‌هایی را که در طول مهاجرت سالانه از رودخانه عبور می‌کردند، به دام می‌انداختند و به علاوه مساکن خود را به طرز کامل‌تری تزیین می‌نمودند و کنده‌کاری را با مهارت بیشتری انجام می‌دادند.

5- دوره‌ی هولوسن (78)

این عصر که از ده هزار سال قبل شروع می‌گردد، متوالیاً شامل چهار دوره یا چهار تمدن مختلف زیر می‌باشد:

الف - دوره‌ی شکارچیان یا دوره‌ی مزولیتیک (79)

این دوره در حدود پنج هزار سال، یعنی از ده تا پنج هزار قبل به طول انجامیده و مراحل آب و هوایی زیر را به خود دیده است:
- مرحله‌ی مجاور شمالی، در 9 هزار سال قبل که دوره‌ی توسعه‌ی جنگل‌های کاج بوده است.
- مرحله‌ی شمالی، که در آن آب و هوا خشک و گرم بوده و چنین شرایطی باعث شده که بلوط‌های سبز نرماندی پیش‌روی نموده و درختان فندق توسعه‌ی زیادی حاصل نمایند (8 هزار سال قبل).
- مرحله‌ی مجاور اطلسی، در 7 هزار سال قبل که آب و هوا کمی مرطوب‌تر بوده است.
- مرحله‌ی اطلسی، با آب و هوای مرطوب و گرم، که در طول آن سطح دریا مجدداً بالا رفته است (پیش روی فلاندرین). در این دوره وسایل سنگی تراشیده و صیقلی شده در کنار هم وجود داشته‌اند. صنایع دوره‌ی مزولیتیک در ابتدا عبارتند از: کارد، چاقو، تیغ و تیغک که به فراوانی همراه به تعدادی سنگ‌ریزه‌های نقاشی شده در منطقه‌ی ماس دازیل (80) واقع در هوت دوردونی (81) فرانسه پیدا شده‌اند (دوره‌ی آزیلین).(82) در پایان این دوره کارهای سنگی بسیار کوچک نظیر قلم‌های حکاکی کوچک و وسایلی که از انشعابات شاخ گوزن تهیه می‌شده، فراوان می‌شوند که آثار آن در منطقه‌ی فرآن تاردنوآز (83) واقع در اسن (84) فرانسه مشاهده شده‌اند (دوره‌ی تاردنوآزین). (85) انسان‌های دوره‌ی مزولیتیک، شکارچیان ماهر (در به دست آوردن ماهوت‌ها) و صیادان قابلی بوده‌اند (قدیمی‌ترین قایق که در تورب‌زارهای هلند پیدا شده مربوط به 8 هزار سال قبل است). به هنر توجه زیادی نکرده، تمایل زیادی نسبت به یک جا مقیم بودن داشته‌اند و از مصرف‌کنندگان بزرگ حلزون‌های صدف‌دار و صدف خوراکی بوده‌اند. اختراع خط توسط سومری‌ها در حدود 6 هزار سال قبل و در دوره‌ی مزولیتیک صورت گرفته است.

ب- دوره‌ی کشاورزان یا دوره‌ی نوسنگی (نئولیتیک)

صیقلی کردن سنگ‌ها در این دوره به منتهای پیشرفت خود می‌رسد، به طوری که این دوره را دوره‌ی سنگ‌های صیقلی شده می‌نامند. به علاوه کشاورزی نخستین بار در دوره‌ی نوسنگی آغاز شده است. در این دوره کشاورزان زمین را به کمک بیل شخم می‌زدند، جنگ را با تبرهایی که از سنگ‌های صیقلی ساخته می‌شدند می‌بریدند، دانه‌ها را آسیاب می‌کردند، کوزه می‌ساختند و سرانجام به ساختن خانه در دهات می‌پرداختند، بعضی از خانه‌ها که بر روی پایه‌های چوبی در سطح یا در کنار دریاچه‌های شالن (86) و کلریوو (87) در سوئیس و هم چنین در ژورا باقی مانده‌اند (پالافیت) (88) به این دوره تعلق دارند.
انسان‌های دوره‌ی نوسنگی نخستین استخراج کنندگان معدن نیز بوده‌اند و برای به دست آوردن سنگ‌های آتش‌زنه‌ی مرغوب دالان‌هایی در زمین حفر می‌کردند این رسم در فرانسه تا اواسط قرن گذشته همراه با صنعت تهیه‌ی سنگ چخماق برای تفنگ در دره شر (89) نزدیک سن اینان (90) وجود داشته است. در صحرا (91) (افریقا) این دوره، دوره‌ی صیادان بوده که در دوره‌ی صیادان بوده که در دوره‌ی آخرین بارندگی مقارن با آب و هوای مناسب با پنج‌هزار و پانصد سال قبل در کنار دریاچه مسکن گزیده‌ بودند.

پ- دوره‌ی قبل از تاریخ (92) و تاریخ (93)

شروع به استفاده‌ی از مس در 7 هزار سال قبل، در آسیای صغیر آغاز شد و سه هزار سال طول کشید تا به اروپای غربی که در این موقع در دوره‌ی مزولیتیک بوده رسید و بعد از آن در حدود 4500 سال قبل برنز شناخته شد که رسیدن آن به اروپا، مانند آهن که در 3200 سال قبل کشف گردیده به زحمت یک هزار سال به طول انجامید خط که در این موقع به اروپای غربی رسیده بود، سه هزار سال قبل توسط سومری‌ها اختراع گردید.
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
شکل 3- یکی از سنگ‌های بزرگ آسمانی که 3/2 کیلومتر طول و 236 متر عمق داشته و ارتفاع لبه آن 163 متر می‌باشد. این سنگ در کبک جدید (94) واقع در کانادا مشاهده می‌گردد و از جمله آثاری است از دوره‌ی چهارم که از فرسایش مصون باقی مانده است. (از پومرول، 1973)
بناهای سنگی (مگالیت) (95) که محل تدفین و زیارتگاه بوده‌اند در ابتدای دوره‌ی فلزات، یعنی در حدود 4 تا 3 هزار سال قبل ساخته شده‌اند. در این دوره انسان‌ها علاوه بر شکار، صید ماهی و کشاورزی، به تربیت حیوانات می‌پرداختند (تربیت اسب در 3500 سال قبل و اهلی کردن سگ) به علاوه همان طور که شهرها و آثار تاریخی ایران، بین‌النهرین و مصر نشان می‌دهند نظام اجتماعی را توسعه دادند.
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
شکل 4- لغزش افقی گسل در سن آندریاس واقع در کالیفرنیا و تقریباً در دویست کیلومتری جنوب سانفرانسیسکو که به طور متوسط 2 سانتی‌متر در سال تعیین گردیده است. (از پومرول، 1973)
بدین ترتیب ملاحظه می‌گردد که تکامل انسان به طرز شگفت‌آوری با پیشرفت سریع تکنیک همراه بوده است به طوری که اگر کشف آتش به وسیله‌ی انسان‌های اولیه 3/5 میلیون سال به طول انجامید، برای گذشتن از مرحله‌ی تراشیدن سنگ به بمب اتمی، فقط 5 هزار سال کافی بوده است. یا اگر کشف آهن و اختراع موتور انفجار با یکدیگر 3 هزار سال فاصله داشته است بین الکتریسیته و اتم فقط50 سال و بین نخستین هواپیما و تسخیر کره ماه نیز که در روی آن دهانه‌های آتشفشانی حاصل از سنگ‌های آسمانی نظیر آن چه در روی زمین وجود دارد (ش 3)، مشاهده شدهد فقط 50 سال گذشته است.
با این همه تکامل سیاره‌ی ما امروز نظیر دوره‌های گذشته، هنوز ادامه دارد، گسل‌ها به حرکت خود ادامه می‌دهند (2 سانتی‌متر در سال در گسل سن آندریاس (96) در کالیفرنیا در جهت افقی (ش 4) حرکت عمودی در گسل‌های آفار (97) (در اتیوپی)، قاره‌ها تغییر شکل می‌دهند و از یکدیگر جدا می‌شوند. در این صورت از خود می‌توان سؤال کرد که چهره‌ی زمین در 50 میلیون سال دیگر به چه صورتی در خواهد آمد. (ش 5)
در شکل شماره‌ی 6، دوران‌های مختلف زمین‌شناسی در مقیاس یک سال شمسی نشان داده شده است. در این شکل طول عمر آنته کامبرین 9 ماه از سال را در بر می‌گیرد که تقریباً 4 میلیارد سال دوام دارد، در حالی که دوره چهارم فقط 4 ساعت از یک سال را نشان می‌دهد.
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
شکل 5- دنیا در پنجاه میلیون سال دیگر. در این مدت اقیانوس اطلس و مخصوصاً اطلس جنوبی و هم چنین اقیانوس هند به بزرگ شدن ادامه خواهند داد و در مقابل از وسعت اقیانوس کبیر کاسته خواهد شد. استرالیا به طرف شمال‌شرقی انحراف حاصل کرده و در مجاورت قاره‌ی آسیا قرار خواهد گرفت. قسمتی از آفریقای شرقی از محل دره‌ی ریف (98) از بقیه‌ی آن جدا شده به طرف شمال شرقی حرکت خواهد کرد. دریای مدیترانه متدرجاً کوچک‌تر شده و خلیج گاسکونی (99) به تدریج بسته خواهد شد. قسمتی از کالیفرنیا که در غرب گسل سن آندریاس قرار گرفته از قاره‌ی آمریکا جدا شده و با سرعت 2 سانتی‌متر در سال به طرف شمال شرقی حرکت خواهد کرد. در ده میلیون سال دیگر لوس‌آنجلس در ردیف سانفرانسیسکو قرار گرفته، در شصت میلیون سال دیگر به آلاسکا خواهد رسید. (از کتاب پومرول، 1973)
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
شکل 6- نمایش دوران‌های مختلف زمین‌شناسی در مقیاس یک سالق شمسی. طول عمر دوره‌ی چهارم به قدری کوتاه است که فقط چهار ساعت از یک سال شمسی را شامل می‌گردد.
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان
 شواهد زمین شناسانه‌ی پیدایش انسان

پی‌نوشت‌ها:

1. Primates.
2. Arboricales.
3. lnsectivores.
4. Carnivores.
5. Tupaia.
6. Anagale.
7. Reykyane.
8. Yan Mayen.
9. Lemuriens.
10. Prosimien.
11. Lovis.
12. Galago.
13. Cernay.
14. Tarsiformes.
15. Tarsier.
16. Telonicus.
17. Quercy.
18. Platyrhiniens.
19. Catarhiniens.
20. Cynomorphes.
21. Ceropithécoides.
22. Anthropomorphes.
23. Pongoidea.
24. Hominoidea.
25. Propliopithecus.
26. Mesopitheques.
27. Pliopitheques.
28. Dryopitheques.
29. Ramapitéques.
30. Australopiteques.
31. Homosapiens.
32. Zinjanthropus.
33. Australopithecus robustus.
34. Homo Heidlbergenis.
35. Mauer.
36. Perpignan.
37. Archanthropes.
38. Mousterien.
39. Brive.
40. Dusseldrof.
41. Cro - magnon.
42. Dordogne.
43. Aurignacien.
44. Grimaldie.
45. Menton.
46. Chancelade.
47. Paléolitique.
48. Galets amenagés.
49. Pebble cultur.
50. Chepper or coupoir.
51. Chopping - tolortaillant.
52. Polyédre.
53. Omo.
54. Chelle.
55. Meaux.
56. Abbeville.
57. Somme.
58. Clacton - on - sea.
59. Essex.
60. Clactonien.
61. Lame.
62. Racloir.
63. St. Acheul.
64. Amien.
65. Micoquien.
66. Mousterien.
67. Moustier.
68. Perigordien.
69. Perigorde.
70. Aurignacien.
71. Aurignace.
72. Haute - garonne.
73. Solutréen.
74. Solutré.
75. Saone- et- loire.
76. Magdalenien.
77. Madeleine.
78. Holocéne.
79. Mesolithique.
80. Masd' Azil.
81. Haute dordogne.
82. Azilien.
83. Fer-en-tardenoise.
84. Aisne.
85. Tardlenoisien.
86. Chalain.
87. Clairivaux.
88. Palaffite.
89. Cher.
90. Saint - Aignan.
91. Sahra.
92. Prohistoire.
93. Histoire.
94. New Quebec.
95. Mégalithe.
96. San-Andreas.
97. Afar.
98. Rift.
99. Gascogne.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: ابراهیم‌زاده، خدیجه، (1388)، جغرافیای دیرینه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط